۹۶/۰۶/۳۰ چاپ ایمیل و پی دی اف
در جمع خدام هیئت میثاق با شهدا(دانشگاه امام صادق(ع))

نکاتی دربارۀ هیئت‌داری

شناسنامه

  • مکان: دانشگاه امام صادق(ع)
  • زمان: 1396/06/14
  • پیدیافA4 | A5 | Mobile

در آستانۀ ماه محرم، حجت‌الاسلام‌والمسلمین پناهیان، در جمع صمیمی خادمین «هیئت میثاق با شهدا» در دانشگاه امام صادق(ع) حضور یافت و به ذکر نکات کلیدی و مهمی دربارۀ شیوۀ هیئت‌داری و خدمت به عزاداران امام حسین(ع) پرداخت. در ادامه بخش‌هایی از این سخنرانی را می‌خوانید:

اثر خدمت به دستگاه امام حسین(ع) در زندگی و عاقبت‌به‌خیری انسان

  • اولاً باید خدا قوّت و خسته نباشید عرض کنم به همۀ شما بزرگواران که توفیق خدمت به دستگاه امام حسین(ع) را پیدا کرده‌اید، این یک توفیق فوق‌العاده است. طبیعتاً این خدمت؛ چه اینجا و چه هر جای دیگری، آثار بسیار بابرکتی در زندگی انسان خواهد داشت. مخصوصاً این جلسۀ «هیئت میثاق با شهدا» که تا حدی امید و الگوی هیئات مذهبی قرار گرفته است و توجه خیلی از خوبان و جوانمردان روزگار و همچنین خیلی از مردم کوچه و بازار و محبین اهل‌بیت(ع) به آن معطوف شده است که همین مسئله، وظیفه و مسئولیت شما را سنگین‌تر می‌کند. واقعاً در این ابتدای جلسه دعا می‌کنم که خداوند از همه شما قبول کند. این خیلی اهمیت دارد که اعمال و خدمات همۀ ما مرضی رضای حق قرار بگیرد.
  • خیال هیچ‌یک از ما آسوده نیست از اینکه «توفیق خدمت در یک هیئت خوب را پیدا کرده‌ایم؛ پس لابد تا آخر در همین مسیر قرار خواهیم داشت!» آن‌هایی که پای رکاب امام حسین(ع) و در حال به‌شهادت‌رسیدن بودند، آخرسر باز هم حواس‌شان بود و بررسی می‌کردند که «یا اباعبدالله آیا از ما قبول کرده‌ای یا نه؟» ان‌شاءالله خداوند از همه شما قبول بکند.
  • ثانیاً، خدمت کردن به دستگاه امام حسین(ع) واقعاً در برکت یافتن زندگی و عاقبت‌به‌خیری انسان مؤثر است. در دوران دفاع مقدس، بچه‌هایی که در کنار جهاد، اهل خدمت کردن به دستگاه امام حسین(ع) بودند معمولاً کارهای خیلی بزرگی انجام می‌دادند و مؤثرتر بودند. یقین بدانید در کنار توفیق حضور در دانشگاه امام صادق(ع)، خدمت به دستگاه امام حسین(ع) توفیق بسیار باعظمتی است که برای آیندۀ شما بسیار مؤثر خواهد بود و حتماً شکر آن را به‌جا می‌آورید.
  • بنده قرار است در این جلسه چند نکته دربارۀ هیئت‌داری عرض کنم که شاید توجه به این نکات، در مسیر کار مقدس شما مفید باشد:

نکتۀ اول

بخش عمده‌ای از نور جلسه، به برگزارکنندگان هیئت وابسته است

  • نکتۀ اول اینکه؛ بخش عمده‌ای از نور جلسه به نور تک‌تک شما وابسته است. شما مثل آن پرنده‌هایی هستید که برای رهایی از دام، می‌خواهند پرواز کنند و تور را از زمین بلند کنند و دام صیاد را بردارند. اگر یک پرنده در بین آن‌ها پر نزند، طبیعتاً در تلاش مابقی پرندگان اثر منفی دارد و چه‌بسا آن دام ممکن است روی زمین بیفتد ‌و همه اسیر باقی بمانند.
  • نقش تک‌تک شما در نورانیت جلسۀ هیئت، کلیدی و مؤثر است. روی بنده که قطعاً تأثیر دارد. بنده که از خودم چیزی ندارم و نور را ابتدا از شما و سپس از بقیۀ شرکت‌کنندگان دریافت می‌کنم. بنده قریب به ۵۰ سال است در مجالس مذهبی شرکت می‌کنم و در این مدت بالاخره تجربیاتی اندوخته شده است؛ گرچه آدم نشدیم ولی این تجربیات به دست آمده و ممکن است به درد شما هم بخورد.
  • وقتی می‌روم جایی سخنرانی کنم، کاملاً حس می‌کنم نور بانیان و اداره‌کنندگان جلسه، چقدر مؤثر است! مثلاً گاهی در بین برگزارکنندگان حرف منفی‌ای در رابطه با شخصی به ناحق گفته شده است و یا غیبتی شده است، بنده با چشم خودم دیده‌ام که چه مشکلاتی پیش می‌آید، و آدم می‌تواند حدس بزند که این مشکلات، به چه دلیلی بوده است.
  • به هرحال آثار عجیب‌وغریبی بر نورانیت و سلامت روحی و فکری برگزارکنندگان جلسات مذهبی مترتب است. اگر جلسه بخواهد مرضی رضای حضرت حق قرار بگیرد، مسئولان و برگزارکنندگان باید نورانی باشند. خیلی از افراد و جاها را دیده‌ام که ابتدا بسیار محفل نورانی و خوبی داشتند اما بعد از مدتی فروغش کم شده است، چون دست‌هایی آمده و وارد کار شده است که دیگر کاری از کسی برنمی‌آید. خیلی مهم است که شما نقش خود را به‌خوبی ایفا کنید، چون جلسه به نور شما اداره می‌شود. «اُسّسَ عَلَی التَقوی»بودنِ یک محفل، به همین است؛ به نیت خالص و صفای باطن برگزارکنندگان خیلی ربط دارد.

بسیاری از مشکلات در مسیر برگزاری هیئت، امتحان الهی است

  • البته طبیعی است که مشکلاتی در مسیر برگزاری هر مجلسی پیش بیاید، بسیاری از این مشکلات امتحان الهی است، نباید هر مشکلی را به نبودن نورانیت و صفای برگزارکنندگان نسبت داد. برخی از این مشکلات مایه رشد و اجر شماست، یعنی: چون بچه‌های خوبی هستید این مشکلات پیش می‌آید که رشد کنید.
  • البته برخی از این مشکلات هم ناشی از ضعف است، انواع و اقسام ضعف‌هایی که می‌تواند برطرف بشود. بالاخره ما همیشه باید بین خوف و رجا باشیم. این هیئت شما سه سال پیش یک قربانی هم داد. این موارد را باید خیلی جدی بگیرید. اصلاً خداوند کار حضرت ابراهیم(ع) را بدون قربانی از او قبول نکرد. حالا من و شما کی هستیم که بدون به‌زحمت‌افتادن، بخواهیم کار کنیم؟!
  • شخصی نزد امام محمد باقر(ع) آمد و گفت: من به شما علاقه و محبت دارم، امام(ع) فرمودند: «برو و برای بلا آماده شو!»(فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ: وَ اللَّهِ إِنِّی لَأُحِبُّکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ. قَالَ: فَاتَّخِذْ لِلْبَلَاءِ جِلْبَاباً، فَوَ اللَّهِ إِنَّهُ لَأَسْرَعُ إِلَیْنَا وَ إِلَى شِیعَتِنَا مِنَ السَّیْلِ فِی الْوَادِی‏؛ امالی طوسی/154) لذا باید منتظر این بلاها باشید؛ حالا یا با حسادت، شما را خواهند زد، یا اینکه یک جایی در زندگی‌تان قربانی می‌دهید. ان‌شاءالله همیشه در عافیت باشید. اما بالاخره نمی‌شود بی‌زحمت برای اسلام کار کرد؛ یا ضربه می‌خورید به خاطر اینکه آدم خوبی هستید، یا ضربه می‌خورید برای اینکه حواس‌تان را جمع کنید و مغرور نشوید.
  • به عنوان مثال، در شب اول و دومِ محرم، بلندگوهای هیئت درست نبود، و بنده هم نمی‌دانم این اتفاق برای چه افتاده بود و چشم باطن‌بین هم ندارم که ببینم چه چیزی پشت سر این جلسه می‌گذرد؟ شاید خداوند خواست با این‌کار، شما را مراقب کند که مغرور نشوید یا شاید دلایل دیگری داشته باشد. البته نباید سوء ظن داشت؛ مخصوصاً دربارۀ بچه‌های مخلص هیئت، اما باید مراقب بود.
  • به هر حال، نور وجود شما جلسه را پیش می‌برَد، نور وجود شما بنده را هم هدایت خواهد کرد، نور وجود شما به ذاکر اهل‌بیت(ع) هم کمک خواهد کرد، و نور وجود شما به مردم هم کمک می‌کند. خداوند نگاه می‌کند به اینکه چه کسانی دارند جلسه را اداره می‌کنند؟ پس شما مؤثر هستید.

نکته دوم

مواظبت کنید که دچار غرور نشوید

  • نکته دوم اینکه؛ شما باید مواظبت کنید که دچار غرور نشوید. بالاخره غرور می‌آید، مثلاً با این عنوان که: «هیئت ما برتر شده است!» و این غرور، واقعاً نابود می‌کند. سال‌ها پیش برخی از هیئت‌های خوب را سراغ داشتیم که خوبان، اخبار آن هیئت‌ها را پیگیری می‌کردند و به آن عشق می‌ورزیدند. اما بعد از مدتی، آن هیئت مثلاً از جمعیت هفتگی ۲ هزارنفری به ۲۰ نفر تقلیل یافته بود.
  • مردم چشمِ باطن‌بین ندارند، ولی همۀ این مردم، یک ویژگی باطنی را می‌توانند حس کنند و آن «غرور» است. لذا ممکن است کسی یک غروری در شما ببیند و یک‌دفعه از شما بدش بیاید و درست هم بگوید. البته بعضی‌ها منافق‌اند که از شما در هر حال بدشان می‌آید-این برای ما مهم نیست- اما آدم‌های سالم و مردم معمولی، اگر در شما یک‌ذره غرور ببینند، طبیعتاً از شما بدشان می‌آید.
  • خداوند به تنها چیزی که رحم نمی‌کند و زمان نمی‌دهد، عُجب است؛ دربارۀ بقیه گناهان معمولاً به انسان فرصت می‌دهد. لذا یک‌وقت ممکن است تصور کنیم کار ما خیلی خوب شده است و به‌همین خاطر، دچار عجب بشویم، اما بلافاصله خدا یک تلنگر یا ضربه‌ای به ما می‌زند که به خودمان بیاییم و از عُجب فاصله بگیریم. شاید به تعبیری بتوان گفت، خداوند این عُجب و غرور انسان را، بی‌رحمانه تعدیل می‌کند.
  • خیلی باید مواظب عُجب باشیم. عُجب وقتی بیاید به این راحتی از دل بیرون نخواهد رفت. به این سادگی هم آثار بدش با استغفار درست نمی‌شود.

برگزارکنندگان هیئت، دچار چه غرورهایی می‌شوند؟

  • حالا سؤال این است که بچه هیئتی‌ها و مسئولان هیئت، دچار چه غرورهایی می‌شوند؟ مثلاً اینکه با یک حس خاصی بگویند: «ما بچه‌های فلان هیئت هستیم!» یعنی بخواهند این مسئله را همه بفهمند. یا اینکه بگویند: «ما یک هیئت حرفه‌ای داریم که از همه‌لحاظ عالی است، مداح درجه یک داریم و...» و حتی نسبت به مردم و کسانی که وارد هیئت می‌شوند، یک‌نوع حالت اشباع داشته باشند و کسی را تحویل نگیرند و آدم حساب نکنند!
  • اگر فکر کنید که هیئت شما خیلی عالی است، این حالت غرور شما از چشمان‌تان مشخص است و مردم هم متوجه می‌شوند و از شما بدشان می‌آید. این باعث می‌شود که به تدریج، جذابیت معنوی هیئت کم شود و این پرچم از دست شما گرفته شود.  
  • وقتی هیئت شما مشهور می‌شود و تعداد زیادی از مردم به هیئت شما مراجعه می‌کنند، باید حس و حال شما مثل وقتی باشد که فقط پنج‌شش نفر به هیئت می‌آیند و شما می‌خواهید تعداد را به ده نفر برسانید. در آن صورت چقدر متواضعانه تر برخورد می‌کنید! مردم از روی اینکه شما چگونه با آن‌ها برخورد می‌کنید، می‌فهمند که غرور دارید یا نه.

رهایی از عُجب و غرور واقعاً سخت است

  • البته سخت است که یک هیئت، مشهور بشود و سطح آن بالا برود و موقعیت درجۀ یک داشته باشد اما بچه‌های این هئیت دچار غرور نشوند. لذا افراد هیئت باید روی خودشان کار کنند، ریاضت بکشند، اهل ذکر گفتن باشند و حتی به تعبیری «دائم‌الذکر» باشند. این، سلوک معنوی شما هیئتی‌ها است و خداوند شما را در این امتحان قرار داده است.
  • تقریباً بعید است که آدم بتواند از عُجب خلاص شود، خداوند وقتی بخواهد کسانی را از عجب نجات بدهد، آن‌ها را بیچاره می‌کند؛ یا خودشان ریاضت می‌کشند و یا خداوند به آن‌ها ریاضت می‌دهد و یا هردو باهم! یعنی خدا آن‌ها را به گونه‌ای دچار رنج می‌کند تا عجب آن‌ها را کنترل بکند.

قلباً معتقد باشید که هیئت شما ضعیف‌ترین هیئت است

  • به‌هر حال شما باید سعی کنید که دچار غرور نشوید. واقعاً از ته قلب معتقد باشید «کار شما ضعیف‌ترین کار است» در این‌صورت اصلاً از هیئت شما چیزی کم نمی‌شود و از شما هم چیزی کم نمی‌شود! شما عمیقاً به این مسئله معتقد باشید و مطمئن باشید که ضرر نمی‌کنید. واقعاً هم کارهای ما در برابر توفیقات و برکاتی که خدا می‌دهد و هدایت‌هایی که نصیب‌مان می‌کند و آثاری که عنایت می‌کند، هیچ است.
  • مثلاً گاهی اوقات، مردم به هیئت شما می‌آیند و همان دمِ در می‌نشینند، و شما می‌خواهی به آن‌ها بگویی: «آنجا ننشینید! بلند شوید بروید جلو!» حالا این را چگونه به آن‌ها می‌گویی؟ اصلاً شما چگونه می‌توانی به او بگویی «بلند شو برو جلو بشین»؟! چون این شخص الان عزادار امام حسین(ع) است که خاک قدم‌هایش را برای شفای بیماران برمی‌دارند. و طبیعتاً نباید به این سادگی‌ها به او بگوییم «بالای چشمانت ابرو است!» شما ببینید این خادمان اربعین از عشایر عراق، بعضاً چگونه با مردم رفتار می‌کنند؛ چقدر متواضعانه و محترمانه! شما هم باید این‌گونه رفتار کنید و همان حس را داشته باشید و مردم باید این حالت را در شما ببینند.

مردم باید در شما عشق و محبت ببینند، نه غرور

  • چندی پیش، بنده به موکب‌داران عراقی اربعین در مشهد عرض کردم: «پایۀ معنویت پیاده‌روی اربعین، محبت شما به زائرین است» موکب‌داران از بس که بامحبت برخورد کردند، جمعیت 2میلیون نفری زائرین اربعین الان به ۲۰میلیون رسیده است! البته بنده نمی‌گویم که شما در هیئت خودتان همان کارها و رفتارها را باید انجام دهید، ولی می‌گویم «حس شما باید همان‌طور باشد» نگاهتان به شرکت‌کنندگان در جلسۀ هیئت، باید طوری باشد که گویی میخواهید به کفش آنها تبرک بجویید؛ با همین حس و حال به آن‌ها بگویید: «بفرمایید داخل!» و بعد ببینید که این کار شما چقدر روی مردم و کسانی که به هیئت می‌آیند، اثر دارد. این‌هاست که کار می‌کند. مگر آیةالله العظمی بروجردی به خاک پای عزاداران تبرک نجستند؟!
  • کسانی که چه‌بسا گنهکار بودند، الآن که به هیئت آمده‌اند، باید پیش خودمان بگوییم «پاک شده‌اند»؛ حالا این زائرِ امام حسین(ع) که اصلاً گناهی در پرونده‌اش نیست، چه جایگاهی دارد! ببینید چگونه باید به این عزاداران حسینی خدمت کرد! مردم به‌جای اینکه آن غرور را دور پلک چشمان شما ببینند، باید مهربانی و تواضع را ببینند.
  • شاید بتوانم به پیرغلامان اباعبدالله(ع) و کسانی که یک عمر به عزاداران امام حسین(ع) خدمت کرده‌اند هم عرض کنم: شما بیشتر از گنهکارها و عرق‌خورها به امام حسین(ع) بدهکار هستید. آن شراب‌خور که چیزی از امام حسین(ع) نگرفته است! ولی شما گرفته‌اید؛ هم برای دین‌تان آبرو نزد خدا پیدا کرده‌اید و هم برای دنیای‌تان آبرو در جامعۀ مومنان یافته‌اید، پس خودمان را نگیریم و غرور نداشته باشیم! ای کسی که ۷۰ سال برای امام حسین(ع) گریه کرده‌ای! یک‌وقت فکر نکنی که می‌توانی بدهی خودت به اباعبدالله الحسین(ع) را به‌سادگی تسویه کنی!
  • پیامبر اکرم(ص) یک‌بار-خطاب به کسانی که اطراف ایشان بودند- فرمود: من شیرینی و حلاوت عبادت را در شما نمی‌بینم. گفتند شیرینی عبادت چیست؟ حضرت فرمودند: تواضع(ما لی لا أرى علَیکُم حَلاوَةَ العِبادَةِ؟! قالوا: و ما حَلاوَةُ العِبادَةِ؟ قالَ: التَّواضُعُ؛ تنبیه الخواطر/1/201)

تواضع خواهران در امر خادمی، پراهمیت‌تر است

  • خواهرانی که در هیئت خدمت می‌کنند، باید بیشتر مراقبِ این مسئله باشند، چون خانم‌ها نسبت به همدیگر، چه‌بسا حساس‌تر باشند و ممکن است به‌سرعت به آن‌ها بربخورد. لذا تواضع و محبت خواهران در مسئله خادمی باید به صورت خاص مورد توجه قرار بگیرد.
  • اگر ما همین هیئت خودمان را درست اداره کنیم، کافی است و آثار و برکات آن، همه‌جا را فرا خواهد گرفت. مگر امام حسین(ع) چند تا یار می‌خواستند؟ این‌همه غوغا را با ۷۲ نفر به‌پا کردند؛ البته یاران خالص و خُلّص! هر کار کوچکی که به امام حسین(ع) متصل بشود، در واقع به اقیانوس متصل شده است.
  • به این مسأله هم توجه کنید که اگر گاهی اوقات یک شخص عزیزی از هیئت شما تعریف می‌کند، برای این است که در جاهای دیگر، کم کار شده یا خوب کار نشده است؛ نه اینکه کار شما خیلی خوب است! پس به‌خاطر این تعریف‌ها، مغرور نشوید و اگر فکر می‌کنید که جلسۀ شما جلسۀ خوبی است، به خودتان بگویید: «اگر هیئت ما واقعاً هیئت خوبی بود، امام زمان(عج) را می‌آورد!» پس تا وقتی حضرت تشریف نیاورده‌اند، معلوم می‌شود هنوز به آن نقطۀ مطلوب نرسیده‌اید؛ هرچند این هیئت دارد به سمت اهدافش پیش می‌رود.

سطح انتظار از خودتان را بالا ببرید تا تواضع پیدا کنید

  • برای بالا بردن تواضع پیش خودتان، سطح انتظار از خودتان را بالا ببرید. کلاً اگر هدف را خیلی مقدس و عزیز بدانیم، هیچگاه از خودمان راضی نخواهیم شد. مثلاً از خودتان انتظار داشته باشید که مقدمات فرج را فراهم کنید و موجب تعجیل فرج حضرت بشوید.   
  • ما که همین‌طوری دورهم جمع نشده‌ایم! ما جمع شده‌ایم تا مقدمات ظهور حضرت حجت(عج) را فراهم کنیم، لذا تا وقتی که فرج حاصل نشده، خود را مقصر می‌دانیم. ما انتظارمان از خودمان خیلی بالاست و برای رسیدن به این اهداف والا باید فداکاری کنیم. البته هر یک از ما، کار و زندگی خودمان را داریم ولی باید برای امام حسین(ع) به وسط میدان بیاییم.

نکتۀ سوم

«توجه و تمرکز» در هیئت بسیار لازم است؛ همه‌چیز باید فدای «توجه» شود

  • یک نکتۀ مهم در هیئت، فراهم آوردن زمینۀ «توجه و تمرکز» مخاطبان است. هیئت را باید به‌گونه‌ای بچینیم که «مقدار توجه و تمرکز» بالا برود. البته بنده -به‌عنوان سخنران- باید طوری سخنرانی کنم که توجه افراد، جلب بشود، و همین‌طور مداح محترم جلسه. اما نقشِ اداره‌کنندگان در زمینه‌سازی توجه بهتر، بسیار زیاد است.
  • «توجه و تمرکز» در هئیت خیلی مهم است و در هر‌ برنامه و رفتاری در هیئت باید ملاحظۀ این «توجه و تمرکز» بشود. چون هدف از همۀ این کارها در هیئت، اثرگذاری معنوی است و تأثیر معنوی یک جلسه خیلی به توجه و تمرکز بستگی دارد. مثلاً اگر دیدید در وسط مراسم، چای‌دادن باعث می‌شود توجه و تمرکز مردم از بین برود، این کار را انجام ندهید.

بلند صحبت کردن خدام هیئت

  • به‌عنوان مثال، این‌طور نباشد که خادمین با صدای بلند صحبت کنند و مثلاً بگویند: «آقا! آنجا ننشینید... آقا از آنجا عبور نکنید...» این باعث می‌شود حواس مردم پرت شود و تمرکز آن‌ها از بین برود. هیچ‌ عاملی نباید حواس مردم را پرت بکند. تمرکز جلسه، یک اثری بر روی افراد دارد که اثرش چه‌بسا از محتوای جلسه هم بهتر باشد.
  • یکی از آداب هیئت‌داری این است که خدام باهم بلند صحبت نکنند، و حتی می‌توانید به‌جایی برسید که خدام اصلاً باهم صحبت نکنند. رعایت این آداب خیلی مهم است. البته هماهنگی‌ها باید از قبل، بین خودتان انجام شده باشد، تا در هنگام جلسه و در حضور مردم، کمترین تبادل نظر و گفتگو انجام شود.

فشرده‌نشینی و جا دادن بیش از حدِ مردم

  • یکی از کارهایی که حواس مردم را پرت می‌کند، این است که وسط هئیت مدام بگویید: «بلند شوید بروید جلو، فشرده بنشنید تا دیگران هم جا بشوند!» نمی‌دانم این بعضی‌ها چه اصراری دارند که همه را به‌زور در داخل هیئت جا کنند! خُب اگر مردم خیلی فشرده بنشینند، طبیعتاً پاهایشان درد می‌گیرد و تمرکزشان را از دست می‌دهند. اجازه بدهید راحت باشند و بازتر بنشینند.
  • اگر خواستی به کسی بگویی «بلند شو برو جلو» اما دیدی که او غرق بحث است و دارد به سخنرانی گوش می‌دهد، دیگر به او کاری نداشته باش. خُب کسی که زودتر آمده، نباید بخاطر کسانی که دیر آمده‌اند، حواسش را پرت کرد.
  • گاهی اداره‌کنندگان برخی جلسات، افراد را راهنمایی می‌کنند که بروند «جلو بنشینند» چرا که جلوی مجلس مقداری جا برای افراد هست. اما این کار، خیلی موجب حواس‌پرتی مردمی می‌شود که مدتی است در جلسه نشسته‌اند.

مهدکودک برای نگهداری از بچه‌ها

  • در بعضی از هیئت‌ها، خیلی از گلایه‌های مردم-که به هیئت می‌آیند- دربارۀ بچه‌هاست. برخی از مردم می‌گویند: «شما که می‌گویید بچه بیاورید، حالا ما بچه آوردیم ولی اذیت شدیم، مراسم هیئت را از دست دادیم و نتوانستیم استفاده کنیم» لذا تا حد امکان، باید سعی کنیم یک جایی مثل مهدکودک، در کنار هیئت، برای بچه‌ها در نظر بگیریم تا کسانی که بچه‌هایشان را می‌آورند، در این چند ساعت، خیال‌شان از بابت بچه‌ها راحت باشد و اذیت نشوند.

آسیب‌های احتمالیِ زیادشدن جمعیت هیئت

  • در برخی هیئت‌ها که به هر دلیلی مورد استقبال مردم قرار می‌گیرند و جمعیت زیادی می‌آیند، طبیعتاً گاهی یک افراد غریبه‌ای هم می‌آیند که زیاد اهل هیئت نیستند. این افراد آسیب‌پذیری خیلی بالایی دارند و آستانه تحمل‌شان پایین است. حالا این افراد چرا می‌آیند؟ مثلاً ممکن است کسی به درخواستِ دخترش، مادرش، خواهرش، یا همسرش به هیئت آمده باشد. مثلاً مادرش گفته: «دخترم! به هر قیمتی شده باید امشب به این هیئت برویم...» و حالا این دختر که راضی به آمدن نبوده، برای اینکه تنها نباشد، دوست خودش را هم به هیئت آورده است ولی از اول تا آخر، با دوستش حرف می‌زند. و این مسائل چقدر اثر جلسه را پایین می‌آورد! این‌ها آثار سوء زیادشدن جمعیت است. و از طرف دیگر، کسانی که با اشتیاق به هیئت می‌آیند، توجه‌شان زیاد است و آثار مثبت جلسۀ هیئت را بالا می‌برد.
  • برخی از این افراد غریبه‌ای که به هیئت می‌آیند، آستانۀ تحمل‌شان پایین است. البته این غریبه‌بودن هم اقسامی دارد؛ برخی از آن‌ها اعتراض می‌کنند و برخی اعتراض نمی‌کنند. شما باید این مسائل را در بحث جمعیت‌شناسیِ هیئت خودتان در نظر بگیرید.
  • برخورد شما با افراد دائمی جلسه با کسانی که تازه به جلسه آمده‌اند(و چه‌بسا اجباری به جلسه آمده‌اند) باید متفاوت باشد. و همۀ جوانب را در نظر بگیرید. البته رعیت این نکات، مقداری دشوار است. بعضی وقتها فکر می‌کنید مخاطب شما خیلی علاقه‌مند به هیئت است، و صمیمانه و خودمانی، یا عتاب‌آلود، یک حرفی را به او می‌گویید، اما بعد متوجه می‌شوید که اتفاقاً او اصلاً برای شما تره هم خُرد نمی‌کند! لذا این برخوردها عوارض خوبی ندارد. شما باید با همه، با احتیاط و احترام برخورد کنید.

نکتۀ چهارم

بهره‌برداری حداکثری از فرصت هیئت

  • هیئت و مجلس امام حسین(ع) مثل شیر خام است که می‌توان از آن فرآورده‌های لبنی بسیاری تهیه کرد؛ اما معمولاً ما حد نهایت استفاده را از آن نمی‌بریم. ما نه فقط با هیئت، بلکه با خود امام حسین(ع) هم حداقلی برخورد می‌کنیم! از این شیر خام تا به حال فقط توانسته‌ایم یک اربعین دربیاوریم. اربعین با آن‌همه عظمت، فقط یک جلوۀ کوچک از جلوات امام حسین(ع) است.
  • برخی هیئات صندوق قرض الحسنه دارند این خیلی خوب است. اردوهای زیارتی هیئات، بویژه سفر مقدس اربعین که هیئت‌ها برگزار می‌کنند، بسیار ارزشمند است. مردم می‌توانند با هیئات زندگی کنند و زندگی خود را زیباتر کنند.
  • مثلاً به کسانی که پارسال مجرد به هیئت می‌آمدند و امسال مزدوج شده‌اند و با همسرشان به هیئت می‌آیند، اگر بشود، هدایایی تقدیم کنید. به این ترتیب خانواده‌ها را تحت پوشش هیئت قرار داده‌اید. البته این کار برای هیئت‌های بزرگ ممکن نیست و یا خیلی سخت است.

هیئت، محلۀ معنوی افراد است

  • تشویق خانواده‌های جوانی که بچه‌دار شده‌اند یا تعداد فرزندان‌شان زیاد است یکی از اقدامات بسیار شایسته است. به هر حال هیئت، محلۀ معنوی افراد است و افراد هیئتی باید در محلۀ معنوی خودشان مورد محبت قرار بگیرند و به رفتارهای شایستۀ آنها بی‌اعتنایی نشود بلکه از آن، الگوسازی صورت بگیرد.
  • یا مثلاً می‌توانید در هیئت خودتان عکّاس‌خانه‌ای راه بیندازید که مردم با بچه‌هایشان بیایند و با لباس خادمی هیئت و یا با دکور سال قبل هیئت، در آنجا عکس بگیرند. آنها طبیعتاً با ذوق و سلیقه‌ای که دارند، این عکس را برای بچۀ خودشان نگه می‌دارند؛ به این واسطه شما تا درونِ خانه‌های مردم و تاریخ خاطرات زندگی آنها حضور پیدا کرده‌اید.

«پیکِ دعوت» برای مردم محله

  • بسیاری از مردمی که اهل هیئت نیستند در سوءتفاهم مطلق به سر میبرند و شما بسیاری از این سوءتفاهم‌ها را باید به‌صورت چهره‌به‌چهره و با رفتارتان حل کنید. یعنی باید با تک‌تک مردم ارتباط بگیرید و گفت‌وگوی چهره‌به‌چهره انجام دهید. نباید نسبت به این مردم بی‌تفاوت باشید. یک عارفی داشت از دنیا می‌رفت و گریه می‌کرد، از او پرسیدند که چرا گریه می‌کنی؟ گفت: اگر خدا در آن دنیا از من سؤال کند که مثلاً «آن آدمِ ژاپنی چرا مسلمان نشد؟» من چه خاکی بر سرم بریزم؟!
  • ما وظیفه داریم تا آنجا که می‌توانیم افراد غیر هیئتی را به مجلس امام حسین(ع) جذب کنیم. امام حسین قوی‌ترین عامل هدایت ما انسانهاست. اگر این راه به روی بعضی‌ها بسته بماند و کمک به گشودن این راه نکنیم دیگر چه راهی برای سعادت افراد باز خواهد شد؟! برای این منظور، کارهای زیادی می‌شود انجام داد.
  • مثلاً چند روز قبل از محرم، یک‌سری هدایا آماده کنید و بروید درِ خانۀ تک‌تک همسایه‌ها را بزنید و از آن‌ها دعوت کنید که به مجلس عزا بیایند؛ هدایایی که به خاطر زیبایی آن، طرف نتواند آن را دور بیندازد؛ حتی اگر با مرام شما موافق نباشد. شما باید برای همۀ مردم منطقه خودتان «پیکِ دعوت» داشته باشید و چند روز قبل از دهه محرم به همه دعوت‌نامه اهدا کنید. حتی می‌توانید شمارۀ اهالی محله را داشته باشید و مثلاً در طول سال از طرف هیئت، چند پیامک برای آن‌ها بفرستید.

نظرات

۱۰ بهمن ۹۶ ، ۲۲:۵۳ خادم الحسن
از بیانات شیوا وکلام زیبای شما سپاس گذارم. اگه لطف کنید وترتیب سخنرانی با موضوع روشهای جذب جوانان خاصتا آن دسته از جوانان عزیزی که هیچ میانه ای با مسجد وهیءت ندارند وهمچنین چگونگی ثبات این ارتباط بیان فرمایید. 

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...