یادوارۀ شهدای دانشگاه امامصادق(ع)-971018
لذتهای معنویِ خود را اظهار کنید تا دیگران هم ترغیب شوند/ اهلبیت(ع) لذایذ معنوی خود را پنهان نمیکردند/ گفتگو دربارۀ لذایذ معنوی، ریاکاری نیست!/ لذتبردنِ معنوی برای ما، حیاتی است/ دو اقدام اساسی برای لذتبردنِ معنوی
شناسنامه:
علیرضا پناهیان، در یادوراۀ شهدای دانشگاه امامصادق(ع) با بیان اینکه بچهها در جبهه، همدیگر را از لذتهای معنوی خبردار میکردند، گفت: شما مؤمنین، اینقدر دربارۀ لذتهای معنوی باهم حرف بزنید که دیگران، حسرتزده بگویند: «مگر چه خبری هست؟ مگر اینها چقدر لذت میبرند!» و آنها هم کمکم بهسمت لذتهای معنوی بیایند. در ادامه فرازهایی از این سخنرانی را میخوانید:
«لذت معنوی» گمشدۀ امروز بشر است!
- یکی از مفاهیمی که خیلی باید تلاش کنیم آن را در ذهن خودمان برجسته کنیم و در جامعه هم آن را تکرار کنیم و اینقدر باهم دربارۀ آن گفتگو کنیم تا تبدیل شود به یک گمشدۀ بزرگ و یک آرمانی که همه دنبال تحقق آن باشند، مفهوم «لذت معنوی» است؛ این مفهوم امروز واقعاً گمشدۀ بشر است و خیلی خوب است که ذهن ما مشغول آن باشد.
- لذایذ معنوی، برای خودشان عالمی دارند، کسی که لذت معنوی را تجربه کند، دیگر دستبردار نیست! میارزد که آدم یکمدتی، تلخی تحمل کند تا به این تجربۀ شیرین برسد.
لذتهای معنویِ خود را اظهار کنید تا دیگران هم ترغیب شوند/ اهلبیت(ع) لذایذ معنوی خود را پنهان نمیکردند
- خیلی خوب است که دربارۀ لذتهای معنوی با هم گفتگو کنیم؛ مثلاً دربارۀ لذت معنویِ سحر و مناجات و تلاوت قرآن، باهم حرف بزنیم. فکر نکنیم که اگر یکمقدار لذتِ معنوی بردیم، خیلی آدمِ خوبی شدهایم تا بعد، بخواهیم کار را به تظاهر و ریاکاری برسانیم! لذت معنوی که ریا ندارد؛ چون آدم، واقعاً سود کرده و لذت برده است. همانطور که وقتی یک غذای خوشمزه را انتخاب میکنیم و میخوریم، دیگر جای تظاهر و ریا نیست؛ چون لذتش را میبریم.
- اهلبیت(ع) لذایذ معنوی خودشان را اصلاً پنهان نمیکردند. مثلاً کسی پیش امیرالمؤمنین(ع) قرآن میخواند و حضرت میشنید و گریه میکرد و این لذت خود را پنهان نمیکرد. اینطور نبود که بفرماید: «من گریه نمیکنم تا ریا نشود!» ولی ما یکطوری با لذتهای معنوی برخورد میکنیم که انگار باید پنهانشان کرد!
- اتفاقاً باید دربارۀ این لذتها حرف بزنید تا دیگران هم تحریک شوند به سمت این لذتها بیایند. همانطور که خیلی از آدمها، لذتهای بیخود و بیمزۀ دنیا را خیلی راحت برای همدیگر تبلیغ میکنند، ما دربارۀ لذتهای معنوی باهم حرف بزنیم تا این مفهوم، در ذهن ما برجسته شود و به دنبالش برویم.
لذتبردنِ معنوی برای ما، حیاتی است/ با سکوت دربارۀ لذتهای معنوی، همدیگر را به مُردن تشویق میکنیم!
- لذتبردنِ معنوی برای ما یک امرِ حیاتی است. ما با سکوت دربارۀ لذتهای معنوی، داریم همدیگر را به مُردن تشویق میکنیم! پس امر بهمعروف چه میشود؟! دربارۀ لذتهای معنوی، باهم حرف بزنیم و امر بهمعروف را در این زمینه انجام دهیم. مثلاً دربارۀ لذتِ نماز جعفر طیار، باهم صحبت کنیم. اگر نماز جعفر طیار را تجربه کنید، میبینید که چقدر لذتبخش و شیرین است؛ این نمازِ پیشنهادی رسولالله(ص) است.
- فرمودهاند: از اولِ ماه قمری، به مدت 14روز سورۀ واقعه بخوانید، به این صورت که روز اول، یک سوره، روز دوم، دو سوره، روز سوم سه سوره و... تا روز چهاردهم. اگر این را تجربه کنید، میبینید که بعد از روز هشتم، این تلاوت قرآن برای آدم واقعاً مستکننده است؛ از بس که لذت دارد!
گفتگو دربارۀ لذتهای معنوی، ریاکاری نیست!/ لذت معنوی «محبت اهلبیت(ع)» یک لذت معنوی آشکار است
- در جبهه، این اتفاقِ قشنگ میافتاد که بچهها کم و بیش، همدیگر را از لذتهای معنوی خبردار میکردند. اینها ریاکاری نیست. خیال نکنیم که اگر مقداری لذت معنوی بردیم، خیلی آدمحسابی شدهایم! اتفاقاً وقتی لذت میبریم، به خدا بدهکارتر میشویم لذا احساس شرمندگی و تواضعمان باید بیشتر شود.
- چطور شما لذت معنویِ «محبتِ اهلبیت(ع)» را اینقدر صریح و آشکار، ابراز میکنید، در هئیت دورِ هم جمع میشوید و از محبت اهلبیت(ع) لذت میبرید! این را پنهان نمیکنید و ریاکاری هم نیست. این یک لذت معنویِ آشکار است. دربارۀ بقیۀ لذتهای معنوی هم، اینگونه برخورد کنید؛ مثلاً به دوستان خودتان بگویید «برویم در فلان مسجد نماز بخوانیم؛ خیلی مسجدِ باحالی است...»
- شما مؤمنین، اینقدر دربارۀ لذتهای معنوی باهم حرف بزنید که دیگران حسرتزده به شما نگاه کنند و بگویند: «مگر چه خبری هست؟ مگر اینها چقدر لذت میبرند!» و آنها هم کمکم بهسراغ این لذتهای معنوی بیایند.
یکی از لذتهای معنوی، لذت معنوی «گوشکردن به تلاوت قرآن» است
- یک نمونه از لذتهای معنوی، لذت گوشکردن به تلاوت قرآن است. امامصادق(ع) مینشستند و مصحف شریف را در مقابل یکی از دوستانشان میگذاشتند و میفرمودند: «قرآن بخوان» او میخواند و حضرت اشک میریختند، بعد میفرمودند: دیگر بس است، طاقت ندارم... شما میدانید که این اشکهای حضرت، ناشی از لذت است؛ چون این را در مجالس امامحسین(ع) تجربه کردهاید و میدانید که این اشک و گریه، یک جلوۀ لذت معنوی است.
- رسول خدا(ص) داشتند عبور میکردند، دیدند عدهای از جوانها یکجایی ایستادهاند. به آنها فرمودند: من چند آیه از قرآن میخوانم، هرکسی گریه کرد، مژدۀ بهشت را به او میدهم. حضرت آیات آخر سورۀ زمر را خواندند، همه گریه کردند غیر از یکی از آنها. حضرت به او فرمود: دوباره میخوانم، اگر گریهات نیامد، خودت را به گریه بزن. او هم اینکار را کرد و حضرت فرمود: بهشت را برای همۀ شما تضمین میکنم. (إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَتَى شَبَاباً مِنَ الْأَنْصَارِ فَقَالَ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أَقْرَأَ عَلَیْکُمْ فَمَنْ بَکَى فَلَهُ الْجَنَّةُ فَقَرَأَ آخِرَ الزُّمَرِ ...تَبَاکَى الْفَتَى فَدَخَلُوا الْجَنَّةَ جَمِیعاً؛ امالی شیخ صدوق/545)
لذتِ معنوی فقط در «ذکر» نیست؛ ترک حرام هم لذت معنوی دارد
- اگرچه ذکر خدا و اهلبیت(ع) بسیار لذتبخش است، اما لذتِ معنوی فقط در «ذکر» نیست؛ بلکه گاهی در «رفتار» هست. مثلاً ترک لذتِ حرام هم لذت معنوی بهدنبال دارد. «اگر لذت ترک لذت بدانی ؛ دگر شهوت نفس، لذت نخوانی!» (سعدی) بیایید به سراغ لذتِ بیشتر برویم که در لذتهای معنوی هست!
- در روایت هست: کسی که از نگاه حرام، چشمپوشی کند، خدا یک لذتِ معنوی به او میچشاند که حلاوتش را قلبش حس میکند (فَمَنْ تَرَکَهَا خَوْفاً مِنَ اللَّهِ أَعْطَاهُ إِیمَاناً یَجِدُ حَلَاوَتَهُ فِی قَلْبِه؛ جامعالاخبار/145) همچنین وقتی عصبانی شدی و خواستی فحش بدهی، خودت را کنترل کن و نگو. یا اگر خواستی از کسی غیبت کنی، غیبت نکن، بلکه خوبیِ او را بگو، تا لذتِ معنوی این ترک گناه را بچشی. (مَنْ أَعْرَضَ عَنْ مُحَرَّمٍ أَبْدَلَهُ اللَّهُ بِعِبَادَةٍ تَسُرُّهُ؛ امالیطوسی/182)
برخی از لذتهای معنوی موجود در عالم:
- دنبال لذتهای معنوی باشید. برخی از لذتهای معنوی موجود در عالم هستی اینهاست: لذت معنوی در اثر ذکر، لذت زیارت(که یک جلوۀ ذکر است)، لذت ترکِ گناه، لذت انجام طاعت، کارهای خوب و رفتارهای ایثارگرانه. لذت قُرب(وقتی آدم به خدا نزدیکتر میشود) همچنین لذتِ علم و حکمت، لذتِ مطالعۀ زندگی شهدا، لذت مطالعۀ احادیث، لذت خواندنِ تاریخ! اگر یک کتاب تاریخی خوب را بردارید و شروع به مطالعه کنید، دیگر رهایش نمیکنید، از بس که خواندنش لذت دارد! مخصوصاً آنچه مربوط به زندگی امیرالمؤمنین(ع) است، هرچه آدم میخواند، سیر نمیشود!
- شاید صحبتکردن دربارۀ لذتهای معنوی، جزو مصادیق «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ» (ضحی/11) باشد، یعنی اینکه نعمت خدا را بیان کنید.
دو اقدام اساسی برای لذتبردنِ معنوی: ترک لذتهای کمتر و تحمل برخی تلخیها
- حالا سؤال این است: برای اینکه این لذتهای معنوی را ببریم، باید چهکار کنیم؟ دو اقدام اساسی این است که تلخیهایی را تحمل کنیم و «لذتهای کمتر» را ترک کنیم.
- اقدام دیگری که برای رسیدن به لذتهای معنوی بسیار مؤثر است، این است که «تواضع خودتان را به خدا، زیاد کنید» مثلاً اینکه سجدههای خودتان را طولانی کنید(این یکی از آن فنهای مخصوص است) تمنای خودتان را از خدا، زیاد کنید، بدون اینکه اضطرار خاصی در زندگیتان داشته باشید، مضطرانه ناله بزنید. عبد با مولا، چگونه باید صحبت کند؟ این را یاد بگیرید تا از مناجات با خدا، لذت ببرید.
بهانهای پیدا کن و درِ خانۀ خدا، گریه کن!/ اگر سراغ لذتهای دیگر بروی، شاید از لذتهای معنویات کم کنند!
- هرکدام از شما در قلب خودتان، قسمتهای بسیار زیبا و چشمههای جوشانی دارید؛ مثل زمینی که دارای چشمه یا چاه آب است. البته در قلب بعضیها این چشمهها روی زمین جاری است، اما در قلب برخی دیگر، زیر زمین است لذا باید چاه بزنند تا به آب زلال برسند. اگر بتوانید در قلب خودتان، چاه بزنید و این لذتها را پیدا کنید، یکدفعهای میبینید که سر نماز، دارید زار زار گریه میکنید. فقط کافی است این را در قلب خودتان پیدا کنید؛ یک بهانهای پیدا کنید و درِ خانۀ خدا، گریه کنید. این گریه، یک احساس قشنگ معنوی است که انسان را از لذت، سرشار میکند. در قلب خودتان بگردید؛ علتِ گریه را پیدا میکنید! بله، ما که زیاد عاشق خدا نیستیم، اما همان یکذره محبت هم میتواند اشکمان را در بیاورد!
- ما اگر صبرِ در طاعت و عبادت، بهخرج دهیم (مثل رعایت آداب عبادت، سجدۀ طولانی و...) کمکم این لذتها را میتوانیم تجربه کنیم. این تجربیات معنوی و این لذتها را از خودتان سلب نکنید. لذتهای معنوی را ترک نکنید و هرجا پیدا کردید، از دست ندهید. غرق لذتِ معنوی باشید، فرصت عمر را از دست ندهید! میترسم اگر سراغ لذتهای دیگر بروید، از لذتهای معنویتان کم کنند! مراقب خودتان باشید؛ تقوا پیشه کنید تا لذتهای معنوی شما کم نشود.
جبهه، جهانی پر از لذتهای معنوی بود/ شهدا از فضای جبهه و حتی از سختیهایش، شدیداً لذت میبردند
- دوران جبهه و جنگ، دورانی بود که رزمندگان، از فضای جبهه، از جهاد، از مناجاتها و گفتگو کردن با خدا دربارۀ شهادت و از رنجی که در دلِ سختیها میکشیدند، شدیداً لذت میبردند. به حدّی که باوجود همۀ خطرات و سختیهای جبهه، نمیتوانستند این لذت را از دست بدهند، آنقدر در این لذت میماندند، تا شهید میشدند.
- جبهه، جهانی پر از لذتهای معنوی بود. حضرت امام(ره) ضمن اشاره به این لذتِ معنوی، میفرماید: «شهدا در قهقهه مستانهشان و در شادى وصولشان عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون اند» (صحیفۀ امام/21/147)
کاش هوای لذتهای معنوی به سرتان بزند و مدام مشغولش بشوید
- هواخواهی و تبعیت از هوای نفس، یعنی اینکه آدم دنبال لذتهای نفسانی برود. «هوی» غالباً معنای بدی دارد و یک لذتجویی بیارزش را نشان میدهد، اما پای محبت اهلبیت(ع) که به میان میآید، خدا از همین کلمۀ «هوی» استفاده میکند. حضرت ابراهیم(ع) دربارۀ فرزندانش دعا میکند: خدایا، کاری کن، دلهای مردم هوای بچههای مرا داشته باشد «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوی إِلَیْهِم» (ابراهیم/37) امام باقر(ع) دربارۀ این آیه میفرماید: یعنی دلهای مردم بهسوی ما اهلبیت کشیده میشود (فَقَالَ آلُ مُحَمَّدٍ آلُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ قَالَ إِلَیْنَا إِلَیْنَا؛ تفسیر عیاشی/2/234)
- اینکه میگویید «هوای کربلا به سرم زده است، هوس زیارت کردهام و هوایی شدهام...» همین مفهومی است که قرآن میفرماید؛ این یک لذتِ معنوی بسیار عمیق است. انشاءالله هوای لذتهای معنوی به سرتان بزند و مشغولش بشوید و از آن بیرون نیایید؛ از این لذت معنوی، به سمت آن لذت معنوی بروید؛ مثلاً از لذتِ طاعت، به لذتِ ترک معصیت، از لذت ترک معصیت، به لذتِ خدمت، از لذتِ خدمت، به لذت عبادت، از لذتِ عبادت به لذتِ زیارت و... چرا اینطوری زندگی نکنیم و چرا این لذتها را از دست بدهیم؟!
(الف2-ن2)