مهم/ چگونه باید از 9 دی قدردانی کنیم؟
9دی پایانی بر دوقطبی کردن ناصحیح جامعه بود/ آیندۀ فتنه 88، وضعیت سوریه و عراق بود/ ریشههای اجتماعی فتنه: دو دستگی بین ملت/ هیچوقت دستهبندی اصلاحطلب و اصولگرا، دستهبندی صادقانهای نبوده است/ برای جلوگیری از تکرار فتنۀ 88 از اول نباید جامعه را دوقطبی کرد!/ اختلافنظر خوب است ولی دوقطبی کردن جامعه و به جان هم انداختن این دو قطب، غلط است/ قدردانی از 9 دی این است که ما دیگر اجازه ندهیم دوقطبیهای ناصحیح در جامعه پدید بیاید
استاد پناهیان
- درک آیندۀ فتنه، ماهیت فتنه را نشان میدهد. این فتنه داشت مسیری را طی میکرد که به چیزی شبیه وضعیت سوریه و عراق فعلی، یعنی حرکتهای تروریستی گسترده با هدف تجزیۀ مملکت در حد نابودی، منجر شود. مردم باید این را بدانند تا قدر معجزۀ 9 دی کاری که خودشان انجام دادند را بیشتر درک کنند.
- وقتی در جامعه تنشها افزایش پیدا کند، هر گروهی ممکن است طرفدارانی پیدا کند که آمادۀ درگیری با هم شوند. آنها این درگیری را یک نوبت در جریان 18 تیر-سال 78- امتحان کردند و در نوبت دوم هم در فتنۀ 88 از آن ثمرهگیری کردند. اگر میخواهید در جامعۀ شما چیزی شبیه فتنۀ 88 رخ ندهد، و همۀ امور با قانون و منطق جلو برود و همۀ امور با محبت و گفتگو و صمیمیت جلو برود، از اول نباید بر اختلافات دامن زد. از اول نباید جامعه را دوقطبی کرد.
- اختلاف نظر بین جریانهای متعدد برای جامعه، خیلی خوب است ولی دوقطبی کردن جامعه و بعد این دو قطب را به سختی به جان یکدیگر انداختن، کار بسیار غلطی است. ریشۀ فتنه به زمانی برمیگردد که یکسری از رسانهها موتور جنگ روانی را در عرصۀ سیاسی روشن کردند؛ با این جهتگیری که «ما» در مقابل «آنها» قرار داریم. و در آن شرایط، خودبهخود بسیاری از نیروهای فعال جامعه بدون اینکه خودشان بخواهند، در یک گروه خاصی تعریف شدند. یعنی به صورت دستبسته با یک دیکتاتوری رسانهای به آنها تحمیل کردند که «شما اصولگرا هستند و ما یک گروه دیگری هستیم -به نام- اصلاحطلب و ما با همدیگر دشمن هستیم!» در حالی که تمام این دستهبندیها واقعاً دروغ بود.
- هیچوقت این دستهبندی اصلاحطلب و اصولگرا، دستهبندی صحیح و صادقانهای نبوده است. ولی این دستهبندی توسط یک باند رسانهای ماهر در جنگ روانی، به صورتی انجام گرفت که به همۀ افراد جامعه بهویژه فعالین فرهنگی، سیاسی و معنوی جامعه تحمیل شد. و بعد هم بین این دو دسته، دشمنی ایجاد شد؛ دشمنیهایی که واقعاً دستساز بود. بنده ریشۀ فتنه را در اینجا میدانم.
- اگر کسی به شما گفت: «شما حزبالهی هستید و ما غیر از شما هستیم» شما نپذیرید و به او ثابت کنید که او در تصور خودش دربارۀ این تفاوت دارد اشتباه میکند. به او ثابت کنید که هم او دارای برخی از ویژگیهای حزباللهی است و هم شما در خیلی از ویژگیها ضعف دارید. مگر حزبالهی کیست؟! چرا باید یک تصور باطلی دربارۀ حزبالهی پیدا کند و بعد هم یک تصور باطلی دربارۀ اختلاف نظر پیدا کند؟ باید این سوء تفاهمها را برطرف کنیم. بنده معتقدم که حتی برای بسیاری از ضدانقلابها هم سوء تفاهم ایجاد کردهاند.
- چرا جریان فتنه پشتوانۀ مردمی خودش را به سرعت از دست داد؟ به دلیل اینکه نظام اجازه داد این سوء تفاهمها در میدان عمل، برطرف شود. خوش به سعادت کسانی که برای رفع سوء تفاهمها با مردم گفتگو کردند و علیه فتنهگران روشنگری کردند. 9 دی پایان سوء تفاهمها بود. یعنی مردم نشان دادند که فهمیدهاند قضیه از چه قرار است و این بساط را جمع کردند.
- 9 دی پایانی بر دوقطبی کردن ناصحیح جامعه بود و قدردانی از 9 دی این است که ما دیگر اجازه ندهیم دوقطبیهای ناصحیح در جامعه پدید بیاید.
مشروح خبر: اینجا
لینک تلگرامی: اینجا