عملیاتیکردن مفاهیم دین، دلیل مظلومیت امیرالمؤمنین(ع)
چرا بعضیها «امامِ نوفللوشاتو» را قبول دارند ولی امامِ بعد از انقلاب را قبول ندارند؟ / امام(ره) چگونه مفاهیم دین را در جامعۀ ما عملیاتی کرد؟ یک نمونهاش ولایتفقیه / چرا امامعلی(ع) با آنهمه فضایل، اینقدر مظلوم واقع شد؟/ مهمترین دلیل مظلومیت علی(ع) این است که ایشان مأمور «عملیاتیکردن مفاهیم دین» بود
شناسنامه:
- زمان: 99/12/06
- مکان: امامزاده قاضی الصابر
- موضوع: عملیاتیکردن مفاهیم دین، دلیل مظلومیت امیرالمؤمنین(ع)
- صوت: اینجا
چرا امامعلی(ع) با آنهمه فضایل، اینقدر مظلوم واقع شد؟
امیرالمؤمنین علی(ع) را «ابوالعجائب» نامیدهاند. البته خیلی از امور مربوط به ایشان، واقعاً عجیب است، اما یکی از عجائب بسیار مهم دربارۀ امیرالمؤمنین(ع) مظلومیت ایشان است؛ اولاً شدّت مظلومیت ایشان، خیلی عجیب است. طبیعتاً کسانی که در جبهۀ حق فعالیت میکنند مظلوم واقع میشوند، ولی ما در تاریخ سراغ نداریم حتی در بین پیامبران و اولیاء خدا که آنها را به قتل رساندند، آنها را بعد از شهادتشان لعن کرده باشند. این شدّت غضب نسبت به امیرالمؤمنین(ع) خیلی عجیب است.
ثانیاً این مظلومیت با اینهمه فضلیت و قدرت و توانایی و دلبریِ ایشان، عجیب است. چرا امیرالمؤمنین علی(ع) اینقدر مظلوم واقع شدند؟ با توجه به اینکه 23 سال همراهی او با رسول خدا(ص) را همه دیدند و میدانستند که او در آغوش پیغمبر بزرگ شده است، و جدا از اینکه خودِ او سند محکمی برای حقّانیت پیغمبر(ص) بود، چون او مولود کعبه بود، و او وقتی به کسی ایمان میآورد یک معنایی دارد و یک پیامی دارد آنهم در شهر مکّه آن زمان که خانۀ کعبه را تقدیس میکردند.
مهمترین دلیل مظلومیت علی(ع) این بود که ایشان مأمور «عملیاتیکردن مفاهیم دین» بودند
علی بن ابیطالب(ع) در تمام جنگهای پای رکاب پیامبر(ص) پیشتازتر از دیگران بودند و در تمام فضائل معنوی هم پیشتازتر بودند، آنوقت چرا باید اینهمه مظلوم واقع بشوند و آنهمه پشتیبانیهای پیامبر(ص) از ایشان، تقریباً هیچ اثری در رفع این مظلومیت نداشته باشد؟
شاید مهمترین دلیلش این باشد که امیرالمؤمنین علی(ع) مأمور بودند مفاهیم دینیای را که رسول خدا(ص) فرمودهاند عملیاتی کنند و در جامعه عینیّت ببخشند و این مفاهیم را تحقّق بدهند و این «عملیاتیکردن مفاهیم دین» یک مسئلۀ بسیار مهم است.
رهبر انقلاب: یکی از نیازهای جوامع اسلامی خصوصاً کشور ما این است که مفاهیم اسلامی را به مرحلۀ عمل بکشانیم
اجازه بدهید سخن دو روز قبل مقام معظم رهبری را خدمت شما در اینباره قرائت بکنم. ایشان در دیدار اعضای مجلس خبرگان یک جملۀ بسیار مهمی را بیان فرمودند که حیف است به آن نپردازیم.
فرمودند: «یکی از نیازهایی که مورد ابتلاء همۀ جوامع اسلامی و همۀ کشورهای اسلامی است و به آن نیاز دارند و بخصوص کشور عزیز ما که بحمدالله با نظام اسلامی اداره میشود به آن نیاز دارد، عبارت است از اینکه ما مفاهیم اسلامی را به مرحلۀ عمل و به عرصۀ عمل بکشانیم. منظومۀ معرفتی و ارزشی اسلام یک مجموعۀ مفاهیمی است که آوردن این مفاهیم به میان مردم و آنها را به مرحله و منصّۀ عمل درآوردن، یک کار بسیار بزرگ و مهمّی است که ما هرجا این کار را نسبت به هر یک از این مفاهیمی که حالا بعد اجمالاً عرض خواهم کرد انجام دادیم، برای ملّت و کشور و برای آبروی اسلام و جمهوری اسلامی ارزشمند بود؛ و هرجا غفلت کردیم، محروم ماندیم. در واقع عرض بنده این است که عناوین و مفاهیم معرفتی اسلام جنبۀ عملیّاتی و ترجمۀ عملیّاتی پیدا کند و عمل به آنها ممکن و رایج بشود که این به خودیِ خود نمیشود و احتیاج به تلاش دارد.» (بیانات ۱۳۹۹/۱۲/۰۴)
بعد مثالهایی میزنند و نمونههایی از زمان حضرت امام(ره) بیان میکنند که امام این مفاهیم را آوردند و عملیاتی کردند، و بعد هم نمونههایی در زمان اخیر که مردم همّت کردند و این مفاهیم را عملیاتی کردند. طبیعی است که ایشان همیشه متواضعانه صحبت میکنند و رهبری خودشان و نقش خودشان را بیان نمیکنند. درحالیکه هرچه اتفاق خوب در این زمینهها میافتد، با هدایت خودِ ایشان اتفاق افتاده است ولی ایشان آن اتفاقهای خوب را به مردم نسبت میدهند.
چه کسی مأمور عملیاتیکردن مفاهیم دین است؟/ پیامبر(ص) فرمود: من منذر هستم و علی(ع) هدایتکننده است
ببینید این عبارت «عملیاتیکردن مفاهیم دینی» برایتان آشنا نیست؟ در صدر اسلام به این کار، چه میگفتند؟ بنده میخواهم عرض کنم این همان چیزی است که علّت مظلومیت فوقالعاده و عجیب امیرالمؤمنین علی(ع) شد. در واقع این سمَت رسماً توسط رسول خدا(ص) به علی بن ابیطالب(ع) داده شده و روایاتی در اینباره وجود دارد که بسیار کلیدی هستند.
من ابتدا یک آیۀ قرآن را بخوانم که نزدیک به این معناست، و بعد هم روایتی که تصریح به این معنا دارد. ابیبصیر میگوید که من از امام باقر(ع) پرسیدم معنای این آیۀ قرآن چیست که خداوند متعال میفرماید «إنّما أنتَ مُنذرٌ و لکُلِّ قَومٍ هاد»؛ تو منذر هستی و برای هر قومی هدایتکنندهای هست. حضرت فرمود که رسولخدا(ص) چنین میفرماید: من منذر هستم و علی هدایتکننده است. «قَالَ: فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: أَنَا الْمُنْذِرُ، وَ عَلِیٌّ الْهَادِ» (اصول السته عشر/183)
انذاردهنده، آغاز بیداری را رقم میزند ولی هدایتکننده، این مسیر را با انسان همراهی میکند
ببینید نسبت منذر با هدایتکننده چگونه است؟ منذر حرکتدهنده است، منذر بیدارکننده و تحریککننده است، منذر در واقع آغاز بیداری را رقم میزند. ولی هدایتکننده، چگونگیها را بیان میکند و این مسیر را با انسان همراهی میکند، هدایتکننده، کاری میکند که انسان تا مقصد و مقصود به نتیجه برسد، هدایتکننده خیلی سمَت برجستهای است که رسول خدا(ص) به امیرالمؤمنین علی(ع) میدهند.
میفرماید «أَنَا الْمُنْذِرُ وَ عَلِیٌّ الْهَادِ»؛ من منذر هستم و علی هدایتکننده است. با منذر و انذاردهنده آنقدر دشمنی نمیشود که با هدایتکننده آنقدر دشمنی میشود. خیلی نکتۀ قابل توجهی است. ما طلبهها بعضی وقتها برای اینکه با ما دشمنی نشود میرویم نقش منذر را ایفا میکنیم و در هدایت، خصوصاً هدایت عملی و خصوصاً در عرصۀ عمل، نمی آییم مفاهیم را روشن کنیم. مثلاً میگوییم «کلاً ولایت چیز خوبی است!» حالا ولایت چیست که اینقدر چیز خوبی است؟ یک کمی جزئیتر صحبت کن! اگر جزئیتر صحبت بکند، بحثش سیاسی میشود. اگر کسی بخواهد در اینباره یکمقدار اینزمانیتر حرف بزند که دیگر به او میگویند تندرو!
چرا ما طلبهها گاهی در حدّ پیغمبرها هم به تبیین نمیپردازیم؟
ما طلبهها حتی گاهی نقش پیغمبر و منذر را هم ایفا نمیکنیم، بلکه فقط نقش خدا را ایفا میکنیم و به مردم میگوییم که بروید سخنان پیامبران را گوش کنید! «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ»؛ خُب این را که خدا گفته است. لااقل یک کمی بیا پایین و مثل پیغمبرها با مردم صحبت کن و یک انذاری بده و تبیینی بکن!
چرا ما طلبهها گاهی در حدّ پیغمبرها هم به تبیین نمیپردازیم؟ چون اگر در حدّ پیغمبرها تبیین کنیم و یک انذاری بدهیم، با ما مخالفت خواهد شد. اگر گاهی در حدّ پیامبرها هم به تبیین بپردازیم، دیگر در حدّ امامها نمیآییم در میدان عمل؛ و بهطور مصداقی وارد نمیشویم چون دشمن پیدا میکنیم.
هدایتکردن توسط یک هادی برای یک قوم، سختتر از انذار دادن به آن قوم است
هدایتکردن توسط یک هادی برای یک قوم، کاری است سختتر از انذار دادن به یک قوم. به همین دلیل شما میبینید دشمنیهای بیشتر، معطوف به امیرالمؤمنین علی(ع) میشود.
رسولخدا(ص) میفرماید: «عَلِیٌّ بَابُ عِلْمِی وَ مُبِینٌ لِأُمَّتِی»؛ علی باب علم من است و تبیینکنندۀ علم من است برای امّت. تبیین مگر کار آسانی است؟! مثلاً همه معتقدند که ما در اسلام، سیاست داریم. سیاست عرصۀ عینی و عملی بسیاری از آگاهیها و فرامین دینی است. خُب؛ حالا میشود اینها را برای ما تبیین کنید؟ اگر تبیین کنی که تو را میزنند و پدرت را درمیآورند.
اهل علم گاهی رعایت میکنند و خیلی تبیین نمیکنند، مثلاً میگویند «من کلاً میگویم و مصداقی وارد نمیشوم...» الهی فدای امیرالمؤمنین(ع) بشوم که مصداقی وارد میشد. یکذره برای خودش حاشیۀ امنیت درست نکرد با کلّیگویی. بلکه مسائل را شفاف کرد تا آنجایی که دیدید با او چه کردند و چه بغض عجیبی از او در دلها نگه داشتند.
عملیاتیکردن مفاهیم دینی یک اصطلاحی در دین ما دارد: «یُقاتِلُ عَلَى التَّأْویلِ»
مقام معظم رهبری در جلسه اخیر با نمایندگان مجلس خبرگان فرمودند که این مجلس چون مجلس اهل علم و اهل فضل هست من این مطلب مهم را میخواهم بگویم و بعد فرمودند که بیایید مفاهیم دینی را عملیاتی کنیم. عملیاتیکردن مفاهیم دینی یک اصطلاحی در دین ما دارد و آن «یُقاتِلُ عَلَى التَّأْویلِ» است.
امام زینالعابدین(ع) میفرماید، بند کفش رسولخدا(ص) پاره شده بود و ایشان کفش را به علی بن ابیطالب(ع) دادند که درستش کند. بعد رو کردند به اصحاب و فرمودند: «إِنَّ مِنْکُمْ مَنْ یُقَاتِلُ عَلَى التَّأْوِیلِ کَمَا قَاتَلَ مَعِی عَلَى التَّنْزِیل» (ارشاد مفید/ج1/ ص124) در میان شما کسی هست که سرِ تأویل قرآن جنگ میکند، همچنانی که در کنار من، سرِ تنزیل قرآن هم جنگ کرد. یعنی هم در جنگ برای تنزیل شرکت داشت، هم بعد از آن، سرِ تأویل جنگ میکند.
امیرالمؤمنین(ع) با دشمنانِ تأویل قرآن جنگیدند و 1400سال است این جنگ ادامه دارد
این مفهوم به صورتهای مختلف در روایت آمده است و در دعای ندبه هم میخوانید «یُقاتِلُ عَلَى التَّأْویلِ...» وقتی قرآن نازل شد، در همین کلّیاتش که هنوز مصادیق آن مشخص نشده بود، یک عدهای دشمنی کردند. پیامبر(ص) با آن دشمنان جنگید و فرمود که من با دشمنان تنزیل قرآن جنگیدم. ایشان در مدت حدود ده سال بر این دشمنان غلبه کردند و پیروز شدند و نسبتاً کارشان سادهتر بود. اما امیرالمؤمنین(ع) با دشمنانِ تأویل قرآن جنگیدند. تأویل یعنی حقیقت عینی تفسیر آیات قرآن، و هزار و چهارصد سال است که این جنگ ادامه دارد و هنوز تمام نشده است درحالیکه «یُقاتِلُ عَلَى التَّنزیل» طی ده سال یا حداکثر 23 سال تمام شد. یعنی اگر از بعثت پیامبر اکرم تا رحلت وجود شریف حضرت هم در نظر بگیریم، میشود بیست و سه سال. حالا ببینید بیست و سه سال کجا و هزار و چهارصد سال کجا!
وقتی پیامبر(ص) فرمود «إِنَّ مِنْکُمْ مَنْ یُقَاتِلُ عَلَى التَّأْوِیلِ» از ایشان پرسیدند: آن فرد کیست؟ یکی گفت من هستم؟ دیگری گفت من هستم... پیامبر(ص) فرمود نه. او همان کسی است که دارد کفش من را مرمّت میکند. نگاه کردند به علی بن ابیطالب. بعد فرمود: «وَ إِنَّهُ الْمُقَاتِلُ عَلَى التَّأْوِیلِ إِذَا تُرِکَتْ سُنَّتِی وَ نُبِذَتْ وَ حُرِّفَ کِتَابُ اللَّهِ وَ تَکَلَّمَ فِی الدِّینِ مَنْ لَیْسَ لَهُ ذَلِکَ فَیُقَاتِلُهُمْ عَلِیٌّ ع عَلَى إِحْیَاءِ دِینِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل» وقتی کتاب خدا تحریف میشود و دیگرانی میآیند در دین حرف میزنند و اظهارنظر میکنند درحالیکه حرفهایشان درست نیست، علی(ع) برای احیاء دین خدا میجنگد.
چرا علی(ع) با آنهمه فضیلت، مظلوم ماند؟ چون ایشان «تأویل آیات قرآن» را دنبال کرد و بهطور مصداقی وارد میدان شد
چرا امیرالمؤمنین(ع) با آنهمه دانش و فضیلت، مظلوم واقع شد؟ چون تأویل آیات قرآن را دنبال میکرد و بهطور مصداقی وارد میدان میشد؛ آنهم نه همۀ مصادیق را بلکه اهم آن را. امروز هم اگر بخواهیم مصداقی وارد میدان بشویم، میبینیم که این کار خیلی سخت است.
الان بعضیها میگویند که ما حضرت امامِ نوفللوشاتو را قبول داریم، امامِ بعد از آمدن به تهران را قبول نداریم! درحالیکه امام بعد از آمدن به تهران هیچ تفاوتی نکرده بود فقط مصداقیتر وارد شد. یعنی ایشان دید که باید وارد میدان بشود. لذا بعضیها وقتی که امام مصداقیتر وارد شد دشمن امام شدند.
چرا برخی میگویند که ما امامِ نوفللوشاتو را قبول داریم؟
امام هرچه جلوتر میرفت مصداقیتر وارد میشد. امام(ره) فرمود که ما اول انقلاب اشتباه کردیم کار را بهدست لیبرالها (دولت موقت) دادیم. اما برخی از سیاسیون نادان میگویند که ما اتفاقاً بعدش اشتباه کردیم و اینکه دولت را دست لیبرالها دادیم درست بود! دقیقا برعکس امام.
چرا میگویند ما امامِ نوفللوشاتو را قبول داریم؟ چرا میگویند امام اول انقلاب را قبول داریم؟ چون امام در آنجا یک کلّیاتی را بیان کرد که درواقع شبیه «یُقاتِلُ عَلی التّنزیل» بود. اما وقتی جلوتر آمد وارد «یُقاتِلُ عَلَى التَّأْویلِ» شد و همینطور صحنههای عملیاتی جدیدی پیش میآمد که امام مجبور بود وارد میدان بشود و مصداقی عمل کند
آخرین شمشیرهایی که حضرت امام میزد و مصداقی جلو میرفت، کدامها بودند؟ حضرت امام(ره) در سال آخر حیاتشان سرِ چه موضوعی شمشیر میزدند؟ در چه جبههای میجنگیدند؟ اسلام آمریکایی، آن چیزی بود که امام در سال آخر عمر شریفش با آن میجنگید. ایشان دربارۀ اسلام ناب در مقابل اسلام آمریکایی، مکرّر بیانیه مینوشتند و این دو تا را توضیح میدادند!
«مواسات» یکی از مصادیق تأویلی در کلام اخیر رهبر انقلاب است
از کلام دو روز پیش رهبر انقلاب، یک جملۀ دیگر برای شما بخوانم که در واقع یکی از همان مصادیق تأویلی است. ایشان فرمود: «مثلاً فرض بفرمایید در همین قضیّۀ اخیر کرونا؛ مفهوم «مواسات» یک مفهوم کلیدی است در مجموعه و منظومۀ ارزشی و معرفتی اسلام، که این مفهوم با یک قدری تبیین در جامعه، یک نهضت در همین ایّام به وجود آورد: نهضت کمک مؤمنانه؛ و یک کار بزرگ انجام گرفت؛ یعنی مردم مواسات را از جایگاه یک مفهوم معتبر و مثلاً ارزشمند شرعی که همه قبول داشتند، آوردند به مرحلۀ عمل، و شما دیدید در سرتاسر کشور چقدر کار انجام گرفت» که البته این کار همچنان ادامه دارد و ما باید مدام این را عملیاتیتر کنیم.
ایشان در ادامه میفرماید: «یک مثال دیگری که از اینها به نظر من مهمتر است، این آیۀ شریفۀ «ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا لِیُطاعَ بِاِذنِ الله» است؛ اصلاً ارسال رسل برای این است که مورد اطاعت قرار بگیرند؛ این اطاعت، مطلق است یعنی در همۀ امور زندگی؛ که معنای مستفاد از آیه این است که زندگی مردم -چه زندگی شخصی خصوصی، چه زندگی عمومی- باید به وسیله دین اداره بشود.» (بیانات ۱۳۹۹/۱۲/۰۴)
حضرت امام(ره) چگونه دین را در جامعه، عملیاتی کرد؟ با ولایتفقیه
حالا یک تأمّلی بکنیم و ببینیم آیا میتوانیم یک مقدار تأویلی با این حرف، جلو بیاییم؟ امام(ره) میفرمود ولایت فقیه استمرار ولایت انبیاء است. رهبر انقلاب هم دو روز پیش فرمود که امام(ره) آمد و دین را در جامعه، عملیاتی کرد. خُب امام(ره) چگونه مفاهیم دین را عملیاتی کردند؟ آیا خودِ رسولخدا(ص) را آوردند یا فقط به اعتقادات و اخلاقیات پرداختند؟ نخیر، ولایت فقیه را آوردند. این همان عملیاتی کردن دین است. این عینیتبخشیدن به مفاهیم دینی است. این در واقع بخشی از همان عملیات تأویل است چون دارد مصداقی وارد صحنه میشود
خدایا به حقّ امیرالمؤمنین علی(ع) ما را جزو سربازان پای رکاب حضرت علی(ع) در این زمان برای «یقاتلُ علی التأویل» قرار بده. ما را جزو سربازان حضرت ولیعصر ارواحنا له الفداه، برای «یُقاتلُ علی التأویل» قرار بده. خدایا در فرج موفور السرور مولایمان تعجیل بفرما.
(الف2/ن2)
داستان مظلومیت علی ها همچنان ادامه دارد، وظیفهی من نوعی چیست در رفع این مظلومیت؟؟؟