۹۷/۰۳/۰۵ چاپ ایمیل و پی دی اف
ابهام لازمۀ امتحانات الهی/ ج1 - قسمت اول

آیا ابهامی در دین هست؟/ وجود ابهام؛ یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های دین

شناسنامه:

کارِ دین با «آیه» و نشانه است و نشانه هم طبیعتاً با نوعی ابهام همراه است/ ابهام در دین را جدّی بگیریم و نگذاریم کسی با سوءاستفاده از این ابهام، ما را دچار انحراف کند/ اگر فلسفۀ ابهام در دین را ندانیم، آن را جزو ضعف‌های دین و عامل عقب‌ماندگی جامعۀ دینی تلقی خواهیم کرد!/ فقط خدا نیست که ابهام ایجاد می‌کند، خودمان هم باید گاهی این‌کار را بکنیم؛ مثل تغافل پدر و مادر نسبت به خطای فرزند/ یکی از فواید ابهام‌های دین: انگیزه‌های درونیِ افراد، بیدار می‌شود و فرصت رشد پیدا می‌کنند/ اگر ابهام را در دین نپذیریم «دین داعشی» پیدا خواهیم کرد!

در ادامه بخش‌هایی از اولین شب سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان در دانشگاه صنعتی شریف با موضوع «ابهام، لازمه امتحانات الهی» را به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بیان معنوی می‌خوانید:

  • معمولاً وقتی از دین صحبت می‌کنیم، سعی می‌کنیم روشنگری کنیم و ابهامات موجود دربارۀ دین را برطرف کنیم. اما کمتر گفته می‌شود که آیا اساساً ابهامی در دین هست که نیاز به روشنگری داشته باشد؟ فلسفۀ این ابهام‌ها چیست؟ این ابهام‌ها چه گستره و تنوعی دارد؟
  • یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های دین-که به آن کمتر پرداخته شده- این است که «دین ابهام دارد» برخی از ابهام‌ها در متن دین تعبیه شده است، البته این ابهام‌ها با تأمل و تفکر و تبیین انبیاء و اولیاء الهی، روشن می‌شود؛ اما نه همۀ آنها!
  • دین -به تعبیری- شبیه «معما» است؛ به‌همین دلیل دین‌داری می‌تواند هیجان‌انگیز و هوشمندانه باشد. خیلی‌ها از ابهام دین سوءاستفاده می‌کنند و ممکن است خیلی‌ها به این دلیل دچار گمراهی شوند. موضوع ابهام در دین را در آموزش‌های دینی باید بسیار جدی تلقی کنیم، تا جلوی خامی‌ها و خطاهای خود را بگیریم، نگذاریم کسی از این ابهام سوءاستفاده کند و ما را دچار انحراف و اشتباه کند.
  • یک بخش از ابهامات دین، مربوط به «درک دین» است؛ یعنی در مقام علم است. آیه‌ها و نشانه‌هایی که می‌خواهد دین را برای ما روشن کند با یک‌مقدار ابهام همراه است. اصلاً خود «آیه» (که در دین مدام با «آیه‌ها» سر و کار داریم) یعنی «نشانه»؛ نشانه هم طبیعتاً با نوعی ابهام، همراه است. در دین، خیلی چیزها را به ما «نشان نمی‌دهند» بلکه نشانه می‌دهند؛ همین فرقِ بین «نشان‌دادن» با «نشانه‌دادن» یک ابهام تولید می‌کند.
  • بخش دوم ابهامات دین، مربوط به تشخیص مصداق و امتحان است؛ یعنی در «مقام عمل» اتفاق می‌افتد. بعضی از اوقات تشخیص تکلیف، پیچیده می‌شود.
  • بخش سوم ابهامات دین، مربوط به «نتیجۀ دین‌داری» است؛ مثلاً اینکه معلوم نیست عملِ خوبمان قبول شده یا نه؟ اثربخش بوده یا نه؟ خیلی‌ها در این مرحله دچار اشتباه می‌شوند؛ مثلاً یک کار خوب انجام داده و بعدش یک بلایی بر سرش آمده است، لذا فکر می‌کند آن کار خوبش خراب بوده است! قبل از اسلام(در ادیان گذشته) وقتی دین‌داران عبادتی انجام می‌دادند و قربانی می‌دادند، صاعقه‌ای از آسمان می‌آمد به آن قربانی می‌خورد و از این طریق می‌فهمیدند که عبادت یا قربانی‌شان قبول شده است. علامۀ طباطبائی می‌فرماید: بعد از ظهور اسلام، این سنت الهی منسوخ شد.
  • غیر از این سه بخش، دربارۀ آدم‌ها و دین‌داران هم ابهام وجود دارد چون خوبی و بدیِ آدم‌ها پنهان است. گاهی اوقات ظاهر آدم‌ها غلط‌انداز است، لذا ما که می‌خواهیم دین‌دارانه در جامعه زندگی کنیم، دچار اشتباهات فراوان می‌شویم.
  • اگر فلسفۀ ابهام در دین را ندانیم، این ابهام‌ها را جزو به‌هم‌ریختگی‌های دین و ضعف‌های دین‌داری و عامل عقب‌ماندگی جامعۀ دینی تلقی خواهیم کرد! درحالی‌که اینها حُسن دین و فضای دین‌داری است. چقدر قشنگ است که آدم منافق از مؤمن، شناخته نمی‌شود! چقدر قشنگ است که درجات مؤمنین پنهان می‌ماند. می‌دانید فایدۀ این ابهام‌ها چیست؟ انسان‌ها یک‌مقدار بیشتر فرصت پیدا می‌کنند که رشد کنند، تصمیم بگیرند و انگیزه‌های درونیِ آنها بیدار شود.
  • فقط خدا نیست که این ابهام را ایجاد می‌کند، بلکه ما هم باید یک‌جاهایی در زندگی‌مان ابهام را رعایت کنیم. مثلاً پدر باید گاهی با فرزندانش با «تغافل» برخورد کند؛ همین چشم‌پوشی و ندیده‌گرفتنِ خطاها نوعی ایجاد ابهام است.
  • این بحث، فواید بسیاری در سبک زندگی ما هم دارد. باید زندگی‌مان را به این سمت ببریم که تصمیم بگیریم همه‌چیز را شفاف نکنیم، یعنی زیاد روشن و با بیان جزئیات، برخورد نکنیم. اگر آدم همه‌جا شفاف برخورد کند، زندگی‌اش بد خواهد شد. صداقت هم جا و معنا دارد؛ صداقت یعنی دروغی که منجر به خیانت و کلاهبرداری شود، نگویی! نه اینکه همه‌چیز را فاش و برملا کنی!
  • اگر ابهام را در دین نپذیریم «دین داعشی» پیدا خواهیم کرد! مهم‌ترین ویژگی داعشی‌ها تصلّب و تحجّر بر یک‌سری ظواهر است؛ بدون انعطاف و بدون تحلیل. اخلاقی که در فرهنگ غرب وجود دارد مثل دین داعشی‌هاست، هر دو از یک قاعده تبعیت می‌کنند. همه‌جا در حیات بشر پیچیدگی وجود دارد؛ اگر سطحی برخورد کنی، حتی اگر عالم حوزه هم باشی، می‌شوی متحجّر؛ مذهبت می‌شود سلفی‌گری و داعشی، اخلاقت می‌شود اخلاق سکولار غربی! و نمی‌توانی در شرایط مختلف انعطاف‌پذیر باشی و ارزش‌ها را در جای خودش درک کنی!

<<جلسه قبل

جلسه بعد>>

نظرات

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...