۹۴/۱۱/۱۵

متن:

«یَا مَنْ هُوَ فِی عَظَمَتِهِ مَجِیدٌ یَا مَنْ هُوَ فِی مَجْدِهِ حَمِیدٌ ، سبحانک یا لا اله الّا انت الغوث الغوث...»

بسم الله. اللَّهُمَّ إِنِّی... من از همه‌تان عذر می‌خواهم. نمی‌توانم بازی دربیاورم. می‌دانم به درد شما هم نمی‌خورم، به درد دعا خواندن برای شما نمی‌خورم. اگر بچه‌ات پرسید این آقا چرا گریه می‌کند اینقدر؟ بگو خب هر کی دیگر بود می‌مرد، این که دارد فقط گریه می‌کند. بگو یک عمری است هر کاری کرده آدم نشده! اگر بچه‌ات پرسید چرا خدا بهش نگاه نمی‌کند؟ بگو اتفاقاً خدا بهش نگاه کرده. خدا دیده آدم نمی‌شود، اما آمده یک لطفی بهش کرده بیچاره‌تر شده. اگر گفت چه‌کار کرده؟ بگو خدا از آن‌طرف محبت علی‌اش را به دلش انداخته. حالا نه راه پس دارد نه راه پیش. یک وجود نالایق با یک وجود عاشق به هم آمیخته. چه خاکی به سرش بریزد؟ بهش بگو عزیز من تو آدم بشو گناه نکن و الّا همین‌جور بیچاره می‌شوی! اگر ازت پرسید حالا اینقدر دارد گریه می‌کند کسی هم بهش رحم خواهد کرد یا نه؟ بگو عزیزم منتظر می‌مانیم تا صبح هنوز وقت هست!

بسم الله. اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا کَافِی یَا شَافِی...