۰۰/۰۵/۲۰

کلیپ تصویری | استقلال انسان، پایگاه اصلی عزتمندی

شناسنامه

• تولید: بیان معنوی
• زمان: 06:00
• منبع: مسئولیت‌پذیری و استقلال؛ شاخص اصلی ولایتمداری

• دریافت با کیفیت (پایین(16مگابایت) | متوسط(24مگابایت) | بالا(57مگابایت) | صوت)

• آپارات | یوتیوب

متن:

 اصلی‌ترین پایگاه عزّتمندی یک انسان کجاست؟ دارایی‌هایش است؟ نه. توانایی‌هایش است؟ نه. اصلی‌ترین پایگاه عزّتمندی یک انسان چیست؟ دارایی، توانایی، زیبایی، چی عزت‌آفرین است؟ اینها همه‌اش می‌تواند عزت‌آفرینی بکند برای انسان، حالا صادق یا کاذب کاری ندارم. موقت، گذرا، یا دائمی و پایدار. عمیق یا سطحی. کاری ندارم. ولی مهم‌ترین عامل عزّت یک انسان چیست؟ نه دارایی‌هایش است نه توانمندی‌هایش، بلکه استقلالش است. خودش باشد. کسی هولش ندهد. وابسته به کسی نباشد، آویزان نباشد. نترسد از کسی، وادارش نکنند.

 آقا ببخشید ما استقلال‌مان را نسبت به همه باید حفظ کنیم. استقلال‌مان را نسبت به خدا نباید حفظ کنیم؟ خب آدم مستقل باشد نسبت به همه هیچ‌کسی را بندگی نکند جز خدا؟ پیش خدا باید وابسته باشیم، ذلیل باشیم؟ خدا نمی‌خواهد استقلال ما را رعایت بکند؟ دوستان من می‌دانید عبد خدا شدن معنایش یعنی چی؟ بعضی‌ها از دور یک کلمۀ اطاعت می‌شنوند فکر می‌کنند آن اطاعت بد است دیگر، اطاعت هر چی تو بگویی من گوش کنم یعنی من خودم فهمَم را بگذارم کنار، انتخابم را بگذارم کنار هر چی که بگویی بگویم چشم؟! تو نمی‌فهمی که برنامۀ خدا چه‌جوری است که!

 نبین به تو گفتند عبد خدا بشو. عبد خدا ذلیل نیست، در جانش عزیز است. جدا از اینکه نسبت به همۀ عالم تو را عزیز و مستقلّ و با صلابت می‌کند، تو را مستقلّ و نترس از همۀ عوامل ترساننده در عالم قرار می‌دهد، تو را غنی می‌کند نسبت به همه‌چیز، حتی در برابر خودش تو را مستقل نگه می‌دارد روی پای خودت! به همین دلیل می‌توانی عاشق خدا بشوی! به او مقرّب بشوی! «فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ» بشوی. بیا بنشین اینجا کنار من. این چه تعبیری است خدا به‌کار می‌برد؟ می‌میرد آدم از شدّت هیجان، بیهوش می‌شود آدم! چی داری می‌گویی خدا؟! «فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ»؛ من ملیک مقتدر هستم! بیا اینجا بنشین کنار من. با هم بنشینیم. تو را همنشین خودش می‌کند! تو هی می‌گویی من ذلیلت هستم. می‌گوید بیا. من تو را عزیزت می‌کنم. عزّت مال خداست.

 چرا رابطۀ بین ما و خدا در هیچ رابطۀ بین عبد و مولایی در دنیا دیده نمی‌شود؟! مولاها عبدها را خفه می‌کنند! می‌کُشند! نفهم بار می‌آورند! ولی این مولا چه می‌کند با عبد خودش؟ «رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً»؛ به کجا برسی؟ راضیة مرضیه یعنی به جایی برسی که ما از همدیگر راضی باشیم. می‌دانی یعنی چی؟ من یکی تو یکی خدا؟! تو یکی من هم یکی؟! چه‌جوری خدا این را توضیح بدهد؟ می‌فرماید «عَبْدِی‌ أَطِعْنِی‌»، من را اطاعت کن، یعنی برنامۀ من را اجرا کن، «أَجْعَلْکَ مِثْلِی‌»، من تو را مثل خودم قرار می‌دهم. «لااله‌الّاالله!» «أَنَا حَیٌّ لَا أَمُوتُ أَجْعَلْکَ حَیًّا لَا تَمُوتُ»؛ من حیّ‌ای هستم که هرگز نمی‌میرم، تو را حیّ‌ای قرار می‌دهم که هرگز نمی‌میری. «أنَا غَنىٌّ لا أفْتَقِرُ، أجْعَلُکَ غَنیّاً لا تَفْتَقِرُ»؛ من غنی‌ای هستم که فقیر نمی‌شوم تو را غنی‌ای قرار می‌دهم که دیگر فقیر نشوی. «أنَا مَهْما أشاءُ یَکنُ»؛ من هر جوری دلم می‌خواهد هستم. «أجْعَلُکَ مَهْما تَشاءُ یَکنُ»؛ تو را آن‌جوری قرار می‌دهم که هر چی خواستی بشوی. اینها یعنی چی غیر از استقلال؟

 چه می‌کند خدا با انسان! به چه شکوهی خدا انسان را می‌رساند؟! آفرینندۀ همۀ عالم! تو را به اندازۀ خودش با عظمت خواهد کرد! تو هم وحید خواهی شد! تو هم یگانۀ عالم هستی خواهی شد! چقدر با شکوه است؟!

 حالا برای رساندن انسان به این استقلال خدا چه نقشه‌هایی دارد؟ فردا شب ان‌شاءالله شروع می‌کنیم.