۹۷/۱۱/۰۴

کلیپ تصویری | دلم رفت...

• تولید: بیان معنوی
• مدت زمان: 05:19 دقیقه​​
• منبع: سبک زندگی، موثرتر از آگاهی و ایمان/ ج1

• 05:19 دقیقه | دریافت با کیفیت | پایین(11 مگابایت) | متوسط(14 مگابایت) | بالا(101 مگابایت) | صوت )
• (آپارات)

متن:

  این پدیده را من بهش می‌گویم علم‌زدگی. علم‌زدگی، علم‌زدگی! علم‌زدگی دو معنا دارد؛ یک، زیاد، زیادتر از حدّی که علم ازش کار بر می‌آید آگاهی بدهی، آگاهی بدهی، آگاهی بدهی و فکر کنی مشکلات با آگاهی دادن حل می‌شود. دو، فکر کنی که علم بیشتر از عمل اثر دارد و همیشه باید از علم شروع کنی. این تلقی غلط است. چه تلقی‌ای درست است؟ عمل نسبتش به نهال ایمان مثل میوه نسبت به درخت نیست. مثل برگ است.

  عمل مثل برگ عملیات فتوسنتز را موجب می‌شود. برگش را می‌آورد بیرون، بعد اکسیژن و نور می‌گیرد، این ریشه را شروع می‌کند تقویت کردن. با یک ذره بذری که ریشۀ این درخت را درست می‌کند تا لوبیا سرش را از خاک بیرون آورد یک برگ نشان داد به آفتاب و هوا، دیگر آن آبی که پایش می‌ریزی ثمر می‌دهد. به عمل که رسید یک ذره ایمان، حرکت آغاز می‌شود.

  ما به چقدر آگاهی احتیاج داریم؟ یک ذره. به چقدر عمل نیاز داریم؟ خیلی. ما به چقدر ایمان نیاز داریم؟ یک ذره. به عمل چقدر احتیاج داریم؟ یک دریا. آگاهی خیلی‌ها دارند عمل نمی‌کنند، اثر نمی‌گذارد، عاشق نمی‌شوند. آگاهی دارد! نه مؤمن می‌شود، نه عاشق می‌شود، نه عمل می‌کند. آگاهی بی‌فایده کم نیست. ولی رفقا، تقریباً عمل بی‌فایده نداریم. عمل اثرش قطعی است.

  دوستان مثال بزنند برای من، عمل آدم را قطعاً علاقه‌مند می‌کند، ولی علم ممکن است آدم را علاقه‌مند نکند. مثال بزنید. از کنار دیوار کوچه عبور می‌کنید، دبستانت را اینجا گذراندی، یا دبیرستانت را یا دانشگاهت را. فاصله می‌گیری، بعد از یک مدتی آه! این دیوارها. چی شد؟ دلم رفت.  چی تو را عاشق کرد؟ مکرر از کنار این دیوار عبور کردم. دیوار! دیوار! می‌فهمی؟ دیوار! دیوار یک موجود بی‌حسّی است که آدم با هر کی صحبت می‌کند حس ندارد می‌گوید مگر من دارم با دیوار حرف می‌زنم؟ فحش است دیوار، می‌دانی؟ بعد تو به این فحش علاقه‌مند شدی، فقط به دلیل اینکه هر روز از کنارش رد شدی.

  شما آگاهی پیدا کردید ممکن است مؤمن نشوید. ممکن است عاشق نشوید. ولی عمل که انجام بدهید قطعاً اثر دارد. خب یک انسانی است می‌خواهد شروع کند، از کجا شروع کند؟ یک ذره فهمید، الحمدلله. یک ذره هم علاقه داشت، خب خب الحمدلله. یک ذره هم ایمان که داشت، خبری هست ها؟ قبول داری؟ آره احتمالاً. خب بس است کافی است. حالا بیا رفتارمان را درست کنیم. این فرهنگ را نداریم ما. تا بندۀ خدا یک ذره می‌فهمد و یک ذره علاقه‌مند می‌شود می‌بریم‌اش سر کلاس خرابش می‌کنیم همان یک ذره را هم داغون می‌کنیم. تنفّر پیدا می‌کند از دین بر می‌گردد، می‌گوید قبلاً خیلی بیشتر دوست داشتم، آمدم کلاس دینی خراب شد. آقا این تا یک ذره می‌فهمد، تا یک ذره علاقه‌مند می‌شود، حالا فعلاً رفتار. رفتارها را درست کنیم. رفتارها را درست کنیم. رفتارها را درست کنیم.

  «عمل اثرش در فکر قوی‌تر است از فکر اثرش در عمل! عمل اثرش در دل قوی‌تر است از اثر علاقه‌های انسان در عمل!»