منفیبافی از چه کسانی بر میآید؟
منفیبافی کار آدمهای حقیر است. انسانهای بزرگ مثبتنگرند و هیچگاه انرژی خود را با منفیبافی از دست نمیدهند. منفینگری موجب نابودی ایمان است.
منفیبافی کار آدمهای حقیر است. انسانهای بزرگ مثبتنگرند و هیچگاه انرژی خود را با منفیبافی از دست نمیدهند. منفینگری موجب نابودی ایمان است.
کلمات ما در و دیواری هستند که در اطراف خود میسازیم و تا ابد خود را در آن محصور میکنیم. حرفهای ما گاهی سقفی هستند که بالای سر خود میسازیم، سقفی که هر لحظه ممکن است بر سر ما فرود آید. گاهی با حرفهایمان در اطراف خود باغ و بوستان درست میکنیم و خود و دیگران در آن باغها تفرّج میکنیم.
ترس از دشمن انسان را از دشمنیهایش مصون نمیکند و به انسان امنیت نمیدهد. ترس از هرکسی که ما را دوست ندارد موجب غارت منافع ما میشود. تنها ترس شایسته، ترس از کسی است که تو را دوست دارد و او خداوند مهربان و مقتدر است که هر چه بیشتر از تو میترسی بیشتر از تو حمایت میکند.
یک معادلۀ عجیب در عالَم هست که باید آن را فهمید؛ ترس از خدا موجب شجاعت در برابر غیرخدا میشود و نترسیدن از خدا موجب ترسو شدن در برابر غیرخدا میگردد. البته ممکن است بعضیها هم در مقابل خدا نترس باشند و نافرمانی کنند و هم در برابر مردم شجاع باشند ولی این شجاعت موقتی و موردی است.
ترسیدن از خدا عکسالعمل فوری خدا در مهربانی کردن به بندهاش را به دنبال دارد چون ترس از خدا انسان را در برابر خدا بیپناه میکند و خدا کریم است و کسی را که در برابرش بیپناه باشد تنها نمیگذارد و پناه میدهد. هر کسی میخواهد مهربانی خدا را در قلب خود احساس کند، با ترس از خدا شروع کند.
ترس از خدا انسان را به سوی خدا فراری میدهد و انسان را در آغوش خدا قرار میدهد. آنگاه شروع انس و محبت خدا و آغاز چشیدن گرمای مهربانی خداست. نترسیدن از خدا سرآغاز تنهایی و بیپناهی است و سرمای دوری از خدا را در قلب انسان نهادینه میکند؛ به صورتی که انسان هیچگاه این گرما را تجربه نمیکند.
از سه طریق میشود ترس از خدا را به سهولت به دست آورد و یا آن را افزایش داد: اول در اجرای دقیق دستورات خدا به ویژه ترک آنچه خدا دستور به ترک آنها داده است، دوم در هنگام قرائت قرآن همراه با توجه به معانی آیات و سوم در مناجات با خدا در مقام استغفار و پناه بردن به خدا از عذاب آخرت.
اگر شده عوامل ترس در زندگی خود را به فراموشی بسپارید این کار را انجام بدهید ولی خود را در حالت ترس قرار ندهید. هر لحظه در ترس زندگی کردن قوای انسان را کاهش میدهد و انسان را از خدا دور میکند. عادت کردن به ترسیدن و نگرانی اعتیادآور است و موجب میشود انسان به ترسیدن وابسته بشود.
نزدیک شدن به افراد موجب دریافت انرژی مثبت و منفی از آنهاست. وقتی کسی به ما توجه میکند گاهی از فاصلههای زیاد روی ما تأثیر دارد. حالا ببینید تقرّب به خدا و نظر لطف او چقدر انرژیبخش خواهد بود و ما چقدر به این انرژی احتیاج داریم. کمی توجه کنیم لطف خدا را هنگام تقرب درک خواهیم کرد.
عادت کردن به ترس از بدترین عادتهاست. کسانی که دائماً به دنبال یک عامل ترساننده برای انگیزهمند شدن میگردند روز به روز ضعیفتر میشوند و نهتنها نمیتوانند با خدا به خوبی ارتباط برقرار کنند بلکه در برقراری ارتباط با دیگران هم معمولاً ناموفق خواهند بود و استعدادهایشان هم شکوفا نخواهد شد.