کلیپ تصویری | اِلهی مَنْ لی غَیْرُک
شناسنامه
- تولید: بیان معنوی
- زمان: 01:18
- منبع: واقعبینی و احساسات معنوی در قرآن؛ با نگاهی به تفسیر سورۀ محمد(ص)/ ج۶
- دریافت با کیفیت بالا(8مگابایت))
- آپارات
متن:
یک کسی یک مهمانی داشت، یک غلامی هم داشت این غلام بالاخره در ضیافت کمک میکرد. این هم جلوی مهمان هی شرمنده میشد از خرابکاریهای این غلام، هی داد میزد سرش، میگفت بابا به تو گفتم ظرف را اینجوری بیاور، بابا این آش را نریز، آن. بعدش هم هی گِله میکرد. یَک غلام بیخودی است این! نمیدانم بد و بیراه پشتسرش میگفت پیش این مهمان، خودش هم خسته بود این میزبان از دست این غلام. همینجوری که داشتند غذا را میخوردند این غلام حالا سفره را چیده بود و رفته بود با همۀ خرابکاریها و غُرهایی که این زده بود، یک دفعهای سر و صدا از توی کوچه شنید. بلند شد رفت یک مدتی طول کشید برگشت. مهمان گفت چی شد؟ گفت هیچی غلام من را داشتند توی کوچه میزدند. رفتم پدرشان را درآوردم. غلام من را میزنید؟!
مهمان برمیگردد میگوید خب تو تا الآن داشتی بد و بیراهش را میگفتی، چهجور رفتی اینقدر دفاع کردی ازش؟ میزبان یک دفعهای برگشت گفت: خب آخر او کسی غیر از من ندارد. میبینید چقدر قشنگ است ترسیم میشود توی این داستان که «إلهی مَن لی غَیرُک».
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید