کلیپ تصویری | اهل مسابقه باش! مثل سردار سلیمانی ...
شناسنامه:
- تولید: بیان معنوی
- زمان: 04:12
- منبع: خودآگاهی، آغاز حرکت و قدرتمندی- جلسه ششم
دریافت با کیفیت (پایین(12مگابایت) | متوسط(29مگابایت) | بالا(61مگابایت) | صوت)
- آپارات | یوتیوب
متن:
دین اساساً برنامهای است برای آدمهایی که اهل مسابقهاند. خیلیها از مسابقهها فرار میکنند.
من یک جایی دم درِ یک عروسیای بود تصادفاً من چند دقیقهای دم در وایستاده بودم برای یک کاری، دیدم این بچهها دارند بازی میکنند توی کوچه. بچهها داشتند با هم مسابقه میدادند یکیشان گفتش که بیایید ببینیم کی زودتر میرسد مثلاً به آنجا و توی صف وایستادند و یکی از توی مسابقه آمد بیرون. گفت آقا من داور میایستم. یعنی از به مسابقه تن نداد. من برایم خیلی قابل توجه شد که واقعاً خیلی از انسانها تن به مسابقه نمیدهند. در حالیکه میدانید طبیعتاً هدف خلقت مسابقه است دیگر. فرمود «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیبْلُوَکُمْ أَیکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»؛ آنکسی که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را امتحان کند ببیند کی بهتر است؟ نه کی خوب است کی بد است. روز قیامت هم خدا مقایسهای حساب کتاب میکند. مثلاً یک کسی در روایت دارد زیبارو باشد، در اثر زیبایی خلاف کرده باشد میبردش پیش حضرت یوسف. میگوید اینکه از تو زیباتر بود ببین خودش را نگه داشت. و همینجور همه را مقایسه میکند خدا. البته همۀ شرایط را در نظر میگیرد ها! یعنی یک تساویای برقرار باشد. توی شرایط مساوی تو نسبت به این باختی.
مسابقهای زندگیکردن اصلاً یک مسئلۀ دیگر است، یک زندگی متفاوتی است و دین برای بردن مسابقه است. مثلاً زن و مرد توی خانه باید با هم مسابقه بگذارند. مشکلی پیش آمد خانم بگوید که خب مشکلی پیش آمد. من الآن حسابش را برسم؟ ارضاء هوای نفس خودم را بکنم؟ شفای دل خودم را دنبالش باشم؟ یا اینکه آدم خوبی باشم، یا اینکه از او بهتر بشوم؟ نه میگوید سومی را بگو. بگو من از او بهتر بشوم. میبخشد همسرش را، آقا میبخشد خانمش را میگوید من بردم. من هیچی نگفتم در این عرصه. باید مسابقه بدهی! «أَیکُمْ أَحْسَنُ»، اینها حرف قرآن است.
آن خاطرهای که سردار سلیمانی نقل میکند از دو رفیق شهیدش، از نیروهای اطلاعات عملیات که میفرستد جلو، بعد آنها خبری ازشان نمیآید نگو هر دو به شهادت رسیدند. آنوقت آن رفیقی که دارد، سردار سلیمانی که شهید میشود البته ایشان که بعدش هم وصیت میکند من را پیش ایشان به خاک بسپارید، شهید یوسف اللّهی. شهید یوسف اللّهی. آن زمان زنده بوده. آن دو تا نیروی اطلاعات عملیات که میروند آنوقت یکیشان را خواب میبیند که میگوید که من با فلانی فردا میآییم. میگوید بروید دم اروند، اینها برمیگردند. این دو تا بدنشان برمیگردد و اینها. این آقای یوسفاللهی به سردار سلیمانی میگوید که میدانی چرا از این دوتا شهید این آمد توی خواب برگشت گفت که ما داریم برمیگردیم؟ چون دست و بالش آنطرف آزادتر بود. چرا؟ چون شب آخر این نماز شبش را توی آب هم بود خواند، او نخواند. بابا چه مسابقهای است چه خبر است اینجا! امتیازها میلیمتری حساب میشود! آنوقت خودِ شهید سردار سلیمانی اصلاً توی فضای مسابقه بود بیرون نیامده بود اصلاً. هنوز داشت مسابقه میداد. و برد همه را هم برد.
دین اساساً برنامهای است برای آدمهایی که اهل مسابقهاند.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید