مقابل مسجد سهله؛ آغاز مسیر پیادهروی اربعین- ۱۴۰۱/۰۶/۱۶ - ج۱
شما اربعینیها صرفاً عزاداران حسین نیستید؛ یاوران حسین هستید/ در اربعین، حسّ رزم داشته باشید و به قصد یاریِ امامزمان بیایید
شناسنامه:
- زمان: ۱۴۰۱/۰۶/۱۶
- مکان: مقابل مسجد سهله
- صوت: اینجا
چه خوب است پیادهروی را از خانۀ پدری خودمان یعنی مسجد سهله آغاز کنیم
شما در متن یک غوغا و غلغلهای هستید به نام زیارت اربعین که دلها اینقدر عمیق، متحول شده و متوجه به امامحسین(ع) شده است. شما دارید این حرارت و این بههم ریختگی دلها را میبینید. مخصوصاً حالِ شمایی که میخواهید پیادهروی خودتان را از خانۀ امامزمان(ع) شروع کنید. خانۀ امامزمان(ع) درواقع خانۀ همۀ شما است و چقدر خوب است که پیادهروی از خانۀ انسان باشد. بگو «من پیادهروی را از خانۀ پدریِ خودم شروع کردم» آن خانههای دیگر اینقدر اصالت ندارد که خانۀ مولا و صاحب ما امامزمان(ع) برای ما خانۀ اصلی است.
در سالهای قبل، زیاد سنت نبود که در کنار مسجد سهله، موکب بزنند. حدود سه سال است که این غلغله در دلها افتاده است که اگر میخواهی برای پیادهروی اربعین بروی، پیادهروی را از خانۀ امامزمان(ع) شروع کن؛ تو که نتوانستی این پیادهروی را از خانۀ خودت شروع کنی. لذا هر کدام از شما که رفتید، بگویید «ما از خانۀ خودمان پیادهروی را شروع کردیم، خانۀ امامزمان(ع) خانۀ امید ما است!» بگو ما یک خانه هم در کوفه داریم؛ یعنی مسجد سهله که خانۀ مولای ما است.
امامحسین(ع) روز عاشورا فرمود: خون من آرام نمیگیرد تا مهدی(ع) ظهور کند/ هرچه به ظهور نزدیک میشویم، این التهاب دلها بیشتر میشود
بگذارید یک روایت برای شما بخوانم که ببینید حالِ شما مصداق چه وضعیتی است. امامحسین(ع) در روز عاشورا قلب فرزندش امامسجاد(ع) را با این کلمات، تسلّا و تسکین میدهد و به ایشان میفرماید: «یا وَلَدی یا عَلیّ وَ اللَّهِ لَا یَسْکُنُ دَمِی حَتَّى یَبْعَثَ اللَّهُ الْمَهْدِی» (مناقب، ابن شهرآشوب/ج4/ص85) فرزند عزیزم، به خدا قسم که خون من آرام نمیگیرد، تا زمانیکه مهدی ظهور کند و مبعوث بشود برای انتقام و از بین بردن ریشۀ ظلم و گستراندن عدل.
شما الان در متن همین «لَا یَسْکُنُ دَمِی» هستید، شما مصداق همین آرام نگرفتن خون امامحسین(ع) تا ظهور هستید. این بههم ریختگی یا این سامانیافتن و متوجهشدنِ دلها، دست من و شما نیست. ارتباطش با امامزمان(ع) چیست؟ معلوم است که این عدم آرامش و بیقراری دلها باید تا زمان ظهور ادامه پیدا کند و هرچه به ظهور نزدیک میشویم، این التهاب بیشتر بشود.
تاریخ مسجد سهله، کِی به خودش این جمعیت را داده است؟ جمعیتی که سربازان ولیعصر(ع) هستند و دارند میروند شعار ظهور را تأمین کنند و خودشان را برای شعار ظهور، تربیت کنند. «یا لثارات الحسین» شعار ملائکی است که پای رکاب امامزمان(ع) هستند و چهبسا همۀ نیروهای حضرت، شعارشان این باشد.
اربعینیها صرفاً عزادار نیستند؛ یاوران امامزمان(ع) هستند
بنده دوست ندارم بگویم که شما عزاداران امامحسین(ع) هستید، کارِ شما فقط عزاداری نیست. برای نامبردن از اربعینیها باید یک اسمهای جدیدی در ادبیات ما تولید بشود. شما در زیارت اربعین میگویید: «و نُصرَتی لَکُم مَعَدَّة» کمک من برای شما آماده است. شما ناصران و یاوران امامحسین(ع) هستید.
دستههای عزاداری که در دهۀ اول محرم با عَلم و کُتل در خیابانها راه میافتد و بر تبل میکوبند، در واقع میخواهند عالم را خبر کنند که ما میخواهیم به نصرت امامحسین(ع) برویم. انگار اینها دستههای یاوریِ حسین(ع) هستند. لذا بعد از ظهور عاشورا که امامحسین(ع) به شهادت رسید، اینها دیگر پرچمها را میخوابانند و تبلها دیگر از صدا میافتد و از شب شام غریبان به بعد، دیگر واقعاً مجالس عزاداری برقرار میشود. تا قبلش، دستههای عزاداری، دستههای نصرت است.
ناصران حسین(ع) در اربعین به جوش و خروش میآیند/ حسّ و حال شما صرفاً توسل و گرفتن حاجت نباشد، دنبال نصرت امام باشید
در اربعین، این نصرت به جوش میآید و ناصران حسین(ع) به خروش میآیند و بعد هم این اتفاق باعظمت اربعین رخ میدهد که هیچ کسی نمیداند چه کسی این اتفاق را رقم زد. و اگر در زمین کسی بوده باشد، حتماً صاحب زمین و زمان، یعنی امامزمان(ع) بوده که دلها را متحول کرده است.
اسم شما عزاداران حسین(ع) نیست، شما یاوران امامحسین(ع) هستید. عزادار یک گوشهای مینشیند و گریه میکند. اسم شما «یاوران امامحسین(ع)» است، این را در متن زیارت اربعین هم میخوانید. خواهش میکنم در وجود خودتان بیشتر از اینکه در حسّ و حال حاجت گرفتن از امامحسین(ع) بروید (انشاءالله امامحسین(ع) حاجات همۀ شما بلکه بستگان شما را هم بدهد که بر اساس اشارات روایات همینگونه است) ولی حسّ و حال شما صرفاً حسّ و حال توسل و گرفتن حاجت نباشد، شما قویتر از این ماجراها هستید.
شما یاوران کاروان اسارت زینب(س) هستید، شما میخواهید کمک کنید مشکلات زینب(س) و امامحسین(ع) حل بشود. شما وارد این ماجرا شدهاید و دارید دخالت میکنید، شما زمان را درنوردیدید، عاشورا را به عنوان یک زمان گذشته تبدیل به زمان حال کردهاید و در آینده دارید قدم میزنید و دارید آینده را رقم میزنید. احساس یاوری داشته باشید. از همین آغاز پیادهروی گامهای خودت را محکم بگذارید و بگویید «لشکریان امامزمان(ع) رسیدهاند»
وقتی برای اربعین آمدی یعنی برای نصرت امامزمان(ع) آمدهای
اسم خودت و حسّ خودت را عوض کن و بگو «ما یاور امامزمان(ع) هستیم.» حسّ سربازیِ حضرت مهدی(ع) را در دلهای خودتان قرار دهید. این کولههای شما، کولههای نظامی است، نه کولههای تفریحی! اسلحۀ ما را هم حضرت خواهد داد؛ اگر ما را بپذیرند. چهبسا در زمان حضرت، نیاز به اسلحه هم نباشد. اینقدر که لشکر امامزمان(ع) ابهت دارد که وقتی به سمت منطقهای حرکت میکند، دشمنان از رُعب و وحشت، از بین میروند. شما به عظمت اربعین نگاه کنید تا معنای این روایتها را بفهمید. در اثر رُعبی که از یاوران حضرت در دلها میافتد، دشمنان از بین میروند لذا اینها وقتی میآیند، دیگر نیازی به اسلحه هم ندارند، یا اسلحه خیلی کممصرف میشود.
شما وقتی برای اربعین آمدهاید یعنی برای نصرت امامزمان(ع) آمدهاید. اساساً دستههای عزاداری برای نصرت هست، حسّ یاوری امامزمان(ع) را بگیرید، این خیالپردازی نیست؛ شما همین الان هم دارید امام خود را یاری میکنید. خیلیها با خانواده آمدهاند. زن و بچه را چرا آوردهاید؟ مگر برای رزم نرفتهاید، مگر برای رزمایش مهدوی نرفتهاید؟ میگوید: امامحسین(ع) هم با زن و بچهاش آمده بود. مگر حسین(ع) با خانوادهاش نیامد؟ مگر طفل ششماهه و دختر سهسالهاش را نیاورد؟
این حسّ رزم و قصد یاریِ امام را داشته باشید؛ این حسّ شما خیلی مهم است. اینکه میگویند برای فرج دعا کنید، یعنی نظر شما و درخواست شما مهم است، نگویید «من چهکارۀ عالم هستم که دربارۀ بزرگترین حادثۀ تاریخ بشر اعلام نظر کنم؟» شما در نزد خداوند محترم هستید «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ» (اسراء/70) و نظر شما مهم است.
کسانی که هنوز از خانۀ خودشان حرکت نکردهاند، قصد خودشان را از اول، همین قرار بدهند، از همان خانۀ خودتان که حرکت میکنید، این قصد را داشته باشید؛ قصد شما در این سفر، خیلی مهم است. همۀ زیارت، به قصدِ آن است. در حج بهتر است که نیت را با صدای بلند بگویند. ثواب زیارت اربعین آنهم به صورت پیاده، چند هزار برابر حج است؟ شما هم که اربعین آمدهاید، نیت پیادهروی خود را اعلام کنیم و با صدای بلند بگویید «خدایا پیادهروی میکنم قربهالیک، برای یاری امامزمان(ع)»
مرحبا به شما که در این رزمایش مهدوی، حضور پیدا کردهاید. وقتی در زیارت اربعین میگویید «و نُصرَتی لَکُم مَعَدَّة» من برای کمک شما آمادهام، یعنی «یابن الحسن، من برای کمک کردن به شما آمدهام» این خون امامحسین(ع) است که آرام نمیگیرد و شما را ملتهب کرده است، خود امامحسین(ع) فرمود که تا لحظۀ ظهور، خون من آرام نخواهد گرفت و شما همان غلغلهای هستید که در خون امامحسین(ع) هست.
خون امامحسین(ع)، طبق فرمایش خود حضرت، تا ظهور آرام نمیگیرد. آیا طبیعی نیست که هرلحظه به ظهور نزدیک میشویم، این ناآرامی بیشتر بشود و به اوج برسد؟ این انقلابِ دلها تحول بیشتری نشان بدهد. آیا اینکه چنین جمعیتی را ایجاد کرده است، نشانه نیست؟ چه کسی این دلها را ملتهب و متحول کرده است؟
امروز اگر کسی با این اربعین، متحول نشود، علامت خطر است؛ نسبت به اربعین نمیشود بیتفاوت بود
قبلاً اگر یک کسی بود که مثلاً یک روز عزاداری نمیکرد و یک روز دیگری که حالش را داشت، عزاداری میکرد، میگفتیم که اشکالی ندارد؛ بالاخره آدم یک روز حال دارد و یک روز حال ندارد. ولی بنده برای اولین بار در ده سالی که اربعین رونق گرفته است، دارم این مطلب را عرض میکنم: امروز اگر کسی با این اربعین، متحول نشود، علامت خطر است. این التهاب و تحول دلها در اربعین، عادی نیست و معنا دارد.
حالا آن کسانی که امسال نتوانستند بیایند، بالاخره در شهرهای خودشان در استقبال از زائران اربعین یک خودی نشان بدهند یا اگر میتوانند به لب مرزها بیایند یا خدمترسانی کنند... کسی نمیتواند در اربعین، آرام بگیرد، نسبت به اربعین نمیشود بیتفاوت بود. این التهاب، عادی نیست، اینها ساده نیست.
(الف2/ن2)
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید