کلیپ تصویری | اگر مدارس کنترل تمایلات را در دانش آموزان افزایش ندهند، چه اتفاقی میافتد؟
شناسنامه
- تولید: بیان معنوی
- زمان: 03:46
- دریافت با کیفیت پایین | (10مگابایت))
متن:
ما اگر کنترل تمایلات یا قدرت مدیریت بر علاقهها را در افراد افزایش ندهیم به پرورش دیگر استعدادها بپردازیم طبیعتاً پیشبینی میکنید که چه اتفاقی میافتد؟ یک، هر استعدادی پرورش پیدا بکند احتمالاً گذراست. مثل بچههایی که یک مدتی درس میخوانند بعد دیگر درس نمیخوانند، یک مدتی با ادب هستند بعد دیگر بیادب میشوند، یک مدتی خیلی از اهداف را ظاهراً بهش آدم رسیده دربارۀ آنها بعد میبیند که نه متأسفانه این اهداف را در مورد آنها بهش نرسیده.
یک مدتی اهل تحصیل است بعد دیگر اهل تحصیل نیست، یک مدتی اهل خلّاقیت است ولی خلّاقیت از یک جایی به بعد محدود میشود. دوستان حتماً توجه دارند برای ارزیابی میزان موفقیت یک مدرسه باید بعد از پایان تحصیلات دوران دانشگاه آن دانش آموز برداشت او را بررسی کرد که حالا یک آقای دکتر مدیر خلّاق یا تکنسین یا متخصص خلّاق و بقیۀ ویژگیهایی که همیشه دنبالش هستیم توی آموزش و پرورش مینویسیم کنار همدیگر، شده یا نه؟ بعد چند نفر در این مسیر ریزش داشتند؟ بعد چه مقدار از این ریزشها را برنامۀ تربیتیای که آن زمان در اوائل راه خودش را موفق بوده، موفق نشان میداده، مقصر بوده. یعنی همان برنامه. در بعضی از مدارس به سهولت میآیند میگویند بچهها به میل خودتان بیایید کار آزمایشگاهی انجام بدهید. اینجا قدرت کنترل تمایلات را رها کردند، فقط استعداد مهندسی، شیمی، ریاضی، فیزیک او را دارند پرورش میدهند، بعد از یک مدتی تمایلات آزاد و هرزۀ او میآید میزند بالا و او را از همین فعالیتها باز میدارد اگرچه یک مقداری حافظهاش پر شده.
یک اتفاق دیگری که میافتد، اگر ما تمایلات را کنترل نکنیم و مهارت قدرت مدیریت تمایلات را افزایش ندهیم این هست که افراد را به بردگی کشیدیم. یعنی آمدیم بدون اینکه قدرت انسانی، شخصیتی او را بالا ببریم، او را محدود کردیم در یک استعداد خاص و او را به نوعی به بردگی کشیدیم که تو باید برای این استعداد زندگی کنی و با این استعدادت در خدمت جامعه باشی. افراد متخصص ضعیف خیلی زیاد هستند که محصول همین آموزش و پرورشهای ما هستند که در جهان خیلی رایج است.
البته من باید با کمال تأسف عرض بکنم که تنها کشور، تأسف نمیخورم، از این جهت که خودِ ما اگر این سخن صحیح است بهش عمل نمیکنیم کشور دیگری به این حرف عمل میکند، نزدیکترین کشور در هدفگذاری تعلیم و تربیت به این صورت را کشور ژاپن دید خصوصاً با یک مقالهای که اخیراً دیدم در اصلاحاتی که برای اهداف آموزش و پرورششان گذاشتند، منتها به نظر بنده آنها هم هنوز درک نکردند که هدف کنترل مدیریت، کنترل و مدیریت تمایلات در کنار سه هدف دیگر قرار نمیگیرد، بلکه محور هست و دیگر اهداف همه ذیل او تعریف میشوند. چه اشکالی دارد ما حافظۀ بچه را و آشنایی و آگاهیهای متنوع و متعددش را و خیلی از مهارتهای دیگرش را در خدمت مدیریت تمایلات او قرار بدهیم؟ در این صورت دو آسیب بزرگ را دچار نخواهیم شد.
اگر موفق بشویم، موفقیت کمی و کوتاهمدت پیدا نکردیم. اگر موفق بشویم در یک استعداد کسی را به بردگی نکشید.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید