۹۷/۰۹/۰۳ چاپ ایمیل و پی دی اف
مسیر نجف کربلا-عمود 1120- (970807)

احساس خوب معنوی، مختصاتی دارد؛ هر احساس توهمیِ معنوی، احساس خوبی نیست!/ «استغفارِ باامید» با «استغفارِ ناامید» خیلی فرق  دارد!/ اگر بدانی جزء سربازان امام‌زمان(ع) هستی، چقدر احساس خوب معنوی پیدا می‌کنی؟/ شما زائران اربعین، در واقع جزء سربازان امام‌زمان(ع) هستید!

شناسنامه:

  • مکان: مسیر نجف کربلا - عمود 1120
  • زمان: 1397/08/07
  • صوت: اینجا
علیرضا پناهیان، در مسیر پیاده‌روی اربعین از نجف به کربلا، در موکبِ مستقر در عمود1120 دربارۀ «مختصات احساس خوب معنوی در اربعین» به سخنرانی پرداخت که در ادامه، فرازهایی از این سخنرانی را می‌خوانید:

مهم‌ترین ویژگی ابلیس، یأس است/ هرکسی تحت تأثیر شیطان قرار بگیرد، دچار یأس می‌شود

  • مهم‌ترین ویژگی ابلیس، یأس است؛ چون ابلیس ارتباط بندگی خودش را با خدا قطع کرده و خدا هم به او فرموده است: دیگر تو را نمی‌بخشم و جای تو در دوزخ است (لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنکَ وَ مِمَّن تَبِعَکَ مِنهُْمْ أَجْمَعِین‏؛ ص/85) لذا هرکسی تحت تأثیر شیطان قرار بگیرد، دچار یأس می‌شود.
  • ابلیس دوست دارد شما در همین مسیر نورانی اربعین هم دچار یأس بشوید! البته ابلیس می‌داند که در اینجا نمی‌تواند کسی را به‌طور مطلق مأیوس کند، لذا در یک اندازه‌هایی-متناسب با روحیات و شأن هر کسی- یأس را به او تلقین می‌کند. مثلاً اگر کسی بناست در این راه، صد پله ارتقاء پیدا کند، سعی می‌کند او را از بیست پله، یا لااقل ده پله مأیوسش کند.

نباید به‌دلیلِ یک «تواضع موهوم» در لطف و عنایتِ امام‌حسین(ع) به خودمان تردید کنیم

  • یک نمونه از یأس در مسیر زیارت اربعین، این است که انسان با تردید، بگوید: «یعنی امام‌حسین(ع) به من عنایت می‌کند؟ آیا من لیاقت دارم که امام‌حسین(ع) به من لطف کند؟ آیا امام‌حسین(ع) این‌قدر کرَم و قدرت دارد که مرا درست کند؟» اینها حرف‌های مأیوسانه است؛ حرف‌های متواضعانه نیست! نباید با تواضع موهوم، لطف و عنایت امام‌حسین(ع) را زیر سؤال ببریم!
  • اگر می‌خواهی تواضع کنی، بگو: «من یقین دارم که امام‌حسین(ع) به من نگاه می‌کند، اما با این‌همه بی‌لیاقتیِ من، وقتی امام‌حسین(ع) به من نگاه کرد، از شرمندگی چطوری سرم را بلند کنم؟» یعنی اگر می‌بینی که لایق نیستی، خجالت‌زدۀ حسین(ع) باش که بدون لیاقت هم به تو نگاه کرده و تو را به اینجا آورده است! اگر امام‌حسین(ع) نمی‌خواست به تو نگاه کند، اصلاً تو را به اینجا نمی‌آورد!

هر احساسِ توهمیِ معنوی، احساس خوبی نیست!/ «استغفارِ باامید» با «استغفارِ ناامید» خیلی فرق می‌کند!

  • یأس و سوءظن به خدا، همیشه آدم را ضعیف می‌کند و سردی در جان آدم، جاری می‌کند. ما باید اینها را از دل خودمان بیرون بریزیم. اگر شما در این راه نورانی (پیاده‌روی اربعین) یأس را در خودتان از بین نبرید، دیگر کجا می‌‌خواهید این کار را انجام دهید؟!
  • احساس خوب معنوی، یک مختصاتی دارد که باید به آن توجه کرد، هر احساسِ توهمیِ معنوی، احساس خوبی نیست؛ مثل تواضعِ زیادی و متوهمانه دربارۀ اینکه «آیا امام‌حسین(ع) به منِ نالایق نگاه می‌کند؟!» یا اینکه زائر اربعین، از اول تا آخرِ مسیر پیاده‌روی، با شکّ و سوءظن به خدا قدم بردارد و بگوید: «یعنی واقعاً خدا مرا می‌بخشد؟!» این احساسِ معنوی درستی نیست؛ این معنویت را از کجا آورده‌اید؟! درحالی‌که طبق روایات، زائر امام‌حسین(ع) در همان قدم اول، تمام گناهانش بخشید می‌شود! (إِذَا خَرَجَ مِنْ أَهْلِهِ بِأَوَّلِ خُطْوَةٍ مَغْفِرَةُ ذُنُوبِهِ؛ کامل‌الزیارات/132)
  • آیا الان که می‌دانم خدا مرا بخشیده است، دیگر استغفار نکنم؟ چرا؛ استغفار بعد از بخشش هم داریم که احساس معنوی بسیار زیبایی است، خودت را در آغوش خدا می‌بینی و مدام می‌گویی: «خدایا، ببخشید که من آن‌همه گناه کردم، دوست نداشتم این‌طوری بشود، من خیلی شرمندۀ تو هستم...» استغفار تا آخر هست، ولی استغفارِ باامید با استغفارِ ناامید خیلی فرق می‌کند!

دین برای این است که هم خوش بگذرانیم و هم ثواب ببریم!/ در کربلا معنای دین را بهتر می‌شود فهمید

  • بعضی‌ها باورشان نمی‌شود که وقتی از کربلا برمی‌گردند، خدا آنها را واقعاً بخشیده است. می‌گویند: «مگر ما چه‌کار کرده‌ایم که خدا ما را بخشیده باشد؟! فقط به کربلا آمده‌ایم و به ما خوش گذشته است؛ همین!» خُب مگر بناست خدا به ما زجر بدهد و بعد، ما را ببخشد؟! بعضی‌ها چه تصور غلطی از خدا دارند و چقدر خدای آنها بی‌رحم است! اتفاقاً خدا ما را آفریده است که به ما خوش بگذرد! اصلاً دین برای همین است که ما خوش بگذرانیم و ثواب هم ببریم! لذا در مسیر کربلا خیلی بهتر، معنای واقعی دین را می‌فهمیم، چون هم به ما خوش می‌گذرد و هم ثواب می‌بریم.

شما زائران اربعین در واقع جزء سربازان امام‌زمان(ع) هستید، لذا باید سرشار از امید باشید

  • همین‌که الان شما برای پیاده‌روی اربعین آمده‌اید، باید شما را سرشار از امید کند. شما الان دارید قدرتمندانه، راه را برای ظهور امام‌زمان(ع) باز می‌کنید؛ پس شما سربازِ امام‌زمان(ع) شده‌اید. لذا مأیوسانه یا از سرِ تواضعِ موهوم، به همدیگر نگویید: «دعا کنید امام‌زمان(ع) ما را به‌عنوان سرباز خودش بپذیرد!» اگر می‌خواهید دعا کنید، برای فرمانده‌شدن و برای عاقبت‌به‌خیری دعا کنید و برای اینکه بتوانید بهترین اثر را بگذارید، دعا کنید.
  • در این مسیر پیاده‌روی اربعین، ادبیات ما در موقع التماسِ دعا گفتن به‌هم، این‌گونه باشد: الحمدلله ما را به‌عنوان سرباز امام‌زمان(ع) پذیرفته‌اند، دعا کن بتوانیم در این سربازی، خوب خدمت کنیم. چون همین‌که ما در این مسیر پیاده‌روی اربعین وارده شده‌ایم، یعنی ما را برای سربازی پذیرفته‌اند و الا اگر صرفاً «عزادار» می‌‌خواستند، همان‌جا در شهر خودمان-در ایام محرم- عزاداری کرده بودیم، ولی الان ما را در لشکرگاه خودشان آورده‌اند...

اگر بدانی جزء سربازان امام‌زمان(ع) هستی، چقدر احساس خوب معنوی پیدا می‌کنی؟

  • اگر الان یک شخصیت بزرگ، به جمع شما-در این موکب- وارد شود و بگوید «فلان عالم و عارف جلیل‌القدر، دیشب امام‌زمان(ع) را در عالم رؤیا دیده و ایشان فرموده است: همۀ کسانی که در این موکب هستند،نامشان را جزء سربازان خودم نوشتم» طبیعتاً شما خیلی احساس خوبی پیدا می‌کنید و سرشار از امید می‌شوید. خُب همین الان شما می‌توانید این احساس خوب معنوی را داشته باشید! اگر این احساس خوب را پیدا کنید -به‌خاطر تشکر و شرمندگی از این‌همه محبت و مهربانی امام‌حسین(ع)- تا کربلا اشک می‌ریزید و بیشتر شرمندۀ امام‌حسین(ع) می‌شوید.
  • در این مسیر نورانی، باوجود همۀ ثواب‌ها و امیدهایی که پیدا می‌کنیم، دچار غرور نمی‌شویم، چون از شدتِ لطف و عنایتِ امام‌حسین(ع) به خودمان، شرمنده می‌شویم و تواضع می‌کنیم و می‌دانیم که در این مسیر هرچه به ما خوش گذشته و از ما پذیرایی شده، به بچه‌های حسین(ع) سخت گذشته است و مصیبت دیده‌اند...

احساس خوب معنوی یک مختصاتی دارد/ هر دل‌گرفتگی و هر گریه‌ای، احساس خوب معنوی نیست!

  • احساس خوب معنوی یک مختصاتی دارد. هر احساس معنوی، هر دل‌گرفتگی و هر گریه‌ای خوب نیست؛ بعضی از گریه‌ها به‌خاطر احساسِ بدبختی است! مثلاً یک نوع از دل‌گرفتگی‌هایی بد، ناشی از این است که یک کسی آدم متکبری است و چون تحویلش نگرفته‌اند، به او برخورده و دلش گرفته است! اگر او برود درِ خانۀ خدا و بگوید «خدایا دلم گرفته است...» این گریه و دل‌گرفتگی، بی‌خود و بی‌ارزش است! دل‌گرفتگیِ انسان باید دلیل درستی داشته باشد.
  • همچنین اگر کسی «حسود» باشد و یک‌جایی به او توجه نکنند و به دیگری توجه کنند، دلش می‌گیرید. حالا اگر این دل‌گرفتگی را ببرد درِ خانۀ خدا و بگوید «دلم گرفته است...دلم شکسته است...» این ارزش ندارد. این نوع دل‌گرفتگی‌ها را باید دور بریزیم!
  • شاید یک کسی به‌خاطر اینکه از غیرِخدا می‌ترسد، دلش گرفته و به خدا پناه برده و می‌گوید: «خدایا می‌ترسم!» خدا می‌فرماید «تو داری از غیرِمن می‌ترسی! این ترسِ بی‌خودی است، با این ترس، دلت سیاه می‌شود» از غیرِخدا نترس؛ بعد، برو درِ خانۀ خدا، خائفانه بلرز؛ آن‌وقت این ترس و لرز، ارزشمند خواهد بود.
  • یک فردی که از شدتِ ترس، رنگ رخسارش پریده بود، نزد امیرالمؤمنین(ع) آمد و گفت: از خوف خدا، این‌گونه شده‌ام! حضرت فرمود: چرا از خدا می‌ترسی؟ گناه نکن، نترس! خدا که ظلم نمی‌کند و بی‌خودی کسی را نمی‌زند! مگر اینکه از بدعاقبتى بترسی که این ترس درستی است! (لا تَعْصِهِ فیما یُصْلِحُکَ ثُمّ لا تَخَفِ اللَّهَ بعدَ ذلکَ ؛ تفسیر منسوب به امام‌عسکری(ع)/265)

نظرات

۰۲ دی ۹۷ ، ۰۷:۴۶ زهرا سادات
وای خدا خیرتون بده استاد ،با این حرفاتون بزرگترین مشکل زندگی من حل شد به خدا.این حس پنهان اینکه خدا میخواد ما رو زجر بده! در من هم بود تا حالا که نمیذاشت از زندگی و نعمتهای خدا لذت ببرم، حتما هم برمیگرده به نوع تربیتی که داشتم، حالا از طرف والدین یا جامعه نمیدونم.حالا من اگه بخوام بچه هام همچین مشکلی نداشته باشن چیکار کنم؟ 

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...