۰۱/۰۵/۳۱ چاپ ایمیل و پی دی اف
مختصات زمان ما و آینده‌ای که تا ظهور در پیش داریم - جلسه یازدهم

عاملی که «زندگی جمعیِ دوستانه» را ممکن و تسهیل می‌کند ولایت است/ ولایت یک مدل اجتماعی برای قدرتمند‌شدن مردم و مستضعفان است    

شناسنامه:

  • زمان: 1401/05/17
  • مکان: دانشگاه امام صادق(ع)
  • موضوع: مختصات زمان ما و آینده‌ای که تا ظهور در پیش داریم
  • صوت: اینجا
علیرضا پناهیان در دهۀ اول محرم در دانشگاه امام‌صادق(ع) سلسله‌ مباحثی را با موضوع «مختصات زمان ما و آینده‌ای که تا ظهور در پیش داریم» آغاز کرده است. در ادامه، فرازهایی از آخرین جلسۀ این مبحث را می‌خوانید:

آیت‌الله مهدوی کنی: اگر اشاره‌ای را از ولیّ فقیه بفهمیم در همان جهت می‌رویم و منتظر فرمان نمی‌شویم

آیت‌الله مهدوی کنی(ره) عالم فرهیخته و سیاست‌مدار صادقی بود که می‌تواند در بسیاری از امور، الگو و اسوه‌ای‌ برای ما باشد. اگر بخواهیم بر اساس بسیاری از محاسبات مانند سنّ و سابقۀ مبارزاتی، حساب بکنیم، ایشان مثل برادر بزرگ‌تر مقام معظم رهبری حساب می‌شدند ولی بنده از نزدیک دیده بودم که وقتی ایشان با مقام معظم رهبری جلسه داشتند، ابداً یک‌ذره هم این سوابق خود را در نظر نمی‌گرفتند بلکه انگار پدر خودشان را دیده‌اند و این خیلی درس‌آموز است. مسائلی که ممکن است عوام یا برخی از خواص بی‌خاصیت معمولاً دچارش بشوند در ایشان نبود.

ایشان یک‌بار به بنده می‌فرمودند: دربارۀ ولایت فقیه، اعتقاد و دین‌مان این است که ایشان را نائب امام زمان(ع) می‌دانیم و اگر اشاره‌ای را از ایشان بفهمیم در همان جهت می‌رویم و منتظر فرمان نمی‌شویم... بنده با یک نگاه تحسین‌آمیزی به ایشان نگاه می‌کنم و می‌دانم که این حرف را با اعتقاد عمیق می‌فرمودند.

کسی که کار جمعی می‌کند باید نتیجۀ کار جمعی را قبول کند/ آیت‌الله مهدوی و علامه مصباح از انقلابی‌ها دربارۀ وضع کار جمعی بین آنها گله‌مند بودند

بی‌تردید ایشان یکی از بزرگان انقلاب هستند. در یکی از انتخابات‌ها از ایشان پرسیدم که آیا شما همۀ این لیستی را که بسته شده است واقعاً قبول دارید؟ ایشان فرمود این لیست، نتیجۀ کار جمعی است، اگر کسی بخواهد قبول نکند باید کار جمعی نکند. البته ایشان به شیوۀ کار جمعی‌ای که در عرصۀ سیاسی انجام می‌گیرد ایراد داشتند.

عین همین فرمایش آیت‌الله مهدوی کنی را بنده از حضرت علامۀ مصباح یزدی(ره) هم شنیده‌ام. ممکن است کسی که از بیرون نگاه می‌کند، تصور بکند که اینها دو خط هستند، ولی اصلاً این‌ حرف‌ها نبوده و نیست. هرچند بعضی‌ها تلاش می‌کردند علاوه بر تخریب این دو بزرگوار، این‌طور القاء کنند که بین ایشان تفرقه وجود داشته است.

  بنده با هردو بزرگوار سال‌ها قبل دربارۀ همین موضوع بحث‌مان صحبت کرده بودم که «باز شدن گره این مملکت به این است که زندگی جمعی و کار جمعی به‌گونۀ دیگری غیر از این چیزی که الان در عرصۀ سیاست جاری است، داشته باشیم» و هردو بزرگوار هم از حزب‌اللهی‌ها و انقلابیون کشور گله‌مند بودند برای اینکه به این مسئله تن نمی‌دهند.

دنبال طرح جدیدی برای زندگی هستیم که هم به سبک زندگی ما برمی‌گردد، هم به حکمرانی و شیوۀ ادارۀ جامعه

چرا این موضوع را برای بحث امسال انتخاب کردیم؟ برای اینکه دنبال یک طرح جدید برای زندگی اجتماعی هستیم؛ طرحی که از یک‌طرف به سبک زندگی ما برمی‌گردد و از طرف دیگر، به حکمرانی و شیوۀ ادارۀ جامعه. ادمۀ این موضوع را تا تغییر در برخی از قوانین موجود هم می‌شود پیگیری کرد، البته فعلاً در همین ابتدا اگر بخواهیم اقدام را شروع کنیم، ظرفیت‌های فراوان قانونی(با همین قوانین) برای آن وجود دارد.

در سخنان رهبری هم خطِ این موضوع و اولویت آن را می‌توانیم ببینیم و می‌شود گفت که امروز این موضوع، اولویت دارد و هرکسی هر موضوع دیگری را اولویت قرار بدهد، اشتباه است. شاید شما هم براساس راهبردهایی که رهبر انقلاب می‌گویند و براساس اقتضائاتی که جامعه دارد، اولاً اولویت موضوع را، ثانیاً صحت بحث را قبول داشته باشید. آیا شما از رانت‌خواری در بین بعضی از مسئولین خسته نشده‌اید؟ آیا از اینکه نمایندۀ ضعیف داشته باشیم خسته نشده‌اید؟ تا کِی این مسائل و بازی‌ها باید ادامه پیدا کند؟ تا کِی مدیر ضعیف داشته باشیم؟ چرا نباید کار دولت، خوب پیش برود؟

«به من چه!» در فرهنگ جامعۀ ما هست و برخی از قوانین ما هم در این جهت است

گاهی از اوقات، راه‌حل‌هایی که برای مشکلات موجود مطرح می‌شود، ریشه‌ای و اساسی نیست. مثلاً با موضوع بی‌حجابی، ریشه‌ای برخورد نمی‌کنند. بی‌حجابی عارضه‌ و نتیجۀ فرهنگی است که بنده اسمش را فرهنگ غیرمسئولانۀ کارمندی می‌گذارم، بنده به همۀ کارمندان شریف احترام می‌گذارم، ولی زندگی کارمندی، زندگی غیرمسئولانه است. کارمند می‌گوید من کارم را می‌کنم و پولم را می‌گیرم، به بقیۀ سازمان کاری ندارم، مگر اینکه یک کارمندی، شرافت خاصی داشته باشد. بالاخره این وضعیت زندگی و جامعۀ ما است، بسیاری از شما هم کارمند هستید. شما می‌دانید اگر یک کارمند بخواهد غیرمسئولانه رفتار کند چطور رفتار می‌کند؟ هیچ ایرادی هم نمی‌توانند به او بگیرند.

وقتی که ما سبک زندگی‌مان را تغییر ندهیم آن خانم هم می‌گوید «به من چه؟!» همین را بگوید تمام است. این «به من چه!» در خون و فرهنگ جامعۀ ما هست، خیلی از قوانین دارد «به من چه» را تزریق می‌کند. نمی‌شود که شما سراغ سرشاخه‌ها بروید، البته گاهی از اوقات باید سرشاخه‌ها را هم مداوا کرد ولی یک جایی هم باید بنشینیم باهم ریشه‌ای صحبت کنیم.

برای اینکه امکان رانت‌خواری از بین برود، چه‌کار باید کرد؟

یک طرحی هست برای اینکه انسان‌ها از استضعاف بیرون بیایند و قدرتمند بشوند. این طرح باید اجرا بشود، روایاتش را برای شما خواندم. این طرح دو رکن دارد؛ یک: زندگی جمعی. امام باقر‌‌(ع) پنجاه هزارتا یار داشت، شخصی به امام باقر(ع) گفت: آقا شما که یار دارید چرا قیام نمی‌کنید؟ فرمود آیا در جیب همدیگر دست می‌کنید که راحت از پول همدیگر بردارید؟ گفت: نه آقا حساب حساب است کاکا برادر. فرمود پس وقت قیام ما نشده است. «فَقَالَ یَجِی‏ءُ أَحَدُهُمْ إِلَى کِیسِ أَخِیهِ فَیَأْخُذُ مِنْهُ حَاجَتَهُ فَقَالَ لَا قَالَ فَهُمْ بِدِمَائِهِمْ أَبْخَل‏ »(اختصاص، شیخ مفید/ص24) ما باید در زندگی جمعی به اینجا برسیم، این یک رکن است.

وقتی به اینجا برسیم قدرتمند می‌شویم و دیگر رانت‌خواری در کشور ما امکان نخواهد داشت، این یک نماد و یک نمونه‌ است. وقتی همۀ مملکت، پول‌مان را در یک بانک یا در یک بیمه‌ در تهران می‌گذاریم، بالاخره یک دزد هم فکری برایش می‌کند. شما مثلاً در یک محله بگویید: ما می‌خواهیم همۀ پول‌ها و طلاهای‌مان را در یک خانه بگذاریم، صدتا پلیس هم می‌گذاریم. بالاخره دزدها یک فکری برایش می‌کنند، ولی اگر آن اموال در خانه‌های خودتان پراکنده باشد، دیگر امکان دزدی‌های کلان از بین می‌رود. ماهیت قدرت هم همین است.

وقتی قدرت بین مردم پخش بشود، خود مردم با سیستم امر به‌معروف و نهی از منکر بر این قدرت نظارت می‌کنند

چرا این طرح را اجرا نمی‌کنند؟ چون می‌گویند اگر ما قدرت را بین مردم پراکنده کنیم، اولاً سوءاستفاده می‌شود. ما می‌گوییم نه، انسان‌ها پاک هستند. ثانیاً می‌گویند وقتی قدرت را پراکنده کنیم نظارت بر آن سخت می‌شود. می‌گوییم خود مردم با سیستم امر به معروف و نهی از منکر نظارت می‌کنند. ما امر به معروف و نهی از منکر را به جای بسیاری از قانون‌های بیخود سیستمی برای زندگی می‌دانیم.

برخی می‌گویند: مردم این‌طور هستند که می‌خواهند همدیگر را بدَرَند! نه، این‌طور نیست؛ مشرک همه را به کیش خود پندارد! اصلِ مردم این‌طور است که می‌خواهند باهم دوست باشند، به‌حدی که وقتی امام زمان‌شان بالای سرشان باشد، طوری می‌شود که اگر یک فقیر گیر بیاورند باید به همدیگر مژده بدهند. مردم دنبال فقیر می‌گردند که به او صدقه بدهند چون اصلاً فقیر نیست. ما می‌خواهیم به سمت این جامعه برویم، نباید به این وضعیت پشت کنیم و به یک طرف دیگر برویم. رسیدن به این وضعیت زندگی جمعی لازم دارد.

هفت اقدام برای زندگی جمعی و متعاونانه/ 1. تمرین زندگی جمعی در محیط‌های کوچک مثل مسجد و هیئت

هفت‌تا اقدام را برای زندگی جمعی برشمردم، که دوباره به‌صورت فهرست‌وار عرض می‌کنم. یک: تمرین در محیط‌های کوچک که البته مسجد و هیئت، اولویت بیشتری دارد. چرا؟ چون اینجا نور ولایت، محبتی در بین دل‌ها ایجاد می‌‌کند، می‌توانی بگویی بگذار عزادار و نوکر امام حسین(ع) و نمازخوان‌های این مسجد، از اموال من ببرند، این هم سینه‌زن امام حسین(ع) است. لذا تمرین در محیط‌های کوچک فرهنگی و مذهبی اولویت دارد، تا مسجدها و هیئت‌های ما زندگی‌های جمعی و متعاونانه راه نیندازند، بنده نمی‌توانم مدل‌های آپارتمانی‌اش را پیشنهاد بدهم، در آپارتمان یک عده‌ای نشسته‌اند که اصلاً به هم ربطی ندارند. اگر هیئتی‌اش این کار را نکرد، او چرا این کار را بکند؟

مرحلۀ بعد، محیط‌های کوچک مصرفی است، بیاییم تعاونی‌های مصرف راه بیندازیم، اینکه راحت است، ببینید در دنیا چقدر در تعاونی مصرف از ما جلوتر هستند، فرهنگش بین ما مرده است. به این سمت برویم. مرحلۀ بعد در فعالیت‌ اقتصادی و فعالیت تولیدی و کارآفرینی در محیط‌های کوچک است، مرحلۀ بعدش این است که بیاییم در کارخانه‌ها این کار را بکنیم. ما باید از فرهنگی شروع کنیم تا به اقتصادی برسیم.

برخی می‌گویند: «تو می‌گویی حزب‌اللهی‌ها دور هم جمع بشوند کار اقتصادی بکنند، این که مثل یهودی‌ها می‌شود که دور هم جمع شدند و کار اقتصادی کردند» فرق یهودی‌ها با ما این است؛ ما می‌گوییم کار اقتصادی بکنیم تا قوی بشویم، کار جمعی را تمرین بکنیم و بعد، این نرم‌افزار را برای همه اهل عالم منتشر کنیم و همۀ اهل عالم را نجات بدهیم. اما یهودی‌ها می‌گویند ما کار جمعی بکنیم بعد سر اهل عالم را بِبُریم و آنها را به بردگی بکشیم. آن نامردها دارند این کار را می‌کنند! الان متأسفانه مؤمنین به اهل‌بیت(ع) حاضر نیستند پول‌های‌شان را روی هم بریزند و کار اقتصادی بکنند اما یهودی‌ها این کار را می‌کنند، باهم ندار هستند و این‌طوری به قدرت اقتصادی رسیده‌اند.

ما باید این کار را انجام بدهیم و به جهان الگو بدهیم؛ مثل الگوی بسیج. درواقع بسیج یک نرم‌افزار بود، این نرم‌افزار را به لبنان بردیم و حزب‌الله لبنان درست شد. حزب‌الله لبنان یک پدیدۀ بسیجی است؛ ما بخیل نیستیم که این را فقط برای خودمان نگه داریم. این نرم‌افزار را هر موقع هرجا بردیم، قربانی هم دادیم، وقتی نرم‌افزار بسیج به لبنان رفت حاج احمد متوسلیان قربانی ما شد. شهید شاطری و شهید همدانی هم این پدیده و نرم‌افزار را به سوریه بردند، و اسلحه را به دست جوان‌های آنجا دادند. این یک نرم‌افزار است که در آنجا اجرا شد و سوریه را نجات داد. این نرم‌افزار به عراق هم رفت و عراق را نجات داد. این نرم‌افزار به یمن رفت و یمن را نجات داد.

ما می‌گوییم بیایید در مسجد و هیئت، این نرم‌افزار را اجرا کنیم. ما که مثل صهیونیست‌ها نیستیم، ما بخیل نیستیم، ما نمی‌خواهیم باهم جمع بشویم و قدرتمند بشویم تا سر بقیه را ببُریم، بلکه می‌خواهیم این روش را به همه یاد بدهیم. اما بعضی‌ها در نقد این کار، مقاله‌ها می‌نویسند که این طرح صهیونیستی است که مذهبی‌ها دور هم جمع بشوند و کار اقتصادی بکنند!

2. آموزش زندگی جمعی و تعاونی در مدارس

پس تمرین در محیط‌های کوچک قدم اول است. قدم بعدی آموزش در مدارس است. مقام معظم رهبری فرمودند در مدارس زندگی جمعی و تعاونی یاد داده بشود. الان باید بپرسیم: طرح آموزش و پرورش برای اجرای فرمان رهبری در سال آینده چیست؟ طرح زندگی جمعی، سلیقۀ بنده نیست، بلکه این را رهبر انقلاب فرمودند.  

زشت است که بچه‌های خودمان را این‌طور، فردی بار بیاوریم. آموزش و پرورش با نظام نمره‌ای این کار را می‌کند. امتحان باید دسته‌جمعی گرفته بشود، بچه‌ها گروه‌گروه بنشینند و مسئله حل کنند و گروهی نمره بگیرند، اینها هزینه ندارد؛ فکر می‌خواهد! نگذاریم با این روش‌های غلط، بچه‌های‌مان خراب بشوند و وقت‌شان تلف بشود. بچۀ من باید زندگی جمعی یاد بگیرد، اینها که کاری ندارد. چهارتا الگو دارد، آنها را ارائه بدهید، چشم و گوش‌تان به آن‌طرف دنیا نباید باشد. یک دقیقه هم نباید این کار تأخیر بیفتد.

3. فرهنگ‌سازی برای زندگی جمعی / فیلمی که زندگی فردی را القاء می‌کند هم مثل فیلم مستهجن، نباید پخش شود

ما بحث کارشناسی داریم، بحث جناحی نداریم. باید برای زندگی جمعی فرهنگ‌سازی بشود. آقای صدا و سیما، فیلم‌سازان سیمای جمهوری اسلامی، دیدید کمربند ایمنیِ خودرو را در همۀ فیلم‌ها آوردند؛ بازیگر چه وقتی که عصبانی بود و چه وقتی که خوشحال بود کمربند را می‌بست، این‌قدر القاء کردند تا بستن کمربند جا افتاد. به هنرمندها گفتند: این کمربند را در فیلم‌های خودتان بیاورید، می‌خواهیم فرهنگ کمربند بستن را در کشور جا بیندازیم. آنها هم آوردند و جا انداختند.

حالا بحث این است؛ تولید و پخش فیلمی که زندگی جمعی را جا نمی‌اندازد یا خلاف زندگی جمعی است ممنوع بشود. مگر فقط فیلم‌های جنسی مستهجن است؟ فیلمی که زندگی جمعی را آموزش نمی‌دهد هم مستهجن است، ممکن است ستاد امر به معروف و نهی از منکر اعتراض نکند. فیلمی که دارد زندگی فردی را القاء می‌کند آن هم مستهجن است، اگرچه در آن، چهارتا آخوند هم باشد و دور چهارتا امامزاده هم بچرخند. فیلم دارد با فرهنگ جامعه کار می‌کند. ما پای حجاب ایستادیم و در آن ماندیم. معلوم است که هروقت ریشه‌ای کار نمی‌کنیم در آن می‌مانیم. ما این را جا نیداختیم که «حجاب میوۀ زندگی جمعی است» مثلاً یک معنایش این است که با بی‌حجابی، بغل‌دستی خودت را داغون نکن، او را به رقابت نکشان، اعصاب مردم را خراب نکن...  

آقای وزارت ارشاد، شما به چه حقی می‌خواهی به فیلمی مجوز بدهی که نمی‌خواهد زندگی جمعی را یاد بدهد؟ آیا زندگی جمعی هم مقولۀ ایدئولوژیک است؟ آیا یک مقولۀ انقلابی است؟ یک مقولۀ انسانی است. اگر با یک فیلم‌ساز بی‌دین هم صحبت کنید قبول می‌کند. آیا بی‌دین‌ها از زندگی جمعی خوش‌شان نمی‌آید؟ آیا غیرانقلابی‌ها و ضدانقلا‌ب‌ها از زندگی جمعی خوش‌شان نمی‌آید؟ آنها هم انسان هستند. به خدا، همه زندگی جمعی را دوست دارند.

4. قوانین کشور باید در جهت زندگی جمعی اصلاح بشود/5. مدیران کشور برای ترویج زندگی جمعی اقدام کنند

باید اصلاح قوانین صورت بگیرد، مجلس شورای اسلامی امروز این قصد را دارد، باید آنجا دائره‌ای برای تغییر قوانینی که تا کنون در مجلس شورای اسلامی تصویب‌ شده درست بشود. البته در حوزۀ مدیریت برخی از مدیران، حتی نیاز به اصلاح قوانین هم نیست، مثلاً فرمانداران محترم و استانداران ارجمند، می‌توانند این زندگی جمعی را باب کنند؛ مثل آن کاری که مقام معظم رهبری متخصصین را جمع می‌کند، آنها هم شوراهایش را تشکیل بدهند، این کار که قانون نمی‌خواهد. این آقای فرماندار، خودش می‌داند اگر این جمع دور هم جمع بشوند و هر هفته با آنها یک جلسه بگذارند کلی کار پیش می‌رود. فرمانداران محترم، مبانی زندگی جمعی را یاد بگیرند.

به مردمان خوب در هر استان و در هر شهر، عرض می‌کنم که اگر فرماندار، زندگی جمعی را شروع نکرد، اگر همین کارهایی را که رهبر انقلاب فرمود، شروع نکرد، یقه‌اش را بگیرید. حتماً که نباید دزدی بکند، اینجا یقه نمی‌گیرید که بعداً کار به دزدی می‌کشد. مقام معظم رهبری حدود چهارسال پیش، در دولت قبلی سخنرانی کردند و فرمودند: فلان استاندار از پول مردم برای حل مشکلات آن استان شروع به استفاده کرد... ایشان عدد و رقم خواندند که از یکی دوتا روستا این‌قدر پول جمع شد و این‌قدر کار حل شد. آیا نمی‌شود این کار در همۀ استان‌ها جا بیفتد؟ خیلی ساده و روشن است. آن‌وقت مردم حق دارند که وقتی دیدند بقیۀ استاندارها این کار را انجام نمی‌دهند، به آنها فشار بیاورند.

پس یک کار مهم در این جهت، اصلاح قوانین است، یک مورد دیگر هم اقدامات مدیران برای زندگی جمعی است. ما می‌خواهیم اینجا سینه بزنیم تا به امام زمان‌ ارواحنا له الفداء برسیم، اما تا وقتی در عمل این حرف‌ها را پیاده نکنیم که نمی‌شود! اینها حرف‌های دینی است، اینها دین است، اینها «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى‏» (مائده،2) است، شوخی نگیریم.

6. حوزه و دانشگاه باید برای زندگی جمعی راهکار تولید کنند/ 7. با موانع اجتماعیِ زندگی جمعی باید مبارزه کرد

مورد بعدی این است که تولیدات علمی لازم داریم، این کار حوزه و دانشگاه است، همین دانشگاه امام صادق(ع) می‌تواند در این زمینه پیشتاز بشود. رهبر انقلاب فرمودند که اندیشمندان بنشینند و راهکارهایش را بررسی و تولید کنند. حوزۀ علمیه بیاید پیشنهاد بدهد. البته همین دانشگاه و حوزۀ علمیه و بعضی دیگر از دانشگاه‌ها تا حدی در این زمینه فعال شده‌اند.

مورد هفتم مبارزه با موانع اجتماعی است، درجلسه‌های قبل دربارۀ این موضوعات مطالبی را بیان کردیم، مبارزه با موانع اجتماعی‌ را در دو جلسه بحث کردیم و رفتارهایی مثل دوقطبی‌سازها را مثال زدیم. زندگی جمعی موانعی دارد، شما فکر نکنید همین که احساس می‌کنی این حرف درست است کافی است! نه؛ باید با موانعش هم مبارزه کنیم. گروه‌های فرهنگی، گروه‌های جهادی، گروه‌های سیاسی دانشجویی باید برای رفع این موانع کار کنند. اینها هفت‌ پیشنهاد بود برای تقویت زندگی جمعی.

اگر پای ولی‌ّخدا در میان باشد زندگی جمعی آسان می‌شود، مثل اربعین

یک رکن برای اینکه قدرت به دست مردم برسد، زندگی جمعیِ دوستانه است، این زندگی جمعی کم‌کم می‌رسد به شکل‌گیری حقیقت امت اسلامی. رکن دیگر آن هم ولایت است؛ یعنی عاملی که این زندگی جمعی را ممکن و تسهیل می‌کند. با هیچ دولتی نمی‌شود زندگی جمعی را به صورت جدی تشکیل داد، اما اگر پای ولی‌ّخدا وسط باشد، زندگی جمعی مثل آب خوردن آسان می‌شود، نمونه‌اش اربعین است.

اینها بحث علمی و عقلانی است؛ نه بحث اعتقادی! هیچ ربطی به انقلابی‌گری و حزب‌اللهی‌گری هم ندارد، بلکه عقلانیت این را اقتضاء می‌کند. اگر آن لنگۀ دنیا هم برویم، می‌توانیم این حرف‌ها را بین آدم‌هایی که آتئیست هستند جا بیندازیم. مثلاً به آنها می‌گوییم: بیایید به یک نفر با این مشخصات، در جامعه قداست بدهیم، بعد او این کارها را می‌تواند انجام بدهد... بنده این را برای بی‌دین‌ها هم گفته‌ام و برای آنها جالب و قابل پذیرش بوده است. پارادوکس دموکراسی و ضعف‌های دموکراسی که محل دروغ و فریب ملت‌ها شده است، با ولایت حل می‌شود، اینها را باید جا بیندازیم.

رهبر انقلاب حدود 25سال پیش به مجلس خبرگان رهبری فرمود که آثار و کارکرد ولایت را توضیح بدهید. کجا توضیح دادند؟ مردم باید بدانند که اینها بحث‌های صرفاً اعتقادی نیست، ولایت هم مثل کل اعتقادات ما بحث‌های کاملاً عقلانی است، منتها طرف می‌گوید «هرکسی یک اعتقادی دارد!» آیا شما چراغ قرمز ترافیک را رد می‌کنی، چون هرکسی یک اعتقادی دارد؟ این حداقل ضوابط اجتماعی است.

به ائمه محترم مساجد پیشنهاد می‌کنم آیات آخر سورۀ نور را که دربارۀ آداب ولایت‌مداری است، در مساجد نصب کنند

در جلسۀ قبل، آیات آخر سورۀ نور را دربارۀ ولایت و ولایت‌مداری خواندیم (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا کَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّى یَسْتَأْذِنُوهُ...؛ نور/62و63)

در بسیاری از جلسات که این آیه را می‌خوانم مردم می‌گویند این آیه برای ما جدید بود و ما آن را نمی‌دانستیم! لذا به ائمه محترم مساجد پیشنهاد می‌کنم این آیات را در مساجد نصب کنند. مردم می‌گویند ما نمی‌دانستیم که دین چنین دستوری هم دارد که وقتی امام جامعه یک موضوع اجتماعی را مطرح می‌کند هیچ‌کسی حق ندارد از جلسه بیرون برود و همه باید در جلسه باشند. مثلاً امام جامعه می‌گوید: ما الان می‌خواهیم در مورد این مسئلۀ مهم اجتماعی صحبت کنیم، تصمیم بگیریم، برنامه‌ریزی کنیم، با هماهنگی کار کنیم و... شما کجا داری می‌روی؟ این آیه، درواقع دارد آداب ولایت‌مداری را بیان می‌کند. اصلاً می‌شود آن را به عنوان عجایب قرآن مطرح کرد.

سه اقدام اساسی برای تقویت ولایت در جامعه

برای تقویت ولایت در جامعه، سه قدم اساسی باید برداشته شود. اقداماتی که برای تقویت بُعد ولایت به‌منظور قدرتمند شدن جامعه باید صورت بگیرد، در این آیه قرآن بیان شده است: «الَّذینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی‏ کانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذینَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون‏» (اعراف،157) کسانی که از فرستاده (خدا) پیامبر «امّى» پیروى مى‏کنند؛ پیامبرى که صفاتش را، در تورات و انجیلى که نزدشان است، مى‏یابند. این پیامبر، مردم را به معروف دستور مى‏دهد و از منکر باز می‌دارد، «وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ» می‌گوید چیزهای پاک، حلال است، چیزهای خبیث هم حرام است. بعد «وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی‏ کانَتْ عَلَیْهِمْ» این پیغمبر زنجیرها را از دست و پای مردم برمی‌دارد، آزاد می‌کند و آزادی می‌دهد...

 این‌قدر رسول خدا(ص) مردم را آزاد کرد تا این آزادی را جا انداخت. پیامبر اکرم(ص) برای اینکه آزادی را جا بیندازد این‌قدر به آنها آزادی داد که خیلی‌ها پررو شدند، این حرف‌های پیچیدۀ سیاسی، درواقع روضۀ ما است. چه کسانی درِ خانۀ دخترش را آتش زدند؟ همان‌هایی که رسول خدا به آنها آزادی داد تا پررو شدند. اگر این‌قدر پررو نمی‌شدند مگر کسی می‌توانست از سر کوچۀ ‌أمیرالمؤمنین(ع) رد بشود؟ ولی آمدند درِ خانۀ قهرمان شهر را لگد ‌زدند! حد آزادی دادن را ببینید.

قرآن می‌گوید باید احترام و تعظیم، امام جامعه را بالا ببرید و نسبت به او تواضع داشته باشید

«فَالَّذینَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذی أُنْزِلَ مَعَهُ» کسانی که به پیامبر ایمان آوردند باید سه تا کار بکنند، ما باید این سه تا کار را برای ولایت در جامعه انجام بدهیم، حضرت امام فرمود: ولایت فقیه ادامۀ کار انبیا و میراث‌دار پیامبر است. در مورد اینها تأمل بفرمایید، ببینید سه تا کلمه اینجا آمده است: اول «عَزَّرُوهُ» و بعد از آن «نَصَرُوهُ» و بعد «اتَّبَعُوا». رسول خدا یک امام آزادی‌بخش است که این امام، محور وحدت است، سیستم امر به معروف و نهی از منکر یعنی سیستم زندگی جمعی آورده است، امر به معروف و نهی از منکر بر حلال و حرام مقدم شده است. این پیامبر به جای قانون‌گذاری‌های اضافی این سیستم زندگی جمعی را طراحی کرده است، خودش هم این‌قدر محبوب و دلبر است که آدم حاضر است به خاطرش زندگی جمعی بکند.

قرآن می‌گوید جامعه باید در ارتباط با این محور سه تا کار انجام بدهد؛ یک: «عزّروه» یعنی باید احترام امام جامعه را بالا ببرید، امام جامعه احترام خاصی دارد و باید تعظیم بشود. عزّروه یعنی احترام توأم با تواضع؛ یعنی اول احترامش را حفظ کنید. بعضی‌ها خلاف منافع ملی کار کرده‌اند و اصلی‌ترین عامل منافع ملی را در این کشور تضعیف کرده‌اند، در طول این سال‌های بعد از انقلاب، ولایت فقیه را تضعیف کرده‌اند. یک کاری کردند که عقلای جامعه هم روی‌شان نشود از ولایت‌فقیه دفاع کنند، درحالی‌که دفاع از ولایت‌فقیه درواقع دفاع از منافع ملی است و یک کار کاملاً عقلانی محسوب می‌شود. اصلاً کسی که عاقل نباشد، حزب‌اللهی نیست، هرکسی که حزب‌اللهی باشد، حزب‌اللهی بودنش به عاقل بودن اوست.

اگر امامت در یک جامعه‌ قوی بشود، این جامعه به ذلت نمی‌افتد و مستضعف‌هایش هم قوی می‌شوند

کار دوم «نصروه» است یعنی ولیّ خدا را یاری کنید. کار سوم «اتَّبَعُوا» است، یعنی از او اطاعت و تبعیت کنید. ما سینه‌زن امام حسین(ع) هستیم. مگر بنا نشد ما ملت امام حسین(ع) باشیم؟ امام حسین(ع) می‌فرماید بروید، ولی اصحابش می‌گویند «اجازه بدهید بمانیم» چند نفر از مسئولین کشورمان، این‌گونه هستند؟ «نصروه» یعنی این. نصرت با اطاعت خیلی فرق می‌کند. شب عاشورا شب اطاعت از امام حسین(ع) نبود، شب نصرت امام حسین(ع) بود. برای اینکه امامت در یک جامعه‌ قوی بشود باید این سه کار «عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا» اجرا بشود، آن وقت این جامعه به ذلت نمی‌افتد و مستضعف‌هایش هم قوی می‌شوند.

اهل مدینه با پیغمبر پیمان بستند که «اگر جان تو در خطر بود، ما همه از جان خود می‌گذریم»

برای اینکه ببینیم، ولایت و امامت چه کار می‌کند که جامعه قوی بشود، چندتا قصۀ تاریخی بگویم؛ در تاریخ اسلام در همان اول که مردم مدینه می‌خواستند با پیامبر اکرم(ص) قرارداد ببندند، پیغمبر فرمود از من دفاع ‌کنید و از جان خودتان به‌خاطر من بگذرید... ای بچه‌های مدرسه‌ای! اگر دین را چیزی غیر از این به شما معرفی کردند، آن را کنار بگذارید، دین همین است که وقتی شروع می‌شود جامعه باید فدای پیغمبر بشود. مدینه با پیغمبر(ص) پیمان بست که یا رسول‌الله! اگر جان تو در معرض خطر قرار گرفت ما همه از جان خودمان می‌گذریم، و در همین قرارداد آمده است که اگر بچه‌های من هم در معرض خطر قرار گرفتند باید از جان خودتان و بچه‌های خودتان برای بچه‌های من بگذرید. (فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص تَمْنَعُونِی مِمَّا تَمْنَعُونَ أَنْفُسَکُمْ وَ تَمْنَعُونَ أَهْلِی مِمَّا تَمْنَعُونَ أَهْلِیکُم‏ وَ أَوْلَادَکُم‏؛ اعلام‌الوری/59) این می‌شود همان «عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ»

آیا این حرف‌ها خیلی ضدِ روشن‌فکری است؟ این «عزّروهُ» آیۀ قرآن است، یعنی وقتی پیغمبر بین شما آمد باید به او احترام بگذارید؛ احترام توأم با تواضع. حالا اگر بعضی‌ها با ظاهر روشن‌فکری بخواهند این حرف را کنار بزنند، چه می‌شود؟ کار به جایی می‌رسد که همان روشن‌فکرها درِ خانۀ دختر پیامبر(ص) را آتش می‌زنند، درحالی‌که بنا بود از پیامبر و اهل‌بیت ایشان دفاع کنند.

ولایت یک مدل اجتماعی برای قدرتمند شدن ضعفا است

بعضی‌ها دوست ندارند یک کسی(ولیّ جامعه) در جامعه عَلم بشود تا کار جامعه پیش برود و به مردم قدرت بدهد. هر دعایی و هر ذکری باید آرام گفته شود، غیر از ذکر صلوات بر محمد و آل محمد. وقتی شما صلوات می‌فرستید، درواقع مناجات نکرده‌اید، بلکه کار سیاسی کرده‌اید. پیامبر اکرم(ص) فرمود: صدای خودتان را در صلوات بر من بالا ببرید چون این کار، نفاق را از بین می‌برد. «ارْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ بِالصَّلَاةِ عَلَیَّ فَإِنَّهَا تَذْهَبُ بِالنِّفَاق‏» (کافی/ج2/ص493) همه باید با صدای بلند به او درود بفرستند. این احترام به ولیّ جامعه است تا مایۀ قدرت و عزت جامعه بشود. بعضی‌ها زحمت‌ها کشیدند تا احترام نگذاشتن به ولیّ فقیه را در این کشور جا بیندازند!

لازم نیست شما حتماً مسلمان باشی تا اینها را بفهمی، این صرفاً یک اعتقاد اسلامی نیست؛ این یک مدل اجتماعی برای قدرتمند شدن ضعفا است. ولایت داوری می‌کند، ولایت سعی می‌کند قدرت را درست توزیع کند. امام می‌فرمود که ولایت فقیه، ضددیکتاتوری است. دیکتاتورها در قالب احزاب و رسانه‌های حزبیِ دیکتاتور، به میدان آمدند و می‌خواهند ولایت‌فقیه را کنار بزنند. الان رهبری انقلاب صریحاً به مجلس انقلابی می‌فرماید که در عزل و نصب‌ها دخالت نکنید، ولی بعضی‌ از نمایندگان انقلابی، راحت می‌گویند: ایشان گفتند دخالت نکنید، نه اینکه نظر ندهیم! حالا ما نظر می‌دهیم که فلانی را بگذارید فلان‌جا.

چرا سیاست‌های ابلاغی رهبری در بخش‌های متعدد را اجرا نمی‌کنند؟  

رهبری انقلاب می‌فرماید: در کشور ما بیشترین موانع برای کسب و کار وجود دارد، این موانع را بردارید. چند سال است ایشان این حرف را فرموده‌اند؟ نظام پزشکی، نظام روانشناسی، نظام مهندسی، نظام وکلا و... چقدر این کار را پیش بردید؟ شاید مجلس هم کاری نداشته باشد، چون کار به رأی همین نظاماتی که هست، بستگی دارد. می‌توانند با انجام تغییراتی، حرف رهبر را اجرا کنند. این حرف ایشان هم معقول است و در همۀ کشورهای پیشرفته، دارد استفاده می‌شود. بنده از محققین پرسیدم، با اجرایی شدن این حرف، برای باسوادهای کشور سه میلیون شغل ایجاد می‌شود درحالی‌که فضا را بسته‌اند و نمی‌گذارند شغل جدید ایجاد بشود، چرا؟ چون دست زیاد می‌شود و درآمدهای آنها کم می‌شود. آیا این‌طوری حرف رهبری را گوش می‌کنند؟

آیا شما به عنوان یک نیروی وطن‌پرست و عاقل، سیاست‌های ابلاغی رهبری در بخش‌های متعدد از خصوصی‌سازی تا موضوعات دیگر را مطالعه کرده‌اید؟ چندتایش را اجرا می‌کنند؟ برای چه اجرا نمی‌کنند؟ تا حالا چه کسی توانسته است از این سیاست‌های ابلاغی انتقاد کند؟ می‌دانید چند هزار ساعت کار کارشناسی روی اینها انجام شده است؟ بعد هم اینها به تشخیص مصلحت نظام می‌رود که از همۀ احزاب هم آنجا هستند، بعد اینها را به رهبر انقلاب می‌دهند، ایشان هم با حکمت خودشان، ویرایش نهایی را انجام می‌دهند و اینها را ابلاغ می‌کنند. ولی متأسفانه وقتی ابلاغ شد، روی زمین می‌ماند!  

نفوذی‌های‌ کشوری که قانون اساسی ندارد به دنبال تضعیف ولایت فقیه در کشور ما هستند

آیا حرف رهبر انقلاب باید روی زمین بماند؟ نمی‌خواهم کشور خودمان را با بعضی از کشورهای دیگر مقایسه کنم. بعضی از کشورهای اروپایی اصلاً قانون اساسی ندارند، همه چیز دست پادشاه است، مردم در ملک پادشاه زندگی می‌کنند. باز هم صد رحمت به رضاخان قلدر! یک مقدار زمین‌ها را چاپید اما نگفت «کل زمین ایران مال من است و همۀ شما مستأجر من هستید!» نفوذی‌های‌ همان‌ کشور اروپایی، دارند ولایت فقیه را در کشور ما تضعیف می‌کنند. اصلاً کشور خودشان قانون اساسی هم ندارد، می‌گویند قانون اساسی می‌خواهیم چه‌کار؟ هر موقع لازم بود، پادشاه دستور ملوکانه می‌دهد. پس روی چه حسابی انتخابات دارید؟ می‌گویند: ایشان دستور داده است! ولی ما رئیس جمهوری در این کشور داشتیم که اگر رهبر انقلاب امروز یک حرفی می‌زد، او چند روز بعد، یک حرفی برخلاف حرف رهبر می‌زد یا به نوعی توهین‌آمیز حرف می‌زد.

یا رسول‌الله(ص)، به ضعفا قدرت دادی اما ببین در کربلا چه‌کار کردند...

چرا پروژۀ رسول‌الله(ص) ناقص ماند؟ نه اینکه ما به رسول خدا(ص) ایراد بگیریم و خدای‌نکرده بگوییم که ایشان، ناقص عمل کرده است! نه؛ یا رسول‌الله(ص)! مردم حرفت را گوش نکردند. شما می‌خواستید که ضعفا قدرت بگیرند، لذا فرمودید: ضعفا به میدان بیایند. یا رسول‌الله(ص)! ببین که عصر عاشورا، ضعفا در خیمۀ حسین(ع) دارند گوشواره از گوش بچه‌های تو درمی‌آورند. کاش با احترام این کار را بکنند. آیا تو به ضعفا عزت دادی که روی‌شان زیاد بشود و بیایند خیمۀ بچه‌های تو را غارت کنند؟ آن‌وقت رسول خدا(ص) می‌فرماید: به همین خاطر، هزار و چهارصد سال است که منتظر شما هستم.

این قصه باید جمع بشود. انقلابی عزاداری کن، نه به عنوان کسی که می‌شود او را زد! شما اجازه ندادید یک بچۀ شهید هم سیلی بخورد، یک خانوادۀ شهید هم خرابه‌نشین بشود، همه‌جا احترام گذاشتید. خانوادۀ شهید تا عزیزشان شهید می‌شود عزتمند و محترم می‌شوند ولی در کربلا تازه بعد از عاشورا آوارگی زینب(س) و خانوادۀ شهید سیدالشهداء شروع شد...

 (الف3/ن2)

نظرات

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...