شرح سخنرانی 14 خرداد رهبری در گفتگوی زندۀ تلویزیونی شبکه یک
راهزنهای هویت اصیل ایرانی، غربزدههاییاند که ما را از شاهنامۀ فردوسی جدا میکنند؛ درحالیکه خون شاهنامه در وجودمان جاری است/ دین نرمافزاری است برای اینکه ما با فرهنگ شاهنامه باقی بمانیم؛ یعنی با همان فرهنگ قدرتمندی، سلحشوری، جوانمردی، گذشت و مبارزه با ظلم
شناسنامه:
- زمان: 1401/03/14
- مکان: شبکه یک - برنامه امام امت
- موضوع: شرح بیانات رهبر انقلاب در سخنرانی ۱۴خرداد
- صوت: اینجا
- فیلم: اینجا
حکمت و تجربههای ارزشمند رهبر انقلاب اقتضا میکند همۀ بیانات ایشان را تحلیل و بررسی کنیم
مجری: امروز میخواهیم بیانات رهبر انقلاب را در سیوسومین سالگرد رحلت امامخمینی(ره) شرح بدهیم و دربارۀ آن گفتگو کنیم. ابتدا دربارۀ اهمیت این سخنرانی توضیح بدهید و اینکه رسانهها چگونه باید با این سخنرانی برخورد کنند؟
یکی از دو سخنرانی بسیار مهم رهبر انقلاب در هر سال، همین سخنرانی سالگرد رحلت امام(ره) است و دیگری هم سخنرانی نوروزی ایشان است، یعنی بهنظر بنده، این دو سخنرانی، معمولاً مهمتر از بقیۀ سخنرانیهای رهبر انقلاب در طول سال است. رسانهها باید برنامههای متعددی برای گفتگو و تحلیل و بررسی سخنرانیهای ایشان داشته باشند، البته نه فقط برای این دو سخنرانی مهم، بلکه برای همۀ سخنرانیهای رهبر انقلاب.
آنطور که بنده شنیدهام، ایشان برای برخی از سخنرانیهای خود، شاید یکهفته مطالعه و بررسی میکنند، ضمن اینکه ایشان بهطور معمول، هرروز ساعتها مطالعه میکنند. درایت و حکمت ایشان از حدود پنجاه سال پیش یعنی قبل از انقلاب هم در آثار ایشان مشهود است، علاوه بر اینها، ایشان کسی است که در رأس یک جریان تجربی باعظمت در تاریخ بشر(یعنی انقلاب اسلامی) حضور داشتند و اینهمه تجربه ارزشمند دارند. همۀ اینها اقتضا میکند که وقتی ایشان سخنرانی میکنند، دهها برنامه در رسانه داشته باشیم و از جهات مختلف، سخنان ایشان را بررسی کنیم.
با دقت در سخنان رهبری میتوانیم بفهمیم که راهبرد امروز ما چیست
رهبر انقلاب همانطور که در سلوک شخصی و سیاسی خودشان متواضع هستند، در شیوۀ سخنرانی هم خیلی متواضعانه حرف میزنند؛ به حدی که شما احساس میکنید، اتفاق خاصی نیفتاده است! بر اساس مطالعاتی که ایشان دارند، اگر بخواهند از اصطلاحات علمی استفاده کنند، منابع و رِفرِنسها را بیان کنند و یکمقدار قیافۀ علمی بحث را بالا ببرند، واقعاً میتوانند مخاطب را مقهور کنند و فضلفروشی کنند، ولی ایشان چنین بنایی ندارند. لذا جملات سادۀ ایشان نباید ما را دچار این توهم کند که صحبت ایشان پیچیده و مهم نبوده است! ایشان بنا دارند ساده صحبت کنند و این تواضع در سخن ایشان هست.
نکتۀ مهم دیگر این است که ما در هر لحظه نیاز داریم بدانیم که راهبرد امروز ما چیست؟ مهمترین نکاتی که باید به آن بپردازیم چیست؟ حتی ممکن است شما یک مطلبی را چندین بار از رهبر انقلاب شنیده باشید، اما باز هم ده تا برنامه باید بگذارید برای اینکه توضیح بدهید «الان و در این مقطع زمانی چرا این را دوباره فرمودند و این بار خطابشان به چه کسانی بود؟»
در زمان حضرت امام(ره) هم، چنین برنامههایی در تلویزیون نداشتیم و الا همان زمان اواخر رحلت امام میفهمیدیم که چرا ایشان در سال آخر حیاتشان مکرراً اسلام آمریکایی و اسلام ناب را باهم مقایسه میکنند؟ ایشان در آن زمان با چه کسانی درگیر بودند که باید مکرراً دربارۀ اسلام آمریکایی صحبت میکردند؟ خطابشان در این صحبتها به چه کسانی بود؟
وقتی رهبر انقلاب صحبت میکنند، باید تحلیل کنیم و کلمات ایشان را نقد و بررسی کنیم و موقعیت کلمات ایشان را بفهمیم و بدانیم که چرا الان این گزارۀ علمی را گفتند؟ شأن نزولِ آن را در وضعیت اجتماعی خودمان بررسی کنیم.
تواضع شدید رهبری نسبت به امام(ره) بینظیر است؛ ایشان ادب شاگردی را در مکتب امام، حفظ میکند
دربارۀ سخنان رهبر انقلاب در این سیوسه سال در سالگرد رحلت امام یک نکتۀ دیگر هم هست و آن تواضع به امام است؛ تواضع شدید رهبری نسبت به حضرت امام(ره) بینظیر و مثالزدنی است. درحالیکه رهبر انقلاب، خودشان یک صاحبنظر هستند ولی دارند در مکتب امام، شاگردی میکنند و ادب شاگردی را حفظ میکنند.
رهبر انقلاب، خودشان در دوران جوانی و به عنوان یک طلبه، حرفهایی را با جوانان و طلبهها در مشهد بیان میکرد که تنها نمونۀ شبیه این حرفها را از یک نفر میتوانید بشنوید و آن هم شهید محمدباقر صدر، یکی از نوابغ تاریخ اسلام است. رهبر انقلاب، 50سال پیش حرفهایی میزد که شبیه حرفهای شهید صدر است؛ درحالیکه قطعاً این دو بزرگوار، هممباحثهای نبودند.
کسی که خودش صاحبنظر است، اینطور مقید است به شاگردی کردن در مکتب امام. این خیلی برای ما درس است و خیلی قابل تأمل است. ایشان جملهای فرمودند که بسیار فوقالعاده است، و آن اینکه «حضرت امام، روح این انقلاب است» یا اینکه «امام، نرمافزار گام دوم انقلاب هستند» یعنی ایشان یک لحظه هم خودشان و جامعه را مستغنی از امام نمیدانند و نمیخواهند به امام، صرفاً نگاه تاریخی داشته باشند.
هویت برای فرد و جامعه، دیر شکل میگیرد اما به آسانی از دست میرود
مجری: بهنظرم یکی از مباحث محوری امروز در بیانات رهبر انقلاب، بحث هویت بود. از نظر رهبر انقلاب، هویت ما الان چه هست؟ یک ایرانی مسلمان، امروز چگونه تعریف میشود؟
هویت، خیلی دیر درک میشود، اصلاً خاصیتش این است، یعنی ممکن است خیلی دیر برای افراد جا بیفتد که اصلاً چه هویتی دارند؟ مثلاً هویت صنفی، هویت قومی و... تازه وقتی برای یک کسی، هویتش جا افتاد، این هویت فرّار است، یعنی دیگران میتوانند حمله کنند و هویت او را از او بگیرند و در ضمنِ آن هم اعتماد به نفس و عزت او را بگیرند، و مثلاً بگویند «تو فکر کردی، که هستی؟» یعنی همان هویتی که دیر شکل میگیرد، به آسانی میشود این هویت را شکست.
در این 40سال، تلاش عجیبی شده تا یک هویت وارداتی و غربی به ما داده بشود و آن هویت اصیل ایرانی انکار بشود
اینکه رهبر انقلاب میفرماید که هویت انقلاب را درک کنید و مواظب باشید که این هویت را از شما نگیرند... یک تلاش چهل ساله میخواهد و جزو همان جهاد تبیین و فعالیت تبیینی عمیق ما همین است که این هویت را درک کنیم. در این چهل سال، یک تلاش عجیبی در داخل کشورمان صورت گرفت برای اینکه یک هویت وارداتی به ما داده بشود، مثلاً مفهوم دموکراسی را آوردند، و کسانی در حد رئیسجمهور گفتند «ما بهسوی دموکراسی غربی داریم پیش میرویم!» یعنی این مردمسالاری که در کشورمان هست، شبیه کردند به آنجا و فکر کردند که امام و رهبر انقلاب دارند ما را شبیه آنجا میکنند!
درحالیکه رهبر انقلاب خیلی دقت داشتند که در این سی سال به ما بگویند «این دموکراسی که ما در ایران داریم، درواقع مردمسالاری دینی است و مستقل است، برآمده از دین است، نشأتگرفته از تعلیمات انبیاء است و با آن دموکراسی غربی فرق میکند» اگر الان غرب، وجاهت و آبرویی داشت، ما هنوز درگیر این مسائل بودیم، ولی الان چون این دموکراسی در همان غرب هم آبرویش رفته و مضمحل شده است، دیگر کسی در کشور ما رویش نمیشود این حرفها را بزند، یعنی هویت اصیل ایرانی و انقلابی ما را انکار کند و بخواهد یک هویت غربی به ما بدهد!
سه رکن اصلی از هویت انقلابی ما «استقلال، پیشرفت و زندگی جمعی» است
رهبر انقلاب، بارها و بارها انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی را تعریف کردند، و بارها و بارها یک جوان ایرانی را تعریف کردند. جوان ایرانیِ انقلابی، جوانی است که مستقل است، میخواهد روی پای خودش بایستد، نسبت به جامعه، دغدغه دارد، و برای پیشرفت میخواهد تمام جهان را پشت سر بگذارد و جلو بزند. این انگیزۀ سبقت را قرآن به ما داده است. رسولخدا(ص) فرمودند که اگر علم و ایمان به ثریا برسد، ایرانیها به آن خواهند رسید. این روحیۀ پیشرفت و استقلال، انگار در ژن ما هست؛ استقلال و پیشرفت و آن زندگی جمعی، چیزی است که اگر بخواهیم خودمان را به جهان معرفی کنیم، اینها جزو ویژگیهای اصلی است.
وقتی رهبری میفرماید «مواظب باشید که هویت انقلاب را از شما نگیرند» استقلال و پیشرفت هم از ارکان این هویت انقلابی است. یعنی اینطور نیست که انقلاب بخواهد محافظهکارانه با یک اصول برخورد کند، بلکه انقلاب میخواهد همهچیز را در جهت پیشرفت جامعه، متحول کند.
در رسانه، در کتابهای درسی و در منبرهای ما طلبهها، باید یک سنجه یا وسیلهای برای اندازهگیری هویت وجود داشته باشد، که نشان بدهد «آیا تو، هویت انقلاب اسلامی را رعایت کردی؟» باید روح حاکم بر همۀ برنامهها و همۀ آموزشهای ما این باشد، وقتی جوان ما از دبیرستان بیرون آمد، باید یک جوان ایرانیِ اصیل با یک تعریف مشخصی باشد و اینقدر به ایرانی بودن خودش افتخار کند که دلش برای هیچ کجای عالم، لَک نزند! بلکه ما اینقدر افتخار داریم که دیگران باید بیایند از ما تأسی کنند.
غربزدهها راهزنهای هویت ایرانی ما هستند / بهجای اینکه هویتمان را از شاهنامه بگیریم، نباید آنرا از غربیها بگیریم
مجری: اجازه بدهید یکمقدار دربارۀ راهزنان هویت صحبت کنیم، حالا این هویتی که در جامعۀ ما شکل گرفته است و نرمافزار آن هم، خود شخصیت امام(ره) است، یک راهزنانی دارد. شما راهزنان این هویت را چه چیزهایی میدانید؟
خیلی صریحش این است که غربزدهها راهزنهای هویت ایرانی ما هستند. حتی اسلام را هم اگر کنار بگذارید و انقلاب اسلامی را هم کنار بگذارید، ما ایرانی هستیم، ما بهجای اینکه هویت خودمان را از شاهنامه بگیریم، نباید از غربیها بگیریم، راهزنها، غربزدههایی هستند که ما را از شاهنامۀ فردوسی جدا میکنند. ما همان خون شاهنامۀ فردوسی در وجودمان جاری هست.
الان بچههای ما اگر روی شاهنامه، خوب کار کنند، وقتی کاراکتر و شخصیت امام را ببینند، متوجه میشوند ایشان در واقع رستمِ دستان ما است؛ البته در جلوههای دیگری. دین هم نرمافزاری است برای اینکه ما با فرهنگ شاهنامه باقی بمانیم، یعنی آن فرهنگ قدرتمندی و سلحشوری که شاهنامه تبلیغ کرده است و البته هر صفت خوبی مثل جوانمردی، گذشت، مبارزه با ظلم و...
اگر شما به شاهنامه برگردید، میبینید که این صفات خوب، در انقلاب ما هم جریان دارد، حتی برخی ضدانقلابها که نمیخواستند برای تقدیر از سردار سلیمانی از ادبیات دینی و انقلابی استفاده کنند، برای احترام به ایشان مجبور شدند او را با شخصیتهای شاهنامه مقایسه کنند. این یعنی همه قبول دارند که انقلاب در جهت روحیه اصیل ایرانی است.
اینکه ما میگوییم هویت «ایرانی اسلامی» گاهی ممکن است که قسمت اسلامی آن را هم نگوییم، ولی غربزدهها تأمینکنندۀ آن ویژگیهای ایرانی ما هم نیستند، ما بالاخره بهعنوان یک ایرانی، برای خودمان یک تاریخی داریم، یک عقل و فهمی داریم، یک موقعیتی برای تأثیرگذاری در عالم داریم، چرا از این امکانات استفاده نکنیم؟!
غربزدگی در بدنهای از عناصر فرهنگی جامعۀ ما جاری شده/ حتی مرعوبشدن نسبت به غربزدهها در لایهای از انقلابیون هست
غربزدهها در یک کلام، کسانی هستند که اولاً خودشان آدمهای بیهویتی هستند، و همانطور که میدانید عنصر اصلی هویت، عزت است. این در قرآن هم آمده است و میفرماید: «أَیَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ» (نساء/139) وقتی ایمان ضعیف میشود، انسان یک جای دیگری دنبال عزت میگردد.
حضرت امام دربارۀ اینکه ما باید هویت مستقل داشته باشیم و عزت را از درونمایۀ زحمت خودمان بهدست آورده باشیم، میفرمودند: وقتی دشمنان شما از شما تعریف کردند، آنموقع آغاز بدبختی شما است...
بعضی از فیلمها و سریالهای خارجی هستند که هویت یک کشور را نشان میدهند، ما چه سریالی داریم که هویت ایرانی اسلامی را معرفی میکند؟ این غربزدگی را فقط در یک جریان سیاسی پر سر و صدا نباید ببینیم، بلکه این غربزدگی در بدنهای از عناصر فرهنگی جامعۀ ما جاری شده است. حتی مرعوب شدن نسبت به غربزدهها هم در لایهای از انقلابیون هست.
کسی که به هویت ایرانی و انقلابی خود افتخار نمیکند دچار ویروس غربزدگی شده / الان غربزدگی چیز جدیدی نیست بلکه حالت ارتجاع و بازگشت به گذشته دارد
مجری: آنهایی که از بدنۀ ملت و اسلام جدا میشوند، با اینکه دنبال عزت در جای دیگری میگردند، ولی به ذلت میرسند. به آنها امر میشود که «تو فلان موضع را بگیر، تو فلان بیانیه را امضا کن، تو این متن را در فلان فستیوال، از رو بخوان...» یعنی اینها هیچ چیزی از خودشان ندارند.
هرکسی مثل رهبر انقلاب، با افتخار و روشنبینی نسبت به آینده، و با دیدن وجوه مثبت قوی، از انقلاب و هویت ایرانی انقلابی دفاع نکند، دچار ویروس غربزدگی شده است، حالا چه انقلابی و نمازخوان باشد چه نباشد! خیلیها هستند که ضدانقلاب نیستند ولی این ویروس روی آنها اثر گذاشته و آنها را منفعل کرده است، میترسد که آنها(غربزدهها) دربارۀ او بد بگویند! خُب اگر یک مرتجع، دربارۀ شما بد بگوید که اهمیتی ندارد!
این غربزدهها حالت ارتجاع و بازگشت به گذشته دارند و الان دیگر غربزدگی چیز جدیدی نیست. شاید حدود 50سال پیش، غربگرایی یک چیز جدیدی بود، الان دیگر جدید هم نیست و دِمُده شده و برای خود غربیها هم دیگر جدید نیست. ولی روحیۀ غربزدگی روحیۀ هویتزدا است.
ما باید تولیدات رسانهای داشته باشیم که این مرز را در انیمیشنها و قصههایی که برای کودکان هست، نشان بدهد، در سریالها نشان بدهد، باید یک سنجهای داشته باشیم که ببینیم هر برنامهای که تولید شده، آیه احساس افتخار و غرور ملی را تقویت کرد یا نه؟ کمااینکه در فیلمهای غربی، میبینید که در اوج فیلمهایشان و آنوقتی که مخاطب حالش خوب است، پرچم کشور خودشان را در اهتزاز میبینند.
اینکه «امام نرمافزاری برای گام دوم انقلاب است» یعنی ما در گام اول به برخی از بیانات امام توجه نکردهایم
اینکه رهبر انقلاب فرمود «حضرت امام(ره) نرمافزاری برای آینده و گام دوم انقلاب است» یعنی ما هنوز بخشهایی از بیانات حضرت امام را اجرایی نکردهایم! یعنی ما در گام اول، به برخی از فرمایشهای امام توجه نکردهایم. باید یک فهرستی از کلمات امام را تهیه کنیم و ببینیم که در این سی سال چرا به اینها بیتوجهی شده است؟
حضرت امام(ره) خودشان این را پیشبینی کرده بودند و میفرمودند: «ما از شرّ رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم، لکن از شرّ تربیتیافتگان غرب و شرق به این زودیها نجات نخواهیم یافت» (صحیفه امام/ج15/ص446) الان که غرب در نهایت اضمحلال و فروپاشی فکری و فرهنگی قرار گرفته، ما فرصت بیشتر و بهتری برای نجات از اینها داریم، حزباللهیها هم انگار کمتر میترسند که به انقلاب خودشان افتخار کنند.
الان با همین سرود «سلام فرمانده» یککمی جرأت پیدا کردهاند که یکمقدار کارهای امام زمانی انجام بدهند، انگار میگیرد، انگار مردم قبول دارند! بله، از خیلی قبل هم این چیزها میگرفت، کافی است که شما کوچکترین هنر را به خرج ببندید و تأثیرش را ببینید. حضرت آقا امروز یک توصیۀ عجیبی به ما کردند و آن این بود که «از این ایمان مردم برای تولید عمل صالح استفاده کنید»
اگر هویت مستقل خود را عمیقاً درک کنیم، ارادۀ بالایی خواهیم داشت/ جنگ امروز جنگ ارادهها است
مجری: چرا دشمن روی این هویتزدایی کار میکند؟ این هویتزدایی و این هجمۀ وحشتناک رسانهها و این هجمۀ تحریف و دروغ و افترا، برای چیست؟
مقام معظم رهبری امروز یک جملهای از امام انتخاب کردند که دربارۀ «ارادۀ ملت» بود. چرا از بین اینهمه جملات امام، ایشان موضوع اراده را انتخاب کردند؟ الان جنگ ارادهها است. اگر هویت تثبیت بشود و اگر هویت مستقل خودمان را بفهمیم (همان هویتی که ذاتاً به دنبالش پیروزی هست) و این را عمیقاً درک کنیم، ارادۀ بالایی خواهیم داشت.
یکی از عناصر هویت انقلاب اسلامی، مردمیبودن آن است/ اشکال ما در مردمیکردنِ هرچه بیشتر نظام این است که فرهنگ زندگیِ جمعی نداریم
یکی از عناصر هویت انقلاب اسلامی، مردمیبودن آن است. ما در جریان مردمیشدن و جاانداختن این مفهوم در این نظام، چه نقصی داریم؟ بله؛ گاهی اوقات، ما مردم، انتخابهای بدی انجام دادهایم، این خاصیت مردمی بودن است که مردم باید فرصت انتخاب داشته باشند. این شیوۀ انبیاء است؛ پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) هم این فرصتها را به مردم میدادند و البته مردم هم بهخاطر انتخاب اشتباه خودشان، ضربه میخوردند. ولایت و پیامبری، اصلاً مدیریت همین اختیار دادن به مردم است تا مردم انتخاب کنند.
در اینکه مردم ما قدرت انتخاب دارند، مشکلی نداریم، اما در مردمیکردنِ هرچه بیشتر نظام خودمان یک اشکال داریم که در بیانات رهبر انقلاب و حضرت امام هم هست و آن هم این است که زندگیِ جمعی نداریم، ما باید فرهنگ زندگی جمعی را یاد بگیریم و این را در هویت خودمان بیاوریم، بهحدی که بگویند: ایرانیها کسانی هستند که باهم بهصورت جمعی زندگی میکنند.
در سریال «ن خ» که مربوط به یکی از شهرستانهای غرب کشورمان هست، یک نوع زندگی جمعی را میبینیم، مردم آنجا میگویند اصلاً فرهنگ ما اینطوری است که همیشه باهم زندگی میکنیم و زندگیِ فردی نداریم... این زیباست، این را باید در شهرهای بزرگ هم بیاوریم، این را باید در تصمیمسازیهای مدیریتی که با مردم ارتباط دارند هم بیاوریم.
«زندگی جمعی» یکی از عناصر کلیدیِ زندگی در یک نظام مردمی است
مردم ما در تجمعاتی مثل 9دی خیلی عالی هستند، اما زندگی در یک نظام مردمی، یکی از عناصر کلیدیاش زندگی جمعی است. رهبر انقلاب اخیراً فرمودند که آموزش و پرورش، زندگی جمعی و تعاونی را به بچهها یاد بدهد... اما وقتی به دانشآموزان نگاه میکنیم، میبینیم که با این ویژگی فاصله دارند.
شاید برخی بگویند «چهل سال است که مدام از مردمیبودن صحبت میکنید...» منتها صحبت بنده این است که ما در مردمیشدن این نظام یک نقص داریم و آن هم این است که هنوز از خودمان زندگی جمعیِ مؤثر و فعال نشان ندادهایم.
مجری: به نظرم حوزههای علمیه هم خیلی در این زمینه کمکاری کردهاند، اساساً وقتی دربارۀ اسلام صحبت میکنیم، دربارۀ یک برنامۀ زندگی جمعی صحبت میکنیم، ولی آنچه شما بهعنوان حجج اسلام، عموماً تبلیغ میکنید موضوعاتی است که در حوزۀ زندگی فردی است. درحالیکه تقریباً همۀ فروع دین ما مباحث مربوط به زندگی جمعی است، از جمله تولی، تبری، حج، زکات...
بنده به عنوان یک طلبه، این حرف را قبول میکنم. ضمن اینکه بنده هم مثل شما همین انتقاد را دارم و این را بارها گفتهام، مثلاً اینکه ما کلمۀ امام جماعت را تفسیر کردهایم به «پیشنماز» درحالیکه ترجمۀ آن پیشنماز نیست بلکه به معنای رئیس گروه است. اما یک خبر خوب به شما بدهم؛ اینکه سازمان تبلیغات اخیراً دارند یک کاری را در کل کشور انجام میدهند بهنام «امام محله» یعنی این شخص، فقط امامِ نماز جماعت نیست بلکه امام محله است، این حرکت در کشور شروع شده است برای اینکه در مساجد و نمازجماعتهای ما، آن هویت جمعی دادن به زندگی مؤمنانه را شکل بدهند.
بنده در همین یکی دو سال اخیر که این را شنیدم، خیلی خوشحال شدم و انتقادهای بنده یکمقدار کاهش پیدا کرده است اما هنوز خیلی فاصله داریم. بنده این مثال را در یکی از مساجد تهران عرض کردم که شما وقتی وارد یک اتوبوس میشوید و بعد پیاده میشوید، هیچ ارتباطی با هم نمیگیرید، آمدن شما به مسجد و برگشتن از مسجد، نباید مثل سوارشدن و پیاده شدن از اتوبوس باشد! پس پیوند بین مؤمنین چه میشود؟
دربارۀ اهمیت و ضرورت زندگی جمعی برای مؤمنین، دو مرجعِ علمی عرض میکنم؛ یکی مرحوم شاهآبادی و یکی هم شهید صدر. ببینید این دو بزرگوار که در اوج قلۀ عرفان و علم بودند، دربارۀ اسلام ناب در آن بخش زندگی جمعیاش چه سخنانی را مطرح کردهاند، بنده بهعنوان یک طلبۀ کوچکتر، از همۀ بزرگترها در حوزه میخواهم کتابهای بهجامانده از این دو بزرگوار را مطالعه کنند؛ مثلاً کتاب «شذرات المعارف» و «اسلام برنامهای برای زندگی»
امسال هم مثل سالهای قبل در بیانات رهبر انقلاب، شاهد «تولید ادبیات نو برای تبیین انقلاب» بودیم
مجری: یکی از مهمترین مؤلفههای هویت، سابقۀ تاریخی است، یعنی یک فرد یا جامعه، یک تجربیاتی دارد که در طول زمان، این تجربه، بخشی از هویتش میشود. وقتی یک عدهای تصمیم میگیرند که با دروغ، هویت جمعی اینها را بدزدند، بخشی از کار این است که آنها را به ماقبلِ آن تجربهها برگردانند. نقش ارتجاع، در این هویتزدایی چیست؟
امسال هم مثل سالهای قبل، یک اتفاقی در بیانات رهبر انقلاب افتاد و آن «تولید ادبیات نو برای تبیین انقلاب است» متاسفانه این تولید ادبیات جدید، توسط بچههای انقلابی، خوب پیگیری نمیشود و محور قرار نمیگیرد از این جهت که آن را مورد بحث قرار بدهند و تبیین کنند.
رهبر انقلاب از همان کلماتی که دشمنان علیه ما بهکار میبرند، علیه خودشان استفاده میکند
رهبر انقلاب مدتی است که این خط را در تولید ادبیات، بهکار میگیرند که آن مفاهیمی که دشمنان ما دارند از آن سوءاستفاده میکنند، آن مفاهیم را از آنها میگیرند و بهعنوان اسلحه علیه خود آنها بهکار میبرند. مثلاً یک زمانی کسانی میگفتند که این انقلاب، احساساتی بوده و عقلانیت باید بهجای احساسات انقلابی بیاید. اما رهبر انقلاب فرمودند که انقلاب ما از اول عقلانی بوده و اصلاً انقلاب یعنی عقلانیت... یعنی اجازه ندادند که یک عدهای با سوءاستفاده از کلمۀ عقلانیت، بخواهند در مقابل انقلاب و شورِ انقلابی بایستند. اصلاً انقلابیگری اصرار بر عقلانیت است، شما اگر از عقلانیت خارج شدی و اصرار داشتی، دیگر انقلابی نیستی بلکه شورشی هستی.
نمونۀ دیگرش این بود که یک کسانی فکر میکردند اگر کلمۀ اصلاحات را علیه انقلاب بهکار ببرند، میتوانند انقلاب را زمینگیر کنند. رهبر انقلاب چند سال است که فراتر از اصلاحات، از کلمۀ تحول استفاده میکند و میفرماید ما دنبال تحول هستیم، چرا تحول ایجاد نمیشود؟ مثل تحول در آموزش و پرورش و...
رهبر انقلاب از کلمۀ «ارتجاع» علیه دشمن استفاده کرد و این اسلحه را از دشمن گرفت
یک نمونۀ دیگر، مفهوم «محافظهکاری» است. یک کسانی به انقلابیها انگِ محافظهکاری میزدند، اما رهبر انقلاب فرمودند «محافظهکاری قتلگاه انقلاب است» یعنی این اسلحه را از دست دشمن گرفتند. مقام معظم رهبری در زمینههای مختلف این کار را انجام دادهاند، و از شما تقاضا میکنم در برنامههای خودتان، این کاری که ایشان در تولید ادبیات دارند انجام میدهند، مورد بررسی قرار دهید.
یک موردش همین کلمۀ ارتجاع بود که رهبر انقلاب از این کلمه علیه دشمن استفاده کردند. دشمنان با تبلیغات خود، کاری کردند که مثلاً آدمهای قدیمی که میخواهند بخشی از سنتهای اصیل را حفظ کنند، مرتجع تلقی بشوند و به آنها برچسب ارتجاعی بزنند. رهبر انقلاب این اسلحه را از آنها گرفتند و علیه خودشان استفاده کردند. مرتجع آن کسی است که تجربیات پوسیدۀ بشری را بخواهد تکرار کند و آنچه در تاریخ معاصر جواب نداده است، بخواهد همان را برنامهای برای آینده قرار بدهد، مرتجع کسی است که مُدهایی که یک زمانی در غرب، صاحبان کارتلها در سبک زندگی مردم راه انداختند تا بتوانند زنها را تسخیر کنند و خانوادهها را از هم بپاشانند تا جوامع سرمایهداری خودشان را راه بیندازند، آن طرحها را میخواهند در ایران پیاده کنند، مثلاً این طرحها را در فیلمهایشان میآورند.
مرتجع کسی است که هنوز نفهمیده پیام جدید انقلاب اسلامی برای جهان، چیست؟
مرتجع کسی است که هنوز نفهمیده است پیام جدید انقلاب اسلامی برای جهان، چیست؟ رهبر انقلاب فرمودند که پیام جدید انقلاب اسلامی برای جهان، ولایت فقیه است. البته ممکن است درجۀ ارتجاع افراد، با هم فرق کند، وقتی شما متجدد نباشید، یا مرتجع هستید یا به سمت مرتجعین رو میکنید. این بحث، ریشۀ قرآنی دارد. در قرآن مکرراً میفرماید: وقتی پیامبران میآیند، چون متجدد هستند، مرتجعین در مقابل آنها میایستند و میگویند که آباءِ ما اینگونه نبودند و ما نمیتوانیم این تحول را بپذیریم و از گذشتۀ پوسیدۀ خودمان صرفنظر کنیم!
امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: حق همیشه تازه و جدید است... پس بخشی از گذشتۀ ما که حقیقت داشته و هویت ما را تشکیل میدهد، جدید است چون برنامۀ آیندۀ ما است و هنوز همۀ حق را اجرا نکردهایم. البته بخشی از گذشتۀ ما پوسیده بوده، اگر به آن برگردیم، میشود ارتجاع. باستانیهای اصیل، ما هستیم که میخواهیم ارزشهای اصیل باستانی بشری را نگه داریم؛ یعنی آن بخشهایی که هنوز بهخوبی اجرا نکردهایم و میتواند آیندۀ ما را بسازد، ولی آنچه در تجربۀ بشر بوده و پوسیده است، نباید به آن برگردیم، یعنی نباید مرتجع باشیم.
تقاضای بنده این است که دوستان مؤمن و متفکر ما به سخنان رهبری توجه بیشتری بکنند، هم از حیث علمی و هم از حیث راهبردی. چون رهبر انقلاب واقعاً دارند اندیشه را در جامعۀ ما را رهبری میکنند، حتی کسانی که نظام و انقلاب را زیاد قبول ندارند، با مطالعه و محققانه و از نظر راهبردی، سخنان ایشان را نقد و بررسی کنند و ببینند که رهبر انقلاب کدام راهبرد را در این سی و سه سال، مطرح کردهاند که واقعاً از نظر عقلانی برای یک کشوری که میخواهد پیشرفت کند، راهبرد درستی نبوده است.
(الف2/ن2)
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید