کلیپ تصویری | مناجاتی با امام حسین(ع) ...
شاید به این دلیل رهبر انقلاب از اربعینیها خواستند پیش امام حسین شکوه کنند از این دوری ...
شناسنامه
- تولید: بیان معنوی
- زمان: 06:06
- منبع: همایش عاشقان اربعین
- دریافت با کیفیت (پایین(17مگابایت) | متوسط(47مگابایت) | بالا (117مگابایت) | صوت)
- آپارات | یوتیوب
متن:
اجازه میدهید من یک مناجاتی داشته باشم؟ اخیراً مقام معظم رهبری دیروز فرمودند اربعین نمیتوانید بروید کربلا بروید مناجات کنید با حسین.
مقام معظم رهبری: «گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوییم. روز اربعین همه بنشینند دو سه تا زیارت مهم روز اربعین وارد است. زیارت اربعین را بنشینند مردم بخوانند با حال با توجه و شکوِه کنند پیش امام حسین(ع) شکوِه کنند بگویند یا سیدالشهدا ما دلمان میخواست بیاییم نشد.»
پای ما لنگ است و منزل بس دراز...
مداحی: به تو از دور سلام، به سلیمان جهان از طرف نور سلام...
اینکه مقام معظم رهبری فرمودند بنشینید مناجات کنید بگویید حسین ما میخواستیم بیاییم نتوانستیم، فدایتان بشوم اربعینیها، این تجربۀ خود مقام معظم رهبری است سالهاست دوست دارد برود و بعد نشسته حتماً اینجوری است! گفته حسین میخواهم بیایم نمیتوانم شرایط ندارم. و بعد نورش را دریافت کرده. الآن دارد به جوانها به بچههای خودش میفرماید چی؟ شما هم همین کار را بکنید!
اجازه میدهید من مناجات کنم؟ یا اباعبدالله امسال ما را راه ندادی اربعین؛ خوب برایت سینه نزدیم؟ زن و بچههایمان خوب خاکی نشدند توی اربعین؟ خوشَت نیامد از ما؟ یا آمدیم اربعین وفادار نماندیم؟ چی بود آقا قصه؟! شاید هم یک دوریای یا اباعبدالله انداختی برای عاشقانت که عاشقتَرَت بشوند.
یا اباعبدالله! راه اربعینت را باز کن ایندفعه بیایم مؤدبانهتر میآیم. قول میدهم تا گرسنه شدم غذا نخورم. مثل بچههای تو که بوی غذا به مشامشان در این راه میرسید و غذا نمیخوردند نمیدادند غذا به بچهها، قول میدهم یک کمی به خودم بیشتر سختی بدهم. فقط تو این راه را باز کن.
«اُریدُ وصالَکَ و تُریدُ هِجری فاُترکُ ما أریدُ لما تُرید»؛
«میل من وصال و قصد او سوق فراق، ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست»
من وصال تو را میخواهم اما تو به من گفتی دور باش. باشد من دور میباشم چون تو گفتی! میخواهم حرف تو باشد.
فدایتان بشوم مناجاتی باید شد درِ خانۀ اباعبدالله الحسین. یا اباعبدالله یقیناً ما کم گذاشتیم برای تو، این که مسلّم است! شما بزرگوار هستی. شما یک کسی برایت آه بکشد دستاش را میگیری. ولی اینها کار امام زمان را راه نمیاندازد. اگر راه میانداخت خب آقا آمده بودند!
یا اباعبدالله این راه را باز کن. ما آخرین رقممان سه، سه و خردهای میلیون آمدیم، راه را باز کن ما کمک میکنیم دوبرابر این جمعیت بیاییم اربعین با کمترین زحمتی که به همه بخواهد وارد بشود. تلاش بیشتر میکنیم. سعی میکنیم تفریحی نیاییم. وظیفه است! نمیخواهم بگویم فلسفۀ این، این شرایط بوجود آمده قطعاً و لاجرم مال کوتاهیهای ما است. ما همیشه باید بین خوف و رجاء باشیم. امام حسین عاشقهایش را جمع کرد یک حالی اینها بهشان داد از نظر معنوی چه لذتی بردند، گفت خب حالا یک کمی فراق ایجاد کنیم برای یک عاشق خوب است این آب و کباب بشود تربیت بشود، بعد دوباره تحویل بگیرند. بالاخره گاهی اینجوری است.
میفرماید میبینم بندۀ من نماز شب میخواند عبادتهای خوب میکند، برای اینکه غرور نگیردش یک شب میخوابانمش نمیگذارم بیدار شود نماز شب بخواند نماز صبحش هم قضا میشود. بلند میشود میگوید خاک بر سر من، ای وای من! بعد خدا میفرماید این مذمّتی که کردی بهتر از آن گریههایی بود که کردی خیلی باحال. تقویت میشوی. نمیدانم، شاید امام حسین خیلی شما را پسندیده. خیلی خوشش آمده. میخواهد این کار را بکند دیگر. گفت «اگر با دیگرانش بود میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی».
رفقا گفتند این اربعین چهکار کنیم حالا الآن توی این شرایط؟ گفتم خب باشد تجمع اگر نمیشود توی بعضی از شهرها خب تجمع نشود. خیابان که میتوانی موکب بزنی. گفتند آقا غذا دادن توی موکبها هم مشکل دارد. گفتم خب غذا نده، یک موکبی بزن یک نوا و نمایی از اربعین توی شهر باشد، چهبسا خدا خواسته شما این موکبها و آن جادۀ نورانی نجف اشرف تا کربلا را بیاوری توی شهرها. بعد مردم میگویند آقا اینجا ایستگاه صلواتی است چرا آب نمیدهند؟ چرا غذا نمیدهند؟ بگو یک کمی شبیه راه کوفه و شام شده. دست برنداریم از اربعین!
اگر امسال نشد انشاءالله سال بعد راه باز میشود. من یقین دارم همۀ شما اربعینیها با یک حال دیگری خواهید رفت! یک حالی که بروید انشاءالله بدون مهدی فاطمه برنگردید.