کلیپ صوتی | یک تمرین مهم!
شناسنامه:
- تولید: بیان معنوی
- مدت زمان: 04:44
- لینک تلگرامی: اینجا
- صوت مرجع: ریشه های ولایت پذیری و ولایت گریزی/ ج4 | حسادت پنهان/ ج1
مدت: | دریافت با کیفیت: [پایین(1MB) | متوسط(2MB) | خوب(4MB)]
متن:
«أُولئِکَ الَّذینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوی»؛ قلب انسان باید به تقوا امتحان بشود. یکی از جایگاههای امتحان شدن قلب به تقوا این است که تو قلباً ترجیح کسی را که بر تو خدا ترجیح داده است بپذیری.
تنها کسی که در ماجرای در و دیوار شمشیر کشید و آمد از فاطمه و علی و خانۀ فاطمه و علی دفاع کرد چه کسی بود؟ زبیر. زبیر بعداً خراب شد؟ یا قبلاً خراب بود؟ وقتی سر زبیر را آوردند مقابل علی بن ابیطالب(ع) گذاشتند، فرمود میدانید زبیر کِی خراب شد؟ میفرماید ما یک مأموریتی داشتیم از جانب رسول خدا. فرمودند علی جانم تو همراه زبیر با هم بروید یک خانمی جاسوسهای است نامهای نوشته منافقین مدینه برای مشرکین مکّه، پنهان کرده. تو راه است دارد میرود مکّه، بروید سر راهش را بگیرید. جبرئیل امین خبر داده. کاغذش را ازش بگیرید دیگر این کاری نمیتواند بکند.
من و زبیر آمدیم رسیدیم به آن خانم. من به زبیر گفتم زبیر تو برو کاغذ را ازش بگیر. زبیر رفت جلو هر چی چک و چانه زد، خانم زبیر را متقاعد کرد من کاغذ ندارم پیشم! چی اصلاً داری میگویی؟ زبیر آمد گفت یا علی میگوید من کاغذ ندارم. امیرالمؤمنین میفرماید من گفتم زبیر! پیغمبر فرمودند ایشان کاغذ دارند ها! پیغمبر که ناصحیح سخن نمیگویند. خب من خودم بروم ازش بگیرم. آمد نهیبی زد به آن زن. سخنی گفت، نفوذ کلام امیرالمؤمنین موجب شد خانم آن کاغذ را درآورد گفت بگیر یا علی. امیرالمؤمنین کنار سر بریدۀ زبیر فرمود زبیر از همانجا یک حسادتی از من افتاد تو دلش پنهان ماند، باقی ماند، جمل زد بیرون.
رفقا! هر کی به شما از هر جهت ترجیح داشت قبول کنید. هر نوع ترجیحی از هر جهت! کولرساز بلد بود کولر بسازد شما بلد نبودی بگو آقا تو از من باسوادتر هستی. من نوکر تو هستم. بگو من چهکار کنم الآن؟ هر کی ترجیح داشت بپذیر. سختت نباشد پسفردا آقا ظهور فرمودند رفیقت را بر تو ترجیح داد، من نوکر رفیقم هم هستم. ته دلت یک کمی بالا پایینش بکنی افتادی بیرون از دایرۀ ولایتمداری. ولایتمداری محدود به اولیاء خدا نیست آخر.
آقا علی بن ابیطالب(ع) از تو خیلی فاصلهاش زیاد است، تو هم پذیرفتی. زبیر ترجیح پیغمبر را بر خودش پذیرفته بود، پیامبر اکرم علی را بر زبیر ترجیح میداد دیگر نمیتوانست بپذیرد. دلت پذیرندۀ ترجیح نیست. به همین دلیل علی بن ابیطالب یکی از یارهایش را بر تو ترجیح بدهد کفرت درمیآید.
خانمها در خانه گاهی با پذیرش ولایت مردهایشان ولایتمداریشان پیش امام زمان پذیرفته میشود. بچهها در خانه گاهی با پذیرش ولایت بابا و مامانشان پایههای ولایتمداریشان پیش امام زمان تثبیت میشود. لذا بعد از توحید خدا در قرآن کریم میفرماید: «وَ بِالوالِدَینِ إحساناً»؛ آقا ما شنیده بودیم بعد از توحید در روایات فرمودند ولایت. بله اینجا در آیۀ قرآن هم میفرماید ولایت دیگر. تو نمیفهمی. وقتی که میگوید پدر و مادر، پدر و مادر باشگاه تمرین هستند برای چی؟ ترجیح پدر و مادرت را بر خودت بپذیر، با همۀ تفاوتها. با همۀ تفاوتها. اصلاً بله خب پدر و مادرها معمولاً با بچهها متفاوت هستند و اختلاف سلیقه دارند.
«أُولئِکَ الَّذینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوی»؛ قلب انسان باید به تقوا امتحان بشود. یکی از جایگاههای امتحان شدن قلب به تقوا این است که تو قلباً ترجیح کسی را که بر تو خدا ترجیح داده است بپذیری.