۹۸/۱۱/۰۸ چاپ ایمیل و پی دی اف

کلیپ تصویری | این کار به عهده شماست! بسم الله ..

الان جای حلقه‌ میانی خالی است.

بچه‌های دبیرستانی با این کار صاحب درآمد خواهند شد!

شناسنامه

 

متن:

  مقام معظم رهبری: «پیدا کردن راه کار، ارائۀ راه کار، برنامه‌ریزی، این به عهدۀ کیست؟ این به عهدۀ جریان‌های حلقه‌های میانی است. این نه به عهدۀ رهبری است، نه به عهدۀ دولت است، نه به عهدۀ دستگاه‌های دیگر است، به عهدۀ مجموعه‌هایی از خود ملّت است.»
  آقا در صحبت‌هایشان دارند می‌فرماید یک حلقۀ میانی. ما یک دولت داریم، یک مردم. یک حلقۀ میانی بین دولت و مردم باید شکل بگیرد، اینها چند تا کارکرد دارند. یکی از کارکردهایشان این است که مردم را سازماندهی می‌کنند، استعدادهای مردم را شناسایی می‌کنند، به همدیگر متّصل می‌کنند، مردم را قوی می‌کنند، مردم را می‌آورند بالا. مردم گدا گرسنه و نان‌خور دولت و بیمه‌گیری که دارد نمی‌دانم ضعیف می‌شود صدقه‌خور سرمایه‌دارهاست نمی‌شوند.
  الآن یک طرحی دارد من با افتخار می‌گویم اینقدر خوشم آمد از کارشان بسیج راه انداخته توی شهرستان‌های استان تهران. اینها جمع شدند می‌گویند آقا مشکلات محل را خودمان بیاییم حل کنیم. راحت راحت از دادستان تا نمی‌دانم فرماندار تا مسئولان شهری می‌آیند توی اینها می‌نشینند توی جلسات اینها پاسخگو هستند. می‌گوید آقا این مشکل را نگاه کن! ما بسیجی‌های این محل هستیم، اینجا مانده تا الآن! مردم زنده شدند، آمار را وقتی که می‌گفتند از کارآفرینی، از رفع مشکلات شهری، از رفع مشکلات عمرانی، اصلاً هیجان‌انگیز بود!
  مقام معظم رهبری: «یازده هزار هستۀ گروه‌های جهادی جغرافیامحور و عهده‌داری چهل هزار پروژۀ خدمت در محلات مختلف، دوازده هزار صندوق قرض الحسنه احداث شده.»
  جوان‌هایی که با هم دست می‌دهند، با هم ارتباط می‌گیرند، با هم گفتگو می‌کنند، یک دفعه‌ای می‌گویند آقا ظرفیت محلّ ما این شغل را می‌خواهد. الآن دبیرستانی‌هایمان عصری بلند شوند بیایند زمین هم فلان جا افتاده. آقا با اوقات صحبت می‌کنند، با این‌طرف این‌طرف، آقا باشد عیبی ندارد یک سوله موقت بزنید. مال کسی نباشد. نه بابا نمی‌خواهیم مال کسی باشد موقّت! ناظر فلان‌جا. کار راه می‌اندازند یک دفعه‌ای دبیرستانی‌ها می‌آیند عصری می‌روند آنجا محصولات‌شان را می‌فروشند پولدار می‌شوند! دوباره بعضی‌ها را برق سه فاز نگیرد گفتی، بگویم پول گفتی گفتی پول! از فقیر در می‌آید، عزّتمند می‌شود، کار یاد می‌گیرد. گره باز می‌کند. اینها چون از خود مردم هستند دیگر، جوانی است که از توی خود این محلّه، از توی خود این مسجد رشد کرده دست داده به جوان‌های دیگر.
  کی، کی استعداد این را دارد؟ یکی پول دارد، یکی مهارت دارد، یکی چی دارد. اینها را می‌آورند کنار همدیگر می‌گذارند. این استعدادهای مردمی را سازماندهی می‌کنند. بعد خودشان با همدیگر شبکه می‌شوند. بعد تصمیم‌سازی می‌کنند برای مدیران محلّی. به خدا قسم یک زندگی دیگر است! نه حزب می‌خواهد، نه ان‌جی‌او می‌خواهد، نه هیچی. مردم با هم ارتباط پیدا می‌کنند، پیشتازان مردم که اسمش می‌شود بسیج. بسیج همین است دیگر. اگر چنانچه بسیج وارد اقتصاد بشود، اقتصاد می‌شود مردم‌سالار. نه سازمان بسیج برود نهاد اقتصادی بزند ها! منظور این نیست. بسیج؛ یعنی این حرکت جوشش مردمی، مجاهدانه، انقلابی، سالم، ایثارگرانه، بیایند دست به دست همدیگر بدهند بسیجی‌وار بروند کار اقتصادی بکنند. آن‌وقت می‌فرماید اقتصاد می‌شود مردم‌سالار. نه سرمایه‌سالار!
  ما که می‌گوییم مردم‌سالاری دینی، یا مردم‌سالاری اسلامی، بعضی خیال می‌کنند این مردم‌سالاری فقط پای صندوق رأی و انتخابات است. آن تنها یکی از جلوه‌های مردم‌سالاری دینی است. سالار زندگی جامعه، خود مردم هستند.

 

 

نظرات

سلام - واقعا باید یه تشکلی باشه که رهبری اقتصادی مردم رو بکنه و البته اعضای اون از افراد مورد اعتماد و کاربلد هم باشند . من به چند نفر که وضع اقتصادی خوبی داشتند در مورد تذکرات استاد پناهیان در مورد به کار بستن پولهاشون در فعالیتهای اقتصادی گوشزد کردم یکی که بیچاره پولهاش رو از حساب بلند مدت در آورد و از سودش صرفنظر کرد تا آب تو آسیاب بانکدارهای تاجر و مملکت خراب کن نریزه اما حاضر نیست پولش رو دست کسی بده چون تا حالا از این کار خیلی ضرر کرده و میگه پولم بمونه بی ارزش بشه بهتر از اینه که تو دادگاهها دنبالش بدوم و عمر و اعصابم رو حروم کنم - یک نفر دیگه هم تا پیشنهاد دادم پولت رو بده یکی فعالیت اقتصادی کنه دادش در اومد که دادم طرف خورد و در رفت .

واقعا دوره بدی شده  از یک طرف تبلیغات و  فیلمهای سینما و تلویزیون مردم رو مصرف زده کرده و از طرف دیگه بانکها و سیستم سود دهی شون مردم رو مفتخور کرده ، همه دنبال کلاه گذاشتن سر همدیگه و کسب سود مفت هستند و پیش خودشون حساب میکنند اولا اگه بر فرض هم بعد از چند سال تو دادگاه محکوم بشیم اموالمون رو به نام خانواده امون میکنیم چند صباحی میریم زندان بعد هم بهمون عفو می خوره میایم بیرون ثانیا اگه هم مجبور بشیم بعد از چند سال کار کردن و سود بردن با پول مردم ، پولی که گرفتیم رو پس بدیم باز هم سود کردیم 

یک زمانی قرض گرفتن ننگ و عار بود و فقط وقتی کسی تو گرفتاری شدید می افتاد قرض می کرد ولی الان طرف می خواد خانه آنچنانی یا ماشین فلان مدل یا بریز بپاش الکی بکنه فورا میره قرض میکنه یا حتی قرض میکنند میگذارن تو بانک یا میدن به کسی سودش رو می خوره بعد هم حاضر نیست برای پس دادن قرضش به خودش سختی بده خوب می خوره خوب می پوشه همه بریز بپاش هاش رو میکنه و به بدهکارش میگه ندارم - برای همینه که اوضاع تقتصادی مملکت فشل شده

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...