۹۹/۰۱/۱۰ چاپ ایمیل و پی دی اف
آشنایی با برخی مضامین دلنشین مناجات شعبانیه (1)

یکی از عجایب مناجات شعبانیه «بی‌مقدمه آغازشدن» آن است / انگار آدم باید قبل از این دعا، مقدماتش را در دل خودش فراهم کند/«وَقَفْتُ  بَینَ یدَیک» احساس یک کوچک است؛ وقتی در پناه یک بزرگ قرار می‌گیرد/ چرا آغاز دعاهای ما باید با صلوات باشد؟

شناسنامه:

  • زمان: 99/01/08
  • موضوع: آشنایی با برخی مضامین دلنشین مناجات شعبانیه
  • مکان: جلسات مجازی
  • صوت: اینجا

مناجات شعبانیه یک دعای بی‌مقدمه است و حداقل یک‌سری از آداب دعا-که با مقدمات طولانی‌ از ذکر پروردگار، همراه است- در این مناجات، چندان رعایت نشده است. ولی آدم وقتی می‌خواهد این مناجات را شروع کند، انگار باید برود و مقدماتش را در دل خودش فراهم کند و بعد، با یک دل پُر از غصه‌های مناجاتی‌-که شیرین‌ترین حالات انسان هستند- بیاید و این مناجات را آغاز کند.

چرا آغاز دعاهای ما باید با صلوات باشد؟ 

خوب است قبل از اینکه انسان مناجاتی را بخواند یا قبل از اینکه برای تفکر، آن را مطالعه کند، یا واقعاً به‌عنوان مناجات، آن را درِ خانۀ خدا زمزمه کند، اول به‌طور دقیق با متن مناجات آشنا بشود، از معانی مناجات، آگاه بشود و به شرح‌های آن مراجعه کند. لذا ما سعی می‌کنیم در این فرصت‌های کوتاه، به گفتگوی مختصری بپردازیم که به آشنایی ما با این مناجات کمک کند، بلکه خداوند متعال توفیق بدهد که از این مناجات، بهترین استفاده را ببریم.
آغاز مناجات شعبانیه با صلوات و درود بر پیامبر اکرم(ص) و اهل‌بیت مطهر ایشان است و طبیعتاً طبق سفارش‌های فراوانی که همه شنیده‌اند و در روایات هم فراوان آمده است، هر دعایی را باید با صلوات آغاز کرد، این دعای شریف هم با صلوات آغاز می‌شود، مثل بسیاری از دعاهایی که به‌دست ما رسیده است. در آن دعاهایی هم که آغازش صلوات نیست، طبیعتاً بهتر است خود ما صلوات بفرستیم.
علت‌های زیادی برای این موضوع بیان شده است، در اینجا با یک توضیح مختصر از کنارش عبور می‌کنیم و آن اینکه اصلاً انگار خداوند متعال تا کسی ولایت اهل‌بیت(ع) را نداشته باشد، ولایت اولیاء خدا در دلش نباشد و آن بزرگواران را به بزرگی یاد نکند، صدای او را نمی‌شنود و دعای او را جواب نخواهد داد و او را به‌حساب نمی‌آورد.
هرکسی وارد صحرای محشر می‌شود، شناسنامه‌اش تبعیت از ولایت اولیاء خدا است. اینجا هم هرکسی در محضر خدا قرار می‌گیرد شناسنامۀ خودش را باید نشان بدهد، این صلوات، در واقع کارتِ معرفی ما است و اگر کسی این کارت معرفی را با عشق و با ارادت قلبی نشان بدهد، آن‌وقت راه برای دعای او باز خواهد شد، همین که نشان بدهد «خدایا ببین من به پیامبر(ص) و اهل‌بیت ایشان ارادت دارم» یعنی صلوات را لقلقۀ زبان نکند، بلکه با یک علاقه و محبتی این صلوات را بفرستد.

یکی از عجایب مناجات شعبانیه «بی‌مقدمه آغازشدن» است

در اولین فراز مناجات شعبانیه، أمیرالمؤمنین علی(ع) سه کلمۀ عجیب پی در پی بیان می‌کنند و این دعا بسیار بی‌مقدمه شروع می‌شود: «وَاسْمَعْ دُعائی‏ اِذا دَعَوْتُک، وَاْسمَعْ نِدائی‏ اِذا نادَیتُک، وَ اَقْبِلْ عَلیّ اِذا ناجَیتُک» همین بی‌مقدمه آغازشدن، یکی از عجایب این دعا محسوب می‌شود، انگار این دعا حرف کسی است که دیگر طاقت ندارد! از یک راه دوری آمده است و فقط می‌خواهد ناله بزند، با اینکه می‌داند خدا منتظر است به حرف‌های او گوش بدهد، اما گاهی می‌خواهد فریاد بزند و گاهی می‌خواهد نجوا کند. «وَاْسمَعْ نِدائی‏» ندا به فریاد با صدای بلند می‌گویند. «اَقْبِلْ عَلیّ اِذا ناجَیتُک» نجوا و مناجات هم با صدای بسیار آرام انجام می‌گیرد. «وَاسْمَعْ دُعائی» دعا هم به هر نوع خواندن و صدازدن اطلاق می‌شود.
انگار أمیرالمؤمنین(ع) می‌خواهد فریاد بزند «خدایا می‌خواهم با تو حرف بزنم!» در واقع اصرار خودش را برای مناجات با پروردگار و فریاد زدن درِ خانۀ خدا و صدازدنِ پروردگار، نشان می‌دهد، نه اینکه بخواهد حرف‌های دیگری مطرح کند، بلکه خودِ خدا را می‌خواهد و او را صدا می‌زند.

«وَقَفْتُ  بَینَ یدَیک» احساس زیبای یک کوچک است؛ وقتی در پناه یک بزرگ قرار می‌گیرد

جملۀ بعدی هم این حالت را، نشان می‌دهد: «فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیک وَ وَقَفْتُ  بَینَ یدَیک»، کلمۀ «هربتُ الیک» یعنی فرار کردم و به سمت تو آمدم. این همان احساسی است که از سه عبارت قبلی (وَاسْمَعْ دُعائی‏ اِذا دَعَوْتُک، وَاْسمَعْ نِدائی‏ اِذا نادَیتُک، وَ اَقْبِلْ عَلیّ اِذا ناجَیتُک) فهمیده می‌شد که انگار کسی دوان دوان آمده است.
«وَ وَقَفْتُ  بَینَ یدَیک» من الان در مقابل تو ایستاده‌ام. «بَینَ یَدَیک» خیلی مفهوم زیبا و دلنشینی است؛ خیلی زیباتر از «ایستادن درِ خانۀ خداوند متعال» است. انگار یک کوچکی در پناه یک بزرگی قرار گرفته و به دست‌های قدرت او پناه آورده است. این احساس قشنگ را کسانی که کوچک یک بزرگ‌تری هستند و وجودِ یک «بزرگ‌تر مهربان» را بالای سر خودشان درک کرده‌اند و این احساس را لمس کرده‌اند، بهتر می‌فهمند.

«مُسْتَکیناً لَک» یعنی من گدای تو هستم. «مُتَضرِّعاً اِلَیک» من متضرّع درِ خانۀ تو هستم. أمیرالمؤمنین علی(ع) چیزی جز تضرع در این دعا ندارد و به عبارت‌های مختلف، این تضرع خودش را بیان می‌کند. سر همۀ این حرف‌ها تضرع دارد. این حرف‌ها برای أمیرالمؤمنین(ع) حرف‌های ساده‌ای نیست. این حرف‌ها از عمق احساسات او بر می‌خیزد. با این حرف‌ها می‌خواهد عمیقاً اشک بریزد. ما این حرف‌ها را مطالعه می‌کنیم، مرور می‌کنیم، حتی روی آن فکر می‌کنیم؛ اما این حرف‌ها برای أمیرالمؤمنین(ع) تمام‌شده و حل‌شده است، ایشان این حرف‌ها را از روی یک کتاب دعا نمی‌خوانند، بلکه این حرف‌ها ترجمان ناله‌های أمیرالمؤمنین(ع) است، «متضرّعاً الیک» یعنی می‌خواهم درِ خانۀ تو، ناله بزنم.

این مناجات، ضجه‌های یک فقیر محض درِ خانۀ خداوند است

کلمۀ بعدی «مُستَکیناً لَک» وقتی کسی به‌شدت دست‌خالی باشد، به آن مستکین می‌گویند. مسکین یا مستکین، کسی است که واقعاً چیزی ندارد! این مناجات نالۀ بی‌مقدمه، پر از التماس و اصرار، فریاد و نجوا و ضجه‌های یک فقیر محض درِ خانۀ خداوند متعال است. البته غیر از فقر در همۀ زمینه‌ها، معلوم است که أمیرالمؤمنین علی‌(ع) یک چیزی را دارند و آن دل عاشقی است که ایشان را به این تضرع وادار کرده است.
اگر کسی با اهل‌بیت(ع) آشنا باشد و با عشق اهل‌بیت(ع) به خداوند متعال آشنا باشد، هرگز حاضر نیست کلمۀ عشق را برای معنای دیگری در زمین استفاده کند. یا اگر کلمۀ «محبت» را دربارۀ محبت أمیرالمؤمنین(ع) به خداوند متعال و به قرب او و به وابستگی شدید او، استفاده کنی، آن‌وقت کلمۀ محبت را در جای دیگری استفاده نخواهی کرد.

مناجات شعبانیه یک دعای بی‌مقدمه است /انگار آدم باید قبل از آغاز این دعا، مقدماتش را در دل خودش فراهم کند

مناجات شعبانیه یک دعای بی‌مقدمه است و همان‌طور که اسمش را «مناجات» گذاشته‌اند، فراتر از دعا است؛ چون حداقل یک‌سری از آداب دعا-که باید با مقدمات طولانی‌ از ذکر پروردگار، همراه باشد- در این مناجات، چندان رعایت نشده است. البته به‌صورت ضمنی، آن آداب دعا را در همین فراز اول مطرح می‌کنند (در جلسات دیگر به آن خواهیم پرداخت) ولی این‌قدر بی‌مقدمه واردِ اصل دعا شدن، خیلی فوق‌العاده است.
تنها دعایی که یک معصوم این‌قدر بی‌مقدمه، وارد دعا شده است، دعای ابوحمزه ثمالی است که آنجا هم انگار امام سجاد(ع) یک دل پُری دارد و ناله را در همان ابتدا آغاز می‌کند: «الهی لاتُؤَدِّبنی بِعُقوبَتِک» انگار نالۀ کودکی است که می‌خواهد از بزرگ‌ترش کتک نخورد، «وَ لاتَمکُربی فی حیلَتِک» و بعد، مقدمات و آداب دعا را شروع می‌کنند.
انگار آدم وقتی می‌خواهد این مناجات را شروع کند، باید اول برود و مقدماتش را در دل خودش فراهم کند و بعد، با یک دل پُر از غصه‌های مناجاتی‌-که شیرین‌ترین حالات انسان هستند- بیاید و مناجات شعبانیه را این‌گونه و با این حال، آغاز کند.
(الف2-ن2)

نظرات

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...