رسالت انقلابی برای هنرمندان و اهالی رسانه/ مسؤولان صدا و سیما اساساً برای خودشان رسالت انقلابی تعریف نکردهاند
- در گفتگو با:
- در تاریخ:
- انعکاس در:
- پی دی اف: A5 | A4
- اینفوگرافیک: پیشنهاد دهید
· انقلابی، اولویتهای خدا را بر اولویتهای خودش ترجیح میدهد
یکی از اصحاب نزدیک امام صادق (ع) به نام مفضل میگوید: روزی نزد امام صادق (ع) بودم، حضرت به من نگاهی کردند و فرمودند: «چرا غمگین هستی؟» گفتم: «کاش به جای بنیعباس، شما رئیس بودی و حکومت و قدرت در اختیار شما بود. (یعنی کاش شما همان امامی بودی که بر جهان حاکم میشد.) آن وقت ما هم در کنار شما بودیم و از نعمت حکومت شما بهرهمند میشدیم.» حضرت فرمودند: «این چه سخنی است؟! اگر قدرت در دست من بود و من آن امامی بودم که تو میگویی، شبها باید پی من مینشستی و برنامهریزی میکردیم برای خدمت به مردم، و روزها هم باید به وضع مردم رسیدگی میکردیم و مانند امیرالمؤمنین (ع) غذای ناگوار و لباس خشن میپوشیدیم. و در غیر این صورت آتش (در انتظارمان) بود. الان که قدرت و حکومت دست ما نیست، استراحت میکنی و در نعمت هستی.» یعنی: برو خودت را در دردسر نینداز. آن گونه هم که تو فکر میکنی، ساده نیست. آن امام که ریشههای ظلم را از جهان ریشهکن میکند، یاوران انقلابی میخواهد.
یک انقلابی کسی است که تا این حد در خدمت مردم و برای مردم است. و از آن طرف اگر برای مردم نباشد، چه اتفاقی میافتد؟ خداوند از او حساب خواهد کشید. خدا یک اولویتهایی دارد، تو هم یک اولویتهایی داری. اگر اولویتهای خدا را کنار بگذاری و به اولویتهای خودت برسی، خدا به شدت عکسالعمل نشان میدهد؛ کار من را گذاشتی کنار، به کار خودت میپردازی؟! چنین وضعیتی بیشتر در زمانی است که مسؤولیت انقلابی بودن متوجه ما شده باشد؛ حرکت انقلاب شروع شده باشد؛ مثل ما که در متن یک انقلابیم. در روایات ما این مطلب به صراحت ذکر شده است.
آرمان و اهداف انسان در زندگی چقدر اهمیت دارد؟ به اندازه نقش نیت در عمل، که فرمود: «إنّما الأعمال بالنّیّات» آیا تا حالا اهداف و آرمانهایمان را در زندگی ارزیابی کردهایم؟ بالاخره اهداف و آرمانهای شما در زندگی، چند درصدش فردی است، و چند درصدش اجتماعی است؟ اصلاً، این سؤال که «چند درصد از آرمانهای شما فردی است و چند درصدش اجتماعی؟» سؤال غلطی است. باید پرسید آرمانهایت چقدر انقلابی است؟ انقلابی یعنی چه؟ یعنی حواست هست نروی جهنم؟ حواست هست یک روزی باید جواب بدهی؟ حواست هست این استعداد و امکاناتی را که خدا در اختیارت قرار داده، از تو حساب میکشد؟ حواست به خودت هست؟ حواست هست به اینکه کارهای امام زمان (عج) روی زمین مانده، و تو داری به چه موضوعی میپردازی؟!
انقلابیون پرداختن به موضوعاتی را که مستقیم یا غیر مستقیم در جهت تحقق ظهور حضرت نباشد، تحقیر میکنند. انقلابیون کوچک میشمارند کسی را که در جهت تحقق ظهور حضرت به صورت مستقیم یا غیر مستقیم قدمی برنمیدارد، و سرگرم لانه و خانه خودش است. نه آنکه بیادبی کنند، چه بسا ظاهراً هم خوب برخورد کنند، اما همه باید بدانند چنین افرادی در نزد انقلابیون جایی ندارند.
انقلابی نه گرگ است، نه گوسفند. انقلابی با گرگها دشمن است و در مواجهه با آنها انقلابی میشود و از حالت گوسفندوار زندگی کردن نجات پیدا میکند. و از بره بودن هم بدش میآید. هر کسی یا انقلابی است یا به گرگها نزدیک است و یا به زندگی برهوار نزدیک شده است. در این میان، صورت دیگری برای زندگی انسان نمیشود تصور کرد. انقلابی کیست؟ کسی که مقابل گرگها مقاومت میکند و گوسفندوار زندگی نمیکند.
· چرا هنوز باید انقلابی بود؟
انقلاب یعنی یک دگرگونی بنیادی. و سؤالی که اینجا مطرح میشود، این است که وقتی انقلاب شد و یک دگرگونی بنیادین پدید آمد، دیگر چه لزومی دارد باز هم انقلابی باشیم؟ به عبارت دیگر، ما چرا دنبال استمرار در انقلاب هستیم؟
چون نظام جمهوری اسلامی پایگاه انقلاب ماست نه پایان انقلاب ما و ما هنوز همۀ آرمانهای خودمان را محقق نکردهایم. چرا نیاز به انقلاب مستمر داریم؟ چون هنوز موانعی جدی و مقاومتهای سرسختانهای سر راه ما وجود دارد که جز با مشت انقلابی که بر سر این موانع باید بکوبیم، نمیتوانیم این موانع را برداریم. هر موقع با این موانع مذاکره کنی، فریبت میدهند. هر موقع با آنها مماشات کنی، نابودت میکنند. این موانع نامردانه با تو مواجه میشوند؛ موانعی که گرگسیرت هستند، هرچند ظاهری آراسته و آرام داشته باشند.
ما هنوز به استمرار انقلاب نیاز داریم، زیرا موانعی که بر سر راه تحقق کامل آرمانهای نورانی و انسانی انقلاب وجود دارد، موانع سختی هستند و جز با استمرار حرکت انقلابی برداشته نمیشوند. اینکه باید سرسخت بود و با مشتهای گره کرده حرکت کرد، معنایش این نیست که شعاردهنده باشیم، مانند آنچه در تظاهرات دیده میشود و یا اهل زد و خورد باشیم، آنچنان که در رفتار شورشیهای نامعقول دیده میشود. کوبیدن بر فرق موانع یعنی در شناختن دشمنان انقلاب سادهلوح نباشیم. یعنی در راه مبارزه راحتطلبی را کنار بگذاریم و از دشواریها ناامید نشویم و انگیزههای قوی داشته باشیم. انقلاب ما در 22 بهمن به پیروزی نهایی نرسیده است. ما هنوز در مسیر انقلابیم و انقلابی نبودن باید برای ما ننگ باشد. انقلاب 57 آغاز انقلاب ما بود و اتمام آن با ظهور حضرت ولی عصر (عج) خواهد بود. در طول این مدت باید به طور مداوم به مفهوم انقلابیگری بازگردیم، بازنگری کنیم و اعماق آن را بشکافیم و آداب آن را به خود یادآوری نماییم.
در طول دو دهه پس از دفاع مقدس برخی از جریانات سعی کردند این مفهوم انقلابی بودن را در تاریخ دفن کنند و ما را با بهانههای واهی از انقلابی بودن و انقلابی فکر کردن و انقلابی عمل کردن بازدارند. اگر انقلابی نباشی، پرهیز از انواع فساد برای افراد جامعه، برای نخبگان جامعه و به ویژه برای جوانان جامعه محال خواهد بود. و چقدر خوب است بیش از هر کسی هنرمندان نگاه دقیقی به مفهوم انقلابی بودن داشته باشند و زیباییهایش را ببینند.
· انقلابی چون خودخواه نیست، فوقالعاده مهربان است
یکی از آثار انقلابیگری این است که انسان پس از اینکه انقلابی شد، بهشدت مهربان میشود. چون اگر ویژگیهای انقلابی را مرور کنیم، یکی از ویژگیهایش این است که از خودگذشته است. یک موجود انقلابی، فوقالعاده مهربان میشود. چون انقلابیگری خودخواهیها را میکشد.
برای یک انقلابی زشت است که برای موفقیت خودش کار کند. یک انسان انقلابی اگر بخواهد برای موفقیت خودش تلاش کند، احساس میکند وجودش بوی بد گرفته است. انقلابی برای موفقیت خودش درس نمیخواهند. انقلابی برای موفقیت خودش تلاش نمیکند؛ برای مردمش و برای موفقیت جامعه تلاش میکند. اگر شهید آوینی را در یک کلمه بخواهیم توصیف کنیم، باید بگوییم او یک انقلابی بود. او اقبالش به جامعه برای آن نبود که جامعه برای او کف بزند. او میخواست فدای مردمش بشود و فدا شد. او فرهنگِ فدای آرمان شدن را فهمیده بود. آرمانی که امری فراتر از مردم است و آن اقامه حق است. لذا میتوانست به سهولت آن را بیان کند.
انقلابی تپش و ضربان قلبش برای جامعه است. انقلابی چون خودخواه نیست، مهربان میشود. مردم وقتی در فیلمها به دنبال کاراکترهای قدرتمند و مهربان میگردند، در واقع دنبال یک انسان انقلابی میگردند. دیدن چنین افرادی همیشه لذتبخش است. کارگردانان چنین فیلمهایی هم که یک انقلابی را میتواند به تصویر بکشد و از او تقدیر کند، عمیقاً محبوب میشوند.
· انقلابی بودن یعنی: بعد از تحول درونی به دنبال تحول بیرونی بودن
چرا در تبیین مفهوم انقلابی بودن این قدر پای جامعه به میان میآید؟ مگر معنای انقلاب تحول بنیادین نیست؟ مگر این تحول در درون یک انسان نمیشود اتفاق بیفتد و به جامعه سرایت نکند؟ بله، در قاموس انقلاب اسلامی انقلاب یعنی یک دگرگونی اساسی که دارای دو بعد است؛ یک بعد درونی و یک بعد بیرونی. اگر کسی هر دو بعد را داشته باشد، او یک انقلابی خواهد بود. و اگر هر کدام را نداشته باشد، او دیگر یک انقلابی نیست.
اگر کسی فقط بعد درونی تحول را داشت، او هنوز انقلابی نشده، او صرفاً منقلب شده است. خیلیها با انقلاب اسلامی منقلب شدند و انسانهای خوبی شدند، اما انقلابی نشدند. انقلابی یعنی بعد از اینکه منقلب شد، میخواهد همه عالم را هم منقلب کند، میخواهد وضع همه را عوض کند و لذت این حال خوب خودش را به همه هدیه دهد و عطر مهربانی را در میان همه بپراکند. انقلابی با همان قدرت درونی به دنبال اثرگذاری در عالم است و معمولاً هم در تأثیرگذاری در عالم موفق است و تحول ایجاد میکند. اما کسی که فقط منقلب شد، هنوز انقلابی نیست. خیلیها خودشان منقلب شدند، ولی توفیق اینکه انقلابی هم بشوند، نداشتند. یک انقلابی هم از درون منقلب شده و هم در بیرون میخواهد انقلاب ایجاد کند. طرفدار اصلاحات سطحی نیست، طرفدار انقلاب است. طرفدار دگرگونی اساسی است. این انقلابی اگر دستش به کسی برسد، دنبال این است که او را هم انقلابی کند، او را هم صمیمانه و عمیقاً متحول کند. نه اینکه با بیاعتنایی یک توصیه خوب و فرعی بکند و رد شود. میگردد ببیند چه گیری هست که اگر کمک کند و آن گیر را برای او مرتفع کند، همه گیرهایش یکجا مرتفع میشود، و متحول میشود. آن یک گیر را رفع میکند، آن یک توصیه را میکند. پیامبران هم گرچه گاهی در جهت تربیت انسانها موفق نبودند، ولی تلاششان یک تلاش انقلابی بود.
· رسالت انقلابی از زبان امام انقلاب چه بود؟
حضرت امام (ره) در جایجای وصیتنامهشان با عبارات مختلف به رسالت انقلاب و انقلابیون اشاره میکنند. در یکی از این عبارات که با صراحت بیشتر از این رسالت انقلابی سخن گفتهاند، خطاب خود را متوجه هنرمندان نیز کردهاند:
«و وصیت اینجانب به وزارت ارشاد در همه اعصار خصوصاً حاضر که ویژگی خاصی دارد، آن است که برای تبلیغ حق مقابل باطل و ارائه چهره حقیقی جمهوری اسلامی کوشش کنند... و مسأله تبلیغ تنها به عهده وزارت ارشاد نیست، بلکه وظیفه همه دانشمندان و گویندگان و نویسندگان و هنرمندان است.»
وصیتنامه حضرت امام به وزارت ارشاد و هنرمندان برای جهانگیر کردن اسلام است. آن وقت بعضیها فیلم میسازند در مورد موضوعاتی که اگر علیه این اسلام و انقلاب نباشد، هیچ فایدهای برای جهانگیر شدن اسلام ندارد. باید این هنرمند از خودش بپرسد وقتت، عمرت، استعدادت را صرف چه کاری کردی؟
این حرفها را یک انقلابی میفهمد. و بدا به حال کسی که دردمند نشود با این حرف امام (ره) که در همان وصیتنامهشان، در سفارششان به هنرمندان فرمود: «چه مصیبتبار و غمانگیز است که مسلمانان متاعی دارند که از صدر عالم تا نهایت آن نظیر ندارد، نتوانستهاند این گوهر گرانبها را که هر انسانی به فطرت آزاد خود طالب آن است، عرضه کنند؛ بلکه خود نیز از آن غافل و به آن جاهلند و گاهی از آن فراریند!
فردای جامعه ما از آن چه طرز تفکری خواهد بود، اگر هنرمندی بداند که اثری از او در تاریخ آینده باقی نخواهد ماند؟ خیلی افسرده خواهد شد. شما به روند این سی سال گذشته نگاه کنید. به روند اوضاع منطقه نگاه کنید. به مقدمات ظهور منجی نگاه کنید. چه آیندهای میبینید؟ آیا غیر از آثار هنرمندان انقلابی اثری از آثار دیگران باقی خواهد ماند؟ اوضاع عالم در حال عوض شدن است. نباید به گذشته دور و گذشته دیگران در عرصه هنر دل خوش کرد. ممکن است هم اکنون برای هنرمندان غیر انقلابی ترهای خورد کنند، ولی آینده اینچنین نخواهد بود. این اسلام عزیز جهانگیر خواهد شد. حیف است هنرمندی سهمی در این جهانگشایی نداشته باشد و بندی از دست و بال مظلومان باز نکند. و حیف است غربتی از امام زمان (عج) برطرف نکند و غیبت به پایان برسد. مخاطب این سخن حضرت آیتالله بهجت (ره) چه کسانی میتوانند باشند؟ آیا مصرف این کلام تنها در زندگی شخصی است؟ میفرمودند: «هر کدام در فکر حوائج شخصی خود هستیم و در فکر آن حضرت که نفعش به همه برمیگردد و از اهمّ ضروریات است، نیستیم.»
حضرت امام (ره) در پیامی که هشت ماه بعد از قبول قطعنامه صادر کردند، رسالت انقلابیون ایرانی را تا قبل از ظهور تعیین فرمودند:
«مسؤولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت- ارواحنا فداه- است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظهای مسؤولین را از وظیفهای که بر عهده دارند، منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنماید، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است، منصرف نماید.»
چه کسانی جز هنرمندان میتوانند به این دغدغههای امام توجه کنند؟ اگر هنرمندان ما در عرصه سینما و رسانه به دنبال جلب نظر مردم هستند، فهمیدن این مطلب سخت نیست که مردم به یک انقلابی، به زندگی دشوار او، به فداکاریها و آرمانخواهیهای او عشق میورزند. البته اگر بتوانیم زندگی پرشور نه شعاری یک انقلابی را به تصویر بکشیم.
هنرمندان ما اگر به دنبال سرگرم کردن مردم هستند و یا اگر به دنبال اجرای عالیترین تکنیکهای روایت هستند و میخواهند هنر خود را به نمایش بگذارند، میتوانند تمام این اهداف را در بیان یک حیات انقلابی محقق کنند. پیچیدگیهای زندگی یک عنصر انقلابی، تحولاتی کثه یک جامعه انقلابی دارد و میتواند داشته باشد، عالیترین بستر برای هر نوع داستانسرایی و فیلمسازی است.
یکی از مشکلاتی که در این زمینه حدس زده میشود، این است که هنرمندان و اهالی رسانه از ناتوانی برای نمایش جذاب چنین موضوعاتی هراس دارند. و الا طبیعتاً قابل پیشبینی است که پرداختن به زیّ انقلابی در انواع فیلمها بسیار جذاب خواهد بود. این هراس به خاطر تجربه نشدن و عدم ورود به چنین عرصههایی است.
· هنرمند انقلابی
شاید باید هنرمندان اولاً نگاه خود را به معنا و مفهوم انقلابی بودن تغییر دهند و تعمیق بخشند. هنرمندی که نگاهش به انقلابی بودن، نگاه مثبت و حتی عاشقانهای نباشد، نمیتواند یک فیلم انقلابی بسازد. هنرمند نباید برای پیدا کردن نگاه زیبا به انقلابیگری پشت دیوار تلخ مدعیان انقلابیگری معطل بماند. نباید تا یک انقلابی مدعی را دید که صادق نیست، از انقلاب و مفهوم باشکوه آن فاصله بگیرد. راه تطهیر انقلاب عشق ورزیدن هنرمندان به انقلاب است. اینجا جای نازکدلی و کنارهگیری نیست.
یکی از لوازم تولید اثر انقلابی آن است که هنرمندان و اهالی رسانه برای خود یک رسالت انقلابی تعریف کرده باشند. اگر یک هنرمند رسالت انقلابی نداشته باشد، چه رسالتی برای خود تعریف کرده است؟ حضرت امام اساساً هنر را وسیلهای برای مبارزه با استکبار و جهانخواران میدانست. هر رسالتی ذیل رسالت انقلابیگری قابل تعریف است، در حالی که هر رسالتی غیر از انقلابی بودن اگرچه خوب هم باشد، آسیبپذیر است و احتمال انحراف آن وجود دارد.
اگر هنرمند برای خود یک رسالت انقلابی تعریف کند، خلاقیتش هم بیشتر خواهد شد. هنرمند انقلابی وجودش مفیدتر از گروههای انقلابی است؛ چرا که میتواند سیاستمداران انقلابی فراوانی تربیت کند؛ میتواند مظلومیت سیاسیون انقلابی را برطرف کند. میتواند انقلاب را در جامعه حفظ نماید و تداوم بخشد. ما هنوز منتظر شکوفایی هنر انقلاب هستیم. ما هنوز به تعریف عینی و روشنی از یک رسانه انقلابی نرسیدهایم. ولی به هر حال نمیتوانیم به رسانه انقلابی بدون برخورداری از عناصر انقلابی به عنوان هنرمند برسیم. نمیشود با بخشنامه و نظارت کار انقلابی کرد. اثر انقلابی از جوشش درونی یک انقلابی صادر میشود؛ فرمایشی نمیتواند باشد.
یا باید هنرمندان انقلابی شوند و یا باید انقلابیون هنرمند شوند تا گره از کار عالم گشوده شود.
[1]. عن المفضّل قال کنت عند أبیعبدالله (ع) بالطّواف. فنظر إلیّ و قال لی یا مفضّل، ما لی أراک مهموماً متغیّر اللون؟ قال فقلت له جعلت فداک. نظری إلی بنیالعبّاس و ما فی أیدیهم من هذا الملک والسلطان والجبروت. فلو کان ذلک لکم، لکنّا فیه معکم. فقال یا مفضّل، أمّا لو کان ذلک لمیکن إلا سیاسة اللیل و سیاحة النّهار و أکل الجشب و لبس الخشن شبه أمیرالمؤمنین (ع) و إلا فالنّار. فزوی ذلک عنّا فصرنا نأکل و نشرب و هلرأیت ظلامةً جعلها الله نعمةً مثل هذا؟ (غیبت نعمانی، ص 286) همچنین نگاه کنید به: کافی، ج 1، ص 410.
[2]. از آن جمله، امام باقر (ع) فرمودند: ما من عبدٍ یبخل بنفقةٍ ینفقها فیما یرضی الله إلا ابتلی بأن ینفق أضعافها فیما أسخط الله (ریشهری، میزان الحکمه، ج 12، ص 346، ح 20695)
[3]. از فرمایشهای رسول خدا (ص). تهذیب، ج 1، ص 83.
[4]. صحیفه امام، ج 21، ص 428.
[5]. صحیفه امام، ج 21، ص 429.