۰۱/۰۸/۰۱ چاپ ایمیل و پی دی اف

کلیپ تصویری | آموزش تجارت از کودکی

شناسنامه:

در متن کاسبی و پیگیری منافع خودت است که بندگی خدا محقق می‌شود/ برای دینداری، از هفت سالگی بچه‌تون را کاسب بار بیاورید
 
 
 
 

متن:

«اَلْکَادُّ عَلَى عِیَالِهِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اَللَّهِ»؛ کسی دارد پول درمی‌آورد برای خانواده‌اش چیست؟ مانند مجاهد در راه خداست. آقا در متن زندگی، در متن کاسبی، در متن رسیدن به منافع خودت است که بندگی خدا محقق می‌شود.

کاسب‌کارانه نیائی جلو ها! تاجر مسلکانه نیایی. آقا خدای تو فرموده بندگان من با من تجارت می‌کنند. چه کسی حاضر است بیاید با من تجارت کند جان خودش را بدهد من در قبال‌اش بهترین‌ها را به او بدهم؟ برای شهداء خدا می‌فرماید؛ تاجر! همین‌جوری زدی زیر تجارت رفت هوا، خب بعد بچه‌ها تجارت نکنند، عشق تجارت نداشته باشند چه‌کار کنند؟ گدایی کنند. یهودی‌ها این فرهنگ را انداختند در جان مسیحیت و مسلمان‌ها تا خودشان تاجرهای عمده جهان باشند. اصلاً شما باید از هفت سالگی بچه‌ات را کاسب بار بیاوری.

 ما یک مدرسه‌ای را شروع کردیم مشاوره دادن، پول رایج مدرسه چاپ کردند بچه‌ها شروع کردند زمین مدرسه را خرید و فروش کردن، قیمت زمین در مدرسه می‌رفت بالا می‌آمد پائین، بچه‌ها ثروتمند و فقیر می‌شدند. تا شش‌سالگی دیگر کاسب شده بود، می‌توانست پیشنهادهای کاسبی بدهد به بابا و مامانش. بعد باید آخر هفته محاسبه می‌کرد سود و زیان کاسبی‌اش چقدر است.

 بابای ما خدا رحمتش بکند چقدر در این زمینه‌ها مقید بود، ایشان بنده را وادار می‌کرد تابستان‌ها، حالا تابستان‌ها همۀ بچه‌هایشان را وادار می‌کنند به کار فرهنگی، ما هم بچه آخوند بودیم مسجد داشت، کتابخانه داشت؛ دیگر بعضی از این بزرگان و بانیان محترم جلسه جوان‌های همراه ابوی ما بودند می‌دانند دیگر! تابستان برعکس، ما را می‌گذاشت سرکار، نجاری، یک‌سال رفتیم آهنگری کردیم، یک‌سال جوشکاری کردیم، دیگر من شده بودم مسئول پایگاه بسیج و... دیگر خیلی سر و صدا و اینها من دیگر نمی‌روم کاسبی، ولمان کن بابا، تو رو خدا، خواهش می‌کنم. دیگر دید در مغازه جایمان نیست و اینها گفت برو کتاب بفروش ما را وادار کرد آن تابستان آخری که زورش به ما رسید. بعدش الحمدلله جنگ شد ما در رفتیم، می‌رفتیم کنار به اصطلاح خیابان در همین میدان انقلاب بساط کتاب، حالا مثلاً داغون می‌شدیم تا شب برگردیم. بعدش او می‌گفت خوب است، بعد می‌گفتم آخر من این قیمت‌هایش این‌جوری بود الآن پول این‌جوری؛ می‌گفت: آن مهم نیست، مهم این است که وایستادی کار کردی.

آقا در متن زندگی، در متن کاسبی، در متن رسیدن به منافع خودت است که بندگی خدا محقق می‌شود.

 

نظرات

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...