کلیپ تصویری | راز غربت حضرت فاطمه(س) و علت عدم رشد سیاسی جامعه
شناسنامه
- تولید: بیان معنوی
- زمان: 07:08
- دریافت با کیفیت پایین(13مگابایت)
متن:
یک مشکلی وجود دارد که حضرت زهرا(س) برای برطرف کردن این مشکل فریاد زدند، صدمه خوردند، ضجه زدند، چهل روز درِ خانۀ مهاجرین و انصار را زدند، این مشکل را نتوانستند برطرف کنند و حل نشد.
راز غربت حضرت زهرا(س) و...
همانطور که عرض کردم واقعاً سوگواریهای ما جستجویی است برای اینکه علت غربت اولیاء خدا را بررسی کنیم. فلسفۀ عزاداریهای ما رسیدن به این چراییهاست. اولاً مشکلی که حضرت زهرا(س) باهاش مواجه بودند مشکل یکی دونفر نبود. مشکل حضرت زهرا(س) با جامعه و با مدینۀ آن زمان بود. خب جامعه کجا بودند؟ بقیه چه میکردند؟ آنها صدای فریاد حضرت زهرا را نشنیدند مگر؟ آنها را کِی میخواهیم محاکمه بکنیم؟ چون ماها عادت داریم همیشه دنبال یکی دو تا ظالم بگردیم آنها را بد و بیراه بگوییم بقیۀ مردم را ول کنیم. اصلاً اصلیترین داغهای حضرت مال آن مردمی بود که در مقابل حقطلبی حضرت ساکت ماندند و حضرت را تنها گذاشتند و اجازه دادند ظلم به حضرت بشود. خب پس علت غربت را بیشتر باید در میان مردم جستجو کرد.
اگر میخواهیم برویم علت غربت حضرت زهرا(س) را جستجو کنیم که در واقع فلسفۀ عزاداریهای ماست باید برویم ببینیم جامعۀ مدینه دچار چه مشکلاتی است؟ جامعۀ مدینه هنوز اسلام سیاسی را باور نکرده بود.
مجری: چرا؟
برای اینکه قبل از اسلام اینها یک الگوی معنویت غیرسیاسی داشتند. چرا جامعۀ مدینه اسلام را پذیرفته بود، ابعاد مختلف دین را پذیرفته بود، اخلاقیات، عباداتش را، معنویاتش را، و حتی رسول خدا را تکریم میکرد، ولی از نظر درک سیاسی و انگیزۀ رفتار قویّ سیاسی به آنجا نرسیده بود که حضرت زهرا غریب نشود، حضرت علی غریب نشود (علیهم آلاف التحیة والثناء)؟
برای چی پیامبر گرامی اسلام که در این مدینه ده سال حکومت کرد ده سال در میان مردم بود، فهم سیاسی مردم را آنقدر چرا نتوانست بالا ببرند؟ پیامبر اکرم قبلۀ مردم را که درست کرد، نماز خواندنشان را که درست کرد، خیلی از احکام را که در مردم جاری کرد، قرآن را بین مردم جاری کرد نازل کرد تبیین کرد، چرا این بُعد سیاسی ماند؟ که حضرت زهرا(س) جنس غربتش جنس سیاسی بود. به این دلیل که مردم قبل از پیامبر اکرم یک الگوی معنوی غیرسیاسی داشتند. بعد از رحلت رسول خدا برگشتند به آن الگوی معنویت و دین غیرسیاسی. در قرآن کریم هم همین را میفرماید. میفرماید آیا شما رسول خدا از دنیا برود برمیگردید به وضع سابق؟ حالا وضع سابق چی بوده؟ حالا اگر بگوییم وضع سابق بتپرستی بوده، بعد از رسول خدا بت که نیاوردند مردم توی خانهشان. غسل انجام میدادند، نمیدانم طیب و طاهر میکردند خودشان را. حالا در اعقابشان در گذشتهشان اینها چه مشکلی داشتند که برگشتند به آن مشکل؟ این بود که قبلاً یک خانۀ کعبهای داشتند خدایی داشتند؛ ولی اینها در ادارۀ جامعۀ آنها نقشی نداشتند.
ببینید مردم مدینه چهجوری شد مسلمان شدند؟ ایام حج آمده بودند مکه در دوران جاهلیت، برای زیارت. بعد با پیغمبر پیمان بستند در جریان یک مراسم مذهبی دوران جاهلیت به نام حج اینها ایمان آوردند. حتی حج در زمان جاهلیت اینقدر محترم بود، رسول خدا(ص) که در شعب ابیطالب محاصره بود ایام حج آزاد بود. میتوانست راحت تبلیغ کند. برای چی؟ برای حرمت خانۀ خدا. ببینید چقدر مسئلۀ اصلی است عبادت؟! اینجوری نیست که یک شهری باشد مکه که حالا یک مسجدی هم یک گوشهاش هست. مدینه هم یک شهری باشد که بعضیها هم اعتقادات دینی دارند. اگر اینجوری بود شاید کار سادهتر بود. یعنی از ابتدا رسول خدا میآمد یک ذهنیت اسلام سیاسی در ذهن اینها ایجاد میکرد و دیگر این همه مشکلات پدید نمیآمد.
ولی اینها اهل عبادت بودند و خب آن عبادتهایی که داشتند عبادتشان ربطی به زندگیشان نداشت. ربطی به شیوۀ ادارۀ جامعه نداشت. عبادتشان نیامده بود قانونگذاری بکند شیوۀ برقراری عدالت را تعیین بکند. عبادتشان نیامده بود برای تکتک افراد مسئولیت ایجاد بکند آن هم مسئولیت اجتماعی، نه مسئولیت فردی. هر کی رفت توی فردیت خودش و منافع خودش. خب اینجا دیگر اصلاً نوبت به حقیقتی به نام ولایت نمیرسد.
همین معنویت سکولاری که خیلی جاها کرد خیلی جاها از منِ طلبه هم همین انتظار را دارند. میگویند مثلاً شمای طلبه چرا روضۀ حضرت زهرا را سیاسی میکنی؟ چهکار دارید بین نماز جماعت و وضعیت معیشتی و اقتصادی و شیوۀ تعامل مردم در فعالیتهای اقتصادی ربط برقرار میکنید. این مشکلی است که همین الآن هم هست. وقتی که حضرت زهرا (س) بحث فدک را مطرح میکنند یک موضوع سیاسی است. وقتی میآیند از مردم مهاجرین و انصار کمک میگیرند اینها یک موضوع سیاسی است. همه میدانستند حق با علی بن ابیطالب است. میگفتند حالا زیاد تفاوتی ایجاد نشده، حالا بعداً یک کاریش میکنیم. آقا دیگر بعداً دست تو نیست یک کاری بکنی. اینها نکاتی است که حضرت زهرا به خاطرش شهید شد. اینکه فاطمۀ زهرا(س) قیام کردند، در واقع به تاریخ نشان دادند که اینها دارند برمیگردند به الگوی گذشتهشان.
یا ما اگر بگوییم که کجای جامعۀ مدینه ایراد داشت که حضرت زهرا غریب میماند؟ با این سؤال شما که میفرمایید بابا تازه رسول خدا از دنیا رفته آخر چهجور ممکن است دخترش غریب بماند؟ میگوییم در بُعد سیاسی مشکل داشتند. چرا این مشکل را نتوانستند رسول خدا حل بکند کامل که بعداً این ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) دچار غربت نشود؟ چون اینها یک الگوی ذهنی از سابق داشتند، آنی که از جنس معنویت قبل از اسلام نبود امر ولایت بود. اصلاً آن معنویت نیست که شما به فکر سرنوشت خودت و جامعهات نباشی. آب در هاون کوبیدن است. کی گفته آن معنویت است؟ کی گفته شما بروید رو به قبله نماز بخوانید و نمازشب بخوانید به فکر جامعه نباشید اسمش معنویت منهای سیاست است. اصلاً معنویت نیست آن.
«برگرفته از سلسله مباحث "عدم رشد سیاسی مردم؛ علت اصلی مظلومیت فاطمه(س)"»
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید