محاسبه نفس-ج 10
در محاسبۀ نفس بیشتر باید به بدیهایمان بپردازیم تا به خوبیهایمان/ کسی که حاضر نشود بدیهای خود را ببیند، مشکلِ شخصیتی دارد/ مؤمن حتی از اعمالِ خوب خودش هم نگران است!
شناسنامه
- زمان: دهه اول محرم 95
- مکان: تهران - هیئت نور
- صوت: دانلود | بشنوید
- گزارش تصویری: اینجا
- کلیپ صوتی: پیشنهاد دهید
- اینفوگرافیک: پیشنهاد دهید
پناهیان: مؤمن به خودش میگوید: «چه شده که من این کار خوب را انجام دادم؟! نکند شیطان با اینکار خوب، میخواهد از من سوءاستفاده کند!» به نفسش میگوید: «ببین! نکند این دو سه روزی که نماز اول وقت میخوانی، میخواهی وجدان خفه کن بگذاری و آن گناهت را فراموش کنی؟ میخواهی سرِ خودت را شیره بمالی و آدم نشوی...»
در ادامه فرازهایی از دهمین جلسۀ این مبحث را میخوانید:
در محاسبۀ نفس بیشتر باید به بدیهایمان بپردازیم تا به خوبیهایمان/ کسی که حاضر نشود بدیهای خود را ببیند، مشکلِ شخصیتی دارد
- در موضوع محاسبۀ نفس، ما باید بیشتر به بدیهای خودمان بپردازیم تا به خوبیهایمان. کسی که حاضر نشود بدیهای خودش را ببیند و مایل باشد بدیهای خودش را فراموش کند «مشکل شخصیتی» دارد
- اما آدم باصفا برعکس است؛ بدیهای خودش را همیشه در نظر میگیرد و خوبیهای خودش را فراموش میکند. پیامبر(ص) میفرماید:«وقتی خدا خیر یک بندهاش را بخواهد نسبت به خوبیهایش او را دچار بیتوجهی میکند، دیگر او خوبیهایش را نمیبیند؛ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیْراً أَلْهَاهُ عَنْ مَحَاسِنِهِ...»(مصباح الشریعه/ص190) نسبت به آنها واقعاً غافل است و فراموش میکند. بعد میفرماید:«بدیهایش همیشه جلوی چشمش است» یعنی چنین بندهای، مدام به خودش میگوید: «من این قضیه نقص را دارم ، فلان عیب در وجودم هست...» اما درعینحال روحیهاش شاد است و «اعتماد به نفسش» از بین نرفته است.
محاسبۀ نفس یعنی بانشاط، عیبهای خودت را بشماری
- شخصی از امیرالمؤمنین(ع) درباره درجه عاشقان خدا پرسید، حضرت فرمود: کلاس اولش(پایینترین درجۀ عاشق) این است که گناه دیگران را کوچک و گناه خودش را بزرگ میشمارد به طوری که احساس میکند در دنیا و آخرت فقط میخواهند یقۀ او را بگیرند و با شخص دیگر کاری ندارند ؛ ... مَنِ اسْتَصْغَرَ طَاعَتَهُ وَ اسْتَعْظَمَ ذَنْبَهُ وَ هُوَ یَظُنُّ أَنْ لَیْسَ فِی الدَّارَیْنِ مَأْخُوذٌ غَیْرُهُ»(مستدرک الوسائل/ج1/ص133)
- اصلاً یک عاشق همیشه عیب خودش را بزرگ میبیند؛ محاسبۀ نفس یعنی بانشاط، عیبهای خودت را بشماری. و این کار عاشقان خداست.
نهادهای فرهنگی ما چگونه خودشان را محاسبه و ارزیابی میکنند؟
- نهادهای فرهنگی ما چگونه خودشان را محاسبه و ارزیابی میکنند؟ همهاش میگویند «ما چهکارهایی کردیم!» اما مَساوی(بدیهای) خودشان را محاسبه نمیکنند. حتی بعضی از عناصر فرهنگی-وقتی این حرف را به آنها میگویید- ناراحت میشوند و میگویند «چرا اینهمه کارهای انجامشده را نمیبینید!» میگوییم: خُب ما که نمیخواهیم تبلیغات عمومی کنیم؛ داریم محاسبۀ نفس میکنیم.
مؤمن حتی از اعمالِ خوب خودش هم نگران است!
- امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: انسان متقی اینگونه است که «عمل صالح انجام میدهد درحالیکه میترسد؛ یَعْمَلُ الْأَعْمَالَ الصَّالِحَةَ وَ هُوَ عَلَى وَجَل» مؤمن با خودش میگوید: چه شده که من این کار خوب را انجام دادم؟! نکند شیطان سوار من است و -با این کار خوب- میخواهد از من سوءاستفاده کند! شاید برخی بگویند: «خُب حالا که تو یک کار خوب انجام دادهای، خوشحال باش!» ولی او میگوید: «من؟! من کار خوب انجام بدهم؟! باورم نمیشود، من که خودم میدانم چه مرضی دارم! من دست به دریا بزنم نجس میشود! اگر نماز شب هم خواندم، حتماً یک مرضی دارم...»
- به نفسش میگوید: «ببین! نکند دو سه روز است که داری نماز اول وقت میخوانی، میخواهی وجدان خفه کن بگذاری و فکر کنی آدم هستی! نکند میخواهی آن گناهت را فراموش کنی؟ میخواهی سرِ خودت را شیره بمالی و آدم نشوی؟ میخواهی نماز بخوانی و آن بدیِ خودت را ماستمالی کنی؟....» مؤمن اینطوری است؛ از عمل خوبش هم میترسد!
- در دعای عرفه جملۀ عجیبی است! صدا میزند خدایا! «خدایا کسی که خوبیهایش همه خراب است، خرابیهایش چطور خراب نباشد؟... اِلهی مَنْ کانَتْ مَحاسِنُهُ مَساوِیَ فَکَیْفَ لا تَکُونُ مَساویهِ مَساوِیَ» خدایا! خوبیهای من همه دلیل بر خرابیِ من هستند؛ دیدی چه نمازی خواندم؟ وقتی پیش تو بودم دیدی چقدر خراب بودم؟ با اینحساب، وقتی گناه میکردم میخواهی خراب نباشم؟ من «خراب اندر خراب» هستم!
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید