کلیپ تصویری | به من توجه کن!
وقتی یک دختربچه وسط سخنرانی به حاج آقا میگه: بیام بالا؟!
شناسنامه
- تولید: بیان معنوی
- زمان: 07:50
- منبع: ارتفاعات کلکچال - تپه نورالشهدا - سال91
- دریافت با کیفیت (پایین(15مگابایت) | متوسط(133مگابایت) | بالا(263مگابایت) | صوت)
- آپارات | یوتیوب
متن:
دختربچه: سلام
سلام عزیزم چطوری؟
دختربچه: بیام بالا؟
بیا عزیزم. خب مینشینی با من صحبت کنم؟ آره؟
نشستی اینجا من صحبت بکنم؟
ما در روزها و شبهای ماه مبارک رمضان باید بیشترین بهره را ببریم. ما با چه ظرفی از این ماه رمضان نور میبریم؟ ما با چه ظرفی از این ماه مبارک رمضان عنایت خدا میبریم؟ ظرف توجّه! اصلش این است. ما مهمترین ظرف و توشهدانی که در روحمان داریم و معمولاً ازش استفاده نمیکنیم، ظرف توجه است. که معمولاً توی شهر قیمت ندارد. شما توی شهر پشت ویترین یک مغازه هر چی بایستید، آقا من خیلی توجه کرده بودم به این ماشینی که پشت ویترین هست. دنیا ارزش ندارد. بیخود کردی توجّه کردی، میخواستی توجّه نکنی. ولی درِ خانۀ خدا دقیقاً برعکس است. هر کی هر چی برده در ظرف توجّه، تمنّا، و توجّه قلبی خودش چیزی برده.
خب توجّه ابتدا توجّه فکری است. «وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ»؛ فکری آدم توجه میکند به خدا، ذهنی. بعد کمکم که این توجه عمیق بشود میشود توجه قلبی. آدم با دلش میخواهد، اقبال میکند. رویم را کردم به روی خدا...
(دختربچه: سلام). سلام عزیزم، چطوری؟ (بیام بالا؟) بیا عزیزم. بیا اشکال نداره بیا. بیا یک بوس بده عمو. خب مینشینی با من صحبت کنم؟ آره؟ نشستی اینجا من صحبت بکنم؟ بنشین اینجا من صحبت کنم، بنشین. تو هم بنشین آها من هم اینجا بنشینم با هم صحبت کنیم. صحبت کنم عیبی نداره؟ بخوانم؟ میگوید بخوان. ...
خب. حالا این کودک نازنین هم من را یاد آقای بهاءالدینی انداخت. دامادشان میفرمودند آمدم خانه، دیدم بچهها شلوغ میکنند! بعد ایشان همینجور نشسته عمیق توی فکر است. گفتم بچهها ساکت! بچهها را ساکت کردم، یک دفعهای آقای بهاءالدینی به من توجه پیدا کردند، برگشتند فرمودند بچهها را چهکار داری؟! گفت میگویم آقا سر صدا نکنند شما اذیت نشوید. گفت من به اینها کاری ندارم! متوجه شدم که آقای بهاءالدینی اصلاً بچهها حواس او را پرت نمیکنند.
این ظرف توجّه خیلی ظرف گرانقدری است. توجّه یعنی روی من، روی روح من، روی قلب من به روی تو است خدا. الآن به تو متوجه هستم. «وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ»؛ آنهم توجّه به چه کسی؟ به کسی که آسمانها و زمین را خلق کرده! خدا هیچی از بندهاش نمیخواهد. میگوید فقط شما. به من نگاه کن. اصلاً خدا همهچی میدهد. همهچی به بندهاش میدهد، اصلاً خدا بخیل نیست. خدا اصلاً ما را ساخته برای همین که بهمان عنایت بکند. چیزی نمیخواهد خدا. خدا با بیتوجّهها بد است. میگوید چرا حواست اینجا نیست؟ آدم توجه پیدا کرد دیگر کارش تمام است. روح خودت را راحت نگذار. هر جا خواست توجه پیدا کند سرگرم بشود. تو صبر کن الآن من باید برنامه داشته باشم برای خودم.
بعد برای تقویت توجّه خودت باید به درد و رنج توجّه کنی عزیز من. و هیچی مثل غم توجّه آدم را جلب نمیکند! غمهای معنوی خوشگل پیدا کن بهش توجّه کن. دعا همین کار را میکند. اصلاً بحث این نیست که ما غمگین بشویم، بحث این است که ما توجّه پیدا کنیم. حالا اشک و غم کمک کرد فبها. حالا اشک و غم اگر توجّه ما را پرت کرد از خدا چی؟ مردهشور آن غم را ببرند. هر کسی یک غمی داشته باشد که توجّه او را بخواهد معطوف نکند به پروردگار بلکه فاصله بدهد، خب آن هم خیلی بد است. بحث غم نیست، بحث این توجّه است؛ این توجّه را باید بدست آورد. خدایا ما را از این ماه مبارک رمضان صاحبتوجّه، صاحبدل بیرون ببر. هر چی تا حالا به غیر خودت توجّه کردیم، خصوصاً اگر لذّت هم برده باشیم. وای! «أستغفرکَ مِن کلِّ لَذَّةٍ بغیرِ لَذَّةِ ذکرِک». خدا هیچی از بندهاش نمیخواهد. میگوید فقط شما. به من نگاه کن، اصلاً خدا همهچی میدهد. همهچی به بندهاش میدهد. اصلاً خدا بخیل نیست، چیزی نمیخواهد خدا. خدا با بیتوجّهها بد است.
ما در این روزها و شبهای ماه مبارک رمضان با توجّه میبریم هر چی ببریم. آنوقت با همین توجّه قرآن بخوانی چقدر خوب است، با همین توجّه نماز بخوانی چقدر خوب است، با همین توجّه کار بکنی، همین کارهایت را بکن. ولی خیلی دلت آنجا باشد!
جالب بود..
همینطور متفاوت...