مستندات | اهمیت «تلاش» و «کار» اقتصادی در کلام امام خامنهای(حفظه الله)
بیکاری باید موهون بشود/ گفتمان کار و تلاش راهکار تحول اقتصادی/ تشویق به ارزش آفرینی و ثروت آفرینی را در کشور تبلیغ بکنیم
شناسنامه
- عنوان: بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضاى هیأت دولت
- زمان: 1394/04/06
- منبع: دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنهای
رهبر معظم انقلاب:
تبدیل تلاش و کار به گفتمان در فضای عمومی، به نظر من یکی از کارهای اساسی در زمینهی اقتصاد است، کار باارزش در مجموعهی کار روزانه که باید زیاد باشد و کاهشش یک عیب بزرگ است؛ سعی کنیم تنبلی را، بیکارگی را، بیاعتنائی به کار را در چشم مردم به شکل درستی موهون کنیم؛ یعنی بیکارگی باید موهون بشود؛ کار باید ارزش بشود.
در روایت داریم که پیغمبر اکرم یک جوانی را دیدند، از این جوان خوششان آمد؛ صدایش کردند، مثلاً اسمش را پرسیدند، بعد گفتند شغلت چیست؟ گفت من بیکارم، من شغل ندارم؛ حضرت فرمودند: «سَقَطَ مِن عَینی»؛ از چشمم افتاد؛ یعنی کار این[طور] است.
پیغمبر که با کسی رودربایستی ندارد. باید اینجوری بشود. البتّه دو طرف طلبکاری میکنند از هم؛ آنکه بیکار است، طلبکاری میکند و میگوید به من کار بدهید؛ آنکه مطالبهی کار میکند، طلبکاری میکند و میگوید کار پیدا کن؛ یک راه وسطی وجود دارد که من شاید در خلال صحبتها اشاره بکنم. باید بالاخره تشویق به کار، تشویق به ارزشآفرینی و ثروتآفرینی را در کشور تبلیغ بکنیم؛ هم دولتیها بگویند، هم کسانی که در مجلّات، در روزنامهها و مانند اینها منبرهای گفتنی و نوشتنی دارند، استفاده کنند از این موقعیّت و بیان کنند این مطالب را. یک نکته در مسئلهی کار این است.
پیامبر اکرم(ص) روحیه کار و تلاش را در مردم زنده میکردند
شناسنامه
- عنوان: خطبههاى نماز جمعه تهران
- زمان: 1368/07/28
- منبع: دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنهای
رهبر معظم انقلاب:
یک نمونهى دیگر هم، همین مسألهى ایجاد فضاى کار و تلاش در جامعه است که پیامبر اکرم به اینکه دستور بدهند مردم باید کار و تلاش کنند، اکتفا نمىکردند. ایشان، با روشهاى مختلف، روحیهى کار و تلاش را در مردم زنده مىکردند و گاهى اگر جوانى را مشاهده مىکردند که بىکار است، مىفرمودند: «انّ الله لا یحبّ الشّابّ الفارغ»: خدا از جوانى که عمر خود را تلف مىکند و به بىکارى مىگذراند، خشنود نیست.
در روایتى دارد که رسول اکرم (ص) وقتى جوانى را مىدیدند که «کان یعجبه» و از اندام و سلامت و جوانى او خوششان مىآمد، از او دو سؤال مىکردند و مىپرسیدند: ازدواج کردى و آیا شغلى دارى یا نه؟ اگر آن جوان مىگفت ازدواج نکردم و شغلى ندارم، پیامبر مىفرمود: «سقط من عینى»(جامع الأخبار، ص 139): این جوان از چشمم افتاد. او، با اینطور روشها و برخوردها، مردم را به اهمیت کار و تلاش متوجه مىکرد.
یک وقت، چند نفر خدمت رسول اکرم آمدند و از شخصى تعریف کردند و گفتند: یا رسول اللّه! ما با این مرد همسفر بودیم و او مرد بسیار خوب و پاک و با خدایى بود، دائماً عبادت مىکرد، در هر منزلى که فرود مىآمدیم، از لحظهى فرود تا وقتى که مجدداً سوار مىشدیم، او مشغول نماز و ذکر و قرآن و اینها مىشد. وقتىکه این تعریفها را کردند، پیامبر (ص) با تعجب از آنها سؤال کردند: پس چه کسى کارهایش را مىکرد؟ کسى که وقتى از مرکب پیاده مىشود، دائم مشغول نماز و قرآن است، چه کسى غذاى او را مىپخت؟ چه کسى وسایل او را فرود مىآورد و سوار مىکرد؟ چه کسى کارهایش را انجام مىداد؟ اینها در جواب گفتند: یا رسول اللّه! ما با کمال میل، همهى کارهاى او را انجام مىدادیم. پیامبر فرمود: «کلّکم خیر منه»: همهى شما از او بهترید. اینکه او کار خودش را انجام نمىداد و به دوش شما مىانداخت و خود مشغول عبادت مىشد، موجب نمىشود که او مرد خوبى باشد. مردِ خوب، شما هستید که کار و تلاش مىکنید و حتّى کار دیگرى را هم شما به عهده مىگیرید.
با اینگونه روشها، فضاى زندگى در جامعهى اسلامى، از علاقهى به کار و تلاش زندگى پُر مىشود.
اشاره رهبری به روایت نبوی | پیامبر دربارۀ کسی که شغلی نداشت فرمود:" از چشمم افتاد!" / الذین آمنوا و عملوا الصالحات مصداقش کار کردن است
شناسنامه
- عنوان: بیانات در دیدار کارگران
- زمان: 1385/02/06
- منبع: دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنهای
رهبر معظم انقلاب:
یک مطلب دیگر این است که همهی کارگرها - چه کارگران ماهر و تحصیلکردهی سطح بالا، چه کارگران متوسط و چه کارگران سادهی معمولی - این نکته را باید بدانند که خود نفس «کار» از نظر اسلام، عمل صالح است. این که «انّ الانسان لفی خسر الاّ الّذین امنوا و عملوا الصالحات»؛ این عمل صالحی که انسان را از خسران خارج میکند، این فقط نماز خواندن و روزه گرفتن و زیارت رفتن و ذکر گفتن نیست؛ آنها هم هست؛ اما کارِ وظیفهی زندگی را خوب انجام دادن هم عمل صالح است و یکی از مهمترینهایش «کار» است.
در روایت وارد شده است که اگر پیغمبر میدید یک آدم جوانی و قادر بر کاری نشسته است، تنبلی میکند و کار انجام نمیدهد، میفرمود: «سقط من عینی»؛ از چشمم افتاد. کار، عمل صالح است. شنیدهاید، پیغمبر دست این صحابی را دید زمخت و پینهبسته است؛ فرمود: چرا دستت اینطور است؟ گفت: یا رسولاللَّه! من با این دست کار میکنم. پیغمبر این دست را گرفت و بوسید و فرمود: «هذه ید لا تمسّه النار»؛ آتش، این دست را لمس نمیکند.
عمل صالح بالاتر از این؟! اینطوری کار کنید. وقتی به کارگاه میروید، وقتی به مزرعه میروید، وقتی به محیط کار میروید، از هر نوع کاری که اسمش «کار» است؛ چه آن کارِ کارگر ماهر و متخصص سطح بالا - که امروز بحمداللَّه کارگرانِ ماهر متخصصِ سطح بالا ما در کشور کم نداریم - چه کارگران متوسط و چه کارگر ساده - آن کارگر ساده هم عیناً همینطور است - وقتی پای ماشین میرود یا در هر نقطهای از نقاط کارخانه که میخواهد مشغول کار شود، بداند این کاری که امروز او میخواهد بکند، کاری است که خدای متعال برای این کار به او ثواب و اجر خواهد داد. نفس کار ارزش دارد؛ غیر از اینکه «کار» وسیلهی اعاشه و درآمد زندگی است؛ که آن هم به جای خود مطلب مهم و عبادت دیگری است.
شما ببینید اگر در یک کشوری جامعهی عمومی آن کشور به کار با این چشم که کار عبادت است، نگاه کنند آن وقت وضع پیشرفت اقتصادی و علمی آن کشور به کجا خواهد رسید. این منطق اسلام است. لذا اگر ما نسبت به کارگر در هر سطحی احساس ارادت و محبت میکنیم، این گزاف نیست؛ این به خاطر آن است که پشت این احساس محبت و احترام، یک چنین فرهنگ عمیق و غنی اسلامیای وجود دارد.
مطالب مرتبط:
حدیث | پیامبر از هرکسی خوشش میآمد اول از کارش سوال میکرد، اگر بیکار بود میفرمود: از چشمم افتاد
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید