حدیث | فضیلت رفتن به حج با پای پیاده
پیاده روی بالاترین عبادت
متن روایت:
عن هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قال: دَخَلْنَا عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) أَنَا وَ عَنْبَسَةُ بْنُ مُصْعَبٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِنَا فَقُلْنَا: جَعَلَنَا اللَّهُ فِدَاکَ أَیُّهُمَا أَفْضَلُ، الْمَشْیُ أَوِ الرُّکُوبُ؟ فَقَالَ: مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیْءٍ أَفْضَلَ مِنَ الْمَشْیِ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
هشام ابن سالم می گوید: من و عنبسه و بیش از ده نفر از شیعیان بر امام صادق وارد شدیم و گفتیم: خدا ما را فدایی شما قرار دهد: کدام یک از این دو افضل است: پیاده روی یا سواره رفتن به زیارت؟ حضرت فرمود: خداوند متعال عبادت نشده است به کاری پر فضیلت تر از پیاده روی.
منبع:
تهذیب الأحکام، ج5، ص13
پیاده رفتن به حج محبوبترین عمل نزد خدا
متن روایت:
رُوِیَ أَنَّهُ مَا تَقَرَّبَ الْعَبْدُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِشَیْءٍ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنَ الْمَشْیِ إِلَى بَیْتِهِ الْحَرَامِ عَلَى الْقَدَمَیْنِ، وَ أَنَّ الْحَجَّةَ الْوَاحِدَةَ تَعْدِلُ سَبْعِینَ حَجَّةً. وَ مَنْ مَشَى عَنْ جَمَلِهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ ثَوَابَ مَا بَیْنَ مَشْیِهِ وَ رُکُوبِهِ. وَ الْحَاجُّ إِذَا انْقَطَعَ شِسْعُ نَعْلِهِ، کَتَبَ اللَّهُ لَهُ ثَوَابَ مَا بَیْنَ مَشْیِهِ حَافِیاً إِلَى مُنْتَعِلٍ.
ترجمه:
روایت شده است که عبد به سمت خدا نزدیک نمیشود به چیزی دوست داشتنی تر در از پای پیاده به خانه خدا رفتن، و یک حج او ثواب هفتاد حج را دارد. و کسی که گاهی از شترش پیاده شود و درکنارش راه رود ثواب بین آن مقداری که پیاده رفته تا زمانی که سوار شده را به او میدهند، و حاجی اگر بند کفشش باز شود (یعنی کفشش از پایش دربیاید و مجبور شود پا برهنه برود) ثواب آن مقداری که پا برهنه رفته تا جایی که کفش پوشیده را جدا به او میدهند.
منبع:
من لایحضره الفقیه، ج2، ص218
امام حسن(ع) و بیست سفر حج با پای پیاده
متن روایت:
عن حلبی قال: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنْ فَضْلِ الْمَشْیِ؟ فَقَالَ: إِنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ قَاسَمَ رَبَّهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ حَتَّى نَعْلًا وَ نَعْلًا وَ ثَوْباً وَ ثَوْباً وَ دِینَاراً وَ دِینَاراً وَ حَجَّ عِشْرِینَ حَجَّةً مَاشِیاً عَلَى قَدَمَیْهِ.
ترجمه:
حلبی میگوید: از امام صادق از فضیلت پیاده به حج رفتن پرسیدم. حضرت فرمودند: همانا حسن بن علی(ع) سه مرتبه تمام دارائیش را از کفش و پیراهن و پول، با خدا تقسیم کرد و بیست مرتبه با قدمهای خودش پیاده به حج رفت.
منبع:
تهذیب الأحکام، ج5، ص11
بالاترین عبادت سکوت و پیاده روی به سمت خانه خدا
متن روایت:
قال الصادق ع: مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیْءٍ مِثْلِ الصَّمْتِ وَ الْمَشْیِ إِلَى بَیْتِهِ.
ترجمه:
امام صادق(ع) میفرماید: خداوند به چیزی مانند سکوت و پای پیاده به سمت خانه اش رفتن، عبادت نشده است.
منبع:
خصال، ج1، ص35
امتناع امام حسن(ع) از سوار بر مرکب شدن در سفر حج
متن روایت:
قال الصادق ع: خَرَجَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ(ع) إِلَى مَکَّةَ سَنَةً مَاشِیاً، فَوَرِمَتْ قَدَمَاهُ. فَقَالَ لَهُ بَعْضُ مَوَالِیهِ: لَوْ رَکِبْتَ لَسَکَنَ عَنْکَ هَذَا الْوَرَمُ. فَقَالَ: کَلَّا.
ترجمه:
امام صادق(ع) میفرماید: یکسال امام حسن(ع) پیاده به سمت مکه رهسپار شدند، (در بین راه) پاهای حضرت ورم کرد. بعضی از دوستان حضرت به ایشان گفتند: اگر سوار بر مرکب شوید ورم پای شما آرام می شود. حضرت فرمودند: هرگز سوار نمیشوم.
منبع:
کافی، ج1، ص463
نرفتن حج با پای پیاده بالاترین حسرت ابن عباس ، فضل زائر پیاده بر زائر سواره مثل فرق ماه کامل بر ستارگان
متن روایت:
قال الباقر ع: قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ مَا نَدِمْتُ عَلَى شَیْءٍ صَنَعْتُ نَدَمِی عَلَى أَنْ لَمْ أَحُجَّ مَاشِیاً، لِأَنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ: مَنْ حَجَّ بَیْتَ اللَّهِ مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ سَبْعَةَ آلَافِ حَسَنَةٍ مِنْ حَسَنَاتِ الْحَرَمِ. قِیلَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا حَسَنَاتُ الْحَرَمِ؟ قَالَ: حَسَنَةُ أَلْفِ أَلْفِ حَسَنَةٍ، وَ قَالَ: فَضْلُ الْمُشَاةِ فِی الْحَجِّ کَفَضْلِ الْقَمَرِ لَیْلَةَ الْبَدْرِ عَلَى سَائِرِ النُّجُومِ، وَ کَانَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ(ع) یَمْشِی إِلَى الْحَجِّ وَ دَابَّتُهُ تُقَادُ وَرَاءَهُ.
ترجمه:
امام باقر(ع) می فرماید: ابن عباس میگفت: در مورد هیچ چیز به اندازه اینکه با پای پیاده حج نرفتم پشیمان نشدم چرا که از رسول خدا شنیدم هر کس با پای پیاده به حج برود، خداوند ثواب هفت هزار حسنه از حسنات حرم را به او میدهد، از پیامبر ص سوال شد: حسنات حرم چیست؟ حضرت فرمود: حسنهای است که معادل یک میلیون حسنات دیگر میباشد. و در ادامه امام باقر(ع) فرمودند: فضیلت پیاده به حج رفتن بر سواره رفتن مثل فضیلت و برتری نور ماه شب چهارده است نسبت به باقی ستارگان، و امام حسین(ع) پیاده به حج میرفتند در حالی که مرکب ایشان در پشت سرشان حرکت میکرد.
منبع:
محاسن، ص70