اولین شاخصه بلوغ انسان
یکی از اولین شاخصههای بلوغ معنوی، حساسیت به زمان است. کسی که در راه سلوک معنوی قرار میگیرد دیگر نمیتواند زمان خود را به آسانی هدر بدهد و در صورت ضایع شدن اوقاتش به شدت غمگین میشود. کسانی که آدمهای خوبی هستند ولی اهمیتی به هدر رفتن اوقات خود نمیشوند، هنوز شروع نکردهاند.
بی انصافی نکنم، نمره کار فعلی بالاست. اما پیشنهاد می کنم این نکات ناب و مهم رو مستند به آیات و روایات کنید. یعنی ابتدا آیه مورد نظر را در بالای عکس نوشت بیاورید بعد توضیحات حاج آقا با فونت درشت نوشته شود. برای مطلب بالا دهها روایت میشد بیاورید. به عنوان مثال:
مولی علی (ع) :
إنَّ أوْقاتِکَ أجْزاءُ عُمْرِکَ، فَلاتُنْفِذْ لَکَ وَقْتاً إلاّ فیما یُنْجیکَ
بدون شک اوقاتى که مى گذرانى اجزاى عمر تو هستند، پس مواظب باش هیچ وقت و زمانی را هدر ندهی مگر در راه نجات دادن خودت. غرر الحکم، ۳۶۴۲
إن المغبون من غبن عمره ، وإن المغبوط من أنفذ عمره فی طاعة ربه.
به راستى که زیانکارکسى است که در جهت عمرش زیان کرده; و بهره ورى که دیگران به او حسرت خورند کسى است که وقتش را در طاعت پروردگارش به کار گرفته است. همان، ۳۵۰۲
امام صادق(ع): لیس شى ء اعزّ من قلبک و وقتک.
چیزى عزیزتر از قلب و وقت تو نیست. لئالى الاخبار، ج ۱، ص ۱۶.
امیرمؤمنان (ع ) در ضمن نامه اى به یکى از اصحاب فرمود: «برای عمرت تدارک ببین و فردا و پس فردا مگو زیرا گذشتگانى که به هلاکت رسیدند، به خاطر پایدارى در آرزوها و امروز و فردا کردن بود، تا آنگاه که ناگهان فرمان خدا به سویشان آمد، در حالى که غافل بودند.
فتدارک ما بقی من عمرک و لا تقل غدا و بعد غد فانما هلک من کان قبلک باقامتهم علی الامانی والتسویف حتی اتاهم امر الله بغته و هم غافلون. بحارالانوار، ج۷۳، ص۷۵
پیامبر گرامی اسلام فرمود: براستی خداوند انسان تندرستی که نه به کار دنیا می پردازد ونه به کار آخرت، دشمن می دارد.
انّ اللّه یبغض الصحیح الفارغ لافی شغل الدنیا ولا فی شغل الاخره. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۷، ص۱۶۴
امام صادق (ع): ابغض الخلق الی اللّه جیفه باللّیل وبطّال بالنّهار.
مبغوض ترین خلق نزد خداوند کسی است که (ازفرط پرخوری شب به خواب رفته و) بسان مرداری به گوشه ای افتاده و کسی که روز را به بطالت تلف کند. بحار الانوار، ج۸۴، ۱۵۸
علی (ع) : باقی مانده عمر مومن قابل ارزش گذاری نیست، چون می تواند به وسیله آن از دست رفته را جبران نماید و فرصت های سوخته را زنده کند. بقیة عمر المؤمن لا قیمة لها ، یدرک بها ما قد فات ، ویحیی ما مات. الدعوات راوندی، ص۱۲۲
و نیز فرموده: قدر و ارزش باقی مانده عمر را کسی نمی شناسد مگر اینکه پیامبر یا صدیق باشد. لا یعرف قدر ما بقی من عمره إلا نبی أو صدیق. غررالحکم، ح۱۰۸۰۱
ونیز: چیزی قیمتی و کمیاب تر از فرصت مانده عمر مومن نیست. لیس شئ أعز من الکبریت الأحمر إلا ما بقی من عمر المؤمن. محاسبه النفس، ص۷۷