کلیپ تصویری | توهین به دبیرستانیها
شناسنامه
- تولید: بیان معنوی
- زمان: 04:38
- منبع: نقد جایگاه دبیرستانیها در ساختار فرهنگی کشور
- دریافت با کیفیت (پایین(8مگابایت) | متوسط39مگابایت) | بالا(55مگابایت))
- آپارات
متن:
در جامعۀ ما به دبیرستانیها توهین میشود. آن توهین هم این است که نامشان را میگذارند دانش آموز. باید دبیرستانی که کاملاً متفاوت شده با دوران دبستان نام دیگری به خودش بگیرد، تا این دبیرستانی متوجه بشود برخورد جامعه با او مانند برخورد هفت سال قبل نیست.
«توهین به دبیرستانیها»
شما وقتی که نام دانشآموز روی دبیرستانی میگذارید، در واقع دارید حسّ مسئولیت را از او میگیرید. درحالیکه او دوست دارد احساس مسئولیت بکند، مسئولانه و مؤثر در جامعه حاضر بشود، درحالیکه دبستانی دوست دارد متأثر باشد و با مسئولیناش ارتباط برقرار کند. اینکه دوست دارد متأثر باشد هماهنگ کند خودش را با معلم و پدر و مادر، و از آنطرف دوست دارد با مسئول خودش، ولیّ خودش در خانه، در مدرسه خودش را به مسئول خودش نزدیک بکند این کاملاً عوض میشود، دوست دارد حالا خودش مسئول بشود و خودش تأثیرگذار بشود. همین نام دانشآموز که مشترک است، یک دفعهای دبیرستانی را دچار اشکال میکند اِ! مثل اینکه من هنوز مسئول نیستم نه؟ هنوز نمیتوانم مؤثر باشم؟ انگار جامعه این حسّ مسئولیتپذیری او را دارد پس میزند، میگوید تو مسئول نیستی. درحالیکه خدا بهش گفته تو مسئول هستی، مکلّف هستی. خب اینجوری سنّ بلوغ اجتماعی جوانهای ما دیر آغاز میشود. لااقل چهار سال. چهار سال بسیار طلایی. حتی بیشتر از چهار سال باید گفت. ولی لااقل چهار سال دیرتر آغاز میشود بلوغ اجتماعی این نوجوان و این ضربهای است که جامعه به او میزند.
در اوایل انقلاب به واسطۀ یک خودِ متن انقلاب، دو دفاع مقدس، این کسانی که با کلمۀ دانش آموز به آنها حسّ بیمسئولیتی تزریق میشود، آمدند توی میدان جنگ، خودی نشان دادند و تأثیری گذاشتند و احساس مسئولیت کردند غوغا بهپا کردند و نجات پیدا کردند از این فضایی که امروز هست.
مملکت را به اینها سپردیم امنیتاش را فراهم کردند جان دادند در این راه. فقط هم جان نبود که بدهند! کلی هنرآفرینی کردند در رزم. دانشگاههای نظامی جهان شاگردشان شدند. در تمام دافوسها مثلاً میآیند درسهایی که این بچهها دادند را دارند یاد میگیرند. یک مشت دبیرستانی فوقش حالا یکی دو سال بالاتر. چه کردند اینها؟ با کمترین آموزش بالاترین خلاقیتها در میدان عمل قرار گرفتند.
انشاءالله عقلاء جامعه، مسئولین فرهنگی جامعه بیایند به اینجور کارهای اساسی بپردازند. موعظه کردن و نصیحت کردن کار اساسی نیست. موعظه و نصیحت مثل پری است که دست خادمین حرم امام رضا هست، آن پر کاری نمیکند که! جمعیت را که جابجا نمیکند، یک علامت است مثلاً اینطرف بفرمایید. حالا شما پر را مقایسه کنید با در. در را ببندند، در را باز کنند، چهار تا درِ دیگر را باز کنند. چقدر تأثیر دارد در حرکت یک جمعیتی مثلاً در حرم؟ خب، اینجور نظامها و ساختارهای فرهنگی اینها مثل در گشودن است به روی جامعه. شما وقتی که نام دانش آموز روی دبیرستانی میگذارید در واقع دارید حسّ مسئولیت را از او میگیرید. خب اینجوری سنّ بلوغ اجتماعی جوانهای ما دیر آغاز میشود. لااقل چهار سال. چهار سال بسیار طلایی.
تهیه شده از مبحث « اجتماع دهه هشتادیها، دی ماه 1401»
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید