کلیپ تصویری | اباعبدالله حسین(ع) با افتخار میفرمود: من فرزند خدیجهام(س)
شناسنامه
- تولید: بیان معنوی
- زمان: 04:15
- دریافت با کیفیت (پایین(12مگابایت) | متوسط(18مگابایت) | بالا(41مگابایت))
- آپارات
متن:
من از حضرت خدیجه(س) زیاد نقل تاریخی نشنیدم. ولی میخواهم به یاد عظمت ایشان یک آیهای از قرآن و یک کسی که با یک نسیمی به پیامبر ایمان آورد، قصهاش را بگویم.
نجاشی پادشاه حبشه. رفتند پیشاش از طرف پیامبر، آیات قرآن را خواند. خواندند برایش. قرآن حال او را نقل میکند. «وَ اِذا سَمِعوا ما اُنزِلَ الی الرَسول تَری أَعیُنَهُم تَفیضُ مِنَ الدَّمع»؛ وقتی که آیات قرآن را برایش خواندند، میبینی که دارد گریه میکند، اشک میریزد. «مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ»، حق را شناخت همانجا. «یَقولونَ رَبَّنا آمَنّا فَاکتُبنا مَع َالشّاهِدین»، خدایا ما ایمان آوردیم. همانجا نجاشی میخواست بفرماید شما درست میگویید. آن مسلمانی که آمده بود حالا یا بیسلیقگی کرد یا خوشسلیقگی، گفت آقا ما مثل شما عیسی را پسر خدا نمیدانیم. آقای نجاشی گفت درست است. همانجا کشیشهایی که وایستاده بودند شروع کردند مثلاً بد نگاه کردن. نجاشی بعدها از دنیا رفت. نرسید بیاید پیش رسول خدا. خبر داد جبرئیل. ببینید آدم اشکش به خدا در میآید برای این صحنه. رسول خدا مردم را جمع کرد گفت: نجاشی از دنیا رفته، از دور برایش میخواهم نماز بخوانم، بیایید نماز بخوانیم. منافقین توی مدینه مسخره کردند پیغمبر را. میگویند کافری را که ندیده دارد رویش نماز میخواند. ایستاد برایش نماز خواند. آنوقت خدیجهای که در کنار رسول خداست، میخواهید چهجوری دل ببرد از پیغمبر؟ خدیجهای که وقتی داشت از دنیا میرفت، گفت یا رسولالله ببخشید من نتوانستم به تو خدمت کنم. خدیجهای که کاروانش از کلّ کاروان قریش بزرگتر بود وقتی راه میانداخت برای شام، کفن برای خودش نداشت موقع جان دادن. چهجوری ایمان آورد به پیامبر؟
الهی دور امیرالمؤمنین علی(ع) بگردم. ولی امیرالمؤمنین هر چه پیغمبر در غار حراء شنید، شنید. فرمود: علی جانم هر چه من میشنوم تو میشنوی، هر چه من میبینم تو میبینی، فقط تو پیغمبر بعد از من نیستی. ولی آمد خانه خدیجه هیچی ندیده بود! نمیخواهم ترجیح بدهم. عظمت امیرالمؤمنین یک جای دیگر، به دلایل دیگری ثابت است. همان دم در ایستاد، بله یا رسول الله!
آمد خانه بعد از غار حراء و آن عظمت نزول وحی، فرمود: خدیجه من پیامبر هستم. فرمود: من به تو ایمان آوردم. تمام! این چقدر شخصیت با عظمتی است! این صحنههای عجیبی که توی تاریخ از این محبت نقل میشود. باید این محبت فوقالعاده باشد تا فرزندی به نام فاطمۀ زهرا(س) در این مغناطیس شدید محبت خدا روزی کند به حضرت خدیجه(س).
چقدر ائمه هدی، و در بین ائمۀ هدی، چقدر حضرت اباعبدالله الحسین یاد میکرد از حضرت خدیجه! میفرمود: من فرزند خدیجهام! اصلا ً این را با یک افتخاری بیان میکرد. امام حسن(ع) که اصلاً میفرمود، حسینم شباهت به کی دارد، کی که شباهت به کی، هر کسی را، فرمود: ولی من شبیه حضرت خدیجه هستم. حضرت خدیجه یک فوقالعادگی خاصی دارد.
میفرمود: من فرزند خدیجهام! اصلا ً این را با یک افتخاری بیان میکرد.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید