کلیپ تصویری | من که خدا رو قبول دارم؛ پس چرا به حرفش گوش نمیدم؟
ویژگی مهمی که قبل از دینداری باید به آن دست پیدا کرد
- تولید: بیان معنوی
- مدت زمان: 06:14 دقیقه
- منبع: گناه چیست؟ توبه چگونه است؟/ج6
- دریافت با کیفیت (پایین(12 مگابایت) | متوسط( 32مگابایت) | بالا (101 مگابایت) | صوت )
- آپارات
متن:
هزار تا کار سختتر از نماز میکند، به نماز که میرسد جرثقیل هزار تنی باید بلندش کند. همین الآن یکی زنگ بزند کارش داشته باشد کارش گیر باشد، مثل فنر از جایش میپرد. چهار تا ملّق هم میزند، لازم باشد به جای وضو که چه عرض بکنم، دست و صورتش را با آب و صابون هم میشوید. سشوار هم میزند به جای مسح بکشد ده تا کار دیگر هم میکند. چرا؟ چون بیادب است.
اینکه صد بار خدا را برایم اثبات میکنی باز هم حرفش را گوش نمیکنم، معاد هم اثبات میکنی، چیزهای دیگر هم اثبات میکنی باز هم اطاعت نمیکنم، چون من نفسم چموش شده. حرف گوش نمیکند. من نمیتوانم حرف گوش کنم! من موجود منفعلم؛ من با ادب بار نیامدم!
آدم مؤدب نیست برنامه دارد، خودش را مقیّد کرده به برنامه. زیاد به نتیجه کار ندارد. شما اگر این را به بچه دادی با تقوا میشود، ندادی تقوا چی میفهمد؟ شعور تقوا را هیچوقت توی عمرش پیدا نمیکند. آدمی که ادب ندارد، ممکن است لبخند بزند، ممکن است تواضع بکند، ممکن است حرفهای خوب خوب بزند، ولی همیشه منفعلانه است. هر لحظه یکجور رفتار میکند. منافقصفتانه مهربان برخورد میکند. از سر ترس رعایت میکند احترام دیگران را، از سر نمیدانم تشویق شدن به یک امتیازی، یک تلاشی را انجام میدهد. ولی آدم مؤدب چیکار میکند؟ آدم مؤدب نتیجۀ تلاشاش جایزه بهش میدهند یا نه؟ کاری ندارد، مؤدب است دیگر، اصلاً کلاً آدم با ادبی است. کلاً سلام میدهد میدانی؟ کلاً سلام میدهد. ارزیابی نمیکند طرف را میارزد سلام بدهم یا نه؟ اینقدر مکّار نیست. آدم مؤدب خودش را مقیّد کرده به برنامه.
من وقتی بچه بودم پای رحل قرآن مینشستم آنموقع که هر چیزی توی حافظۀ من قرار میگرفت مثل حکاکی کردن سنگ میماند، آنموقع باید سر رحل قرآن این را برای من یاد میدادند! میگفتند بچهجان نگاه کن! این کتاب دست کی را میگیرد؟ آدمهای منظم. تو منظم هستی یا نه؟ ببینم! «ذلِکَ الْکِتاب» که «لا رَیبَ فیه»، «هُدیً» فقط برای متّقین. غیر متقّی نیاید. متقّی بیاید این را بخواند، «یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ». ببین آدم مراقبی است، درست زندگی میکند، آدم اهل برنامه است، این ایمان میآورد به غیب. بهش بگویی یک غیبی هست مرض ندارد که انکار بکند! برای چی انکار کند؟ مرض مال آن آدمی است که منظم زندگی نمیکند. ببین آدم مراقبی است، آدم اهل برنامه است، این ایمان میآورد به غیب.
ما برای اینکه کسی را متقاعد کنیم به گناه نکردن، قدم اول باید متقاعدش بکنیم به اینکه بدون برنامه نمیشود زندگی کرد. هر موقع گرسنۀمان شد غذا نمیخوریم. ببین، ماه رمضان نگاه کن به غذا خوردنمان نظم داده. یک نظمی آورده توی بیداری سحر به ما داده، بعد توی دعا برای ماه رمضان، دعا میکنی خدایا من به نماز اول وقت در ماه رمضان موفق بشوم. صدا نمیزند خدایا من با نماز عشق و حال و گریه و عرفان موفق بشوم. نماز باز هم منظم سر وقت. فایدۀ ماه رمضان این است. باید ناموسی باشد برای ما نماز اول وقت توی ماه رمضان. ناموسی باید باشد. اِ! ماه رمضان تو نمازت را عقب میاندازی؟! آدم مؤدب خودش را مقیّد کرده به برنامه.
بعضیها بیایمان نیستند به خدا، اصلاً روحیۀشان اینجوری نیست که با ضابطه بتوانند زندگی کنند. با زور چرا ها! ولی با ضابطه نه. خدا هم میگوید نه من زور نمیگویم، من ضابطه میگذارم. نماز نمیخوانی زور به تو نمیگوید، نمیخواند. فقط به دلیل اینکه زور نمیگوید. صد تا کار بدتر را انجام میدهد به دلیل اینکه زور بهش میگویند. میگوید حوصلهاش را ندارم، توانش را ندارم، کششاش را ندارم. میبینی اینقدر به خدا و پیغمبر معتقد است، بنشین یک خوابی را تعریف کن برایش از یک مؤمنی، از مردهای، بگو آنطرف رفت گفت اینجوری من را آتش زدند. زار زار گریه میکند. اصلاً واقعاً آدم با صفایی است. قدرت تنظیم رفتار ندارد میدانی؟ متوجه هستی چی میگویم؟ بیبرنامه باشد موجود منفعل حاضر نیست ضابطهمند بشود؛ حالا چه خدا بگوید چه غیر خدا! ولی ببین وقتی که یک کسی یکجوری بار آمده، چیکارش میخواهی بکنی؟
من با ادب بار نیامدم. صد تا کار بدتر را انجام میدهد به دلیل اینکه زور بهش میگویند. خدا هم میگوید نه من زور نمیگویم، من ضابطه میگذارم. بیبرنامه باشد موجود منفعل حاضر نیست ضابطهمند بشود؛ حالا چه خدا بگوید چه غیر خدا! «ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدیً لِلمُراقِبین، مُتَّقین»؛ اینهایی که با برنامه زندگی میکنند. بعد آنها بله ایمان میآورند. آنها نماز میخوانند. آدم مؤدب خودش را مقیّد کرده به برنامه.
واقعا عالیه من خیلی تینجور صحبت هایی رو دوست دارم وقتی میشنوم اروم میشم