کلیپ تصویری | درمان احساس ناامنی برای رسیدن به حال خوب
شناسنامه
- تولید: بیان معنوی
- زمان: 05:59
- منبع: مبحث حال خوب
- دریافت با کیفیت (پایین(10مگابایت) | متوسط(26مگابایت) | بالا(58مگابایت) | صوت)
- آپارات | یوتیوب
متن:
یکی از عوامل بسیار مهم برای حال بد انسان ناامنی است. حال خوب نتیجۀ احساس امنیت است. ناامنی خیلی حال آدم را بد میکند.
کی حال بد دارد؟ عوامل ناامنی خودش را حل نکرده باشد، فراموش کرده باشد صرفاً میخواهد بهش نگاه نکند. عوامل ناامنی انسان چیها هستند؟ از انواع و اقسام. آقا شما کِی از دنیا تشریف میبرید؟ نمیدانم. هر لحظه ممکن است بمیرم دیگر، هیچکس تضمین نکرده دیگر. همه زیرپوستی اضطراب عدم امنیت از مرگ را داریم. پس حالمان خوب نیست. مگر اینکه از مرگ عبور کرده باشیم، دیگر مرگ برایمان خطر نباشد، ناامنی اسمش نباشد. «مرگ اگر مرد است گو نزد من آی تا در آغوشَش بگیرم تنگتنگ» باشد. آنوقت دیگر بله مرگ بهصورت زیرپوستی عامل ناامنی ما نیست.
عوامل ناامنی، بلایایی که در دنیا ممکن است سراغ ما بیاید. غیر از دشمنیها، غیر از مرگ، اینها زندگی انسان را از امنیت خارج میکنند و بعد حال آدم بد میشود. آقا اینها را میگویی مضطرب میشویم. شما تا حل نکنی مسئله را به امنیت نمیرسی و این فقط با خدا ممکن است. خدا آدمی را یکجوری نیافریده که آدم بتواند بدون خدا حالش خوب بشود. اصلاً امکان ندارد. میگویی یعنی آنهایی که کافرند، آنهایی که مؤمن نیستند، آنهایی که کاری به این حرفها ندارند همه حالشان بد است؟ ایناها من که دارم میبینم قهقه و بهبه و چهچهشان به آسمان است.
امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید «المُستَمتِعونَ بِالدُّنیا تَبکِی قلوبُهُم و إنْ فَرِحُوا»؛ آنهایی که اهل دنیا هستند اینها دلهایشان دارد گریه میکند، اگرچه به ظاهر خوش و خندان هستند. «و یَشتَدُّ مَقتُهُم لأنفُسِهم و إنِ اغتَبَطُوا ببعضِ ما مِنها رُزِقُوا»؛ میفرماید که اینها از دست خودشان ناراضی هستند؛ ناراحتند پیش خودشان ناراحتند. اگرچه «ببعضِ ما مِنها رُزِقُوا»، غبطه مردم بخورند بهشان. یعنی یک چیزهایی دارند که مردم میگویند وای! خوشبهحالش ببین! مثلاً چه ماشینی چه چیزی؛ میفرماید مردم ممکن است به خاطر داراییهایشان غبطه بخورند ولی آنها خوشحال نیستند. این روایت امیرالمؤمنین علی(ع) از چنین آدمهایی است.
ایمان اساساً یکی از مهمترین وجه تسمیههایش این است، آدم مؤمن دیگر احساس امنیت میکند. در قرآن کریم دارد، میفرماید «الَّذینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ»؛ کسانی که ایمان میآورند و ظلم نمیکنند؛ آقا شما به اقتضاء ایمان عمل بکنید. اینها «أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ»؛ اینها به احساس امنیت میرسند. مثلاً در این سخن امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید «لأنَّ مُفارَقَةَ الدِّینِ مُفارَقَةُ الأمنِ»؛ اگر از دین کسی فاصله بگیرد دیگر احساس امنیت ندارد. این احساس امنیت را وقتی بخواهد آدم عمیقاً بهدست بیاورد چارهای جز خداپرستی نیست. چارهای جز ایمان به خدا نیست. ایمان به خدا هم که رفقا دیگر همۀتان میدانید لابد، با اطلاعداشتن از وجود خدا خیلی فرق میکند. بعضیها یقین دارند به وجود خدا، بعدش کفر میورزند. ایمان به خدا خیلی فرق میکند با آگاهی. وقتی آن آگاهی در قلب انسان اعماق انسان تثبیت شد میشود ایمان. یک احساس امنیت عمیقی برای انسان ایجاد میکند.
کودکان همینجوری هستند. پدر و مادر کنارشان هستند احساس امنیت میکنند. بازیشان را میکنند هر چند لحظه یکبار هم نسبت به سنشان بابا و مامان را نگاه میکنند. هوایم را داری هوایت را دارم، تو اینجا هستی. مثلاً کودکان در ارتباط با غذای فردا احساس امنیت میکنند. احساس امنیت غذایی میکند. چرا؟ میگوید میدهد دیگر مامان، میرود میآورد دیگر. بابا میآورد دیگر. مگر چیه؟ یکبار هم در این باره فکر نمیکنند که آیا بابا دارد فردا نان بهت بدهد؟ مامانت دارد یا نه؟ آقای بهجت میفرمودند به اندازهای که کودکان اطمینان دارند به پدر و مادر برای غذای فردایشان ما به خدا اطمینان داشتیم کارمان تمام بود، درست میشد.
کی حالش خوب است؟ آن کسی که مثل کودکی که به قدرت پدر و مادر، به محبت پدر و مادر پناه میبرد، برود در پناه پروردگار عالم قرار بگیرد و حالش خوب بشود. خدا آدمی را یکجوری نیافریده که آدم بتواند بدون خدا حالش خوب بشود. اصلاً امکان ندارد. این حال بد، فقط با خدا درست میشود!
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید