۹۸/۰۲/۱۵ چاپ ایمیل و پی دی اف

کلیپ تصویری | طعم نزدیک شدن

 

متن:

  تقرّب را باید چشید! باید مزّه کرد. فرصت ماه مبارک رمضان فرصتی است برای تقرّب. زندگی متقرّبانه یک زندگی دیگری است. انسان بعد از اینکه مقرّب شد، یک‌جور دیگر زندگی می‌کند. بیخود خواهد بود. مثل اینکه یک انسانی همین‌جوری اراده کند برود بالا. جاذبۀ زمین مدام دارد می‌کشد! آن هم مدام دارد رویش غلبه پیدا می‌کند می‌رود بالا. تقرّب یک فضای مخصوصی است، یک جایی است، یک حسی ایجاد می‌کند. بالاخره فرق می‌کند انسانی که مقرّب است با کسی که مقرّب نیست! خداست، شوخی که نیست!

  توبه‌ات قبول بشود مقرّب می‌شوی. نیّت برای اعمالت داشته باشی که به خاطر خدا انجام بدهی مقرّب می‌شوی. مراقبت کنی مبادا دل او را برنجانی مقرّب می‌شوی. از اینکه دل او را رنجانده‌ای در لحظه‌ای از غفلت از او جدا شده‌ای ناراحت بشوی مقرّب می‌شوی. و تو خودت می‌فهمی مقرّب شده‌ای! و من نمی‌خواهم شعار بدهم، می‌خواهم بگویم بچه‌ها توی جبهه این را درک می‌کردند. من می‌دیدم که بچه‌ها این را می‌فهمیدند. بازی‌شان این بود، سرگرمی‌شان این بود. مشغولیت‌شان این بود. مشغول مقرّب شدن به خدا بودند. مراقب بودند فاصله نگیرند. ذکر می‌گفتند برای رسیدن به آن مستی‌ای که گاهی تجربه کرده بودند در اوج تقرّب.

  باید تجربه‌اش کنیم. باید تجربه‌اش کنیم! باید مقرّب شدن را تجربه کنیم! باید آثارش را در روح و جسم و تمام حرکات خود ببینیم! باید بفهمیم نمازمان متفاوت شده است! اینقدر درِ خانۀ خدا ضجه خواهیم زد زمین و آسمان را به‌هم خواهیم دوخت! تا تجربه کنیم. ما باید مقرّب بشویم! ما راه دیگری نداریم. بعداً من مقرّب بشوم؟ الآن که بهتر هستم مقرّب نمی‌شوم. بعداً که بدتر می‌شوم و همین‌جور فاصله می‌گیرم، بعداً مقرّب بشوم؟ این چیزی نیست که من بگذارم برای بعداً. یک عرصۀ تجارتی را خدا برای ما مهیا کرده، می‌گوید همۀ کارهایت را به خاطر من بکن. من می‌خرم از تو. من تو را به خودم مقرّب می‌کنم. خب آدم باید حیوان باشد به خدا بگوید نه.

  خدایا من الآن حالش را ندارم می‌خواهم بگیرم بخوابم. می‌فرماید به خاطر من بخواب. گوش نمی‌دهیم، یازده ماه گوش نمی‌دهیم. بعد خداوند متعال می‌فرماید خب من دیگر اجباری یک تجربه‌ای به تو بچشانم دیگر. آن‌وقت چی‌کار می‌کند؟ ماه رمضان. خوابت می‌گیرد گرسنه‌ای، می‌فرماید این خوابَش الآن دارد او را به من نزدیک می‌کند. می‌خوابی بلند می‌شوی حال خوش معنوی داری. وقت‌های دیگر بخوابی بلند  شوی حالت گرفته است. می‌فهمی دور شدی. نفس می‌کشی تسبیح است. دهانت بوی بد گرفته به خاطر روزه، به خاطر خدا، می‌گوید به خاطر من دهانت بوی بد گرفت؟ بابا خدایا این جزو افعال ارادی من نیست. همین‌جوری این خودش بوی بد گرفت. باشد! به خاطر من بوی بد گرفته دیگر، تو به خاطر من روزه گرفتی. می‌فرماید بهترین عطر است. و تو می‌فهمی بوی بد دهانت تو را مقرّب کرده، نورانی کرده تو را. خب چی‌کارت کند دیگر؟ چه‌جوری تو را به زور به خودش بچسباند بغلت بگیرد؟

  رمضان فرصتی است برای تقرّب. چه فرصتی!

 

نظرات

دیگه یه کاری م بکن دیگه خدا جون، می خواستی من رو نیافرینی فدات شم.....دیگه همینه که هست ..... به تر هم نمی شه که بدتر می شه ...... مگه این که کار رو از دست من بگیری و خودت کار رو دست بگیری ...... منتظرم.

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...