کلیپ صوتی | هر وقت تو حضرت علی بودی، من هم حضرت زهرا می‌شوم!

در پاسخ به نظردهنده محترم زهراء، نکته‌ای باقی موند.

رایج است که کسانی که طلاق گرفته یا در شرف طلاقند، ماجرا را طوری تعریف می‌کنند که برای ازدواج بعدی خود، وجهه منفی پبدا نکنند. معمولا این عبارات نامردی، حبس در خانه، مجبور کردن به ببخش مهریه و ... از طرف زنان طلاق در ۹۰ درصد موارد تکراریست. در طرف مردان هم جملاتی مثل نامرد، توطئه‌گر، نقشه کش برای مهریه و ... رایج است. بسیاریش هم چرته و دوطرف آن یزیدی که معرفی می‌شود نیستن. به ویژه نگاه کنید کسی که آش رو زیاد شور می‌کنه معمولا غیرطبیعی و دارای اشکالات جدیست. یک فرد عادی و سالم معمولا به عامل اصل اختلاف یعنی عدم تفاهم در راه و معیارهای زندگی اشاره می‌کند و تلاطم روحی خاصی از خود نشان نمی‌دهد و نقاط قوت دیگری را انکار نمی‌کند، مگر این که به این انکار نیاز داشته باشد تا خانواده و اطرافیان به طلاق او نمره موجه دهند.

این‌ها رو اگر توجه نکنید و با ساده‌اندیشی حرف‌ها رو پذیرفته و انتقال دهید، آن وقت تجربه زندگی این‌ها رو به شما ثابت خواهد کرد.

بسم الله الرحمن الرحیم

خطاب به نظردهنده زهراء؛

سلام

اولا چطور مطمئن شدید آن خانم هر چه گفته درست بوده و موی لای درزش نمیرفته؟ هر کاری کنیم، پشت پرده چیزی هست که ندانیم. حتی اگر مرد ماجرا داستان را تعریف کند، شاید زبانش قاصر باشد! این اولین خطا.

ثانیا، گرچه کتک خطاست، اما در ادامه بند اول نمی‌دانیم خانم چه خطایی کرده که آقا به سرحد عصبانیت رسیده و خطایی دیگر مرتکب شده. مثلا گناه جاسوسی از خانه پیش خانواده و دوستان یا طعنه و کنایه به همسر به خاطر شرایط اقتصادی و هزاران گناه دیگه را کم‌تر از کتک که نمی‌دانید؟!

اگر ان شاء الله نه، منظور حاج‌آقا این است که اگر زنتان یه وقت از دستش در رفت و جاسوسی کرد یا طعنه زد، مرد به بزرگواری خودش ببخشد و اگر مرد از دستش در رفت و حرکت بدی کرد، زن به بزرگواری‌اش ببخشد. چون از این حرکات تعفن‌آور در هر دو طرف و سرتاسر جامعه تا قیامت هست و با عوض کردن آدم‌ها از بین نمی‌رود. اگر هم از بین برود، اجر فداکاری و ببخش نصیب آدم نمی‌شود. آدم بی‌زحمت و دردسر هم آدم نیست!

خیر پذیرش ضعف دیگران ظلم‌پذیری نیست. اصولا ضعف دیگران ظلم نیست که پذیرش آن ظلم باشد. ظلم یعنی مراعات نکردن حال و درجه دیگران. این که دانا بر نادان خرده بگیرد.

شما خواهر بزرگوار از این پس خواستید سخنان علماء را تحلیل بفرمایید، خودتان را جای آنان بگذارید و از بالای منبر نگاه کنید، نه از پایین جایی که فقط خاله و خان‌باجی‌ها و دختر عمه‌ها و دوستان دیده شوند.

ده ساله ازدواج کردم .شوهرم انسان قابل تقدیر و بزرگواری بود بعد از تولد دومین بچه ، کلا زمین و اسمون چرخید و ایشون به وضعیت فوق العاده تاسف باری سقوط اخلاقی کرد.سال اول دگیرشون شدم که اصلاح بشه .بعد متوجه شدم کلا علاقه ای به درمان نداره.رفتم پیش وکیل طلاق بگیرم .وکیل یک حرف خوب گفت.گفت من ضمانت میدم کارهای ایشون رو خدا از شما بازخواست نمیکنه. خیلی تلنگر خوبی بود.

برگشتم خونه و رو کنترل ذهنم کار کردم.ایشون رو از مرکز توجه خارج کردم و خودم رو گذاشتم وسط.الان بعد از چهارسال دست از پا درازتر هی میگه ارزش خودم رو اوددم پایین.

خوب در واقع بخودشون ظلم کردن .به من ربطی نداره.انشالله خدا ببخشه.

ولی با دگیر کردن بیش از اندازه ذهن روی طرف مقابل باور کنید وارد یک جنگ ذهنی میشیم .خودم همون اول دوبار تشنج کردم ولی الان هر کس حرفی بگه رک میگم جلوی قاضی که رفتیم حرف میزنم.بعضی ها فکر میکنن دارم به طلاق فکر میکنم بعضی ها فکر می کنن میسوزم و می سازم .ولی واقعا دارم زندگی میکنم و از افتاب و باد لذت میبرم .

خاهشا شمایی که به استاد دسترسی دارین پیام مارو برسون ما که هربار رفتیم سرجلسه چه تهران چه موکب کربلا و اینا نتونستیم باهاشون حرف بزنیم بس ک دورشون شلوغ بود الحمدالله.

سوالم اینه؛

چجوریه بعضیا همسر خیلی بد گیرشون میوفته جوری که کارشون به دعواهای خیلی بزرگ کشیده میشه ینی طرف از اولش روانی بوده ولی صداشو درنمیاورده

یا مثلا یارو قاری قران و حافظ قران بوده خب رفتن تحقیق همه به به و چه چه که بله فلانی همه جوره ادم خوبیه و فلان بعد ازدواج طرف بی عرضه ترین و ینی بی بخارترین ادم روی کره زمین دراومده!

یا هزارجور داستان دیگ

اینارو یکم مفصل دربارش صحبت کنن

یا درمورد ازدواج هایی که به طلاق کشیده میشه که اصلا به هیچکدومشون نمیخورده اهل طلاق باشن

مثلا شهید چمران که از همسر اولشون جدا شدن😐

بنظر من یکی از مهمترین سلسله مباحثی که استاد باید راه بندازن ازدواج هستش

چون خیلی از جوونای پا منبر حاجی خیلی به حرف ایشون گوش میدن .

خاهشا لطفا التماسا هرجور شده برسونید ب گوش استاد 

خانم زهرا شما برگردید از دختر عموی محترم بپرسید چرا با این آقا ازدواج کردن و ملاک هاشون چی بوده. منظور حاج آقا این نیست که ما به طور رندم با یه نفر ازدواج کنیم مثل تخم مرغ شانسی ، حالا هر جایزه ای توش بود مال ماست دیگه. 

سلام این ک میفرمایند بپذیرد تقدیرش این بوده دقیقن معنای ظلم پذیری داره، بپذیره بعدش چی ؟ خصوصن اگر خانم باشه ک بسیار هم آسیب پذیر هست  مثلن شوهر نامرد دختر عموی بنده میزنه استخوان ساق پای همسرش رو از چند جا میشکنه بعد هم با هزار حیله و ترفند و فشار روانی و حبس توی خانه و... مجبورش میکنه مهریه ش رو ببخشه ، اما هم چنان دختر زبون بسته تحمل این نامرد بی غیرت بی وجدان رو میکنه، بعد هم خود شوهر نامرد میره دادگاه و میگه میخوام طلاقش بدم ، دادگاه غیر اسلامی ایران هم چون حق طلاق با مرد هست راحت طلاق میده ... از نظر شما پذیرفتن تقدیر یعنی این؟ خب اون دختر بنده خدا ک همه چی رو پذیرفت و با وجود اون همه آزار و اذیت برای طلاق هم اقدام نکرد ک خیلی اشتباه کرد البته ،مردی ک یک بار به خودش اجازه کتک زدن زنش رو بده موندن باهاش بزرگترین خطای یک زن هست.،عذر میخوام البته روحانیون ما هم از تریبون و منبرشون جوری استفاده میکنن ک ...