جهاد تبیین - جلسه هشتم
مظلومیت اولیاء خدا تصادفی نیست؛ هرکسی درست دینداری کند مظلوم واقع میشود/ وقتی بهخاطر اجرای دین و عقلانیت در ادارۀ جامعه، مظلومیت قطعی است؛ پس تبیین هم لازم است
شناسنامه:
علیرضا پناهیان، در هشتمین جلسۀ جهاد تبیین:
تا اینجای بحث چند دلیل برای ضرورت جهاد تبیین مطرح شد، یکی دیگر از ضرورتهای تبیین، بهخاطر مظلومیتی است که در اثر اجرای احکام دین و عقلانیت در ادارۀ جامعه، برای دینداران پدید میآید.
برنامۀ دین بهگونهای است که اگر کسی بخواهد دینداری کند مظلوم واقع میشود. انسان دیندار به همۀ حق خود نمیرسد. در مسیر دینداری و امتحانات الهی، شما مجبور میشوید داوطلبانه یا عاقلانه و گاهی عاشقانه، از بخشی از حقّ خودتان بگذرید برای اینکه به منفعت بالاتری برسید.
هیچیک از اولیاء خدا به همۀ حقشان نرسیدند. حقخوری دربارۀ اولیاء خدا بیش از همه بوده و در این میان امیرالمؤمنین(ع) مظلومترین است «أَنْتَ أَوَّلُ مَظْلُومٍ وَ أَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقَّه» این مظلومیت برای اولیاء خدا تصادفی نیست.
چهار دلیل برای مظلوم واقع شدن دینداران واقعی میتوان بیان کرد، که برخی جنبۀ فردی و برخی جنبۀ اجتماعی دارد:
دلیل اول به ارتباط ما با خدا برمیگردد و یک موضوع فردی است. اخلاص و دوری از ریا و پنهان کردن برخی از حسنات یک امر لازم است. وقتی شما کار خیری مثل کمک به فقرا انجام دادی و پنهانش کردی، طبیعتاً قدردانی نمیشوی و چهبسا مذمت بشوی که چرا کار خیر انجام نمیدهی؟ شما هم نمیتوانی از خودت دفاع کنی لذا مظلوم میمانی.
دلیل دوم این است که آدمهای بدی در جامعه هستند که حقت را میخورند و شما باید آنها را تحمل کنی، با آنها مدارا کنی و آنها را ببخشی. یک کسی حق تو را خورده ولی شما حتی نباید غیبتش را بکنی و آبرویش را ببری، لذا شما مظلوم واقع میشوی. البته شاید گاهی لازم باشد که آدم یک کسی را رسوا کند مثلاً برای اینکه او آبروی جامعۀ اسلامی را برده است. ولی غالباً اینطور نیست.
بسیاری از اوقات، شما با رعایت دستورهای اخلاقی اسلام، مظلوم واقع میشوید؛ شما باید آدمهای بد را در جامعه تحمل کنی، باید گنهکار را ببخشی، گناهش را ندیده بگیری و حتی غیبتش را هم نکنی. بسیاری از دستورهای اخلاقی به نفع گنهکارهاست؛ به نفع مؤمنها نیست.
ساخت دین یا نرمافزار دین اینطور است که آدم در مسیر دینداری باید از برخی حقوق خودش صرفنظر کند. بعضی از آدمها خیلی حقطلب و عدالتطلب هستند، اما بعداً منحرف میشوند. اینها کسانیاند که حاضر نیستند از حق و عدالت به نفع خودشان چشمپوشی کنند. زبیر یک نمونه از این افراد است.
دلیل سوم، نوع ارتباط تو با برادران دینی است که از تو ضعیفترند و تو باید پله بشوی تا آنها بالا بروند. در روایت هست که اشتباه یا تقصیر برادر دینیات را برعهده بگیر و کار خوبت را به او نسبت بده... به عهده گرفتن تقصیر دیگران، موجب میشود انسان مظلوم بماند اما خیلی زیباست.
دلیل چهارم برای مظلومیت، گذشتن از حق فردی بهخاطر مصلحت جامعه است اولیاء خدا خیلی وقتها به همین دلیل مظلوم واقع میشوند.
رهبر یک جامعه، فرماندار یک شهر، امام جماعت یک مسجد، مدیر یک مدرسه، یا حتی پدر و مادر، گاهی بهخاطر مصالحی نمیتوانند همهچیز را توضیح بدهند و از حق خودشان دفاع کنند و این موجب مظلومیت آنها میشود. باید طوری تربیت بشویم که برای مظلومیت و اجرا نشدن عدالت درباره خودمان باید آماده باشیم.
علت مظلومیت شهید بهشتی این بود که امام(ره) نمیتوانست از ایشان در مقابل بنیصدر طرفداری کند تا همهچیز روشن بشود. امام(ره) بعدها فرمود: «والله قسم، من رأی به ریاستجمهوری بنیصدر ندادم» چرا از اول نگفت؟ چون بهخاطر مصالح جامعه نمیشد گفت. الآن هم نمیشود بعضی از موارد را شفاف توضیح داد.
ربط این موضوع به جهاد تبیین چیست؟ وقتی بهخاطر احکام دینی و عقلانیت در ادارۀ جامعه، مظلومیت یک امر قطعی است حتماً باید تبیین صورت بگیرد، مثلاً باید گفت: رهبر جامعه بهخاطر مصالح کشور نمیتواند همهچیز را شفاف بگوید... مدام باید تبیین کنیم؛ چون چالشها و ابهامهایی پیش میآید که محلّ امتحان مردم است و چارهای جز تبیینکردن نیست.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید