خلاصۀ ۹ صفحهای مبحث «چگونه آسودهتر زندگی کنیم؟»(با فشردگی ۱۵ درصد)
شناسنامه:
- زمان: محرم ۱۳۹۶
- مکان: تهران، حسینیۀ آیت الله حقشناس(ره)
- موضوع: چگونه آسودهتر زندگی کنیم؟
- متن جلسات: اینجا
- صوت جلسات: اینجا
- تعداد: ۱۲ جلسه
ضرورت مدیریت «راحتطلبی»
«راحتطلبی» اولین انگیزۀ رفتارهای انسان است؛ امّا بیشترین خطای ما این است که با «راحتطلبیِ مطلق» زندگیمان را به هم میریزیم. چون همۀ لذتها فقط در آسودگی پدید میآید باید هم با راحتطلبی مبارزه کنیم و هم برای خودمان راحتی فراهم کنیم.
بشر امروز، هم راحتطلب است و هم راحتیهایش را از دست داده است، چون نمیداند چطور باید به «راحتی» برسد. راحتطلبی یک امر غریزی است امّا میتواند تورم پیدا کند، سرطانی شود و انسان را به سقوط بکشاند. مسئولیت ما کنترل و مدیریت راحتطلبی است، نه اینکه آن را نابود کنیم. ما وظیفه داریم برخی از راحتیها و آسودگیها را برای خودمان فراهم کنیم. با مدیریتِ رنج، میتوان از رنجها بهره برد؛ مثل «مدیریت آبشار برای تامین انرژی» که در این صورت، رنج میتواند به عاملی برای رشد و لذتِ ما تبدیل شود.
یکی از علتهای دینگریزی این است که بعضیها فکر میکنند دینداران دنبال آسایش و لذت نیستند و دین باعث رنج و سختی است. این سوءتفاهم بزرگ باید برطرف شود. در حقیقت، دین برای زندگیِ راحتتر و آسودگی بیشتر است و زندگیِ غیردینی عامل سختی و دشواری است. خداوند میفرماید: «مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً؛ هر کس از یاد من رویگردان شود، زندگى (سخت و) تنگى خواهد داشت» (طه،124)
دین علاه بر اینکه اصرار دارد ما به یک زندگیِ آسوده در همۀ ابعاد -جسمی و روحی، شخصی و اجتماعی، شغلی و غیرشغلی- برسیم، برنامه هم دارد و تکنیکهای بسیاری به ما یاد میدهد. اگر ما از دین برای کسبِ راحتی و آسودگی استفاده کنیم آنوقت فرق بین مؤمن و غیرمؤمن، شناخته میشود و فایدۀ دین کاملاً معلوم میشود. هر مؤمنی که شادتر، آرامتر، آزادتر، آسودهتر زندگی کند، برای دیگران الگو میشود.
آرامش و آسودگی -حتی در اوج گرفتاریها- یکی از شاخصهای زندگیِ درست و سالم است. داشتنِ زندگی آسودهتر صرفاً به منفعت شخصی ما مربوط نیست، بلکه رسالت اجتماعی، تاریخی و مهدویِ ماست. باید از جامعه خودمان شروع کنیم تا بتوانیم روی جامعه جهانی هم اثر بگذاریم.
آسودهتر زندگیکردن، شاخص معنویت است و آسوده نبودن، علامت دوری از خداست. اگر میخواهی بدانی که آیا به خدا مقرب شدهای یا نه؟ میزان آسودگی خودت را بسنج. اگر دیدی آسودگیات کم است و به هم ریختهای، بدان که از خدا دور هستی. آدمِ نزدیک به خدا که «بههمریخته» نمیشود.
برخی از مهمترین راههای کاهش رنج و رسیدن به آسودگی بیشتر
- پذیرش قطعی بودن رنج در زندگی
اولین قدم برای رسیدن به زندگیِ آسوده، این است که بپذیریم رنج قطعی است و جزء لاینفکّ زندگی انسان است. چرا باید رنج بکشیم؟ انسان طوری آفریده شده است که بتواند ارزش تولید کند. انسان برای اینکه ارزشمندترین موجود و اشرف کائنات باشد باید «انتخاب» کند. اگر در انسان یک علاقه وجود داشته باشد زندگی او با زندگیِ حیوان یا فرشته فرقی ندارد، چون آنها یک علاقه دارند و همان را دنبال میکنند. برای اینکه انتخابِ ما ارزش پیدا کند، باید به چند چیز علاقه داشته باشیم و مجبور باشیم یکی را انتخاب کنیم؛ وقتی یکی را انتخاب کردیم طبیعتاً باید از علاقههای دیگر، جدا شویم و جداشدن از علاقه یعنی رنج. پس رنج بهطور طبیعی با انسان همراه است.
- تفکر
امام صادق(ع) میفرماید: «إِنَّ صَاحِبَ الدِّینِ فَکَّرَ فَعَلَتْهُ السَّکِینَة؛ انسانِ دیندار فکر میکند و به آرامش میرسد.» (امالی، شیخ مفید، ص52) این روایت «فکر» را بهعنوان یک راه کلی برای رسیدن به آرامش معرفی میکند. یک نمونه برای رسیدن به آسودگی با تفکر، این است که ببینی چیزی که الآن برایت مهم است، دورۀ اهمیتش کِی تمام میشود؟ اگر روزی را ببینی که دیگر آن موضوع برایت مهم نیست، اهمیتش پیش تو کاسته میشود؛ آنوقت راحت میشوی.
- دانستن فلسفۀ رنجهای زندگی
فلسفۀ رنجهای زندگی را بدانیم، اگر هربار که خدا ما را دچار رنج و سختی میکند، متوجه حکمت آن رنج و سختی باشیم آرامشمان را از دست نمیدهیم. اگر عمیقاً فلسفۀ وجود رنج و مشکلات زندگی را درک کنیم، میتوانیم رنجهای نابجا را کم کنیم، آرامشمان را حفظ کنیم و حتی میتوانیم از مشکلات اجتنابناپذیر دنیا حداکثر استفاده را ببریم. در این صورت رنجها مفید خواهند بود، نه متوقفکننده؛ همانطور که بعضیها روی امواج دریا موجسواری میکنند.
یکی از فلسفههای رنج این است که خوبیها و فضائل انسان، با رنجهای پیاپی آشکار میشود، امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «عِنْدَ تَعَاقُبِ الشَّدَائِدِ تَظْهَرُ فَضَائِلُ الْإِنْسَان» (غرر الحکم، ص454) امام زینالعابدین(ع) میفرماید که در روز عاشورا هرچه جنگ شدیدتر و سختتر میشد رنگ چهرۀ پدرش و برخی از اصحاب خاص آن حضرت درخشش بیشتری مییافت و جسم و جانشان آرامتر میشد. (معانی الاخبار، ص288)
حکمت دیگر رنج این است که اساساً حیات دنیا بهگونهای است که «اگر انسان در دنیا رنج نکشد، فاسد میشود.» همانطور که اگر جسم انسان مدتی بیتحرک بماند، ضعیف و مریض میشود. اگر به اطراف خود نگاه کنید حتماً انسانهایی را میبینید که در اثر رفاهزدگی فاسد شدهاند. بعضی خانوادهها از سرِ دلسوزی میخواهند به فرزندشان رنج نرسد، لذا با محبت نابجا بچه را فاسد میکنند.
رنج گاهی برای این است که خراب و فاسد نشویم و گاهی برای این است که خرابیهای ما درست شود. یکی از خرابیها «تکبّر» است که مثل علف هرز در وجود ما رشد میکند. تا انسان یکمقدار خوب میشود، دچار تکبر میشود، لذا باید مدام تکبر را از بین ببریم. اگر خودمان در جانمان تذلّل و فروتنی پدید بیاوریم، خیلی از بلاهای ما از بین میرود.
لذتهای دنیا برای این است که وقتی خدا دربارۀ بهشت توضیح میدهد، بتوانیم تا حدی بهشت را تصور کنیم. به همین ترتیب فلسفۀ رنج هم این است که تا اندازهای جهنم را درک کنیم. دردهای دنیا برای این است که بفهمیم اصلِ رنج در جهنم است و از آن دوری کنیم. اگر خودت جهنم را بفهمی و از آن بترسی، دیگر نیاز نیست با رنج و مشکلات به تو بفهمانند.
- دنبال مقصر نبودن
یکی از عوامل نداشتن آسودگی این است که برای رنجها مقصّر پیدا کنیم؛ ما میخواهیم بر سر مقصّر فریاد بکشیم و از او انتقام بگیریم. ممکن است اطرافیان ما یا شرایط بد اجتماعی و مدیریتی، موجب اذیت و ناراحتی ما شوند، برای رفع آن باید تلاش کنیم امّا نه با «بههمریختگی». اگر یک دزد، اموال ما را دزدید، قبل از اینکه به هم بریزیم، حواسمان باشد که خداوند بهخاطر برخی مصالح و حکمتها اجازۀ وقوع چنین اتفاقی را داده است. اول آرامشت را حفظ کن و بعد اقدام لازم را انجام بده.
- محبت
یکی از شاهراهها و راههای باعظمت رسیدن به آسودگی «محبت» است. با محبت نهتنها راحتیها افزایش مییابد، بلکه سختیها هم بهتر تحمل میشود. محبت خدا، محبت اولیاء خدا و محبت خلق خدا درهمتنیده و افزایندۀ یکدیگرند. محبت خدا و اولیائش سختیِ راه خدا را آسان میکند، محبت خلق خدا نیز سختیهایی را که از جانب مردم میرسد، آسان میکند. محبت به امام حسین(ع) عالیترین نوع محبت است، بیشتر غرق محبتش بشویم تا به همۀ خیر دنیا و آخرت برسیم.
- پرهیز از شادیهای بیخود
هرمقدار از چیزهای بیخود خوشحال شوی، بههمان مقدار از چیزهای بیخود ناراحت میشوی. در بعضی از خوشیهای بیخود و بیهوده، خدا یک ناراحتیِ بیخود برایت پیش میآورد، چون خوشش نمیآید بندهاش کوچک و حقیر باشد.
- انتخاب برخی از رنجها
وقتی خودت برخی از رنجها را انتخاب کنی، خدا دو یا چند برابر آن از رنجت کم میکند؛ مثل انفاق (در انواع مختلفش).
- استقبال از رنجهای خدا خواسته
از رنجهایی که خدا برایت انتخاب میکند استقبال کن. عالیترین، پرسودترین و بابرکتترین رنج در حیات بشر رنجی است که جوانترها از پدرها و مادرها تحمل میکنند؛ رنج همسر در درجۀ دوم و رنج فرزند در درجۀ سوم قرار دارد و بعد هم رنج دیگران. اگر این رنجها پیش آمد استقبال کن. عدهای میخواهند خودشان را از این رنجها خلاص کنند امّا وضعشان بدتر میشود.
- دعا و توسل
مشکلات مؤمنین در دنیا بیشتر از دیگران است، چون خدا میخواهد مؤمنین را در این دنیا سالمتر نگه دارد تا در آن دنیا نعمت بیشتر به آنها بدهد. اگر مؤمنین بخواهند کمتر مشکل داشته باشند باید زیاد دعا و توسل کنند تا خدا مشکلاتشان را کم کند.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید