کلیپ تصویری | هفت سال خیانت از روی محبت
- تولید: بیان معنوی
- مدت زمان: 05:04 دقیقه
- منبع: چگونه امتحان می شویم؟/ ج5
- 05:04 دقیقه | کیفیت (پایین(9 مگابایت) | متوسط(40 مگابایت) | بالا(90 مگابایت) )
- آپارات: (ببینید)
- تلگرام: اینجا
متن:
اتفاقاً اینجور خیانتها در جامعۀ ما خیلی رواج دارد. دوست دارند بچههایشان را. به خاطر همین محبت بهشان خیانت میکنند. اتفاقاً اینجور خیانتها در جامعۀ ما خیلی رواج دارد. خیلی عادی است. از هفت تا چهارده سال دوران ادب کردن بچه است، اینها فکر میکنند هنوز بچه از یک تا هفت سال است، هنوز تر و خشکش میکنند و لوسش میکنند. از چهارده سال فیل بچه یاد هندوستان میکند و هوسبازیهایش را میخواهد ادامه بدهد، یک دفعهای پدر و مادر مشکل ایجاد میشود برایشان میخواهند تازه از چهاردهسالگی بچه را تربیت کنند. نه عزیز من! من که تو را دوست داشتم، چهارده سال است نوکریات را کردم. خب شما خیلی بیجا کردی چهارده سال نوکری بچه را کردی. شما تا هفت سال باید نوکری میکردی. از هفت تا چهارده سال بچه باید نوکری شما را میکرد. خب این چه محبت بیجایی است؟
یک دبستان مذهبی خوبی میگفت ما برای اینکه بچهها خوب درس بخوانند، بچههای با استعداد هم جذب کردیم، آزمایشگاه را آوردیم کنار راهرو گذاشتیم، گفتیم بچهها هر موقع دلتان خواست بروید یک کار آزمایشی علمی انجام بدهید. هر موقع دلتان خواست بروید این یکی کار هم انجام بدهید. دلت نخواست خسته بودی برو در کتابخانه این کار علمی را انجام بده. خب کاملاً غلط. بچه چند سالش است؟ دبستان است. بچۀ دبستانی الآن با علاقۀ خودش و با استعداد خودش دارد کار میکند. ولی شما یک مسئلۀ مهمّی را غفلت کردی و آن این است که بچه از هفت تا چهارده سالگی چیزی که مهمتر از استعدادش است و چیزی که مهمتر از علاقهاش است این است که بتواند با سختیها دست و پنجه نرم کند، خودش را منظّم بکند و خودش را مؤدّب بکند.
بله بچه علاقههای خوبی دارد، دارد چیز یاد میگیرد ولی شخصیتش را نابود کردی. پسفردا قدرت تحمّل سختیها را نخواهد داشت و بالتّبع استعدادهای او کاهش پیدا خواهد کرد. اگر آموزش و پرورش ما در مقطع دبستان تحوّل در آن ایجاد بشود اکثر دانشآموزان ایرانی دانشمند هستند.
این علامت غلط بودن نظام آموزش و پرورش ماست که در کشور سه چهار تا دانشگاه برتر داریم. شما در دوران به ویژه هفت تا چهارده سال باید کودکان را در معرض امتحان قرار بدهید. امتحان یعنی محنت کشیدن. ابتلا یعنی بلا کشیدن. حالا البته بلا و محنت هم نه اینکه رو خاک بغلتانیم و روزی یک دانه بادام بدهیم و دو تا کشیده بزنیم و تا اینجوری میگوییم بعضیها یاد مرتاضهای هندی میافتند. سختی طبیعتاً باید سختی معقول باشد دیگر!
ولی کم نیستند پدر و مادرهایی که از دادن سختی معقول از سر محبت به فرزندانشان در آن موقع لازم خودداری میکنند. بعد ده برابر سختی بعد از دوران بلوغ میکشند برای رام کردن این کودک که دیگر الآن شده نوجوان گرگی شده ماشاءالله برای خودش و نتیجه هم نمیگیرند. خب شما خودت اینجوری کردی!
پدر و مادرهای ارجمند بچههایتان را بردید دبستان اگر دیدید معلّمها و ناظمها مثل پروانه دور بچههایتان میگردند و مثل پرستار رفتار میکنند و دارند نوکری میکنند به بچههایتان به تعبیری و میگویند بچهها هر چی شما میگویید بچههایتان هم راضی هستند بچۀتان را از این مدرسه دربیاورید بگویید بچۀ من فاسد میشود ببریدشان در یک مدرسۀ دیگر. بگو من بچهام را آوردم ادب بشود. ادب یعنی دائماً رفتارهای طبق دستور و با نظم انجام بدهد. ادب یعنی این.
چهارده سالگی در ادب تکمیل شده باشد به حدّی که امام صادق(ع) میفرماید بعد از چهارده سالگی اگر ادبش کرد زحمتت را برای ادب او کشیدی دیگر رهایش کن تربیت نمیخواهد بچه، از پانزده سالگی رهایش کن. ما این را هر جا این روایت را میخوانیم میگویند آقا یعنی چی از پانزده سالگی رها کن؟ تازه اوّلش است. نه عزیز من، امام صادق(ع) میفرماید اگر تو آن کارها را کرده باشی آخرش است. میتوانی مشاوره بهش بدهی چهارده تا بیست و یک سالگی. محبّت بیجا خب معلوم است ضرر دارد.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید