شرح سخنرانی 14 خرداد رهبری در گفتگوی زندۀ تلویزیونی شبکه یک
راهزنهای هویت اصیل ایرانی، غربزدههاییاند که ما را از شاهنامۀ فردوسی جدا میکنند؛ درحالیکه خون شاهنامه در وجودمان جاری است/ دین نرمافزاری است برای اینکه ما با فرهنگ شاهنامه باقی بمانیم؛ یعنی با همان فرهنگ قدرتمندی، سلحشوری، جوانمردی، گذشت و مبارزه با ظلم
شناسنامه:
- زمان: 1401/03/14
- مکان: شبکه یک - برنامه امام امت
- موضوع: شرح بیانات رهبر انقلاب در سخنرانی ۱۴خرداد
- صوت: اینجا
- فیلم: اینجا
شرح سخنرانی ۱۴خرداد رهبری در گفتگوی زندۀ تلویزیونی شبکه یک:
یکی از مباحث محوری در بیانات ۱۴خرداد رهبر انقلاب، بحث هویت بود. اساساً «هویت» خاصیتش این است که معمولاً خیلی دیر درک میشود، یعنی ممکن است خیلی دیر برای افراد جا بیفتد که چه هویتی دارند؟ مثلاً هویت صنفی، هویت قومی و...
اما هویت فرّار است؛ همان هویتی که دیر شکل میگیرد، به آسانی میشود این هویت را شکست، یعنی دیگران میتوانند حمله کنند و هویت انسان را از او بگیرند و در ضمنِ آن، اعتماد بهنفس و عزتش را هم بگیرند.
رهبر انقلاب تأکید میفرماید که هویت انقلاب را درک کنید و مواظب باشید این هویت را از شما نگیرند... بخشی از جهاد تبیین و فعالیت تبیینی عمیق ما همین است که این هویت را درک کنیم.
در این ۴۰سال، تلاش عجیبی در داخل کشورمان صورت گرفت برای اینکه یک هویت وارداتی به ما داده شود، یعنی هویت اصیل ایرانی و انقلابی ما را انکار بشود و بهجای آن، یک هویت غربی به ما داده شود.
مثلاً مفهوم دموکراسی را گرفتند و کسانی در حد رئیسجمهور گفتند «ما بهسوی دموکراسی غربی پیش میرویم!» یعنی این مردمسالاری که در کشورمان هست، شبیه کردند به آنجا! درحالیکه رهبر انقلاب بارها فرمودند این دموکراسی که در ایران داریم، مردمسالاری دینی است؛ برآمده از دین و نشأتگرفته از تعلیمات انبیاء است و با دموکراسی غربی فرق میکند.
روح حاکم بر همۀ برنامهها و همۀ آموزشهای ما باید تقویت این هویت باشد، وقتی جوان ما از دبیرستان بیرون آمد، باید یک جوان ایرانیِ اصیل با یک تعریف مشخص باشد و اینقدر به ایرانی بودن خودش افتخار کند که دلش برای هیچ کجای عالم، لَک نزند!
این هویت اصیل ایرانی ما راهزنهایی دارد که همان غربزدهها هستند. اگر اسلام و انقلاب را هم کنار بگذارید، ما «ایرانی» هستیم، ما بهجای اینکه هویت خودمان را از شاهنامه بگیریم، نباید از غربیها بگیریم، راهزنهای هویت، غربزدههایی هستند که ما را از شاهنامۀ فردوسی جدا میکنند درحالیکه خون شاهنامۀ فردوسی در وجودمان جاری هست.
اگر بچههای ما روی شاهنامه، خوب کار کنند، وقتی شخصیت امام را ببینند، متوجه میشوند ایشان مثل رستمِ دستان است؛ البته در جلوههای دیگری. دین هم نرمافزاری است برای اینکه ما با فرهنگ شاهنامه باقی بمانیم، یعنی با همان فرهنگ قدرتمندی، سلحشوری، جوانمردی، گذشت، مبارزه با ظلم و...
اگر به شاهنامه برگردید، میبینید که این صفات خوب، در انقلاب ما هم جریان دارد، حتی برخی ضدانقلابها که نمیخواستند برای تقدیر از سردارسلیمانی، از ادبیات دینی و انقلابی استفاده کنند، مجبور شدند برای احترام به او، او را با شخصیتهای شاهنامه مقایسه کنند؛ این یعنی همه قبول دارند که انقلاب در جهت روحیه اصیل ایرانی است
غربزدهها تأمینکنندۀ ویژگیهای ایرانی ما هم نیستند، ما بالاخره بهعنوان یک ایرانی، برای خودمان یک تاریخی داریم، یک عقل و فهمی داریم، یک موقعیتی برای تأثیرگذاری در عالم داریم، چرا از این امکانات استفاده نکنیم؟!
غربزدهها اولاً خودشان آدمهای بیهویتی هستند و همانطور که میدانید عنصر اصلی هویت، عزت است. وقتی ایمان ضعیف میشود، انسان در یک جای دیگری دنبال عزت میگردد. قرآن میفرماید: «أَیَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ» امام(ره) هم میفرمود: وقتی دشمنان از شما تعریف کردند، آنموقع آغاز بدبختی شما است.
غربزدگی را فقط در یک جریان سیاسی پر سر و صدا نباید ببینیم، بلکه این غربزدگی در بدنهای از عناصر فرهنگی جامعۀ ما جاری شده است. حتی مرعوب شدن نسبت به غربزدهها هم در لایهای از انقلابیون هست.
روحیۀ غربزدگی روحیۀ هویتزدا است. کسی که با افتخار و روشنبینی نسبت به آینده، و با دیدن وجوه مثبت قوی، از انقلاب و هویت ایرانی انقلابی دفاع نکند، دچار ویروس غربزدگی شده، حالا چه انقلابی و نمازخوان باشد چه نباشد!
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید