در آستانه ماه رجب و ایام اعتکاف
"رابطۀ عبد و مولا" آخرین اثر حجت الاسلام پناهیان به چاپ دوم رسید
در روانشناسی رشد میگویند بچهها به هر عکسی که نگاه میکنند بلافاصله میپرسند: «بابا و مامانش کو؟» مثلاً تا یک مرغابی کوچولو ببینند، میپرسند: «بابا و مامانش کو؟» یا اگر سه وسیله انتخاب شود، وقتی بچهها به آنها نگاه کنند میگویند: «این بچهاش است، این دو تا هم بابا و مامانش.»
به گزارش بیان معنوی، در آستانه ماه رجب و ایام اعتکاف کتاب "نگاهی به رابطه عبد و مولا" آخرین اثر حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان به چاپ دوم رسید.
این کتاب که مهرماه سال گذشته توسط انتشارات بیان معنوی به چاپ رسیده بود(اینجا)، در آستانه ماه رجب و ایام اعتکاف به چاپ دوم رسید.
حجت الاسلام علیرضا پناهیان در این کتاب به سوالهای زیر پاسخ داده است:
- اولین راه برای زنده کردن حسّ پرستش در وجود انسان چیست؟
- رابطه با مولا یعنی چه؟ یک عبد چگونه میتواند با مولای خود رابطه داشته باشد؟
- ارتباط با خدا چگونه برقرار میشود؟
- مهمترین جلوۀ محبت مولا به عبد چیست؟
- «ابهام» چگونه عبد را تربیت میکند؟
- چرا باید از هفت سالگی بچهام را به نماز دعوت کنم، در حالی که هنوز خودش نمیتواند بفهمد و انتخاب کند؟
- اگر عبد با مولا رابطه داشته باشد یعنی چه حسی دارد؟
در بخشی از این کتاب آمده است:
- در روانشناسی رشد میگویند بچهها به هر عکسی که نگاه میکنند بلافاصله میپرسند: «بابا و مامانش کو؟» مثلاً تا یک مرغابی کوچولو ببینند، میپرسند: «بابا و مامانش کو؟» یا اگر سه وسیله انتخاب شود، وقتی بچهها به آنها نگاه کنند میگویند: «این بچهاش است، این دو تا هم بابا و مامانش.» ...عبد هم همینطور است. انسان هم اگر عبد بودن خود را درک کرد، آناً به دنبال مولایش میگردد.
- اگر عبدبودن خودت را کشف کنی و احساس نیاز به مولا پیدا کنی، میگویی: «کیست که به من امر کند؟» حتی جلوتر میروی و میگویی: «کیست که اگر امرش را اطاعت نکنم مرا به دوزخ ببرد؟ مولای سفتی باشد. «ربّ» باشد که اگر اطاعتش نکنم، مرا مجازات کند. اگر خواست تشویق کند و اگر گناه کردم تمنا کنم تا مرا ببخشد.» این نیاز توست.
- عرفان بیجهنم، بازی کردن با مفهوم عرفان است. خدایی که جرأت نکند کسی را جهنم ببرد که خدا نیست. نمیشود او را پرستید. فقط میشود با او بازی کرد و با او سرگرم شد. با بُت هم میشود سرگرم شد.
- کسی که رابطهاش را با خدا، که اصلیترین رابطۀ روح او و شریان حیاتی اوست، پیدا نکرد، بقیه رابطههایش را هم پیدا نمیکند. اینقدر «انسان، انسان» نکنید، کمی انسان را در تعریف حقیقی خودش نگاه کنید. انسان در تعریف حقیقیاش یعنی «عبد». عبد هم اول مولا میخواهد، مولایش کو؟ اگر مولا ندارد، پس چیست؟ کسی که مولا ندارد، هویت ندارد.
معرفی، فهرست و فصل اول کتاب را می توانید از اینجا ببنید.
سلام
من در حال مطالعه این کتاب عالی هستم.و از برنامه طاقچه پیداش کردم و میخونمش.چند سالی میشه که عضو کانال استاد پناهیان هستم و مطالب و سخنرانیهاشون رو دنبال میکنم.اما این اولین کتابیه که از ایشون میخونم.با اینکه هنوز کتابو تموم نکردم، اما تاثیرات خیلی خوبی ازش گرفتم و تا همینجا چیزای زیادی فهمیدم.گاهی یه بند از کتابو چند بار میخونم تا به عمقِ مفهومش پی ببرم.
✔این کتابو به همهی دوستان با هر سن و دین و شخصیتی پیشنهاد میکنم✔
و در آخر سپاس گزارم از استاد پناهیان و تمامِ افرادی که کنار ایشون خدمت میکنن🌸🍃
و هزاران سپاس از خدای منان که این کتابِ خوبو بهم هدیه داد♡