کلیپ تصویری | راهحل اصلی کاهش نارضایتی مردم از اوضاع اقتصادی و اجتماعی
- تولید: بیان معنوی
- مدت زمان: 08:09 دقیقه
- منبع: هیئت شهدای گمنام/ 961014
- 08:09 دقیقه | کیفیت (پایین(16 مگابایت) | متوسط(39 مگابایت) | بالا(116 مگابایت) )
- آپارات: (ببینید)
- تلگرام: اینجا
متن:
ما نیاز به یک تحوّل ساختاری در کشور داریم برای نحوۀ ادارۀ زندگی مردم. دولت، ملت رابطۀشان معلوم نیست. دولت اینقدر حجیم است، اینقدر بزرگ است، باید یکی از این دو صورت باشد. یا دولت ما سوسیالیستی است، یا دولت ما در واقع لیبرالی و سرمایهداری است. ما که نظام سرمایهداری غرب را قبول نداریم. نه اینکه چون دین ما گفته، چون در نظام سرمایهداری، دموکراسی وسیله است برای کارتلها و تراستها و بعد چیکار میکنند؟ باهاش جنایت میکنند. خب ما که لیبرالدموکراسی غرب را نمیخواهیم. جامعۀ سوسیالیستی، کمونیستی هم که نمیخواهیم، خب جامعۀ اسلامی دولتاش چی میشود؟
در جامعۀ اسلامی کار بیشتر دست مردم است. و مردم میخواهند کار دستشان باشد باید جمع شوند با هم، فردی نمیشود. در جامعۀ اسلامی معیشت مردم بیشتر به دست مردم است توسط چیزی شبیه تعاونی. هر آدم نگوید من شغلم چیست، بگوید ما شغلمان این است. این من در معیشت تبدیل بشود به ما. چرا ماها همیشه دنبال مسئول خوب میگردیم؟ آقا چقدر طرف باید علامه باشد و سلمان فارسی باشد و بوذر و مقداد باشد تا سالم بماند؟ اصلاً اینقدر کار نباید سپرده بشود! مردم کار خودشان را خودشان انجام بدهند.
خوبترین دولت، دولتی نیست که جای مردم تصمیم بگیرد، جای مردم کار بکند و همه نانخور دولت باشند. بهترین دولت دولتی است که کوچک بشود و مردم مستقل بشوند. حالا دولت که بزرگتر میشود چی میشود بگویید؟ سر به دست گرفتن این دولت دعواهای وحشتناک میشود. دولت کوچک بشود دیگر دعوا ندارد که. دولت بزرگتر که شد کنترلش سختتر میشود. کمکاری، بدکاری و فساد افزایش پیدا میکند. کمکاری و بدکاری که اصلاً قابل کنترل نیست، فساد، پروندهاش تا درست بشود برود توی قوۀ قضائیه پدر صاحب بچه درآمده.
آقای رفیقدوست توی کتابش نوشته هیئت دولت تشکیل شده بود ایشان وزیر دولت اول آقای موسوی بود. میگوید که توی دولت رأیگیری کردند برای مالکیت خصوصی یا دولتی. آقای موسوی به من گفت خب شما رأیات چیست؟ گفتم اگر رأی من مهم است صبر کنید من هفتۀ بعد رأی میدهم. بعد میگوید که من از همانجا مستقیم از هیئت دولت رفتم جماران پیش امام. گفتم امام! من سواد اقتصادیام زیاد بالا نیست. از شما یک سؤال دارم. کشاورزی، صنعت، تجارت را خصوصی کنیم یا دولتی؟ امام فرمودند که کشاورزی، تجارت، صنعت، مسکن اینها را بدهید دست مردم. امام به ایشان فرموده بودند کار مردم را دست کارمند ندهید.
حالا امام فرمودند کار مردم را دست کارمند ندهید نه اینکه کارمندها بد باشند، کارمندها هم خودشان جزو مردم هستند. ولی سیستم غلطی است. این سیستم باید اصلاح بشود. بحث کارمند نیست، مادر باشد، مادر باشد، استقلال بچهاش را پسرش را از بین ببرد بچه خراب میشود. همین امروز من توی هواپیما توی فرودگاه داشتم میآمدم، یک مادری آمد گفت من پسرم اینقدر سالش است این مشکلات را دارد. گفتم که شما خیلی برایش دلسوزی میکنی یا خیلی امر و نهیاش میکنی. گفت خب بله. گفتم مشکل همین است ولش کن. خفهاش کردی بچه را. پسر است مرد است برای خودش. اعتماد نه نفساش را از بین بردی. بگذار روی پای خودش بایستد. این قصه توی خانه هست، توی جامعه هم هست. حالا شما بگو کارمند عین مادر. یک دلسوز. خب باشد! این روش غلط است، این سیستم غلط است.
آنوقت از آنطرف خدا میفرماید حتیالمقدور اصلاً کارمند نشوید. خب آقا امام صادق حتی المقدور ما کارمند نشویم، خب دولت را کی اداره بکند؟ بابا خب دولت هم کوچک بشود. از اینطرف حضرت امام میفرماید کار مردم را دست کارمند ندهید، از آنطرف میفرماید کارآفرین باش و کارمند سعی کن نشوی. ببین چقدر به هم میخورد اینها جور است؟ ما اجرا نمیکنیم.
چرا اجرا نمیکنیم؟ بگویید. باید یک کسی به ما بگوید دیگر. کی باید بگوید؟ حوزههای علمیه باید یاد بدهند. حوزههای علمیه. میتوانند؟ امام جماعت محترم آن مسجد شوخی و خنده گفت آقا نه. یک اعلام برائتی کرد از اینکه ما بگوییم امام جماعت یعنی رئیس گروه. گفت نه آقا همان پیشنماز.
چرا ما اینقدر طواف میکنیم دور حرکت اربعین؟ چرا؟ عشق هیئتی است؟ یک عشق کور است به اباعبدالله الحسین داریم و حسین حسین میگوییم و دیگر به هیچی دیگر کاری نداریم؟ نه! این عشق به اباعبدالله تمدنساز است. میلیاردها پول خرج میشود توسط مردم برای مردم. نه هیچ قوۀ مجریه میخواهد، نه هیچ قوۀ قضائیه میخواهد. آقا قوۀ قضائیه میخواهد بررسی بکند توی این موکب اختلاس نشود. یعنی چی اختلاس نشود؟ این جانش را آورده دارد میدهد اینجا. چیاش را اختلاس بکند؟ هر کدام بردارد مال خودش است. این مال خودش است. یعنی چی اختلاس بکند؟ با عشقش دارد این کار را میکند.
مردم چهجوری امنیت خودشان را میتوانند خودشان درست بکنند؟ بقیۀ چیزها هم دست خودشان است! مردم باید بتوانند با هم، با هم زندگی کنند و معیشت کنند، معیشت خودشان را خودشان اداره بکنند. اما ما این فرهنگ تویمان نیست و بعد میخواهیم جایش آدمهای سالمی باشند که بیایند کار ما را اداره بکنند و تنظیم کنند. خب نمی شود!
ما نیاز به یک تحوّل ساختاری در کشور داریم برای نحوۀ ادارۀ زندگی مردم. میتوانیم! باید شروع کنیم. آنوقت ببینید چقدر نارضایتیها کاهش پیدا میکند!