مختصات زمان ما و آیندهای که تا ظهور در پیش داریم - جلسه پنجم
بر اساس نشانههای متعدد، زمان ما زمان تعیین تکلیف کردن برای قدرت است/ ایدهآلترین فضا برای ظهور، وقتی اتفاق میافتد که قدرت در میان ابناء بشر منتشر بشود
شناسنامه:
- زمان: 1401/5/11
- مکان: دانشگاه امام صادق(ع)
- موضوع: مختصات زمان ما و آیندهای که تا ظهور در پیش داریم
- صوت: اینجا
زمانۀ ما چه زمانهای است؟ «عصر تکنولوژی» پرتکرارترین اسم برای زمان ما است
بعد از بحث دربارۀ اهمیت زمانشناسی و درک راههایی که میتوانند ما را زمانشناس قرار بدهند، نوبت به این میرسد که شروع کنیم به زمانشناسی کردن و ببینیم زمانۀ ما چه زمانهای است؟ برای این عصر و زمان ما اسامی مختلفیِ اعلام کردهاند؛ یکی از پرتکرارترین اسامی برای زمان ما «عصر تکنولوژی» است، البته این عصر از خیلی وقت پیش شروع شده است؛ از همان زمانی که عصر صنعتیشدن حیات بشر و جامعۀ بشری شروع شد، تا الان از این کلمه استفاده میشود.
از جهات دیگری هم برای زمان ما نامهای متعددی قرار دادهاند، مثلاً عصر لیبرالیزم و آزادی یا عصر سرمایهداری و فرهنگی که به دنبال آن هست. از حیث سیاسی هم عباراتی مثل عصر دموکراسی بهکار میرود. زوایای مختلفی وجود دارد که از آن زوایا نامگذاریهای مختلفی برای دوران ما شده است.
عصر تکنولوژیِ شناختی یا علوم شناختی هم نام جدیدی است که برای این زمان گذاشتهاند
اخیراً بیشترین کلمهای که به چشم میخورد که ما وارد این عصر داریم میشویم «عصر تکنولوژی شناختی» یا علوم شناختی است؛ یعنی انسانها دارند به تکنولوژیهایی میرسند که میتوانند دیگران را بدون اراده و آگاهیِ خودشان اداره کنند. تکنولوژیهایی که میداند چه غذایی به جامعه بدهند، مثلاً در نان و آب مردم و دیگر نیازها و امور مردم، چه چیزهایی اضافه یا کم بکنند یا چه تغییراتی بدهند تا افکار آنها و احوالشان را اداره بکنند. البته فیلم و تبلیغات از طریق رسانهها و شبکههای مجازی بهجای خودش محفوظ است؛ اینها عملیات روانی است و مربوط به عصر تکنولوژیِ رسانه و عصر ارتباطات یا عصر اینترنت است؛ الان یک قدم از اینها جلوتر رفتهاند. یعنی فراتر از تکنولوژیِ ارتباطات و عصر ارتباطات، امروزه علوم شناختی مورد توجه قرار گرفته است تا اصلاً بدون اینکه با فکرِ مخاطب و با کار تبلیغاتی بخواهند با او ارتباط برقرار کنند، از طرق دیگری حتی از طرق فیزیولوژیک، بتوانند بر روی او اثر بگذارند. خُب اینها دانشهای جدیدی است که تا حدی بشر روی آنها مسلط شده است.
امروزه اینترنت با تغییر سبک زندگی دارد یک عصری را پدید میآورد که فراتر از عصر ارتباطات است، اصلاً دارد سبک زندگی و سبک تجارت را تغییر میدهد، حتی شیوۀ حکمرانی را تغییر میدهد، مرزهای سیاسی و هویتهای ملی دارند کمکم بیاثر میشوند. همین پولِ دیجیتال یا هر اسم دیگری که دارد، اگر جهانی بشود چیزی به نام ارز و پول ملی دیگر زیاد معنا پیدا نمیکند. آنوقت در خیلی از روشهای تجارت، تغییراتی بوجود میآید که قابل پیشبینی هم هست، بهحدی که دیگر این قصههای زمان ما دیگر برای خیلیها مثل قصههای عصر حجر خواهد بود. میگویند: بله یک زمانی بود که مردم آنطوری زندگی میکردند... مثل دوران پارینهسنگی! همانطور که الان ما به آن زمان، اینطوری نگاه میکنیم، یک زمانی هم به این دوران ما با همۀ تکنولوژی پیشرفتهای که داریم، اینطوری نگاه خواهند کرد.
از حیث علوم انسانی، اسامی مختلفی برای این زمان میگذارند که همۀ این اسامی متأثر از تکنولوژی و پیشرفت تکنولوژی است. در عرصۀ سیاست، در عرصۀ مدیریت و در عرصۀ فرهنگ، میگویند که ما داریم وارد عصر جدیدی میشویم و درواقع تاحدی وارد شدهایم.
ندیدیم مجامع علمی، سوءظن عاقلانۀ رهبری دربارۀ کرونا را پیگیری کنند و به مردم گزارش بدهند
مثلاً الان اگر بخواهند جنگ راه بیندازند یا تسلطی بر جایی پیدا بکنند، دیگر نمیآیند از توپ و تفنگ استفاده کنند، بلکه از طرق دیگری مثل بیماریهای فراگیر، اقدام میکنند، مثلاً بعد از این ماجرای کرونا، رسماً میگویند که «ما داریم آثار کرونا را در نیروهای نظامی ایران رصد میکنیم» یک فرماندۀ نظامی آمریکایی در مصاحبۀ خودش این را گفته است؛ حالا اینکه مقصودشان چه بوده، قابل تأمل است، و جامعۀ پزشکی ما هنور به این سؤالات جواب نداده است. در اینباره حرف و حدیث زیاد هست، در نظام پزشکی ما هم کسی بهصورت قاطع در اینباره صحبتی نکرده است. سوءظنها نسبت به این ماجرا فراوان است، اولین کسی هم که با سوءظن به ماجرای کرونا نگاه کرد، شخص مقام معظم رهبری بود، و من ندیدم مجامع علمی این سوءظن عاقلانۀ رهبری را پیگیری بکنند و گزارشی از آن برای ملت تهیه بکنند و آن این بود که رهبر انقلاب، به آمریکاییها گفتند که شما در تولید و انتشار این ویروس متهم هستید و همان روزهای اول کرونا فرمودند که همۀ نیروها به میدان بیایند. شاید اصلاً این یک رزمایشی باشد برای نبردهای بیولوژیک.
البته دانشمندان جهان خیلی دربارۀ این ماجرا بحث و گفتگو کردهاند، برخی از اطباء ما هم در تلویزیون گفتند که مسلماً این ویروس دستساز است، ولی مردم میخواهند گزارشهای بیشتری در اینباره ببینند که آیا این ویروس دستساز است و آیا عمداً منتشر شده است یا نه؟ احتمالاً قصه میتواند عمیقتر از این حرفها باشد.
آنهایی که در ارتباط با کرونا، واکسن و این مسائل، با سوءظن برخورد میکنند، حرفهای بسیار قابل اعتنایی دارند که ما انتظار داریم مجامع علمی ما در این زمینه پاسخگو باشند و گزارشهای علمی دقیق بدهند. ولی مجامع پزشکی و مجامع علمی ما در این رابطه خیلی سکوت کردهاند، ما از نظام پزشکی کشورمان انتظار داریم که در اینباره اعلام موضع بکند، نظام پزشکی ما باید دربارۀ حرفهایی که متخصصین جهان علیه این وضعیت کرونا، واکسیناسیونهای اجباری و این مسائل میزنند، مقالات علمی ارائه بدهد و بگوید «نتیجۀ تحقیقات ما این است...» بالاخره این باید معلوم بشود.
این یک مسئلۀ علمی هست و ما حق داریم این سؤال را از پزشکان محترم بپرسیم. کسی نباید به ما بگوید «شما آخوند هستید و حق ندارید از پزشکها سؤال بکنید!» بله، ما پزشک نیستیم، ولی مریض که میشویم! وقتی مریض شدیم، حق داریم پزشکمان را خودمان انتخاب کنیم. شما هم ممکن است آخوند نباشید اما آخوند مورد نظر خودتان را انتخاب میکنید. کسی نمیتواند به شما بگوید: «هر آخوندی هر حرفی زد، شما باید قبول کنید!» شما آخوند را خودت انتخاب میکنی، بالاخره آخوند خوب یک علائمی دارد و شما باید اطمینان حاصل بکنی. وقتی بچهتان مریض بشود و پزشک بگوید «من باید عمل جراحی انجام بدهم» طبیعتاً شما میروید با چهارتا پزشک دیگر هم مشورت میکنید و بررسی میکنید.
موضوع امروز عصر ما موضوع قدرت و تکنولوژی است
دربارۀ مسائل جدیدی که در جهان اتفاق میافتد، به ویژه دربارۀ وضع جهانی در نبردهای بیولوژیک سؤالهای جدی وجود دارد. فراتر از بحث کرونا، باید دید که امروز نبردهای بیولوژیک توانشان به چه اندازهای رسیده است؟ آیا به این توانایی رسیدهاند که از طریق بیولوژیک انسانها را اداره کنند؟
مقام معظم رهبری یک جلسۀ خاصی را صرفاً برای موضوع علوم شناختی گذاشتند و عدهای که در این زمینه کار کرده بودند جمع شدند و در اینباره بحث شد. عصر ما عصر اینگونه گفتگوها است. بالاخره بشر دارد به کجا میرسد، دعوا سر چیست؟ دعوا سر قدرت است و اینکه چگونه انسانها همدیگر را اداره کنند؟ آنهایی که میخواهند بقیه را اداره کنند چگونه اداره کنند؟ آنهایی که میخواهند به بقیه سلطه پیدا کنند چگونه سلطه پیدا کنند؟ آنهایی که میخواهند قدرت خودشان را حفظ کنند چگونه قدرت خودشان را حفظ کنند.
امروز موضوع عصر ما «قدرت» است، ما اگر بخواهیم زمانشناسی کنیم باید بگوییم که موضوع امروز موضوع قدرت و تکنولوژی است، موضوع قدرت و نقش انسانها دربارۀ قدرت است. البته بعضیها ممکن است از این زاویه نگاه بکنند و بگویند که «عصر بازگشت به معنویت» است، آنوقت ما این سؤال را مطرح میکنیم که آیا انسان میتواند از طریق معنویت قدرتمند بشود؟ آیا از طریق معنویت میتواند در مقابل قدرتها بایستد؟ آیا از طریق معنویت، پاسخی به قدرتهای ظالم خواهد داد یا اینکه از طریق معنویت، توجیهکنندۀ قدرتهای ظالم خواهد بود؟ بالاخره شما اگر بگویید عصر معنویت و بازگشت انسان به سوی خدا هم هست باز هم موضوع قدرت مطرح است.
زمان ما زمان تعیین تکلیف کردن برای قدرت است
ما اگر کلاننگری داشته باشیم، این کلاننگری، ما را به این سمت میبرد که دربارۀ مقولۀ قدرت فکر کنیم و حرف بزنیم. پیشنهاد بنده براساس آنچه در کتاب خدا میبینیم و آنچه در آیندۀ پیش روی خودمان داریم و آنچه جامعۀ ما به صورت خاص اقتضا میکند این است که زمان ما زمان تعیین تکلیف کردن برای قدرت است. بالاخره تکلیف این قدرت چه میشود ؟ آیا با تکنولوژی، سلطۀ ابدی بر ابناء بشر توسط یک گروهی پدید میآید؟ آیا سنتهای الهی برای امتحان انسانها و نجات انسانها نابود میشوند؟ آیا دین میتواند در این لحظههای حساسِ تسلط مطلق و قدرت مطلق بر بشریت پیدا کردن، بشر را نجات بدهد؟ آیا دین راهحلی در این زمینه دارد؟ آیا تکنولوژی بهجای اینکه قدرت را در اختیار یک بخش خاص قرار بدهد که سلطه بر بقیه پیدا کنند و یک زندگی هولناک را به ما تحمیل کنند، آیا تکنولوژی میتواند برعکسِ این کار را هم انجام بدهد؟ یعنی میتواند به جای اینکه قدرت را متمرکز بکند منتشر بکند؟ مثل کاری که الان اینترنت دارد میکند و فضای مجازی دارد قدرت رسانههای بزرگ را مخدوش میکند. به حدی که همان کسانی که مدعیِ فضای آزاد اطلاعات بودند، الان دارند شبکههای ایرانی را در جهان میبندند یا مثلاً نام سردار سلیمانی را در شبکههای مجازی حذف میکنند. چرا این کار را میکنید؟ مگر این، بر خلاف منش و تفکر و شعار شما برای آزادی اطلاعات نیست؟ مگر خلاف مشی و فلسفۀ شما نیست؟ از قضا سرکنجبین صفرا فزود! شما این را گذاشته بودید که عامل بردگی مردم باشد لذا اگر ببینید که میخواهد نجاتبخش باشد، آن را میبندید.
پس عصر ما عصر تعیینتکلیف برای قدرت است. البته ممکن است شما بگویید که «این عبارت، غلط است و موضوع قدرت در این زمان مثل هر زمان دیگری مهم است، ولی ممکن است در زمان ما تعیینتکلیف نشود» براساس علائم و نشانههایی که وجود دارد، تصورم این است که قدرت در زمان ما تعیینتکلیف خواهد شد. این خیلی حرف مهمی است و باید طی شبهای آینده سعی بکنیم این را اثبات کنیم.
اگر قدرت، تعیینتکلیف بشود ارتباطش با ظهور هم مشخص میشود، شما ممکن است بفرمایید نه ما الان دلیلی نداریم برای اینکه وضعیت قدرت تعیینتکلیف بشود. ممکن است در زمان ما تعیینتکلیف نشود، کمااینکه هزاران سال است که وضعیت قدرت برای بشر، تعیینتکلیف نشده است بلکه از این صورت به آن صورت تبدیل شده است مثلاً از صورتهای دیکتاتوری قدیم به دیکتاتوری مدرن، یا از دیکتاتوری به دموکراسی تبدیل شده است که دموکراسی هم یک نوع دیکتاتوری جدید پدید آورده است، بالاخره بازی قدرت ادامه دارد، تو به چه دلیلی میگویی که میخواهد تعیینتکلیف بشود؟ شاید همینجوری سرِ قدرت بازی بشود و تنازع قدرت بین انسانها ادامه داشته باشد تا یک زمان نامعلوم.
وقتی قدرت در میان ابناء بشر منتشر بشود، ایدهآلترین فضا برای ظهور اتفاق میافتد
فعلاً قدر متیقّن اسمی که ما میتوانیم برای زمان خودمان قرار بدهیم زمانۀ «قدرت و تکنولوژی» است. بنده این را قبول دارم، اما این را هم اضافه میکنم که قدرت دارد تعیین تکلیف میشود. به چه دلیل؟ به دلیل اینکه تکنولوژی آمده است که قدرتِ قدرتمندان را تحمیل کند به ابناء بشر، اما تصور بنده این است اینها نمیتوانند تکنولوژی را کنترل کنند و این قدرت دارد در میان ابناء بشر منتشر میشود و اینها نمیتوانند طبق پیشبینی خودشان بازی را جلو ببرند.
وقتی قدرت در میان ابناء بشر منتشر بشود، ایدهآلترین فضا برای ظهور اتفاق میافتد. چرا که اولاً مقدمات برای ظهور باید طبیعی باشد و ظهور با معجزه رخ نمیدهد. ثانیاً در ظهور، مستضعفین باید قوی بشوند «نُریدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ استُضعِفوا فِی الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً» (قصص/5) شاید این موبایل و اینترنتی که در دست هر کسی هست یا اینکه هرکسی میتواند یک استارتآپ راه بیندازد، یکدفعهای مغازۀ خیلیها را که شعبات مختلفی در بازار داشتند، ببندد! شاید این وضعیت جدید که اطلاعات را پراکنده کرده است، دارد قدرت را هم پراکنده میکند و زمینۀ طبیعیِ قدرتگرفتن مستضعفان دارد ایجاد میشود؟ یک اشاراتی هم در روایات ما هست که بعد از ظهور، بین شما و امامزمان شما فاصلهای نیست و ایشان وقتی سخن میگوید هرکسی در دستش، ایشان را میبیند و دستورش را دریافت میکند. درحالیکه زمان رسولخدا(ص) اینطور نبود، ایشان باید یک نماینده یا پیک را میفرستاد تا مثلاً یک لشکر را اداره کند. خُب این چقدر کار را آسان میکند، قدرت را افزایش میدهد؛ هم قدرت رهبری را افزایش میدهد هم قدرت مردم را افزایش میدهد.
در تجربیات اخیر هم ما میبینیم که نیروهای مقاومت در منطقه، چقدر قدرت پیدا کردند و در مقابل استکبار جهانی با تمام هیمنه و با تمام اسلحه و تکنولوژیاش ایستادند. حزبالله لبنان، چطور اسرائیل را به عقب رانده است. حدود چهل سال پیش در آنجا میگفتند که اگر مگس پر بزند، آنها کنترل میکنند! چرا الان خیلی چیزها را نمیتوانند کنترل کنند؟ اولاً تکنولوژی حدی دارد و ثانیاً اگر آنها تکنولوژی دارند خُب ما هم داریم.
تکنولوژی همیشه معادلات قدرت را به نفع دارندگان تکنولوژی رقم نمیزند
الان کشور خودمان را نگاه کنید؛ با تعدادی موشک، بمبهای اتم دشمن را بیاثر کرده است. آنها اگر میتوانستند حتماً ما را میزدند شما فکر نکنید که دارند انسانیت به خرج میدهند و رعایت میکنند! آنها نمیتوانند بزنند چون میدانند که اگر بزنند وضعیت خودشان بدتر میشود. قدرت در جهان مقید شده است. حتی لازم نبود ما حتماً به پیشرفت تکنولوژی آنها برسیم بلکه یک معادلهای در تکنولوژی و قدرت پدید آمده است که نشان میدهد ما برای اینکه بر قدرتهای جهانی فائق بیاییم لازم نیست به مقدار آنها تکنولوژی داشته باشیم. فقط کافی است موشکی داشته باشیم که پهباد آنها را بزند. شاید او موشکی دارد که میتواند به کرۀ مریخ بزند! خب بزند. آیا الان در مقابل ما میتواند از خودش دفاع کند؟ نه نمیتواند. وقتی که نمیتواند از خودش دفاع کند، حالا برود مریخ را هم بزند، چه فایدهای برایش دارد؟
ضمن اینکه سنتهای الهی هم هست؛ سنتهای الهی طوری است که نمیگذارد هیچوقت مستضعفین دستشان خالی بشود، الان نفتِ مورد نیاز آنها، زیر پای ما قرار دارد. خدا که حذف نشده است! حساسترین گلوگاههای عالم را خداوند در اختیار ما قرار داده است. پس اینطور هم نیست که هرکسی هر غلطی دلش خواست بتواند انجام بدهد! الان همین تکنولوژیای که در جهان ایجاد شده است را ببینید. آیا تکنولوژی آنها هرچه پیشرفتهتر بشود و جلو برود، سلطۀ آنها بر بشر بیشتر میشود؟ نه؛ اتفاقاً معلوم شده است که اینطور نیست. الان با همۀ پیشرفتی که دارند، فعلاً نمیتوانند از خودشان در مقابل ما دفاع کنند، از منافع خودشان و از منافعی که چپاول میکردند هم دیگر نمیتوانند دفاع کنند. پس تکنولوژی همیشه معادلات قدرت را به نفع دارندگان تکنولوژی رقم نمیزند، بلکه عوامل دیگری غیر از تکنولوژی هم این وسط هستند.
تکنولوژی چه بسا اثرش معکوس بشود!
ضمن اینکه خود این تکنولوژی چه بسا اثرش معکوس بشود و بر ضد آن کسانی بشود که آن را تولید کردهاند. مثلاً میگویند که اینترنت و شبکههای مجازی، فساد ایجاد کرده است. بله طبیعی است که این چیزها هست، اما در زمانهای گذشته هم این فسادها به یک نوعی وجود داشته است، یعنی فسادی که در اینترنت هست، قبلاً هم بوده؛ هرچند مدلهای دیگرش بوده است. ولی امروز که امکاناتی مثل اینترنت هست، از اینطرف یک امکانی برای شما پدید آمده که معارف ناب را منتشر کنید و این امکان در گذشته نبوده است.
الان هرکسی با همین موبایل و اینترنت میتواند پنهانترین، رازآلودترین و فوقالعادهترین اسرار عرفانی را در یک صفحه جلوی خودش ببیند. دوتایش را اگر در اینستاگرام جستجو کنی، صدتای دیگرش را برایت میآورد. چندتا عارف باید پیدا میکردی که اینها را به تو میگفتند؟ این فرصت که قبلاً نبوده است! فساد قبلاً هم امکانش بوده و چیزی در اینباره تغییر نکرده است، اما هدایت چقدرش تغییر کرده است؟ صددرصد تغییر کرده است. بنده با همۀ آسیبهایی که اینترنت دارد در نهایت بازی را سه به هیچ به نفع جبهۀ حق میدانم. تکنولوژی هم همینطور است که مثالش را عرض کردم، سه به هیچ به نفع جبهۀ حق است. چون برای رویارویی با ظلم، آن تکنولوژی سطح بالا را نمیخواهیم، برای هدایت هم امکاناتی گیر آوردی که قبلاً نداشتی. لذا یک اتفاقهایی در عالم میافتد که فوقالعاده است.
سلطهجویی با تکنولوژی درهم آمیخته ولی تکنولوژی همیشه در خدمت سلطهجویان نمیماند
شکی نیست که زمانۀ ما زمانۀ قدرت و تکنولوژی است. در دورههای گذشته، قدرت و زور سلاطین بود و هنر و تدبیر سلاطین خاصی که یک استعداد خاصی داشتند در قلدری و... مثلاً یکدفعهای اسکندر مقدونی یا امثال او سر بیرون میآوردند و تاریخ را تغییر میدادند. ولی الان مدلهایش متفاوت شده، سلطنت و قدرتطلبی تمام نشده است، این قدرتطلبیها پشت پرده رفته و مدلهای خاصی پیدا کرده است. ولی به کدام سمت داریم میرویم؟ الان قطعاً سلطهجویی با تکنولوژی درهم آمیخته ولی اتفاقاً تکنولوژی معلوم نیست همیشه در خدمت آنها باشد.
در زمان خلفای بنیالعباس، این خلفا به عربهای پیرامون خودشان اطمینان نمیکردند، لذا از یک اقوام دیگری استفاده میکردند که در تاریخ نوشته شده است اقوام ترک بودند؛. البته نه از ترکهای آذربایجان ما که الان میشناسیم، آنها از یک قوم دیگری بودند. بنیالعباس اینها را میآوردند و سرباز خودشان میکردند. به مرور این سربازها قدرت پیدا کردند، کمکم وزیر و وکیل معرفی میکردند و از اینها هم به عنوان وزیر و وکیل استفاده میشد. بعد اینها اینقدر قدرت پیدا کردند که یک سلسله از خلفای عباسی را همینها که قبلاً غلام و سرباز بودند تغییر دادند. مثلاً اگر از یک پادشاه ناراحت میشدند، او را میکشتند و پادشاه بعدی را سر جای او میگذاشت. انگار دیگر بنیالعباس حکومت نمیکرد و آنها حکومت میکردند! «از قضا سرکنجبین صفرا فزود» یعنی سرکنجبین که برای کم کردن صفرا استفاده شده، حالا اثرش برعکس شده است!
سنت الهی اجازه نمیدهد هیچ قدرت مسلطی تا آخر مسلط باقی بماند، بلکه با یک قدرت دیگر آن را کنار میزند
این یکی از سنتهای الهی است که نمیگذارد قدرت همیشه دست کسی بماند. گاهی این قدرت به ضد خودش تبدیل میشود. ما باید این سنتهای الهی را ببینیم و بعد بر اساس آن تحلیل کنیم تا زمان خودمان را بشناسیم. آنهایی که تحلیل میکنند و میگویند که با تکنولوژی دارند سلطهای بر بشر پیدا میکنند که همۀ انسانها را تبدیل کنند به بردههای خودشان... اگرچه ممکن است چنین اقدامی انجام بدهند اما خدا در قرآن میفرماید: من هیچوقت اجازه نمیدهم هیچ قدرت مسلطی تا آخر مسلط باقی بماند، بلکه با یک قدرت دیگری آن را به زمین میزنم. اگر این کار را نمیکردم هیچ مسجدی در طول تاریخ باقی نمیماند، هیچ معبد و عبادتگاهی باقی نمیماند (وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ ؛ حج/40)
وقتی قدرتها باهم دعوا میکنند، معنویت این وسط فرصت پیدا میکند که یک نفسی بکشد. این آیۀ قرآن است، آیۀ قرآن که غلط نمیشود! اینطور هم نیست که الان چون آخرالزمان است و تکنولوژی پیشرفت کرده و آنها مسلط به تکنولوژی و علوم شناختی و... شدهاند، بتوانند همه را به بردگی بکشند و ما را هم نابود کنند و دیگر از ما اثری باقی نگذارند!
امروز قدرت با تکنولوژی پیوند خورده و کنترل نفوذ در بین متخصصین، سختتر شده است
ما الان در این وسط باید نقش خودمان را ببینیم و بدانیم کجای این قصه هستیم؟ پس امروز قدرت با تکنولوژی پیوند خورده است و این ویژگی کلان عصر ما است؛ لااقل در این صدسال اخیر، یا بعد از جهان صنعتی و مدرنیته. قدرت و تکنولوژی خیلی به همدیگر نزدیک شده است خصوصاً الان با تکنولوژیهای بسیار پیچیده، بیشتر از گذشته شده است.
قبلاً یک تعداد کمی افراد حزباللهی میتوانستند احیاناً در مقابل خیلی از ضدانقلابیها مقاومت کنند ولی الان گاهی از اوقات یک نفوذهایی صورت میگیرد که اصلاً نمیتوانی به این سادگی کنترلش بکنی. چرا؟ چون موضوع خیلی تخصصی شده است. مثلاً در موضوع اینترنت، میگوییم: آیا نمیشود خودتان مثلاً یک اینترانت راه بیندازید؟ میگوید «نه نمیشود!» ما چون تخصص نداریم، نمیدانیم آیا واقعاً میشود یا نمیشود ولی او میگوید «نمیشود» و معلوم هم نیست که واقعاً درست بگوید.
تجربۀ چهل ساله انقلاب نشان میدهد هر متخصصی که گفت «نمیتوانیم» مورد سوءظن است
بنده این را با اطلاعات دقیق، عرض میکنم: در زمان دفاع مقدس یک آقایی آمد پیش یکی از وزرا و گفت: ما لولۀ خمپارۀ شصت را ساختهایم، دیگر میتوانیم بهصورت انبوه تولید بکنیم و به جبههها بدهیم... آقای وزیر گفت: نه نمیتوانیم بسازیم! گفتیم: آقا این نمونههای ساخت خودمان است، در فلان کارخانه چندتا هم تولید کردهایم. فقط شما اعتبار بدهید تا خط تولیدش راه بیفتد... آقای وزیر به دستیارش گفت: شما چرا اجازه دادید که اینها بروند در آن کارخانهها؟ آن کارخانهها به چه اجازهای این را ساختند؟...
این در شرایطی بود که ما در حال جنگ بودیم و نیاز به این تسلیحات داشتیم. حالا اگر این آدم بیاید به امام بگوید که «دیگر نمیتوانیم جنگ را ادامه بدهیم» آیا شما باور میکنید؟ هر متخصصی که حرف از «نمیتوانم» یا «نمیتوانیم» بزند، مورد سوءظن است. تجربۀ چهل سال تاریخ انقلاب ما این است. برخی از مسئولین حزباللهیِ سادهلوح هم قبول میکنند و میگویند «خُب نمیشود دیگر! چون اینها میگویند نمیشود!» چرا نمیشود؟ کی گفته نمیشود؟!
قدرت و تکنولوژی در جهان بههم آمیخته است. مثلاً امروز وقتی میخواهند به سایتهای هستهای ما نفوذ کنند، خود ماکروسافت که این ویندوز را طراحی کرده است، یک آلودگی را در نرمافزارش ایجاد میکند، یعنی ماکروسافت این را در اختیار جاسوسهای اسرائیلی قرار میدهد و اینجا سانترفیوژها دچار مشکل میشوند. در این شرایط، آدم به کی اطمینان کند؟ آنوقت بچههای متخصصی در همین کشورمان هستند که از گوشه و کنار میآیند به ما میگویند که «ما میتوانیم همۀ اینها را درست بکنیم اما کسی تحویلمان نمیگیرد!» من به همۀ آنهایی که تحویل نمیگیرند مشکوک هستم!
هرچه تا حالا مرعوب تکنولوژی قدرتها شدند و گفتند «نمیتوانیم» اکثراً دروغ بوده است
الان عصر قدرت و تکنولوژی است و «نمیشود» نداریم، وقتی «نمیشود و نمیتوانیم» در تخصصهای پیچیده مطرح میشود، آدم مشکوک میشود. تا حالا هرچقدر که مرعوب تکنولوژی قدرتها شدند و گفتند «نمیتوانیم» نود و نُه درصدش دروغ بوده است. حدود پانزدهسال پیش مقام معظم رهبری در برنامۀ نوروزی میفرمودند: وقتی گفتم ما سلولهای بنیادین را توانستیم در کشور تولید کنیم، دانشمندانی از خود ایران، دلسوزانه به من پیام میدادند که «آقا این را نگو! چرا میگویی ما این کارها را میتوانیم بکنیم؟! ما نمیتوانیم» رهبر انقلاب فرموده بود این آقای دانشمند را به آن آزمایشگاه ببرند و به او نشان بدهند که میتوانیم!
رئیس راهآهن دوران جنگ هم میگفت که سال اول جنگ بود، لوکوموتیو را گذاشتم وسط راهآهن و دانشگاهها را خبر کردم، گفتم هرکسی میتواند بیاید این را بسازد. چند نفر از اساتیدِ دانشگاهها آمدند و گفتند که این کارها را نکنید زشت است، ما نمیتوانیم، ما دوچرخه هم نمیتوانیم بسازیم! گفتم: حالا یکوقت دیدی یککسی ساخت! بعد هم یک عدهای از دانشجوها و جوانهای متخصص آمدند و آن دستگاه را ساختند و ما راه انداختیم، بعد هم آن اساتید را دعوت کردیم و گفتیم: این را ساختند؛ کسانی که شاگرد شما هم نمیشوند!
هر متخصصی گفت «نمیشود» اسمش را ثبت و علنی کنید؛ یکی از موارد شفافیت همین است
تکنولوژی و قدرت هم یک دکانی شده است برای برخی از متخصصین. اینها بدانند که هیچکدامشان حاشیۀ امن ندارند، هر متخصصی هرجایی گفت «نمیتوانیم، نمیشود، نداریم» اسمش را در تاریخ ثبت کنید و بگذارید علنی بگوید که نمیشود. یعنی مشخص کنید که این آقا گفت که نمیشود! در همۀ وزارتخانهها بگویند که این کار را این آقا گفت که نمیشود... خُب باشد، محترم است دیگر، دانشمند است دیگر، احترامش لازم است. ولی بگذارید ما او را بشناسیم و بدانیم چه کسی گفت که نمیشود! یکی از موارد شفافیت مربوط به همین مسئله است.
هرکارشناسی برای هر موضوعی گفت که «ما نمیتوانیم» اسمش را و عکسش را ثبت کنید تا همه او را بشناسند. این کارشناسان عزیز، هر دولتی هم عوض میشود اینها عوض نمیشوند! بعد رئیس جدید که میآید، به او میگویند: «من یک حرف کارشناسی به شما بزنم؛ نمیشود!» این رئیس جدید هم قبول میکند. پس مردم برای چه دولت را تغییر دادند؟ میگویند: کارشناس را که نمیشود عوض کرد، او تخصص دارد... بنده به کارشناسهای محترم حسنظن دارم، فقط هر کارشناسی که گفت «ما نمیتوانیم و نمیشود» روی بُرد بزنید که او چنین چیزی گفت...
یکی از ویژگیهای زمان ما این است که تکنولوژی بهجای اینکه قدرت قدرتمندان را افزایش بدهد آن را کاهش داده و بین مردم منتشر کرده
پس دعوا سر قدرت و تکنولوژی است، مختصات زمان ما چیست؟ این است که تکنولوژی بهجای اینکه قدرت مرکزی را افزایش بدهد، آن را بین مردم منتشر کرده و قدرت مردم را افزایش داده است؛ در همۀ جهان نه فقط کشور ما. یک نمونهاش مقاومت ما است که با تعدادی موشک نقطهزن، به این قدرت رسیدهایم. یک نمونهاش هم آن کارهایی است که ما برای پهبادها داریم انجام میدهیم...
سنتهای الهی هم که سر جایش هست. خدا خیلی امکانات دارد، فقط کافی است بگردی و پیدا کنی، مثل این بازیهای کامپیوتری که بچهها میگردند و از راهروهای مختلف عبور میکنند و راه خروج را پیدا کنند. بعضی از مسئولین ما باید بنشینند این بازیهای کامپیوتری را با بچه دبیرستانیهای خودشان بازی کنند. آقای وزیر، آقای وکیل، بیا اینجا این بازی را ببین؛ اول فکر میکنی هیچ راهی برای خروج نیست ولی یکمقدار که بگردی، پیدایش میکنی...
یکی از ویژگیهای زمان ما این است که تکنولوژی، قدرت قدرتمندان را اتفاقاً کاهش داده است و ما باید این راه را ادامه بدهیم و این به ظهور هم ربط دارد. اصلاً در زمان ظهور بنا است که مستضعفین وارثان زمین بشوند، و بنا است که ظهور طبیعی رخ بدهد، وقتی طبیعی رخ بدهد، طبیعتاً یک درگیری هم خواهد داشت. ولی این درگیری به معنای این نیست که همهچیز میخواهد با جنگ درست بشود، نه؛ مقدماتش بدون جنگ باید درست بشود، مقدماتش قبل از ظهور باید فراهم شده باشد تا امامزمان(ع) در طی هشت ماه، مسائل جهان را جمع کند.
ویژگی دیگر زمان ما این است که ابهت تکنولوژی ریخته است
ویژگی دیگری که در زمان ما هست این است که ابهت تکنولوژی ریخته مخصوصاً در کشور ما! یکی از ویژگیهای زمان ما این است که ما باسواد زیاد داریم. محدود نمیشود کرد، فقط از باسوادها در هر رشتهای، خواهش میکنم که مرعوبِ جوّ نشوید. بنده در حد معاون وزیر، افرادی را میشناسم که تا قبل از اینکه معاون وزیر بشود، یک نظر و عقیدۀ علمی داشت یعنی با دانش خودش به این نظریات علمی رسیده بود. بعد از اینکه معاون وزیر شد، به ایشان گفتم که خب الان شما آن نظر و عقیدۀ عملی خودت را بگو و مطرح کن. میگفت: نه؛ من دیگر دارم معاون وزارتخانه میشوم و دیگر نمیشود...
امروز دیگر ابهت دانش و تکنولوژی ریخته است. یک زمانی در همین ایران، وقتی باخبر میشدند که آن طرف در کشورهای غربی، یک ماشین دودی راه افتاده است، اصلاً پرستش میکردند؛ اینقدر مرعوب تکنولوژی بودند. ولی الان دیگر اینطور نیست. در تمام جهان اینجوری شده است؛ تکنولوژی دیگر اینقدر ابهت ندارد که پرستش بشود، این خیلی ارزش مهمی است. مخصوصاً در کشور ما که باسواد هم زیاد است و این خیلی اتفاق خوبی است.
ویژگی دیگر زمان ما این است که علم و تکنولوژی دیگر ضددین و معنویت تلقی نمیشود
ویژگی دیگری که در زمان ما پدید آمده، این است که تکنولوژی کاملاً ضددین و ضدخدا و ضدمعنویت تلقی میشد، تا همین پنجاه سال پیش، اینگونه بود. اصلاً تکنولوژی و علم اقتضا میکرد که بگویند دین خرافات است! ولی الان هرچقدر تکنولوژی نرم یا تکنولوژی سخت، جلوتر میرود، جامعه دارد دیندارتر میشود، اتفاقاً دانشمندها دارند دیندارتر میشوند.
نخستوزیر یکی از کشورها گفته بود که افراد تحصیلکرده و فوقلیسانس به بالای ما دارند دین امام خمینی را انتخاب میکنند، بروید مواظب باشید، باسوادهایمان دارند از دست میروند! یک زمانی قبل از انقلاب، اینطور بود که سیاهپوستهای کتکخوردۀ زندانها، مسلمان میشدند. اما الان اکثراً باسوادها دارند مسلمان میشوند.
عصر ما عصر نزدیک شدن دانش و دین است / هرچقدر که علم جلوتر میرود، اتفاقاً دین را تأیید میکند
حالا این ویژگیها چه چیزی را به ما نشان میدهد؟ اینکه الان زمان نزدیکشدن علم به دین است. دیگر باید از دین بخواهیم که جلو بیاید و ناز نکند. چون دین ناز میکند. دین میگوید: باید منت من را بکشید. خدا در قرآن فرمود: بهخاطر اسلام آوردنتان منت نگذارید، این خداست که بر شما منت میگذارد. (یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلَامَکُمْ بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ ؛ حجرات/17) آقای دین ناز نکن دیگر، تو الان همهکاره هستی، جلو بیا، دیگر مخالف نداری!
گذشت آن زمانی که دین را خرافه میدانستند یا دین را خلاف علم و تکلنولوژی میدانستند. در اوایل انقلاب چقدر ما باید با ماتریالیستها بحث و مجادله میکردیم که بگوییم «دین مخالف علم نیست!» آنها میگفتند: اگر علم و دین در مقابل هم قرار بگیرند چه؟ کدام را انتخاب میکنی؟ ما به چالش کشیده میشدیم، باید میرفتیم کلی کتاب میخواندیم که جواب اینها را بدهیم. چجوری به اینها بگوییم که علم هنوز به خیلی چیزها نرسیده است؟!
الان هرچقدر که علم جلوتر میرود، اتفاقاً دین را تأیید میکند؛ در روانشناسی، در فیزیولوژی انسان و در دانشهای دیگر، حتی علوم اجتماعی، پایههای دین را تأیید میکند، اصلاً از طریق فیزیولوژی میتوانند برای شما ثابت کنند که لذت شوق به بهشت بالاتر از تمام لذتهای دنیا است. اصلاً میگوید: من کاری ندارم به اینکه بهشت وجود دارد یا ندارد، اما فیزیولوژی ثابت میکند که اگر شوق به لذت بهشت داشته باشی، در زندگیات بیشتر کِیف میکنی، چون این عناصر در خونت بیشتر ترشح میشود...
عصر ما عصر نزدیک شدن دانش و دین است، این خیلی عبارت مهمی است. عصر ما عصر ثابت شدن حضور خدا در حیات بشر است. أمیرالمؤمنین فرمود: من چگونه خدا را شناختم؟ خدا نقشههایم را بههم میریزد، میفهمم خدا هست. «عَرَفْتُ اللهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ» (نهجالبلاغه/حکمت247) خدایا، تو خیلی نقشۀ برنامهریزها در اتاقفکرهای استکبار جهانی را بههم میریزی، آنها کور هستند که به تو معرفت پیدا نمیکنند. چهل سال است دارند برنامهریزی میکنند، با همۀ امکانات عالم، بدون محدودیت، هرچقدر میخواهند پول خرج میکنند ولی اسرائیل دارد ضعیفتر میشود. کور هستند که این را نمیبینند؟ واقعاً کسی که این را نبیند کور است «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ» (بقره/18)
عصر ما چه عصری است؟ عصر ما عصر دیدن خدا است. از کنار این حرفها رد نشوید، آیا جایی مقالهای وجود دارد که علیه اینها حرف جدی زده باشد؟ بروید در کل اینترنت بگردید. آیا اقبال دانشمندان جهان به معنویت، از بیسوادهای عالم بیشتر نشده است؟ امروز باسوادها بیشتر میآیند سراغ أمیرالمؤمنین، اصلاً این در بعضی از کشورها کلاسِ باسوادی است و این راه ادامه خواهد داشت.
عصر ما عصر ضعف قدرتها است
عصر ما عصر ضعف قدرتها است، آمریکا برای چه ضعیف شد؟ خودشان میگویند ما دیگر از دموکراسی آمریکایی خجالت میکشیم. کاری هم نمیتوانند بکنند! یکی از اندیشمندان آنها به نام فوکویاما گفت: من اشتباه کردم که گفتم آخر دنیا لیبرال دموکراسی است. رسماً پرچم بیسوادی و تسلیم را بالا برده است. هنوز ده سال از این حرفش نگذشته بود. الان میگوید من اشتباه کردم؛ شاید یک چیزهای دیگری باشد. بعد مثالهایی میزند که آخر دنیا ممکن است چیزهای دیگری باشد، ولی آنها هم دورانش منقرض شده است.
آیا دوباره به سوسیالیزم برمیگردیم؟ سوسیالیزم هم که دورهاش گذشته است! خُب بیایید اینجا ببینید چه خبر است! بیا در مجلس امام حسین(ع) ببین چه خبر است، ببینید در اربعین که مجلس جهانی امام حسین(ع) است، چه خبر است؟
اگر دولت، مسئولین و نهادهای فرهنگی برای اربعین فداکاری نکنند ضربه خواهیم خورد
من نمیدانم دولت ما دربارۀ اربعین میخواهد چهکار بکند؟ اربعین یک مراسم سادۀ مذهبی نیست، اربعین پیریزی تمدن عظیم اسلامی و تغییر عنوان عصر است، من نمیدانم با پول بلیطها و رفت و آمد نیروها میخواهند چهکار کنند؟ ارزیابی نیروهای مذهبی و انقلابی از این دولت، یکی از جاهای حساس و اصلیاش اربعین است. شاید کنترل قیمت دلار یا مواد غذایی و... دست خودمان نباشد ولی اربعین دست خودمان است.
اگر وزارت راه فدای اربعین نشود، اگر وزارت کشور فدای اربعین نشود، یعنی جلو نیایند و فداکاری نکنند، اگر بانکها و بیمهها برای اربعین فداکاری نکنند، اگر نهادهای فرهنگی اولویت اربعین را درک نکنند، ضربه خواهیم خورد. خدا پای امام حسین(ع) غیور است. میفرماید: من اینجا خون دادهام، فرق میکند با اینکه مثلاً نماز بخوانی یا نخوانی، به حسینِ من بیحرمتی یا کماحترامی نکن، درحالیکه انتظار حرمتگذاری برای حسین هست. کسی با مجلس أباعبداللهالحسین(ع) شوخی نکند.
آی مسئولین حزباللهی، اربعین یک سفر مستحبی نیست که بگویید «حالا بگذار یک وقت دیگر برو!» اربعین یک امر راهبردی است نه فقط برای ایران اسلامی بلکه برای تاریخ بشریت! آنجا خیلی چیزها تعیین میشود. بنده خبر ندارم حتماً جلسات فراوان و برنامهریزیهای فراوان برای اربعین امسال انجام شده است؛ مخصوصاً که اربعین امسال سختتر است چون تابستان است، دولت عراق هم مشکلات اقتصادی پیدا کرده و میگویند شاید حتی کولرگازی نباید در مسیر اربعین استفاده بشود چون مصرف برقش زیاد است و آنها نمیتوانند تأمین کنند. ما اگر بنا باشد برای امام حسین(ع) فداکاری نکنیم و فقط زیر کولر برای امام حسین(ع) عزاداری کنیم دیگر خودمان میدانیم معنایش چیست.
قدرت با تکنولوژی قابل تسخیر نیست/ انسان بالاخره بر تکنولوژی فائق خواهد آمد
عصر ما عصر تکنولوژِی و قدرت است ولی انگار قدرت دارد تعیینتکلیف میشود و آنجوری که قدرتمندها میخواستند از تکنولوژی بهرهبرداری کنند، دیگر نمیتوانند. آیات قرآن دربارۀ قدرت و اینکه دین چگونه به قدرت نگاه میکند و قدرت را چگونه باید هدایت کرد، بماند برای جلسه بعد. قدرت با تکنولوژی قابل تسخیر نیست، این جامعه جامعۀ انسانی است و این جهان جهانی است که در اختیار خداوند است. انسان بالاخره بر تکنولوژی فائق خواهد آمد و ما در آن جهان آینده، نقش خودمان را ایفا خواهیم کرد. لازم نیست حتماً آخر تکنولوژی باشیم تا مسیر قطار قدرت را کج کنیم، یکمقداری که در تکنولوژی وارد باشیم، بازی را از دست بازیگردانهای عالم خارج خواهیم کرد، شما بخشی از این را دیدهاید، بخشهای بیشترش را هم خواهید دید، مشکل ما فقط جامعۀ خودمان است که از عهدۀ یک نکتهای در جامعۀ خودمان بر بیاییم و این نکته را در جلسات بعد بیان خواهیم کرد.
بزرگترین منبع قدرت، تکنولوژی نیست، معجزۀ امامحسین(ع) است
مظلومیت أباعبداللهالحسین(ع) هنوز راز سر به مهری است که یک قدرت و انرژی در جامعۀ بشری تولید میکند که همۀ کسانی که طراحان قدرت هستند هنوز نتوانستند به تحلیل این مسئله و به انحرافش و به کنترلش برسند. حضرت امام میفرماید: ائمۀ هدی آنزمانی که اینهمه ثواب برای زیارت کربلای أباعبداللهالحسین، برای یک قطره اشک در نظر گرفتند نقشه داشتند. فارسی خودمانیِ حرف امام این است که نقشه داشتند برای قدرت جهان اسلام. امام میفرمود هیچ عاملی مثل حسین(ع) نمیتواند اتحاد ایجاد کند و قدرت بیافریند... (ائمه ما در صدر اسلام نقشهاش را کشیدهاند که تا آخر باشد و آن، این [که] اجتماع تحت یک بیرق، اجتماع تحت یک ایده و هیچ چیز نمىتواند این کار را بهمقدارى که عزاى حضرت سیدالشهدا در او تأثیر دارد، تأثیر بکند؛ صحیفه امام/ج16/ص344)
انشاءالله شبهای بعد این را ثابت خواهم کرد که بزرگترین منبع قدرت، تکنولوژی نیست، معجزۀ أباعبداللهالحسین(ع) است. الان اگر پیش پیغمبر اکرم(ص) باشی و بگویی: هر پیغمبری یک معجزه میآورد، یا رسولالله(ص) شما هم یک معجزه بیاور! پیغمبر اکرم بزرگتر از معجزۀ محبت حسین چه معجزهای برایت بیاورد؟! پیامبر(ص) فرمود: اگر شنیدی کوه جابهجا شده باور کن، ولی اگر شنیدی دل جابجا شده باور نکن. (إِذَا سَمِعْتُمْ بِجَبَلٍ زَالَ عَنْ مَکَانِهِ فَصَدِّقُوا وَ إِذَا سَمِعْتُمْ بِرَجُلٍ تَغَیَّرَ عَنْ خُلُقِهِ، فَلَاتُصَدِّقُوا بِهِ، وَ إِنَّهُ یَصِیرُ إِلَى مَا جُبِلَ عَلَیْهِ ؛ کنز العمال/ج3/ص441)
امامصادق(ع) میفرماید: از جا کندن کوهها، آسانتر است تا از جا برکندن دلها و تکاندادن قلوب از جای خود است (إِزَالَةُ الْجِبَالِ أَهْوَنُ مِنْ إِزَالَةِ قَلْبٍ عَنْ مَوْضِعِهِ؛ تحفالعقول/ص358) حالا ببینید امام حسین(ع) چگونه دلها را تکان میدهد و قلبها را تسخیر میکند!
(الف3/ن2)
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید