کلیپ تصویری | بزرگ شو!
شناسنامه:
- تولید: بیان معنوی
- زمان: 08:12
- منبع: خودآگاهی؛ آغاز حرکت و قدرتمندی-ج6
- دریافت با کیفیت (پایین(23مگابایت) | (متوسط(35مگابایت) | بالا(79مگابایت) | صوت)
- آپارات | یوتیوب
متن:
«إنّا لله و إنّا إلیهِ راجعون». ما به سمت خدا داریم بر میگردیم. ما لقاء الله در پیش داریم. «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلی رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقیهِ»؛ میخواهی به خدا برسی با خدا ملاقات کنی. آنوقت خدا بزرگ است. تو تا قبل از ملاقات با خدا باید بزرگ شده باشی. عرفا کلّ خوبیها را جمع میکنند در یک کلمه به نام سعۀ وجودی. رنج آدم را کش میدهد آدم بزرگ بشود. تمام خوبیها جوهر اصلیشان بزرگشدن است. آدم بد کیست؟ فقط خودش را دوست داشته باشد خانوادهاش را دوست نداشته باشد. بابا خانوادهات را ببین دیگر! بزرگتر شو. آدم بد کیست؟ فقط خانوادهاش را ببیند خانوادههای مردم را نبیند. آدم بد کیست؟ مردم قوم خودش را ببیند مردم جهان را نبیند. هر چی بزرگتر میشوی روحت بزرگتر میشود. آدم بد کیست؟ فقط زمان الآن را ببیند. آدم خوب کیست؟ زمان آینده را هم میبیند. آدم خوبتر کیست؟ قیامت هم میبیند. آدم بد کیست؟ الآن را میبیند. مثلاً چندتا نعمت برجسته را که بهش نیاز دارد میبیند. آدم خوب کیست؟ همۀ نعمتها را میبیند. میبیند از توی همهاش بزرگشدن هست! شما یک دانه خوبی پیدا نمیکنید که تویش بزرگشدن نباشد. تلاش انسان برای خوبشدن، تلاش برای کِشآمدن و بزرگشدن روح است. از نظر زمان، از نظر عاطفه، از نظر هر چیزی؛ عقل، «أعقلُ النّاس أنظَرُهُم فی العواقب»؛ هر کی بیشتر به عاقبت نگاه میکند عاقلتر است. عاقبت را ببین، این یعنی بزرگ شد. بزرگشدن نیاز اصلی آدم است!
دوباره میرویم سرِ نماز. وقتی که شما میگویی الله اکبر، چرا ذکر نماز «الله رحمن» نمیگویی؟ چرا خیلی از کلمات دیگر را استفاده نمیکنی؟ این کبریایی تمنّای اصلی آدم است. بعد انسانی که دوست دارد بزرگ بشود، وقتی از راه غلط میرود بزرگ بشود میشود متکبّر. وقتی بزرگ نشده خودش را بزرگ میداند میشود متکبّر. پس اصلیترین نیاز آدم بزرگشدن است، اصلیترین عیب آدم هم خودبزرگبینی است. چرا آدمها خودبزرگبین میشوند؟ چون این بدبخت بیچاره اصلاً آفریده شده برای بزرگشدن! حالا عجله دارد، اشتباه میکند، میشود متکبر.
خدا میخواهد انسان را شبیه خودش کند. بیا از من ببَر. بچۀ نوزاد سه چهار ماهه قورمهسبزی نمیتواند بخورد، معدهاش الآن آمادگی ندارد! ما باید ملاقات خدا که رفتیم معدهمان معدۀ روحمان یکجوری باشد خدا بتوانیم بخوریم، خدا بتوانیم ببینیم، خدا بتوانیم بنوشیم، ببوییم، بشنویم. درست است؟ بعد بزرگ بشویم. «یا أیّها الإنسان»، این وضعیت حتمی تو است. «إِنَّکَ کادِحٌ إِلی رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقیهِ»؛ تو زجر میکشی زجر چه زجری! تا خدا را ملاقات کنی. رابطۀ بین زجر و ملاقات خدا چیست؟ زجر آدم را بزرگ میکند. کش میآورد روح آدم را. صبر آدم را زیاد میکند، سعۀ صدر، ببین سعۀ صدر. سعه یعنی چی؟ وسعت. «أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ»، پیامبر ما شرح صدر به تو دادیم.
بزرگ شدن اتفاقی است آرزوی ماست، بزرگشدن اصل هدف ماست، بزرگشدن در همۀ خوبیهاست. خب طبیعی است منی که تمنّا دارم بزرگ بشوم، چه اتفاقی برایم میافتد؟ عجله میکنم خودم را بزرگ میبینم. عجله میکنم از راه غلط بخواهم بزرگ بشوم، تو باید روحت بزرگ بشود! ماشیناش را بزرگ میکند، فکر میکند از این طریق میتواند بزرگ بشود. میشوی متکبر. تو که میخواهی بزرگی را از ماشینات و از مقامت و اینها بگیری میشوی متکبر. از هیچی بزرگی را نگیر جز از روحت، روحت باید بزرگ بشود. روحش بزرگ باشد ماشیناش هم بزرگ باشد اثری ندارد. مقامش هم برود بالا اثری ندارد، ثروتاش هم برود بالا اثری ندارد. ما اصلیترین تقاضا و تمنّایمان بزرگشدن است. توی بچهها هم هست ها! هی میگوید من میخواهم بزرگ بشوم. کفش بزرگترها را میپوشد، هی ادای بزرگترها را درمیآورد، هی میگوید من بزرگ شدم من بزرگ شدم. اصلاً کسی بهش یاد نداده این را ها! این تمنّای خودش است، این طبیعت انسان است.
خب، انسانی که میخواهد بزرگ بشود در معرض دوتا اشتباه بزرگ هست. یک، خودش را بزرگ ببیند؛ من بزرگ شدم دیگر! نه آقا هنوز مانده آقا جان. مسابقه است هنوز خیلی از تو جلوترند! کجا بزرگ شدی؟! دو، بدتر از اولی؛ بخواهد از راه غلطی بزرگ بشود. این دو تا را بهش میگویند چون اینجوری است که انسان اصل نیازش بزرگ شدن است، دائماً در معرض تکبر است. لذا صبح و ظهر و شب باید نماز بخواند تا این تکبّر را از بین ببرد. میدانید تکبر رابطهاش با حسادت چیست دیگر. طرف وقتی که خودش را بزرگتر میبیند، خودش را بزرگتر میخواهد، خودش را بزرگ میخواهد، از راه غلطی میخواهد بزرگ بشود، تا میبیند یکی دیگر بزرگتر دارد میشود حسادت میکند. ریشۀ حسادت هم تکبر است. لذا هم حسادت به ابلیس نسبت داده شد هم تکبّر. یأس چی میشود؟ یأس. یأس هم مال ابلیس است. یأس هم مال تکبر است، این متکبّر است لامصّب. اِ! چرا به من گفتی تو کمتر از آن هستی؟ بیا. اصلاً من نمیخواهم. میزند توی وادی یأس، آدم قهر میکند.
ببینید دوستان من، این همه بحثهای اخلاقی و صفات مختلف اینها را همه را توی ذهنتان جمع کنید کوچولویش کنید متمرکزش کنید بدانید باید باهاش چهکار کنید. آنوقت انشاءالله چشمههای حکمت از قلبتان بر زبانتان جاری خواهد شد. حالا بحث زبان نیست، بحث اینکه در هر جایی میفهمی ها! من چهام است، ها! اینجوری است، ها! دیدی عیبم را بهم گفت؟ دیدی خدا در آن حادثه این عیب من را رو آورد چه مأیوس شدم؟ گفتم اصلاً نمیخواهم دیگر اصلاً من مسابقه شرکت نمیکنم. من متکبّرم آره؟ زود میخواهم به نتیجۀ بزرگی برسم. من خودم را بزرگ میدانم؟ من حاضر نیستم زحمت بکشم برای بزرگی از راه درست؟
«إنّا لله و إنّا إلیهِ راجعون». ما لقاء الله در پیش داریم. میخواهی به خدا برسی با خدا ملاقات کنی. خدا بزرگ است. تو تا قبل از ملاقات با خدا باید بزرگ شده باشی. تمام خوبیها جوهر اصلیشان بزرگشدن است. بزرگ شدن اتفاقی است آرزوی ماست، بزرگشدن اصل هدف ماست، بزرگشدن در همۀ خوبیهاست. طبیعی است منی که تمنّا دارم بزرگ بشوم، عجله میکنم خودم را بزرگ میبینم. عجله میکنم از راه غلط بخواهم بزرگ بشوم.
پس اصلیترین نیاز آدم بزرگشدن است، اصلیترین عیب آدم هم خودبزرگبینی است.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید