چگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ - جلسۀ ۱۸
شناسنامه
- زمان: ۱۴۰۳/۱۲/۳۰
- مکان: کربلای معلی - پخش زنده از شبکۀ افق
- موضوع: چگونه بهتر قرآن بخوانیم؟
- مناسبت: ماه مبارک رمضان
- صوت: اینجا
- فیلم: اینجا
نوشتن، تمرینی برای تقویت فکر
کسی که میخواهد یک نوشته را خوب بفهمد و قدر یک نوشتۀ عمیق را خوب درک کند، هیچ چارهای ندارد جز اینکه خودش بنویسد. پیشنهاد میکنم کسانی که میخواهند نوشتن عمیق را یاد بگیرند یک مطلب را به چند صورت بنویسند تا در نوشتن تبحر پیدا کنند. این تبحر در نوشتن شما را یک کمی اهل فن میکند و وقتی نزد قرآن قرار میگیرید، میگویید خدا چرا این مطلب را اینطور گفت؟ و تازه باب تفکر باز میشود. مردم عرب در زمان اسلام، اهل شعر بودند. میفهمیدند یک متن چه قیمتی دارد. شعر پیچیدگیهایی دارد و یک متن ساده نیست که صرفاً قافیه و وزن خاصی داشته باشد. استعارات، کنایهها و پیچیدگیهای خاصی در شعر هست. اگر اهل شعر باشیم، شاید تعابیر قرآن بیشتر ما را بگیرد.
برای تفکر در قرآن، اهل متن باشیم
عالم دینی، اهل متن است. بسیاری از علما شعر میگفتهاند. کسی که اهل قرآن است، اهل متن است. در محضر قرآن باید اهل نوشتن و اهل قلم باشیم، قلمی که قرآن به آن قسم خورده است. خداوند حضرت آیتاللهالعظمی فاضل لنکرانی را رحمت کند، یکبار به بنده میفرمودند که آیتاللهالعظمی بروجردی کلّ گلستان سعدی را حاشیه زده بودند. یعنی در این حد اهل متن و ادبیات بودند.
یکبار نیز حضرت آیتالله جوادی آملی به بنده میفرمودند اگر میتوانستم عدهای از طلبهها را وادار میکردم بروند شعر بگویند و زندگیشان را تأمین میکردم، بلکه یکیشان فردوسی از آب دربیاید. ببینید علمای ما چقدر به متن اهمیت میدهند. در مورد حضرت امام(ره) نیز گفته میشود که یکباره کلّ وصیتنامه را نوشتنهاند و نسخه چرکنویس نداشتهاند. همچنین ایشان اهل شعر هم بودند.
اهل قلم باشی، قرآن را میفهمی
کسی که میخواهد قرآن را بفهمد باید اهل قلم، اهل نوشتن، اهل شعر و اهل خلاقیت در سخن و سخنوری باشد. نوشتن تأثیر زیادی بر کسب علم و دانش دارد. امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: قَیِّدُوا اَلْعِلْمَ بِالْکِتَابَةِ (الثاقب فی المناقب، ج1، ص۲۷۶). علم را با نوشتن به بند بکشید و برای خودتان نگه دارید. وقتی که شما یک چیزی را مینویسید در ذهنتان تثبیت میشود. آدم متفکر در متن وقتی به متن قرآن میرسد، قرآن را با تفکر میخواند و خیلی چیزها عایدش میشود.
نمونهای برای تفکر در قرآن
مدتی بود که به پیامبر اکرم(ص) وحی نرسیده بود و پیامبر دلگیر شده بودند. کلام خدا برای رسول خدا(ص) که در اوج معرفت هستند، در اوج شیرینی است و منتظر آن هستند. در این شرایط سوره ضحی نازل شد که میفرمود: ألم یجدکَ یتیماً فآوی(ضحی، 6)؛ آیا تو یتیم نبودی که ما تو را مأوی دادیم؟ آیا خدا تو را یتیم نیافت؟ انگار خدا، پیامبر را دیده که ایشان یتیم هستند. «و وَجَدَکَ ضالّاً فهدی»(ضحی، 7)؛ و تو را بدون شریعت نیافت، پس به شریعت هدایت کرد؟ ما این همه آدرس به تو دادیم و وحی بر تو نازل کردیم. «و وجدکَ عائلاً فأغنی»(ضحی، 8)؛ و تو را تهیدست نیافت، پس بینیاز ساخت؟ تو تهیدست بودی، تو را غِنی بخشیدیم که میتواند اشاره به اموال حضرت خدیجه(س) داشته باشد که در اختیار پیامبر قرار گرفت.
آشنایی با یکی از حکمتهای خلقت با تفکر در قرآن
به این سه آیه دقت کنید. کسی که اهل قلم باشد اینجا سؤالی که برایش پیش میآید که خدا اینجا نعمات خودش را برمیشمرد که بعد از سختیهایی به پیامبر(ص) داده شده است. یک نویسنده میگوید که چرا خداوند از اینجا شروع کرده؟ چه کسی ایشان را یتیم کرده بود؟ چه کسی ایشان را در فقر قرار داد؟ چرا خدا از ابتدا حرف نمیزند؟ در این آیات خدا به ما یاد میدهد خط قرمزهایی به عنوان ناموس خلقت و حیات بشر در زندگی انسان وجود دارد و آن تقسیم وضعیت هر یک از انسانها در تقدیرشان است. خدا از این ناموس خلقت و از مقدراتش حرف نمیزند. از یک مرزی به قبل، خدا میفرماید این موضوع به آن مصالح بسیار پیچیده و حکمتهای بسیار عمیقی که در خلقت وجود دارد، مربوط است. انسان مختار در تعامل با دیگران باید مدام انتخاب و اختیارش امتحان شود و در این تعامل، باید آدمها با همدیگر فرق داشته باشند و برای اینکه که فرق داشته باشند، باید یک نفر یک چیزهایی را نداشته باشند و دیگری زیاد داشته باشد. خدا این را طراحی کرده که کم و زیادی وجودی هر کسی را متناسب با داراییهای خودش قرار داده است. ما هیچ وقت متوجه حکمت آنها نمیشویم بنابراین خدا هیچ وقت از آنها صحبت نکرده است. این موارد را باید با تفکر در آیات قرآن، فهم کرد.












ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید