حجت الاسلام پناهیان در گفتگوی زندۀ تلویزیونی عنوان کرد
چرایی اهمیت «اخلاق در سیاست» از نگاه امیرالمؤمنین(ع): مردم به مسئولین خود شبیهتر هستند تا به پدر و مادرهای خود/ اثر بداخلاقی مسئولین در بیانصافی یک مغازهدار یا بیادبی یک محصل / اولین فضای رقابت انتخاباتی سالم در انتخابات «مجلس نهم» بود
- در گفتگو با: شبکه دوم سیما
- در تاریخ: 1392/03/19
- انعکاس در: فارس، مشرق
- پی دی اف: A5 | A4
- اینفوگرافیک: پیشنهاد دهید
حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان شب گذشته در یک گفتگوی تلویزیونی با موضوع «اخلاق انتخاباتی» که به صورت زنده از استدیوی برنامۀ راه سوم شبکه دوم سیما پخش میشد، شرکت کرد.
در ادامه گزیدهای از آنچه این استاد حوزه و دانشگاه در این گفتگو مطرح کرد را میخوانید:
چرا در عرصۀ سیاست، اخلاق اهمیت دارد؟ / زیرا مردم به امرای خود شبیهتر هستند تا به پدر و مادرهای خود
- در عرصۀ سیاست اخلاق خیلی اهمیت دارد و این اهمیت در عرصۀ انتخابات بیشتر میشود. اما چرا در عرصۀ سیاست، اخلاق اهمیت دارد؟ برای پاسخ دادن به این سؤال، یک پرسش مطرح میکنم؛ به نظر شما پدر و مادرها نقش عمیقتری در تربیت انسانها دارند یا مسئولین جامعه؟ معمولاً مردم میگویند که نقش پدر و مادرها بیشتر است ولی امیرالمؤمنین(ع) در روایتی عکس این مطلب را بیان میکنند. ایشان میفرمایند: «مردم به امرای خود شبیهتر هستند تا به پدر و مادرهای خود؛ النَّاسُ بِأُمَرَائِهِمْ أَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبَائِهِم» (تحف العقول/ص208) این نشان میدهد که نقش تربیتی و اخلاقی مسئولین جامعه فوقالعاده بالاست. متاسفانه در افکار عمومی جامعه و حتی بین خود مسئولین توجه چندانی به این موضوع نمیشود.
کوچکترین بداخلاقی مسئولین اثر خود را در دامنۀ جامعه نشان میدهد/ اثر بداخلاقی مسئولین در بیانصافی یک مغازهدار یا روابط محصل با معلم
- متأسفانه یک مسئول مملکتی برای خودش نقش«مربی اخلاقی جامعه» قائل نیست. حتی کسانی که مسئول سیاسی نیستند ولی در معرض مسئولیت هستند، مانند لیدرهای سیاسی یا افراد صاحبنفوذ جامعه نیز از باید این نقش مربی اخلاق را برای خودشان قائل باشند.
- کوچکترین اتفاق خلاف اخلاق مانند لجبازی یا بیادبی، اگر بین چند نفر از مسئولین صورت بگیرد یکدفعهای اثر خودش را در دامنۀ جامعه نشان میدهد و مثلاً باعث میشود که یک محصل سر کلاس با معلم خودش برخورد نادرستی داشته باشد، یا یک خانمی حجاب خودش را رعایت نکند، یا یک مغازهدار غیرمنصافنه خرید و فروش کند و ... یکدفعهای همه به هم میریزند. مطالعۀ میدانی این مسأله هم خیلی سخت است که انسان بخواهد بفهمد کدامیک از بداخلاقیهای بدنۀ جامعه مربوط به کدامیک از بداخلاقیهای سیاسیون بوده است.
- وقتی یک جایی از سوی مسئولین یک بداخلاقی صورت گرفت همین موجب میشود یک نوع بداخلاقی در میان مردم رواج پیدا کند. این مسأله ربطی به جامعۀ دینی یا نگاه دینی ما ندارد. چه جامعهای دینی باشد و چه دینی نباشد این قاعده در آن جامعه وجود دارد. لذا حتی در جوامع غربی نیز تا حدی اخلاق سیاسی را رعایت میکنند و سعی میکنند برخی بداخلاقیها در میان مسئولینشان دیده نشود. چون اثرش را در جامعه میدانند و میفهمند که با وجود بداخلاقی بین سیاسیون، دیگر نمیتوانند جامعه را اداره کنند.
مسئولین سیاسی باید خودشان را مربیان اخلاقی جامعه بدانند/ مردم باید بدانند که اخلاقی بودن یک مسئول چقدر در تربیت فرزندانشان تأثیر دارد
- مسئولین سیاسی باید خودشان را مربیان اخلاقی جامعه بدانند. این هنوز در بین مسئولین ما جانیافتاده است. داشتن چنین انتظاری از مسئولین هم هنوز در میان مردم جامعه جا نیافتاده است. زیرا مردم هم باید بدانند که چقدر اخلاقی بودن یک مسئول در تربیت فرزندانشان تأثیر دارد.
مسئولین باید اوج قلههای اخلاق را به نمایش بگذارند/ زیرا الگو هستند
- مسئولین سیاسی نه تنها باید رعایت اخلاق را بکنند و از بداخلاقی پرهیز کنند بلکه باید اوج قلههای اخلاق را به نمایش بگذارند. باید به عنوان الگوی اخلاق جامعه باشند. طبیعتاً کسی که مثل و شبیه ما باشد الگوی ما نخواهد بود، او باید خیلی جلوتر از ما باشد تا بتواند الگوی ما قرار گیرد.
خیلی از سیاسیون ما اذعان به خوبیهای طرف مقابل را یک ریسک میدانند!
- به عنوان مثال اگر یک مسئول مملکتی از نظر سیاسی در یک گروهی قرار داشته باشد اما وقتی میخواهد از گروه مقابل خودش انتقاد کند، اول خوبیهای گروه مقابلش را بگوید و بعداً انتقاد خود را مطرح کند، همه خواهند گفت که او انسان بانصاف و بااخلاقی است.
- متاسفانه خیلی از سیاسیون ما تصور میکنند اگر بخواهند قبل از انتقاد از طرف مقابلشان، ابتدا خوبیهای او را بگویند این یک ریسک است و میدان را از دست میدهند! در حالی که این تصور اشتباهی است.
اعتلای جامعه از هر بُعد مبتنی بر اعتلای اخلاقی جامعه است
- بالاخره هدف نهایی از انتخابات و کل ساختار نظام جمهوری اسلام، «اعتلای جامعه» است و اعتلای جامعه از هر بُعد مبتنی بر اعتلای اخلاقی جامعه است. از نظر صنعت، کشاورزی و خدمات و از هر جهت دیگری، آیا بدون اخلاق میتوان جامعه را اداره کرد؟ حتی کشورهای غربی هم که به اخلاق زیاد بها نمیدهند، به یک مقدار حداقلی از اخلاق در سیاست پایبند هستند و سیاسیون آنها یک مقدار اخلاق را رعایت میکنند.
ما اخلاق سیاسی خودمان را باید طوری رعایت کنیم که شبیه غرب نباشیم
- البته در غرب بداخلاقیهای سیاسی زیادی هم وجود دارد. آنجا بسیاری از موازین اخلاقی را در عرصۀ سیاست رعایت نمیکنند. در آنجا به راحتی مردم را فریب میدهند و به مردم وعدههای دروغ میدهند. مثلاً در آمریکا وعدۀ تغییر میدهند ولی بعد از رسیدن به قدرت آن تغییر را ایجاد نمیکنند. برخی سیاسیون غربی به راحتی همدیگر را به اموری متهم میکنند که خودشان هم از آن اتهام برخوردار هستند.
- در مورد فضیلت غرب و اخلاقمداری آنها نباید دچار اشتباه بشویم و برای غرب فضیلت و اخلاق زیادی قائل شویم. ما اخلاق سیاسی خودمان را باید طوری رعایت کنیم که شبیه غرب نباشیم. نباید اعتماد به نفس ملی خودمان را از دست بدهیم. نباید اعتمادمان به فرهنگ خود را از دست بدهیم.
رعایت اخلاق انتخاباتی با سیاه و سفید کردن رقیب پدید نمیآید/ احزاب، گروهها و کاندیداها نباید سیاه و سفید کنند
- بعضیها تصور میکنند که شور انتخاباتی با سیاه و سفید کردن پدید میآید. این تصور کاملاً اشتباهی است. برخی از جریانهای سیاسی داخل کشور ما زمانی که میخواستند رو بیایند به رقیب خودشان میگفتند: «اینها طالبانی هستند!» و به این شکل فضا را سیاه و سفید میکردند. در چنین فضایی یک شور انتخاباتی کاذبی پدید میآید. ولی در همان سالهایی که بعضیها از این روش برای ایجاد شور انتخاباتی استفاده کردند دیدیم که در سالهای بعد، اتفاقاً مشارکت مردم کاهش پیدا کرد.
- اگر میخواهیم اخلاق در انتخابات رعایت شود، همه از جمله احزاب و گروهها و خود کاندیداها نباید سیاه و سفید کنند. باید نظر خودشان را بگویند و بقیه را به خود مردم واگذار کنند.
اولین فضای رقابت انتخاباتی سالم در انتخابات «مجلس نهم» بود
- در انتخابات دور نهم مجلس شورای اسلامی (انتخابات اسفند 90) شاید برای اولین بار بود که ما یک فضای رقابت انتخاباتی سالم را شاهد بودیم. طوری که در میان مردم، چند نفر که سلایق مختلفی داشتند و به کاندیداهای متفاوتی رأی میدادند، دور یک سفره مینشستند و هیچ کدام هم دیگری را تکفیر نمیکرد. لذا انتخابات خیلی خوبی بود. علیرغم اینکه خیلیها میگفتند که در آن انتخابات چون تشنجهای سیاسی که طبیعتاً زمینۀ بداخلاقی است وجود ندارد، لذا مشارکت کم میشود، اما دیدیم که یکی از پرشورترین انتخاباتهای مجلس در تاریخ انقلاب بود، با وجود اینکه دو لیست اصلی تفاوتهای زیادی با هم نداشتند. یعنی رقابت خوبی ایجاد شد، بدون اینکه دشمنی ایجاد شود.
- انتخابات آتی ریاست جمهوری نیز دارد به همین سمت پیش میرود. رنگهای سیاسیِ تشنج آفرین خودشان را کمرنگ کردهاند و فضای خوبی ایجاد شده است.
نباید تصور کرد که شور انتخاباتی و حماسۀ سیاسی فقط در صورتی پدید میآید که دو طرف دشمن همدیگر باشند
- نباید تصور کرد که شور انتخاباتی فقط در صورتی پدید میآید که دو نفر که دشمن همدیگر هستند وارد انتخابات شوند، یا اینکه یک نفر اساساً ارزشهای نظام یا قانون اساسی را قبول نداشته باشد و دیگری بخواهد بر ارزشها پافشاری کند.
- باید اختلافهای اساسی را در فضای سیاسی رقیق کنیم. کما اینکه در این انتخابات این فضا به وجود آمده و بالاخره یک نزدیکی و قرابتی در مسائل اصولی و اساسی بین کاندیداها وجود دارد.
رقابت در انتخابات نباید رقابت بین انقلابی و ضد انقلابی باشد
- رقابت در انتخابات نباید رقابت بین انقلابی و ضد انقلابی باشد. رقابت باید بین درصد کمی از تفاوت باشد. مثلاً یک نفر از نظر فرهنگی قویتر است، نفر دیگری از نظر اقتصادی قویتر است. نفر دیگر از نظر مدیریت قویتر است. و مردم بین اینها انتخاب میکنند و به این شکل رقابت هم به خوبی شکل میگیرد.
- این اشتباه است که تصور کنیم رقابت فقط در صورت دشمنی دو نفر شکل میگیرد؛ مگر زمین فوتبال است که حتماً باید یک نفر دیگری را بزند و پیروز از زمین بیرون برود؟! انتخابات مجلس نهم اینگونه نبود و رقابت سالمی بود، این انتخابات نیز اگر کسانی فضا خراب نکنند، انشاءالله رقابت سالمی خواهیم داشت.
کاندیداها علیغم اختلاف نظر، به یکدیگر احترام میگذارند
- در این انتخابات نیز رنگهای مختلفی وجود دارد که هر کدام یک محسناتی دارند و یک عیوبی دارند. هیچ کس هم نمیآید بنیاد نظام اسلامی را زیر سؤال ببرد و بگوید ما باید غربی بشویم، (مثل سخنی که در دورههای قبل گفته شده بود) و هیچ کس هم دیگری را متهم به دزدی نمیکند(مثل سخنی که قبلاً مطرح شده بود). الان کاندیداها احترام نسبت به یکدیگر را رعایت میکنند، علیرغم اینکه اختلاف نظرهایی با هم دارند. و ما هم با نگاه به همین اختلاف نظرها اصلح را تشخیص میدهیم.
مبنای اخلاقی شدن انتخابات این است که اساساً تفاوت زیادی از نظر مبانی نظری بین کاندیداها نباشد
مبنای اخلاقی شدن انتخابات این است که اساساً تفاوت زیادی بین کاندیداها از نظر مبانی نظری و تئوریک نباشدکه مثلاً بعضیها بخواهند ضد انقلاب یا دشمنان خارجی را پشت سر خودشان بیاورند و برخی بخواهند مردم را پشت سر خودشان بیاورند و بعد جنگ انقلابی و ضد انقلابی شکل بگیرد و طبیعتاً مبنای بداخلاقی هم خواهد شد.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید