کلیپ تصویری | هدف انسان، کشف کردنی است نه انتخاب کردنی!
شناسنامه:
- تولید: بیان معنوی
- زمان: 06:17
- منبع: چگونه به خدا و امام زمان(عج) مقرب شویم؟ - ج2
- دریافت با کیفیت (پایین(15مگابایت) | (متوسط(21مگابایت) | بالا(37مگابایت) | صوت)
- آپارات | یوتیوب
متن:
انسانها بدون اینکه الگویی در وجودشان باشد به دنبال رسیدن به چیزی نیستند، انسانها با یادگیری و تجربه آغاز نمیکنند. هر حرکتی را، زندگی را انسانها با یک بیقراری شروع میکنند. بیقراری یعنی چی؟ توی خودشان یک چیزی میفهمند، دنبال آن میگردند. یک دارایی مبهمی که نمیدانیم چیست، نمیدانیم چهمان است، میرویم بگردیم پیدایش بکنیم. هدفی که میخواهند انتخاب بکنند هم همین هست، هی فکر میکنند من چه هدفی برایم بهتر هست، الگو دارند برای این هدف. وقتی که رسیدی بهش میگویی «قرار دل بیقرار منی تو!»
هدف انسان، کشف کردنی است نه انتخاب کردنی
خب، ما بیشتر از اینکه بخواهیم هدف را انتخاب بکنیم باید هدف را پیدا بکنیم، در درون خودمان، خودمان را باید کشف کنیم که ما هدفمان چی هست، نه چی بشود. ما الگویی داریم در درون خودمان برای انتخاب هدف، ما را بیهدف خدا خلق نکرده اصلاً. پس انتخاب هدف دست خود ما نیست، ما هدف از قبل برای وجودمان انتخاب شده، ما معلوم است برای چی... «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلی رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقیهِ(انشقاق6)» تو آخرسر به ملاقات خدا میروی و در این راه البته رنج میکشی. ساده نیست، پیچیده است، دشواری دارد. من تو را اینجوری آفریدم، حالا برو، هرکجا میخواهی بروی برو.
این تنها هدف شایستۀ آدم است و الّا بقیهاش؛ شایسته نه اینکه بیارزش است نه، اصلاً نمیشود، میدانی؟ نمیشود! جور در نمیآید. نه اینکه نباید هدف دیگری؛ "مواظب باش هدف دیگری انتخاب نکنی!" نه آقا نمیتوانی انتخاب کنی. هدف نمیشود برایت. آتشت نمیزند. ما مدلمان، مدل وجودمان، «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا» همین است دیگر؛ یکجوری آفریده شده که اصلاً همین را میخواهیم. این چه انتخاب هدفی بود در أمیرالمؤمنین علی(ع)؟! واقعاً آدم میماند، چه ارتباطی أمیرالمؤمنین با هدف خودش داشت؟! تقرب؟ که أباعبداللهالحسین(ع) میفرماید هر موقع پدرم أمیرالمؤمنین را دیدم داشت اشک میریخت. آقا! چهکار میکنی با آن هدف؟ آن هدف دارد با تو چهکار میکند؟ ما هم اجمالاً میدانیم آن هدف خدا است دیگر، تقرب و همینجور چیزها است دیگر لابد. ما معرفت أمیرالمؤمنین را نداریم، ولی اصلاً نمیتوانیم تصور کنیم، دائماً گریه میکنی، دائماً! هر شب اینقدر ناله میزنی؟ این هدف با تو چهکار کرده؟! یکذره بگو این هدف با من هم یک کاری بکند. من چرا اینقدر مرده هستم؟!
نُوف همین را گفت دیگر، گفت دیدم أمیرالمؤمنین دارد میرود حالش دگرگون است و دارد میرود. گفتم آقا داری کجا میروی؟ عبارت حضرت را ببین؛ دارم میروم به سوی آرزوهای خودم. الهی دورت بگردم! چه آرزویی داری تو؟ گفت آقا آرزوهای شما چیست؟ بگویید خب؟ او که میدانست اجمالش را، تفسیرش را. أمیرالمؤمنین میدانی چی جواب داد؟ چه معصومیتی! چه شکوه و عظمتی! فرمود همانی که باید بداند آرزوهایم را، همان کفایت میکند. نگفت. میخواهم بروم با خودش صحبت کنم.
خب باشد دیگر، شما الآن آرزو دارید، خب حالا بلند شو بنشینید استراحت کنید؛ او هم که شما را میداند و شما هم که دوستش داری و او هم که شما را دوست دارد و...، خب حالا چرا میخواهی بروی گریه کنی؟! شما که با هم رفیق هستید که! نمیفهمد آدم. وقتی که أمیرالمؤمنین را آدم نمیفهمد یعنی ما اصلاً با این هدف هنوز ارتباط برقرار نکردیم، یعنی این هدف هنوز ما را آتش نزده. باید آرام بشویم؟ نمیدانم، مثل آبی که آرام میگیرد، غبارش تهنشین میشود ته برکه دیده میشود. نمیدانم.
ای هدف! ما را بِکِش، ما را بُکُش، ما را، اصلاً خودت را به من بشناسان. انتخاب هدف دست خود ما نیست، ما هدف از قبل برای وجودمان انتخاب شده، ما معلوم است برای چی... «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلی رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقیهِ(انشقاق6)». تو آخرسر به ملاقات خدا میروی. ما مدلمان، یکجوری آفریده شده که اصلاً همین را میخواهیم. نه اینکه نباید هدف دیگری؛ "مواظب باش هدف دیگری انتخاب نکنی!" نه آقا نمیتوانی انتخاب کنی. هدف نمیشود برایت! آتشت نمیزند!
ای جااااااااااانم