مستندات | رهبر انقلاب: فرق تبلیغ در دوران غربت و دوران حکومت اسلامی/ اى کاش فضلاى روشنبین بنشینند، تفاصیل این تفاوتها را براى پژوهشگران خودِ حوزههاى علمیه تشریح کنند./ در دوران غربت دین فردی تبلیغ میشود اما در دوران قدرت دین اجتماعی و دین نظاممند تبلیغ میشود
شناسنامه
- زمان: ۱۳۷۶/۰۲/۱۳
- منبع: بیانات در دیدار جمعی از روحانیون و مبلّغان اعزامى در آستانۀ محرم
رهبر انقلاب:
تبلیغ در دورانى که حاکمیّت اسلام نیست، یک تفاوت اساسى با تبلیغ در دوران حاکمیت اسلام دارد. در دوران حاکمیت اسلام، تبلیغ هر بخشى از دین، مىتواند درست در جاى خود واقع شود؛ یعنى بیان یک بخش از مجموعهاى که براى اداره زندگى مردم لازم است. در حالى که وقتى حاکمیت اسلام وجود ندارد، این طور نیست؛ بخشها از هم جداست، به هم بىارتباط است و همه مجموعه، کامل نیست.
فرضاً اگر کسى درباره احکام فقهى در دوره حاکمیت اسلام کار مىکند، آن احکام را دوگونه مىتواند مورد مطالعه و ملاحظه قرار دهد: یک طور احکام فقهى مربوط به اداره یک فرد، منهاى این که این فرد در کجاى عالم زندگى مىکند. یکوقت هم انسان همین حکم فقهى را به عنوان بخشى کوچک یا بزرگ از چگونگى اداره یک جامعه بررسى مىکند. اینها باهم متفاوت است. حتى در استنباط حکم فقهى هم تفاوتهایى به وجود مىآید؛ حتّى در مسئله طهارت و نجاست؛ حتّى در مسائل شخصى. یک وقت به عنوان جزئى از مجموعه ادارهکننده فرد و جامعه در حاکمیت اسلام مطرح مىشود؛ یک وقت هم نه، مجرّد از مجموعه اسلام و فقط به عنوان یک حکم که براى یک فرد مطرح است، مىباشد. اىکاش فضلاى روشنبین بنشینند، تفاصیل این تفاوتها را براى پژوهشگران خودِ حوزههاى علمیه تشریح کنند.
مسئله اخلاق نیز همین طور است. مثلًا راجع به گذشت و صبر حرف مىزنیم. یک وقت یک مسئله شخصىِ محض است و به عنوان اخلاق اسلامى و یک دستور اخلاقى و روحىِ صرفاً فردى، یک ارزش مطرح مىشود: در مقابل مصائب صبر کنیم. این، یک طور است. یکوقت هم صبر در سطح جامعهاى که با انواع مشکلات و فشارها و موانع و عوائق در کار و راه خود مواجه است، مطرح مىشود: باید افراد در قبال این موانع و این شداید، صبر بورزند. در اینجا، صبر یک طور دیگر مطرح مىشود. حقیقت صبر یک چیز است؛ چگونگى طرح قضیه مهمّ است.
اساس فرق بین دوگونه تبلیغ که عرض کردیم، این است که در دوران حاکمیت اسلام، دین عبارت از مجموعه مسائل زندگى است که سیاست هم جزو آن است، اداره حکومت هم جزو آن است، مسائل ارتباطات خارجى و موضعگیریهاى مسلمانان در مقابل جناحهاى مختلف دنیا هم جزو آن است، مسائل اقتصادى هم جزو همین مجموعه است، ارتباط اشخاص با یکدیگر و رعایت اخلاق در امور مختلف زندگى هم جزو آن است. دین، یک مجموعه است که شامل مسائل شخصى و فردى، مسائل اجتماعى، مسائلى که دستهجمعى باید انجام گیرد، مسائلى که و لو اجتماعى است، ولى یکیک افراد مىتوانند آن را انجام دهند و مسائلى که مربوط به سرنوشت دنیا یا سرنوشت آن کشور است، مىشود. وقتىکه مىخواهیم تبلیغ کنیم، یعنى تبلیغِ همه اینها.
ببینید این تبلیغ، با نوع تبلیغى که ما در گذشته قبل از اقامه حکومت حق و حکومت الهى مىکردیم، چقدر متفاوت است. آن روز کافى بود ما همین موضوعى را که مىخواهیم تبلیغ کنیم، درست بلد باشیم؛ آنگاه یک مبلّغ خوب مىشدیم. امروز اگر جهان، یا لااقل جامعه خود را درست نشناسیم، هرچه هم که آن موضوع را خوب بلد باشیم، نمىتوانیم یک مبلّغ خوب باشیم. باید بفهمیم این حرفى که ما مىزنیم، به کجا ارتباط پیدا مىکند؛ چه جناحى را در سطح جهان نه در سطح کشور تقویت مىکند، چه جناحى را تضعیف مىکند
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید