نقش های ویژه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در عالم+صوت
- زمان: 1387/04/04
- مکان: تهران - هیئت محبین اهل بیت(ع)
- انعکاس در: فارس
- پی دی اف: A5 | A4
- اینفوگرافیک: پیشنهاد دهید
- صوت: دانلود | بشنوید
- کلیپ صوتی: پیشنهاد دهید
حضرت زهرا ـسلاماللهعلیهاـ در این عالم، نقشهای ویژه و منحصر به فردی داشتند که در اینجا به برخی از نقشهای ویژه آن حضرت در عالم هستی اشاره میکنیم.
* اهمیت نقشپذیری در دنیا
طرح بحث
در روز میلاد حضرت زهرا ـسلاماللهعلیهاـ، به گفتگو درباره یکی از کلمات حضرت میپردازیم. موضوع این عبارات حضرت زهرا ـسلاماللهعلیهاـ کم و بیش مورد توجه سایر ائمه معصومین ـ علیهمالسلام ـ هم بوده است امّا حضرت زهرا ـسلاماللهعلیهاـ به این موضوع عنایت ویژهای داشته است و کلمات متنوعی در اینباره از ایشان نقل شده است.
این موضوع برای همه افراد موضوعی مهم است امّا برای جوانان اهمیت بیشتری دارد. حضرت زهرا ـسلاماللهعلیهاـ در بخشی از دعای خود خطاب به خداوند عرضه میدارند "اللَّهُمَّ فَرِّغْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ؛ خدایا به من فرصت بده تا به آنچه که تو من را به خاطر آن خلق کردی بپردازم " "وَ لَا تَشْغَلْنِی بِمَا تَکَفَّلْتَ لِی بِهِ؛ و من را به اموری که تو خود برای من عهدهدار آنها شدهای، مشغول نکن " (بحارالانوار، جلد 92، صفحه 406).
اگر چند نفری قرار بگذارید که با هم به اردویی، مثلاً به کوه، بروید، با هم تقسیم کار میکنید. قرار میگذارید یکی گاز پیکنیکی بیآورد، یکی مواد غذایی را تهیه کند و مثلاً بنا میشود شما زیرانداز ببرید.
بعد یک دفعهای شما یادتان برود که چه چیزی بنا بود ببرید. با خود میگویید مثل اینکه بنا بود من پیکنیک ببرم، یا نکند باید مواد غذایی ببرم؟ بعد پیش خودت میگویی حالا احتیاطاً هم پیکنیک میبرم و هم مواد غذایی. در حالیکه وظیفه شما این بود که زیرانداز ببری، ولی آن چیزی که وظیفهات نبود را میبری. بعد میبینی که اینها را دیگران آوردهاند. همه با تعجب به تو نگاه میکنند و میگویند چرا زیرانداز نیاوردی؟! آنجا متوجه میشوی که آن چیزی که نقش و وظیفه تو بود را انجام ندادهای.
روز قیامت بعضیها همین طور میشوند. خداوند آنها را برای کار دیگری خلق کرده بود و یک چیز دیگری از آنها خواسته بود، امّا متوجه میشوند که آنها به بیراهه رفته بودند. در دنیا کار دیگران را انجام دادند، نه کار خودشان را!
آلودگیهای روحی انسان، انسان را وادار میکند به اینکه غیر از نقشی که برایش مشخص شده است را انجام بدهد.
قبل از پرداختن به این موضوع و اینکه چه میشود که آدم به بیراهه میرود و اینکه چه کنیم تا نقش خود را پیدا کنیم، باید به یک مقدمه بپردازیم:
* هر کسی در این دنیا نقشی دارد
از این فرازِ دعا که حضرت میفرمایند: "خدایا مرا فرصت بده تا به آنچه تو من را به خاطر آن خلق کردی، بپردازم " و از مجموع دلایل دیگر، به دست میآید که هر کسی در این دنیا یک نقشی دارد. نقشهای این دنیا تقسیم شده است و کسی نمیتواند نقش دیگری را بگیرد.
مثلاً نقش بعضی از علماء در دنیا این است که مرجع تقلید شوند، در حالی که بعضی دیگر از علماء برایشان مقدر شده در غربت به صورت ناشناس به ترویج اسلام بپردازند و چه بسا مقام هر دو گروه، نزد خداوند یکسان باشد.
یا مثلاً برای یک پدری، یا برای یک مادری، خدا این نقش را در نظر گرفته که "ببین، تو خودت هیچی نمیشوی، بنا است بچهات یک چیزی بشود. تمام زحمات تو به اینجا میرسد که بچهات به یک جایی برسد. مثلاً "شاید " مقام پدر شهید مطهری از خود ایشان بالاتر باشد. "شاید " پدر شهید مطهری نقش خودش را خیلی بهتر ایفا کرده باشد، در حالیکه معمولاً کسی او را نمیشناسد.
پدر ایشان کتاب ننوشتند، عیبی ندارد. نقش شهید مطهری این بوده که کتاب بنویسند، در حالیکه شاید نقش پدرشان این نبوده که کتاب بنویسند.
پدر مقام معظم رهبری نقششان این بوده که یک چنین پسری تربیت کند. مرحوم قاضی، نقششان این بوده که شاگردهای خوبی تربیت کند، که علامه طباطبایی یکی از شاگردهای ایشان بودند. خدا برای آدم ها نقشهای متفاوتی قرار میدهد.
در کار گلاب و گل، حکم ازلی این بود
آن شاهد بازاری، وین پردهنشین باشد
گل را نمایش میدهند و همیشه در معرض دید است، امّا گلاب را در شیشه میریزند و در پَستو میگذارند و گاهی که میخواهند استفاده کنند دم دست میآورند و دوباره در پَستو میگذارند. بالاخره نقشها را خدا تقسیم کرده. خدا برای هر کسی یک نقشی انتخاب کرده است. یکی باید غریب بماند و ناشناخته خدمت کند؛ دیگری باید به شهرت برسد و خدمت کند. مهم این است که هر کس نقش خودش را "بپذیرد ".
* ضرورت شناخت نقش خود
اگر ما این اصل را نپذیریم که "خداوند برای هر کدام از ما نقشی قائل شده است "، همیشه در حال سرگردانی بین شکستها و پیروزیهای خیالی به سر خواهیم برد. همیشه بین رقابتها و حسادتها و عداوتها سرگردان خواهیم بود. همیشه باید حسرت و غصه گذشته را داشته باشیم و آرزوهای الکی و بیارزش برای آینده، سرگردانمان کند.
نقشها را از قبل به آدمها دادهاند. امیرالمؤمنین علی ـعلیهالسلامـ در آغاز خطبه شریف همام میفرمایند: "خَلَقَ الْخَلْقَ حِینَ خَلَقَهُمْ، غَنِیّاً عَنْ طَاعَتِهِمْ.... فَقَسَمَ بَیْنَهُمْ مَعَایِشَهُمْ وَ وَضَعَهُمْ مِنَ الدُّنْیَا مَوَاضِعَهُم " "خداوند روزی هر کسی را در دنیا مقدر فرمود، و جای هر کسی را هم در دنیا معین کرده. "(نهج البلاغه، خطبه 193، مشهور به "خطبه همام " و "خطبه متقین")
البته گاهی ما در نقشی که برایمان ایجاد شده، تغییر ایجاد میکنیم. ما هم میتوانیم در نقش خود بهبود ایجاد کنیم و هم میتوانیم کاری کنیم که نقش ما را از ما بگیرند و نقش پایینتری به ما بدهند.
روز قیامت اگر معلوم شود که آدم نقش خودش را ایفا نکرده است، خیلی حسرت میخورد. روز قیامت، روز حسرت است.( قرآن کریم، سوره مریم، آیه 39) در روز قیامت خدا میفرماید: میدانی تو را برای چه ساخته بودم؟ میدانی عمرت را برای چه چیزی هرز دادی؟! شما در دنیا خودت را کشتی که به مقام برسی، در حالی که من تو را ساخته بودم که به مال برسی؛ تو میخواستی با "مقام " خدمت کنی، در حالیکه نقش تو این بود که با "مال " خدمت کنی.
بعضی وقتها خدا به یک مردی این نقش را میدهد که به بچههایش خدمت کند، گاهی نقش یک مرد این میشود که خانمش را راضی نگه دارد؛ باید زحمت بکشد برای رضایت خانمش. گرچه ممکن است دلش بخواهد خیلی کارهای مهم دیگری انجام بدهد و استعدادش را هم داشته باشد، اما خدا از او آن کارها را نمیخواهد، خدا به او میگوید: "نقشی که برای تو در نظر گرفتهام، همین است، همین یک کار را درست انجام بده. نقش تو این است، کارهای دیگر را نمیخواهد انجام بدهی. "
از آن طرف هم گاهی خدا به یک مادری این نقش را میدهد که "تو بچههایت را تربیت کن "، گرچه ممکن است آن مادر دلش بخواهد و استعدادش را هم داشته باشد که در فلان زمینه به فلان جا برسد. خیلی اوقات خانمها حاضر نیستند نقش خودشان را بپذیرند. مثلاً نقشی که خدا برای او تعیین کرده، تربیت بچه است، امّا به بهانههای مختلف نقشِ خودش را نمیپذیرد، میگوید: "نه، اینجوری من استثمار میشوم! ".
این بحث مال همه است، زن و مرد ندارد. و هر کسی برود در دایره هوس، از نقش خودش خارج میشود و نقش خودش را گم میکند. نقش خودش را پیدا نمیکند.
گاهی هم خدا به یک مادری بچه نمیدهد، چون نقش او در این دنیا بچهداری نیست، چیز دیگری است. گاهی خدا به یک همسری، این نقش را میدهد که به همسر خودش خدمت کند. انسان باید در این دنیا، نقش خودش را "بپذیرد ". ان شاء الله خدا به ما توفیق بدهد که نقش خودمان را در ارتباط با همدیگر درک کنیم و آن نقش را ایفا کنیم.
* شناخت نقش، مبنای عمل ما در دنیا
خدا از هر کسی یک نقشی میخواهد. خیلی مهم است که ما طبق نقشمان عمل کنیم. همه دنیا میگویند: "براساس استعداد خودت عمل کن "؛ امّا زهرای اطهر ـ سلاماللهعلیها ـ در این دعا به ما میفرمایند: "طبق نقشی که خداوند برایت معین کرده است، عمل کن. طبق نقشهای که خدا برایت کشیده است، عمل کن. "
حتی ممکن است که نقش تو، با استعدادهای تو مطابق و سازگار نباشد، که استعداد آن را باید از خداوند طلب کنی؛ و البته خدا هم به تو خواهد داد.
مثلاً در مورد علامه طباطبایی نقل شده است که اوایل طلبگی، درسهای حوزه را خوب متوجه نمیشدند، توسل کردند خداوند به ایشان عنایت فرمود. اگر قرار بود طبق استعداد عمل کنند و میگفتند که طلبگی مطابق استعداد ما نیست، به این مقام نمیرسیدند. اما صبر کردند و خداوند استعدادش را به ایشان عنایت فرمود.
* چگونه نقش خودمان را پیدا کنیم؟
ما نمیدانیم خداوند چه نقشی را برای ما مقدر کرده است. ما در یک فضای پر از ابهام و آزمایش، باید به سمت نقشی که خدا برای ما انتخاب کرده است، خدا گام برداریم؛ بدون اینکه به طور واضح معلوم شود که آیا به نقش خود میپردازیم یا نه، و همیشه این نگرانی باید در انسان وجود داشته باشد که "آیا من به نقش خودم میپردازم یا نه؟ ". اما راههایی وجود دارد که در شناخت این نقش به ما کمک میکند.
1.پرهیز از هوای نفس: آیا خدا برای من این نقش را انتخاب کرده که خانهداری کنم، مدیریت کنم، تدریس کنم؟... خدا برای من چه نقشی را انتخاب کرده؟ مهمترین رمز برای اینکه انسان نقش خود را پیدا کند، خالی بودن دل از هوای نفس است. هر موقع هوای نفس در زندگی انسان وارد شود و انسان را تحت تاثیر قرار دهد، انسان از نقش خودش فاصله میگیرد و از نقشهای که خداوند برایش کشیده است خارج میشود. چرا که هوی و هوس و وسوسههای شیطانی همیشه مخالف نقشی است که خدا برای ما انتخاب کرده است.
اکثر اوقات، تردیدها بخاطر هوای نفس است. اگر هوای نفس کنار گذاشته شود، راه کاملا روشن است. اما هر گاه به زبان این و آن نگاه کردی، هرجا به تشویق مردم، و به نگاه مردم توجه کردی، هر گاه دیگران تو را مسخره کردند، دلت لرزید، هر جا طمع کردی، حسرت خوردی، حسادت ورزیدی، همه اینها نشانههای هوای نفس است که تو را از نقش خود باز میدارد. کسی چه می داند که چه خدا چه نقشی را برای او معین کرده است؟ آنقدر انسان باید دلش را از هوای نفس خالی کند؛ تا کمکم نقش تعیین شده از سوی خدا خودش را به او نشان بدهد.
2.اخلاص در عمل: اینکه آدم بتواند بفهمد خداوند چه نقشی برایش معین کرده است، خیلی سخت است امّا میتوان به گونهای زندگی کرد که اطمینان داشت همان نقشی را که خداوند در نظر گرفته است را، خواسته یا ناخواسته، دانسته یا نادانسته، طبق نقشه الهی اجرا کردهای. برای این کار، باید آن روایت حضرت زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ را شنید و اجرا کرد که فرمودند: "مَنْ أَصْعَدَ إِلَی اللَّهِ خَالِصَ عِبَادَتِهِ أَهْبَطَ اللَّهُ إِلَیْهِ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِه " ( عدة الداعی، صفحه 233) طبق این روایت، اگر اخلاص داشته باشی، خداوند بهترین مصلحتها را برای تو فراهم میکند.
اخلاص که داشتی خداوند عملاً تو را در زندگی هدایت میکند. اصلاً نمیخواهد تو بدانی که چه کار باید بکنی. مخلصانه و بدون هوای نفس که عمل کردی، خدا راهت را جلوی پایت میگذارد، راه را برایت باز میکند.
3.توجه به مقدرات الهی: عامل دیگر برای شناخت نقش، توجه به مقدرات الهی است که بهترین راهنما برای ما هستند. یعنی با هر کار خیری مواجه شدی آن را انجام بده و بدان نقش تو در انجام آن کار خیر است. یک گرسنهای سرِ راهت میآید، معطل نکن همان گرسنه را سیر کن. شاید الان نقش تو همین باشد. به کارهایی که برایت پیش میآید و جلوی راهت سبز میشود، توجه کن. زیاد اینور و آنور نزن. شاید نقش تو همین باشد. نقش خودت را بگیر. زیاد برای خدا و خلق خدا تعیین و تکلیف نکن، زیاد برای خودت خیال بافی نکن.
امیرالمومنین ـعلیهالسلامـ در کلام راهگشایی میفرماید: "اگر خواستی به دنیا بپردازی، زیاد سخت نگیر. یعنی اگر تلاش کردی و به آسانی به تو رسید، این را بردار مال توست و برای تو مقدر شده بود. اما اگر دیدی با تمام تلاشی که میکنی، به آسانی به دست نمیآید، رهایش کن؛ چون مال تو نیست و برای تو مقدر نشده است. " ( "خُذْ مِنَ الدُّنْیَا مَا أَتَاکَ وَ تَوَلَّ عَمَّا تَوَلَّی عَنْکَ فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَفْعَلْ فَأَجْمِلْ فِی الطَّلَب؛ آنچه از دنیا به تو رسد، برگیر، و آنچه به تو پشت کرد، رها کن. و اگر این کار را نکردی[و خواستی به طلب دنیا بپردازی]، دستکم در طلب دنیا راه میانه را برگیر.(در طلب دنیا سخت نگیر) "، نهج البلاغه، کلمه قصار 393)
* رفتار انسان عامل موثر در خلل یا بهبود نقش
ما باید سعی کنیم این نقشها را که از قبل به ما داده شده است به خوبی ایفا کنیم. البته میتوانیم در این نقشها، هم خلل ایجاد کنیم هم بهبود. تلاش هویپرستانه، موجب خلل در نقشها میشود و تلاش خداپرستانه، موجب بهبود در نقشها.
مثلاً خدا شما را انتخاب کرده است که برای حضرت ولیعصر سرباز درجه یک باشید، تو میتوانی آن را خراب کنی، و در نقشت خلل ایجاد کنی و کاری کنی که خداوند تو را به عنوان سرباز درجه صد حضرت در نظر بگیرد. و شاید تو باز اشتباه کنی و نقشت باز هم پایین بیاید تا حدی که شاید کلاً این نقش سربازی از تو گرفته خواهد شد.
نقش پدر و مادر در تعیین نقش فرزندان توسط خداوند
یکی از مهمترین عواملی که در تقسیم بندی نقش، توسط خدا وجود دارد، صفای دل پدر و مادر است. پدرها و مادرها! دل خود را با صفا کنید؛ زیرا خدا به میزان صفای باطن شما، نقش عالی برای فرزندانتان تعیین میکند. خصوصاً مادرها که با صفای دل، نقشهای عالی را برای فرزندانشان به ارمغان میآورند.
پدرها و مادرها در تعیین نقشها خیلی مؤثر هستند، امّا اینکه تو خودت نقش خودت را پیداکنی و بتوانی به آن عمل کنی دیگر به خودت بستگی دارد.
* نقش ویژه حضرت زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ در عالم
حضرت زهرا ـسلاماللهعلیهاـ در این عالم، نقشهای ویژه و منحصر به فردی داشتند که برخی از نقشهای اجتماعی آن حضرت در دوران آخرالزمان و حکومت امام زمان ـعلیهالسلامـ در مباحث فاطمیه مورد بحث قرار گرفت. در اینجا به برخی از نقشهای ویژه آن حضرت در عالم هستی اشاره میکنیم:
دختر پیامبر؛
1.دختر و محبوب پیغمبر: نقش فاطمه زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ به عنوان دختر پیغمبر، دختری که مایهی تسکین دل پیامبر بود، یک نقش ویژه است. عواطف شخص اول خلقت متوجه زهرای اطهر ـسلاماللهعلیهاـ است. رسول خدا که اشرف ابناء بشر هستند، شدّت علاقهاش به دخترشان، نه تنها بیدلیل نیست بلکه بیضرورت هم نیست. اگر برای رسول خدا مهر ورزیدن به فاطمه ـسلاماللهعلیهاـ ضرورت نداشت، آیا خدا چنین محبتی را در دل رسول خدا نسبت به صدیقه کبری ایجاد میکرد؟
این عشق و علاقهای که رسول خدا به فاطمه داشت به روشنی نشان میدهد که خداوند فاطمه را برای حبیب خودش خلق کرده بود تا بتواند ملجأ و مأوای عاطفه رسول خدا باشد. این فاطمه ـسلاماللهعلیهاـ بود که نقش محبوبِ رسول خدا را ایفا کرد. این فاطمه بود که میتوانست محمل، ملجأ و مأوای اوج عاطفه رسول خدا باشد. اگر فاطمه نبود، این اوج عاطفه رسول خدا، در کجا آرام و قرار میگرفت؟ این نقش، نقش خیلی بزرگ و نشان دهنده عظمت حضرت زهرا ـسلاماللهعلیهاـ است.
2.همسر علی ابن ابیطالب ـعلیهالسلامـ: نقش دیگری که حضرت زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ داشتند، همسری امیرالمؤمنین است. اگر او نبود، علی ابن ابیطالب کفوی در این عالم پیدا نمیکرد.
3.نقش دیگری که دارند، مادر حسنین و مادر زینبیناند.
4.ام الائمه: حضرت زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ مادر امامان ما هستند. وجود حضرت زهرای اطهر ـ سلاماللهعلیها ـ در همه امامان ما مؤثر بوده است. شاهد این مطلب همین بس که رسول خدا ـصلیاللهعلیهوآلهوسلّمـ خطاب به زهرای اطهر میفرمودند: "یا فاطمة أبشِری فَانَّ المَهدی مِنکَ " مهدی از توست.(میزان الحکمه، جلد 1، حدیث 1162. و همچنین: کنزالعمال، حدیث 34208 آن نوری که از فاطمه زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ در وجود امام زمان ـعلیهالسلامـ ما هست، نقش خاص فاطمه زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ را نشان میدهد.
5. مادر شیعیان: در روایت آمده است که جبرئیل اتفاقات شیعیان را تا روز قیامت برای حضرت زهرا (س) بیان کردند. این بازگو کردن برای چیست؟ چرا جبرئیل این مأموریت را دارد؟ آیا فقط به خاطر این است که حضرت زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ آگاه شوند؟ همین. خُب حتماً لازم بوده است که حضرت بدانند. خدا که کار عبث نمیکند. خداوند به حضرت زهرا ـسلاماللهعلیهاـ نسبت به تک تک ما شیعیان مسئولیتی داده است. به همین خاطر است که حوادث زندگی تک تک ما به ایشان اطلاع داده شده است.
نقشی که زهرای اطهر ـسلاماللهعلیهاـ در عالم هستی داشتند، نقش بینظیری است. این نقش به هیچ زن و به هیچ مردی داده نشده است.
سلام خدمت آقا عبدالله عزیز
به نظرم بهتر هست به موضوع عمیق تر نگاه کنید .
وظایفی که شما فرمودید نقش اساسی انسان نیستند بلکه این وظایف نهایتا انسان را به سمت نقش اصلی او هدایت میکند .
مثلاً سردار سلیمانی با شهید حسن باقری به لحاظ انجام وظایف چه بسا در یک درجه و شدتی بودند
اما نقش یکی فتح خرمشهر و دیگری فتح مقاومت بوده
نقش امام فتح انقلاب
و بهجت فتح دل های خدا طلب
اتفاقا شما بین وظیفه و نقش خلط کرده اید نه استاد .