کلیپ تصویری | سلام، چاکرم، بفرما...(شرّت کم)
- تولید: بیان معنوی
- مدت زمان: 06:01 دقیقه
- منبع: هنر تعامل و حماسۀ تعالی/ ج3
- 06:01 دقیقه | کیفیت (پایین(13 مگابایت) | متوسط(50 مگابایت) | بالا(129 مگابایت) )
- آپارات: (ببینید)
- تلگرام: اینجا
متن:
پنج میلیون صهیونیست با هم هستند، پنج میلیارد را دارند میچاپند. این پنج میلیارد ژستشان این است که ما تکی هستیم ها! ما تکی هستیم. مورچه هم تکی کار نمیکند. تو از مورچه هم کمتر هستی. به خدا قسم ما الآن جامعهای داریم که تشکیلات نیاز دارد. امام را تکی میخواهی یاری کنی من اصلاً معنایش را نمیفهمم. تو مثل اینکه در حیات بشر نیستی، در تخیّلات سیر میکنی، تنهایی به چه درد امامت میخوری؟ این شاخ غرورت را بکَن بیانداز دور. به چه دلیلی مرید امام زمانت را تحویل نمیگیری؟ به چه دلیلی برایش فداکاری نمیکنی؟
امام صادق(ع) میفرماید مثل آنها نباشید که توی مراتع با هم میچرند ولی به هم کاری ندارند. حالا بگذارید درد دلهای امیرالمؤمنین علی(ع) را بخوانم برایتان. میفرماید: «إنّی و الله لأظُنُّ أنَّ هؤلاء القَوم سَیَدالونَ مِنکُم بِإجتماعِهِم عَلَی باطِلِهِم وَ تَفَرُّقِکُم عَن حَقِّکُم»؛ اینها به شما غلبه پیدا میکنند؛ به خاطر چی؟ به خاطر اجتماعشان بر باطل و تفرّق شما بر حق. حق با شماست ولی شما تفرقه دارید. در کنار همدیگر قفل نشویم به هم ها! همکار بشویم دعوا میشود. سلام بدهیم، سلام سلام، چطوری تو؟ خداحافظ شما شرّت کم، خداحافظ شما. نوکرم، شرّت کم. شرّت کم خداحافظ. من، شرّت کم. این شرّت کم در تمام لبخندهای ما قربونت بشوم بفرما خدمتتان هستیم فدایت بشوم هست. فدایت بشوم شرّت کم. اینجوری میکند ها! اینجوری، آخرش یک هول میدهد میگوید بیا برو عقب.
می فرماید رسول گرامی اسلام: «اِنَّ المؤْمِن لَیَسْکُنَ إِلی المُؤْمِن کَما یَسْکُنُ قَلْبُ الظَمآنِ إلی الماءِ البارِد»؛ مؤمن پیش مؤمن آرامش پیدا میکند، جگرش حال میآید خنک میشود، مثل کسی که جگرش تشنه است به آب خنک میرسد. ما چرا اینجوری نیستیم؟ چون ما گفتیم قربونت شرّت کم. این شرّت کم در تمام لبخندهای ما قربونت بشوم بفرما، خدمتتان هستیم فدایت بشوم هست.
راست میگویی؟ با هم مهربان باشید توی کار تشکیلاتی ببینم حالا. اگر توانستید با هم کار کنید. اگر توانستید استعدادهایتان را به هم قرض بدهید. اگر توانستید امتیازهای شخصیتان را بگذارید دیگران هم بیایند سر سفرهاش بنشینند؟ میگوید نه نه نه، من سفره میاندازم، ولی امتیازات من، تواناییهای من مال خودم، یک کارخانه میزنم کار خودم، خودم یا یک فیلم میسازم کار خودم، یا من یک کاری میکنم مال خودم، بعد پول درمیآورم بعد به شما گرسنه گداها سفره میاندازم بیایید بنشینید بخورید. اینجوری به مشارکت میگذاری استعدادهای خودت را؟ کی را میخواهی شما خام کنی؟ کی را میخواهی فریب بدهی؟
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا»؛ فرمود «رابِطُوا» یعنی اینکه با هم باشید برای امامتان. مثلاً دیدید این اصطلاح را؟ نمیخواهم در موردش صحبت کنم ها! میگوید من عضو هیچ گروه و دستهای نیستم. خب خیلی بیخود نیستی، خیلی بیجا کردی نیستی. تو که بلد نبودی عرضه نداشتی چند نفر را دور هم جمع کنید یک گروه راه بیاندازید در عرصۀ سیاسی خدمت بکنی این چه پوزیشنی است داری برای من درمیآوری؟ گروه نباید بد عمل بکند، گروه نباید غیرمنصفانه عمل بکند. ولی مگر میشود ما گروه نباشیم؟ آقا ما با کسی کاری نداریم ها! همینجوری تکی میآییم رأی میدهیم. تکی هم میآیی تکّه تکّهات میکنند. بگو من هیچ دستۀ لایقی پیدا نکردم توش عضو بشوم، خودم هم عرضۀ دسته راه انداختن ندارم. ها؟ حالا شد.
میگوییم عجب آدم ضعیف صادقی است. بله تازه آدم خوبی نمیشوی، بیخود کردی تو ضعیف هستی، چرا ضعیف هستی؟ چرا دسته راه نیانداختی؟ چرا عضو یک دسته نشدی؟ آقا نه اینها آدمهای مهربانی هم هستند. اگر مهربان هستند امّا اهل تشکیلات و تعامل نیستند خالیبندی است عزیزم باور نکن. راست میگویی؟ با هم مهربان باشید توی کار تشکیلاتی ببینم حالا.
شما عزیز من، با دیگران ارتباط داری برای اینکه آزاد هستی انتخاب میکنی آنی که پسندت هست. رشد نمیکنی اینجوری. هر موقع هم لازم شد قطع میکنی ارتباطت را. رشد نمیکنی اینجوری. شما در تشکیلات خودت را اسیر میکنی که عیبهای رفیقت را تحمّل کنی. که رفیقت را کمک کنی. که استعدادهای خودت را با رفیقت به مشارکت بگذاری. اینها هر کدام یک درد مفصّلی هستند که آدمها به خاطرش فرار میکنند از تشکیلات. «وَتَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَالتَّقوى وَلا تَعاوَنوا عَلَى الإِثمِ وَالعُدوانِ»؛ «وَ أَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ»؛ بروید قوای خودتان را جمع کنید. با عدم تشکیلات ما امکان دارد؟ به خدا قسم ما الآن جامعهای داریم که تشکیلات نیاز دارد.