کلیپ تصویری | از طمع تا تکلیف
- تولید: بیان معنوی
- مدت زمان: 07:29 دقیقه
- منبع: راز لطافت روح/ ج11
- 07:29 دقیقه | کیفیت (پایین(14 مگابایت) | متوسط(50 مگابایت) | بالا(170 مگابایت) )
- آپارات: (ببینید)
- تلگرام: اینجا
متن:
میگوید من طمع نداشته باشم دیگر این فعالیت پر شتاب اقتصادی را باید بگذارم کنار. من حرص نداشته باشم دیگر در خیلی از زمینهها دنبال موفقیت نخواهم بود. من اگر زیادهخواهی نخواهم بکنم آنوقت چرا درس بخوانم که عالیترین نمره را بیاورم بهترین رشته را بیاورم؟ خیلی وقتها آدمها زندگیهایشان را تنظیم کردند با طمع.
شما بیا فعالیت پر شتاب درسی و فعالیت پر حرارت کاری و شغلیات را بر اساس حرص و طمع و زیادهخواهی نگذار. بیا بر اساس تکلیف این کار را بکن. میگوید آخر یعنی چی؟ آقا شما ده برابر کار کن، ولی رو حساب اینکه به تو دستور دادند. نه رو این حسابی که میخواهی نتیجهاش را. این خیلی سخت است جا افتادنش.
حضرت ولیعصر ارواحنا له الفداء مبنای زندگی آدمها را این قرار خواهد داد. همه نمیتوانند اینجوری باشند؟ عیبی ندارد. چند نفری که میتوانند آنها جهان را اداره خواهند کرد. بزرگترین کارخانهدارهای جهان، بزرگترین دانشمندان جهان، بزرگترین تاجران بینالمللی در زمان حضرت کسانی خواهند بود که تمام آن فعالیتشان رو حساب تکلیف است. نه رو حساب طمع. به چی میخواهد برسد؟
ولی این حرف زدنش عین خیالپردازی است. میگویند آقا شاعرانه است این حرفها چیه داری میزنی؟ حالا حرف بنده کجا میتواند از حالت شعاری بودن دربیاید؟ آنجایی که شما در جبهه، در دفاع مقدّس میدیدید یک افرادی تلاش میکردند در حدّ جان دادن. نتیجۀ تلاششان این شد که درسهای دافوس در تمام جهان تغییر کرد. یعنی درسهای دانشکدههای افسری جهان به واسطۀ جنگی که ما کردیم سرفصلهایش یک سری تغییر کرد، اینجوری هم میشود جنگ کرد. اینها را کیها طرّاحی میکردند؟ آدمهای حدود بیست سال. آنوقت این آدمهای حدود بیست سال چرا اینقدر فکرشان کار میکرد؟ چون برای درجه این کار را نمیکردند، برای مقام این کار را نمیکردند، برای حقوق این کار را نمیکردند. وقتی کسی طمع نداشته باشد برای موفقیت و نتایج موفقیت، بلکه حرص داشته باشد برای تکلیف فکرش بهتر کار میکند. خلّاقتر خواهد بود.
آقا مگر ما میتوانیم صحنههایی مثل دفاع مقدّس را برای زندگیمان ایجاد کنیم؟ حالا اگر توانستیم که خوب میشود دیگر، از بدبختی نجات پیدا میکنیم. نه نمیشود. خب نمیشود که بگذار بدبخت باشیم دیگر. بهترین طرحهای اقتصادی را بردارند از فرشتههای آسمان، از جبرئیل امین بگیرند بیاورند در ایران اسلامی ما بگویند آقا نظام جمهوری اسلامی تو دیگر کارت درست بوده، جبرئیل امین وحی آورده این را بنشین کار کن. بدون اینکه این مسئله درست بشود آن طرحها به شکست خواهد رسید.
بر اساس حرص و طمع، جلو زدن از بقیه نباید زندگی کنی. فرمود در تفسیر «تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا»؛ دار آخرت برای کسانی است که در این دنیا علوّ نخواهند، برتری نخواهند. پرسیدند از امام صادق(ع) یعنی چی برتری نخواهند؟ فرمود بخواهی نخ کفشت بهتر از نخ کفش رفیقت باشد جزو مصادق «یُرِیدُونَ عُلُوًّا» هستی.
آقا اینجوری نباشد که اقتصاد فشل میشود دیگر کسی فعالیت نمیکند! چرا، ما هم پیشنهادمان چیه؟ یعنی من فکر میکنم دین پیشنهادش این است که همه میگویند شعاری است. به اینجاهای دین که میرسند میگویند شعاری است. دین نیامده بود بگوید دروغ نگو، صدقه بده. این را که بدون دین هم میشود فهمید. شاهکار دین اینجاست، میگوید انگیزۀ زندگی پر شتاب و زندگی پر از فعالیت خودت را طمع قرار نده، تکلیف قرار بده. بیا من این را برایت درست کنم. این راز دین است.
من یک سؤالی از شما بکنم. حضرت آدم با خصلت طمع آمد از بهشت بیرون درست است؟ درست است؟ راز بازگشت به بهشت چیه؟ همان چیزی که تو را انداخت بیرون همان را باید درست کنی برگرد! خب این دیگر دو دو تا چهارتاست دیگر. بچه دبستانیها را بیاورید من بهشان این را توضیح میدهم اگر قبول نکردند! مهدکودک، پنج ساله میفهمد. میگویم ببین یک کسی را این کار را کرد بیرونش کرد. باید چهکار کند برگردد؟ میگوید خب آن کار را درست کند برگردد. دور میزنی دور عالم.
خب سی و پنج سال است ما کار فرهنگی کردیم دیگر. بفرمایید، این را، این را جا بیانداز. مبنای انگیزۀ ما برای تجارت، مبنای انگیزۀ ما برای فعالیت اقتصادی، مبنای تکلیف باشد نه حرص. آقا میشود آدم بر اساس طمع کار نکند بر اساس تکلیف کار کند؟ خیلی سخت است. بگو خیلی سخت است دیگر من جوش نزنم. شما که گفتی خیلی سخت است خودت سعی کن انشاءالله این کار را بکن میتوانی. بعد اثرش را میبینی در زندگی.
یک آقایی از دوستان امام صادق(ع)، من چقدر این روایت را دوست دارم! چقدر فوقالعاده است این روایت! پیرمرد شده بود، تاجر بود، پولدار بود. گفت دیگر من خسته شدم. طمعی هم که ندارم که، چی میخواهم؟ میدهم اموالم را، مغازههایم را بچهها بگردانند و دیگران و یک درآمدی به من بدهند. بسام است. درست است؟ خودم بازنشسته میشوم به کارهای خودم برسم. امام صادق(ع) تا شنیدند پیغام دادند، به فلانی بگویید تجارت را ترک نکند. تجارت را ترک بکند عقلش کم میشود. بر اساس تکلیف کار کن نه طمع. بگو تو خدایا تو شاهد هستی من رو طمع تجارت نکردم! واقعاً اینجوری باشد ها! من آدم قانعی هستم و به حسب تکلیف پول درآوردم! چرا پول درآوردی؟ چون در روایت هست فرمودند پول را راکد نگذارید. شده ضرر کنید تجارت کنید. برکت دارد. این کار باید انجام بشود. خدایا رو حساب دستور تو.
کاملا نظرم موافق هست.واقعیت اینکه در هستی همه چیز به هم ارتباط داردودر زندگی انسانها کمک ویاری رساندن به دیگران،بهترین صفات وویژگیهاست،والبته همه اینها توسط جانشینان خداوند در روی زمین آموزش داده میشود.اما انسان خودش باید بخواهد،در صورتی که نخواهد این میسر نمیشود