۰۲/۰۲/۰۶ چاپ ایمیل و پی دی اف

کلیپ تصویری | خدا با تهِ قلبت کار داره!

شناسنامه

ته دلت از دستور خدا خوشت نیاد خدا می‌فهمه/ ته دلت یه بدی پنهان شده باشه خدا یه روزی رو میاره

 

 

متن:

 ته دلت یک بدی پنهان شده باشد یک روزی خدا رو می‌آورد؛ اگر پاکش نکنی، اگر درستش نکنی، اگر پایش وایستی. خدا با قلوب انسان‌ها کار دارد. می‌گوید: من با ته دل شما کار دارم! خدا با قلوب انسان‌ها کار دارد.

«خدا به ته قلب کار داره»

  خواهش می‌کنم با قرآن میانۀ خوبی داشته باشید. راضی باشید از قرآن. نه نه، بگذار این‌جوری بگویم، خواهش می‌کنم خوش‌تان بیاید از آیات قرآن حتی آن‌جایی که خدا توی قرآن تلخ صحبت می‌کند، خواهش می‌کنم! باشه؟ اگر خوشت نیاید از قرآن، چه می‌شود سرنوشتَت؟ می‌فرماید: «وَ الَّذینَ کَفَرُوا فَتَعْساً لَهُمْ»، کسانی که کافر شدند نابود باشند، مرگ بر آنان باد. «وَ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ»، خدا تباه می‌کند اعمال آنها را «ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کَرِهُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ»؛ اینها چرا کافر شدند؟ اینها چرا مرگ بر آنان باد؟ اینها چرا خدا عمل‌شان را تباه می‌کند؟ برای اینکه «کَرِهُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ»؛ کراهت داشتند از «ما أنزلَ الله». آقایان تو رو خدا هیچ‌کی کراهت نداشته باشد از ما أنزلَ الله. ته دلت خوشت نیاید! دو مرتبه در این سورۀ مبارکه می‌فرماید: هر چی ته دلت باشد من رو می‌آورم، من دیدم، ته دلت معلوم بود. الله اکبر!

 وقتی که سر بریدۀ زبیر را یک نفر از کنار جنگ، اصلاً زبیر فرار کرده بود، پشیمان شده بود از جنگیدن با امیرالمؤمنین، آقا قانعش کرد که دیوانه با من نجنگ! بیچاره با من نبرد نکن! بعد رفت. یک کسی بیرون گیرش آورد بالاخره توی بیابان او را کشت و سرش را آورد پیش امیرالمؤمنین(ع)، خیلی حضرت متأسف شد از این زندگی زبیر. بعد آنجا فرمود که: زبیر یک زمانی یک حسادتی از من توی دلش ایجاد شد، پنهان کرد آن را، آخر آن حسادت بیچاره‌اش کرد. چی؟ «أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ یُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغَانَهُمْ». الله اکبر! حالا حتماً داستانش را هم می‌دانید دیگر.

  می‌فرماید که: ما دو تا مأموریت پیدا کردیم از جانب پیامبر اکرم برویم یک جاسوسه‌ای را بگیریم یک سندی داشت می‌برد برای مشرکین. وقتی رفتیم رسیدیم به آن زن، بهش گفتیم که آن برگۀ یادداشتی که پیشت هست را باید به ما بدهی. زبیر اول رفت پیشَش، آن زن زبیر را متقاعد کرد که من چیزی پیشم نیست. بعد من گفتم زبیر! مگر می‌شود؟ رسول خدا فرمود! من خودم رفتم؛ یک نهیبی به زن زدم، زن آن کاغذ را درآورد و به من داد. از آنجا زبیر نسبت به من یک حسادتی رفت ته دلش، پنهان شد. حالا زبیر بعدها با شمشیر آمد از درِ خانه حضرت زهرا دفاع کرد. 25 سال غربت کشید پای امیرالمؤمنین، ولی آن حسادت را ول نکرد، یک روزی آمد بیرون. الله اکبر!

 آقا ما الآن چه حسادتی نسبت به اهل‌بیت ممکن است توی دلمان بیاید؟ نه نسبت به اهل‌بیت لازم نیست توی دلمان بیاید. ما دیدیم طرف حزب‌اللهی فول، شیعه فول، هیئتی فول، همه چیز استاندارد، بعد به یک محبّ اهل‌بیت یک حسادت و کینه‌ای توی دلش است، ضربه‌اش هم می‌زند مثلاً به او. حالا نه هر محبّی ها! مثلاً یک مشخصاتی داشت خاص، ویژه. آقا سی سال نمی‌گذرد، چهل سال نمی‌گذرد کلّه پا می‌شود. چه بگوییم آقا؟!

  مثلاً شما می‌بینید یک تیکه‌ای انداختند به یک آدم خوبه و شما ته دلت کیف کردی. چون نسبت به او یک حسادتی داشتی. بعد او هم خوب باشد ها! این می‌شود اضغانی که ته دل هست یک روزی بیرون می‌آید. اگر یک روزی دیدی این آدم منحرف شد اصلاً تعجب نکن! یک چیزی پنهان کرده بوده. عجب آیه‌ای است آیۀ 29 همین سوره! «أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ یُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغَانَهُمْ». ته دلت هم با خدا، با ما أنزلَ الله، با خوبان خدا، از اولیاء چهارده معصوم گرفته تا بقیه باید خوب باشد ته ته دلت.

 چرا ما این‌قدر می‌میریم برای اربعین؟! چون آنجا محلّ مهرورزی مؤمنین به همدیگر است. این را باید تمرین کرد، این را باید دورش گشت. چرا ما این‌قدر می‌رویم جلسۀ روضه؟ می‌گوید آقا یک مظلوم من دارم بهت معرفی می‌کنم، زیاد برو پیش این مظلوم. می‌روی پیش این مظلوم، ته دلت را چنگ می‌زند تمیز می‌کند، ته دلت را! گریه برای امام حسین از ته دل است! می‌فرماید اگر گریه‌ات نیامد خودت را به گریه بزن. یا می‌فرماید آنهایی که فریاد می‌زنند، ضجه می‌زنند، زمزمه می‌کنند، اینها کمک می‌کند دیگر، ته دل ما را پاک کند. ما با سر و صدا هم که شده خودمان را این‌طرف می‌خواهیم نگه داریم. اینها همه‌اش مؤثر است در اینکه آن باطن ما را، آن ته ته ته دل ما را درست بکند.

 ته دلت یک بدی پنهان شده باشد، یک روزی خدا رو می‌آورد. اگر پاکش نکنی، اگر درستش نکنی، اگر پایش وایستی. خدا با قلوب انسان‌ها کار دارد.

«واقع‌بینی و احساس معنویت در قرآن با نگاهی به سورۀ محمد(ص)- ماه رمضان 1402 »

 

نظرات

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...